اختلالات روانی: افسردگی

واتسال تاکار
سارا ثابت

چه چیز خلق‌وخوی معمول را تبدیل به اختلال می‌کند؟ ریشۀ این تغییر خلق چیست و آن را چگونه باید تعریف کرد و شناخت. افسردگی واقعاً و دقیقاً چیست؟ در اختلالات خلقی به شرایطی اشاره می‏کنیم که در آن خلق‏وخوی فرد بسیار متفاوت از مفهوم معمول «خلق‏وخوی طبیعی» است. اختلال دوقطبی و افسردگی در زمرۀ این حالات است که شرح آن را در این کتاب خواهید خواند.

120,000 تومان

جزئیات کتاب

پدیدآورندگان

ابراهیم رنجبر, هتر برنت ویگ

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

اول

قطع

رقعی

تعداد صفحه

126

سال چاپ

1402

موضوع

روانشناسی

وزن

200

جنس کاغذ

بالک (سبک)

کتاب “اختلالات روانی: افسردگی”  نوشتۀ واتسال تاکار ترجمه سارا ثابت

گزیده ای از متن کتاب

فصل اول

مقدمه

تغییر خلقوخو اتفاقی غیرعادی نیست. همه آن را تجربه می‌کنند. زندگی روزمره با تغییرات خلق‌وخو همراه است که می‌تواند شامل شادی، غم، خشم، تحریک‌پذیری شدید و بی‌تفاوتی باشد؛ این فهرست همچنان ادامه دارد. خلق‌وخو چیزی است که همه دارند. بسیاری از ما معمولاً به خلق‌وخویمان واکنش نشان می‌دهیم؛ یعنی رویدادهای مختلف باعث تغییرات خلق‌وخو می‌شود و با گذشت زمان، به خلق‌وخوی معمولی و عادی‌مان برمی‌گردیم. اکثر مردم، بیشتر اوقات، احساس می‌کنند کنترل خلق‌وخویشان را در دست دارند. حتی زمانی که خلق‌وخویشان از حالت طبیعی‌اش دور می‌شود، اطمینان دارند که بالاخره خلق‌وخویشان به حالت طبیعی برمی‌گردد.

زمانی که دربارۀ اختلالات خلقی بحث می‌کنیم، به شرایطی اشاره می‌کنیم که در آن خلق‌وخوی فرد ممکن است بسیار متفاوت از مفهوم معمولی چیزی باشد که «خلق‌وخوی طبیعی نامیده می‌شود»، یا حالتی است که خلق‌وخوی شخص، پس از واکنش نشان دادن به عاملی استرس‌زا، ممکن است هفته‌ها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها به حالت اولیه برنگردد. ما دربارۀ خلق‌وخوی نامناسب و بسیار پایین صحبت می‌کنیم (همان‌طور که در دورۀ افسردگی ماژور یا عمده و اختلال افسردگی ماژور یا عمده مشاهده می‌شود)، یا خلق‌وخوی نامناسب و بسیار بالا (همان‌طور که در مرحلۀ مانیک اختلال دوقطبی که گاهی به آن بیماری اختلال افسردگی مانیک یا افسردگی مانیک می‌گویند).

اختلالات خلقی در طول تاریخ

شواهدی از اختلالات خلقی شدید در طول تاریخ در دست است. بااین‌حال، آنچه در طول سال‌ها تغییر کرده این است که این اختلالات چگونه بررسی می‌شوند و چه نامیده می‌شوند. بقراط، پزشک یونانی باستان که اکنون با لقب پدر علم پزشکی شناخته می‌شود، از حدود 460 تا 377 قبل از میلاد زندگی می‌کرد. او اصطلاح مانیا و ملانکولیا یا مالیخولیا را برای توصیف انواع مختلف بیماری‌های روانی به کار می‌برد. او همچنین یکی از اولین کسانی بود که معتقد بود چیزهایی مانند افکار، ایده‌ها و احساسات از مغز ناشی می‌شوند، نه قلب. اصطلاحات و ایده‌هایی که او بیان کرد هنوز هم استفاده می‌شود. برای اختلالات خلقی منابعی در دست است که به داستان عهد عتیق پادشاه شائول و ایلیاد هومر بازمی‌گردد. درواقع، اصطلاح ملانکولی[1]، به معنای «غم» یا «افسردگی»، از اصطلاح ملانکولیا[2] گرفته شده، که تعریفی باستانی از بیماری افسردگی است که پزشک رومی آلوس کورنلیوس سلسوس[3] (melan = «سیاه» و cholé = «صفرا») بیان کرده است. نظریۀ پزشکی باستان براساس این اصل بود که چهار خلط یا مایع در بدن وجود دارد: خون، بلغم، سودا و صفرا. در آن زمان اعتقاد بر این بود که افسردگی ناشی از افزایش بیش از حد صفراست. در قرن نوزدهم بود که پزشکان کشف کردند دوره‌های مانیا و افسردگی ممکن است در قالب بخشی از همان اختلال رخ دهد. براساس کار روان‌پزشکان قبل از او، روان‌پزشک آلمانی امیل کراپلین[4] (1926-1856) یکی از اولین پزشکانی بود که بیماری مانیای روان‌پریش‌گونه را تشخیص داد؛ یکی از شدیدترین و ناتوان‌کننده‌ترین نوع مانیا، از بیماری‌های روان‌پزشکی، به نام زوال عقل (که اکنون با عنوان اسکیزوفرنی شناخته می‌شود). توضیحات او دربارۀ مانیا امروزه اساس معیارهای تشخیصی ما را تعیین می‌کند.

