کتاب دریافتهای یو دن ازمکالمات کنفوسیوس دربارۀ اثر کلاسیک مکالمات[1] است. اگرچه مکالمات متنی ثقیل و سنگین دارد، یو دن، نویسندۀ کتاب، این اثر کلاسیک را به شیوهای ساده و زنده برای خواننده توصیف کرده است. او با آوردن داستانهای مختلف و منطبق با زندگی واقعی، تکتک جملات کنفوسیوس را قابلدرک میکند. جملاتی که قبل از خواندن این کتاب سخت و انعطافناپذیر مینمایند، با توضیحات و تفسیرهای یو دن به روشی انعطافپذیر و کاربردی در جنبههای مختلف زندگی تبدیل میشوند. در مقدمۀ کتاب، یو دن از خاطرات کودکی خود میگوید؛ خاطراتی که نشان از آمیختگی و اُنس او از کودکی با مکالمات دارد که دلیلی بر تواناییاش در تفسیر زیبای مکالمات است. نویسنده در هفت فصل با موضوعات مختلفی چون خودسازی و تهذیب نفس، راهورسم زندگی، سلوک اجتماعی و… به تفسیر جملات مکالمات نشسته است.
[1]. کتاب مکالمات مجموعهای از گفتههای کنفوسیوس است که چندی پس از مرگش، پیروانش جمعآوری کردند و درحالحاضر 20 فصل دارد.
در روند اسطورهسازی از شخصیت موسولینی محصلی پرسیده بود: ” چگونه قدرت را کسب کردند؟” دیگری پاسخداده بود: ” از بس مطالعه میکردند. هرگز نمیخوابیدند. هر ده دقیقه یکبار پلکها را بازو بسته میکردند و باز مثل دستهگل سرکارشان میرفتند. ماندولین هم میزدند! ”
زمانی که مخالفاناش میکوشیدند به مدد اطلاعرسانی شهری مانع فرهنگی برای پیروزی او دستوپا کنند، آن فرزند خلف کلیسا زیرپیراهنی چرک و پارهپوره به تن کرد، روی تراکتور پرید و جهت خشک کردن برنجزارهای منطقهی ورچلی و مبارزه با آفتِ پشه، گازش را گرفته بود. چند میلیون روستایی را به سوی پیراهنهای سیاه فاشیسم کشید!
خاستگاه یا به بیان بهتر زمینۀ طرح و بسط ایدهها و جستارهای کتاب پیش رو، تاریخ تصویر و آرا و نظرات آبی واربورگ است. هر کوششی در گنجاندن واربورگ در چارچوب و کلیتی بسنده، ناممکن مینماید. کتاب طرحی کلی از آرای واربورگ، کلیدواژههای منظومۀ فکری او و در نهایت طرح نسبت او با اندیشمندان دیگری چون برونو، هگل، نیچه، فیشر، کاسیرر، پانوفسکی، بنیامین و… است. بدین ترتیب، مقالات پیشِ رو در فقدان متون اصلی، پیشدرآمدی است بر اندیشۀ واربورگ و نظریۀ تاریخ هنر و آیکونولوژی. امیدواریم این مقالات بتواند تا حدی خلاء موجود در خصوص اندیشۀ آبی واربورگ را جبران کند.
خواهران دشمن یکی از سه داستان کتاب پیشروست. دستمایۀ نوشتن کتاب زندگی سه خانواده است که با رنجها و تنهاییهایی دستبهگریباناند. زنان نقش محوری را در این داستانها دارند؛ زنان شجاعی که بر ناملایمات چیره میشوند و با مهر خود در تنگناهای زندگی بهترین تصمیمات را میگیرند و حافظ خانوادهاند.
به همان اندازه که تفکر اساطیری درصدد دفع بلای تغییر تاریخی است، مصرف تعمیم یافته تصاویر نیز در پی دفع بلای تاریخ در نشانههای تغییر است. این جامعه که وضع موجودی ابدی را در حالت سکون مصرف میکند، بستر خشونتی میشود که دیگر منحصراً تاریخی، مقدس، آیینی و ایدئولوژیک نیست، بل به طریقی پراکنده در بطن آسایش مصرفی ما فوران میکند و به چشم همه بخشی از کارکرد نمادین از دست رفته را عهدهدار میشود، پیش از آنکه خودش در موضوع مصرف تحلیل برود. پس از نمایش آخرین مرحلهٔ بتوارگی کالایی زنگ وانمودگی به عنوان آخرین مرحلهٔ نمایش به صدا درمی آید.
آیا جای تعجب دارد که روان ملتی که چنین با ادبیات خود، بهویژه شاهنامه و گلستان و دیوان خواجه درآمیخته، در رؤیاهایش که شاهراهی بهسوی ناخودآگاه هستند، از این گنجینۀ عظیم و یگانه برخوردار شود؟