آلزایمر این بیماری مهیب و مرموز ذهن بسیاری را درگیر کرده است. کمتر بیماریای اینچنین هراس به دل آدمی میاندازد؛ از فراموشی کار کردن با اشیای ساده و گم کردن کلمات و نحوۀ استدلال تا فراموشی نزدیکان و زیستن در دنیایی که سوءظن بیمار به همه کس، واقعیت را دردناک میکند. اما چارهای نیست جز شناخت بیشتر این بیماری.
ااعتیاد دقیقاً چیست و آیا نوعی شکست اخلاقی است؟ آیا انتخابی بد است یا بیماری؟ نویسنده در این کتاب شیوههایی را برمیشمارد که اعتیاد مستقیم و غیرمستقیم زندگی افراد را تحتالشعاع قرار میدهد. نویسنده اعتیاد را پدیدهای پزشکی و رفتاری میداند و مصرف مواد مخدر و رفتارهای همبستۀ آن را در سطح اختلال وسواس نیز بررسی میکند. او در این کتاب شیوههای متنوع درمان انواع اعتیاد را نیز برمیشمارد.
خواب به اندازة غذا و آب مهم است. وقتی از خواب محروم میشویم، حافظه، عملکرد، خلقوخو و سلامت جسمیمان به مخاطره میافتد. نقش مهم خواب در زندگیمان را زمانی میفهمیم که متوجه شویم یکسوم زندگیمان را در خواب میگذرانیم. در این کتاب الگوهای مختلف خواب و بیخوابی بررسی و راهکارهایی نیز در درمان اختلال بیخوابی ارائه میشود.
به دلیل کمیاب بودن متون مربوط به تجربیات عاطفی دخترها و زنان، شناختن تاریخ اختلالهای خوردن کاری دشوار است. بیاشتهایی عصبی بیماریای است که در آن شخص به خودش گرسنگی میدهد. ویژگی اصلی این نوع اختلال امتناع از خوردن است که به کمبود وزن بسیار پایینتر از وضعیت سالم منجر میشود. در خصوص اختلال خوردن نکاتی بسیار هست که در این کتاب بررسی میشود.
زخم زدن و آسیب رساندن به خود یکی از مؤلفههای اختلالات روانی است. نویسنده با ارزیابی دقیق این موضوع که آسیب زدن به خود اساساَ چیست و فرد چگونه مرتکب این کار میشود، برآن است که نسبت مشکلات روانی و آسیب زدن به خود را مشخص کند و نشان دهد مؤلفههای چنین رفتارهایی چیست و درمان پیشگیرانۀ آنها چگونه ممکن میشود.
چه چیز خلقوخوی معمول را تبدیل به اختلال میکند؟ ریشۀ این تغییر خلق چیست و آن را چگونه باید تعریف کرد و شناخت. افسردگی واقعاً و دقیقاً چیست؟ در اختلالات خلقی به شرایطی اشاره میکنیم که در آن خلقوخوی فرد بسیار متفاوت از مفهوم معمول «خلقوخوی طبیعی» است. اختلال دوقطبی و افسردگی در زمرۀ این حالات است که شرح آن را در این کتاب خواهید خواند.
اسکیزوفرنی تصویر جهانی ترسناک را به ذهن میآورد پر از واقعیتهایی عجیب و معوج. اسکیزوفرنی اختلالی است که چهبسا بسیار ویرانگر هم باشد و آنقدر تاریخچۀ تیرهوتاری دارد که حتی اسمش تن آدمی را میلرزاند. اما در چند دهۀ گذشته خورشید امید پیش روی بیماران و خانوادۀ آنها طلوع کرده است؛ تحقیق دربارۀ اسکیزوفرنی رفتهرفته پرده از علل و منشأ آن برمیدارد. کتاب پیش رو نیز در زمرۀ مطالعاتی است که به کار خوانندۀ علاقمند خواهد آمد.
«داستانهای کوتاه از نویسندگان آمریکا» دربرگیرنده چهارده داستان از نویسندگان آمریکایی است. اگر هریک از داستانها اثر برگزیدۀ نویسندۀ آن نباشد، آنها را در زندگینامۀ این نویسندگان در ردیف آثار اول شمردهاند.
این داستانها معرف سبک نگارش و مکتب ادبی هریک از این نویسندگان است. جز ناتانیل هاثورن، استیفن کرین، سارا اورن جیوئت، آمبروز بییرس و ا. هنری، سایر داستانسرایان عموماً متعلق به دورۀ بعد از جنگ جهانی اول هستند که در گوشهوکنار جهان مشاغل مختلفی از قبیل خبرنگاری، سربازی، کشاورزی، صنعتگری و کارگری داشته و حتی مدتها آواره بودهاند و بعدها تصادفاً، بهاجبار یا از روی تفنن و بهمنظور نوشتن تأثرات درونی خویش به نویسندگی و داستانسرایی روی آوردهاند و بهتدریج مشهور شدهاند.
شاید یکی از دراماتیکترین انقلابهای قرن بیستم انقلاب رومانی باشد. پس از چهل سال حکومت نظامی کمونیستی با سیاستهای اقتصاد ریاضتی، که در این کتاب با جزئیات شرحش رفته، اخراج کشیشی در شهر تیمیشوارا جرقۀ شورشهایی بود که طی چند روز باعث سقوط حکومت نیکولای چائوشسکو شد. پس از این شورشها، مثل همیشه، چائوشسکو تصمیم گرفت با برگزاری تظاهرات در بخارست قدرت متزلزلش را تحکیم بخشد و حمایت مردم از دولتش را نشان دهد. تعداد زیادی از کارگران با تهدید به میدان کاخ آورده شدند و مراسم زنده از تلویزیون ملی پخش شد. اما جمعیت ناراضی به جای تشویقهای همیشگی شروع به اعتراض کردند و نظم مراسم به هم خورد، پخش این اعتراض گسترده از تلویزیون ملی برای چائوشسکو نتیجۀ معکوس داشت. مردم به خیابانها ریختند و نظامیان نیز با حمایت از مردم به چائوشسکو پشت کردند. دانشجویان و دانشآموزان به میدان آمدند و نظام کمونیستی رومانی پایان یافت.
«زندگی من» یکی از مهمترین و البته منسجمترین داستانهای چخوف است. داستان، روایتی است خواندنی از سالهای پس از قتل الکساندر دوم؛ سالهایی که تغییرات شگفتی در اوضاع اجتماعی و زمانۀ روسیه رخ داد. روزگاری که برای بسیاری از مردم روسیه با عسرت و تهیدستی و نکبتِ فقر همراه بود، اما امید به روزهای پیشرو زنده بود و نفس میکشید…
«اگه آدم میخواد به حال جامعه مفید باشه، باید دور فعالیتهای معمولی و تنگنظرانه رو خط بکشه… قبل از هرچیز، آدم به تبلیغات همهجانبه و پرقدرت نیاز داره. علت اینکه هنر موسیقی، مثلاً اینهمه پرقدرته چیه؟ علتش اینه که موسیقیدان یا خواننده تأثیر آنی بر هزارها آدم میذاره…»