 

عادی یا نرمال چیست؟

([i])

تغییر در اختلالات خلقی

براساس گزارش مؤسسۀ ملی سلامت روان (NIMH)[7]، سالانه 18 میلیون نفر به افسردگی بالینی مبتلا می‌شوند. از این تعداد، سه میلیون نفر کودکان و نوجوانان زیر 18 سال هستند. همان‌طور که علم روانپزشکی پیشرفت کرده، پذیرش جامعه از اختلالات خلقی نیز با پیشرفت همراه بوده است. داروهای ضدافسردگی برای مبارزه با افسردگی درحال‌حاضر در تلویزیون تبلیغ می‌شود و دیگر درمان اختلالات خلق‌وخو از طریق مراکز مشاورۀ روان‌شناسی بدنام نیست. در سال‌های اخیر، تعدادی از شخصیت‌های معروف افشا کرده‌اند که با اختلالات خلقی دست‌و‌پنجه نرم می‌کرده‌اند. چند بازیگر و هنرمند معروف اعلام کرده‌اند در گیرودار افسردگی بالینی بوده‌اند، ازجمله درو کری[8] (بازیگر و کمدین)، شریل کرو[9] (خواننده و ترانه‌سرا)، و جورج استفانوپولیس[10] (مشاور سابق رئیس‌جمهور بیل کلینتون[11] و مجری کنونی اخبار تلویزیون ای‌بی‌سی). برخی افراد مشهوری که چالش‌هایشان را با اختلال دوقطبی عمومی اعلام کرده‌اند از این قرارند: جین پاول[12] (مجری سابق مجلۀ خبری ان‌بی‌سی)، باز آلدرین[13] (فضانورد)، و یکی از موفق‌ترین کارآفرینان تاریخ، تد ترنر[14] (مؤسس سی‌ان‌ان و شبکه‌های کابلی ترنر). همان‌طور که می‌بینید، رنج بردن از اختلالی خلقی مانعی برای این افراد نبوده است، اگرچه ممکن است مسیر آنها را به سمت موفقیت تا حدودی چالش‌برانگیزتر کرده باشد. اختلالات خلقی مانند اختلال افسردگی عمده و اختلال دوقطبی می‌تواند هر کسی را با هر نوع شغلی تحت تأثیر قرار دهد، اما با درمان مناسب، افراد می‌توانند این اختلالات را مدیریت کنند.

[1]. melancholy

[2]. melancholia

[3]. Cornelius Celsus Aulus: دانشنامه‌نویس رومی که بخشی از آثار به‌جا‌مانده از او در زمینۀ پزشکی به نام دو مدیسینا (De Medicina) مشهور است.

[4]. Emil Kraepelin

[5]. Gaussian distribution: توزیع نرمال یا توزیع گوسی از مهم‌ترین توزیع احتمالاتی در آمار است، زیرا بسیاری از داده‌های پیوسته در طبیعت و روان‌شناسی دارای توزیع نرمال هستند.

[6]. Euthymic: خلق طبیعی.

[7]. The National Institute of Mental Health (NIMH): مؤسسۀ ملی سلامت روان ایالات متحدۀ آمریکا که وظیفۀ این مرکز فدرال رهبری و نظارت بر تحقیقات علوم و فناوری در حیطۀ روان‌پزشکی و سلامت روان است.

[8]. Drew Carey

[9]. Sheryl Crow

[10]. George Stephanopoulis

[11]. Bill Clinton

[12]. Jane Powell

[13]. Buzz Aldrin

[14]. Ted Turner

[i]. 1.Thomas A.Widiger and L.M. Sankis, “Adult Psychopathology: Issues and Controversies,” Annual Review of Psychology 51 (2000): 377-404.

 

 

موسسه انتشارات نگاه

کتاب “اختلالات روانی: افسردگی”  نوشتۀ واتسال تاکار ترجمه سارا ثابت

موسسه انتشارات نگاه

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “اختلالات روانی: افسردگی”