فلسفه

مکتب های فلسفی (از دوران باستان تا امروز)

 ترجمه و تالیف پرویز بابایی

 مكتب‌هاى فلسفى براى استفاده خوانندگانى فراهم شده است كه به‌تازگى وارد حوزه‌ى فلسفه شده يا مى‌خواهند بشوند. اين كتاب با وجود جامعيت خود از شرح تفصيلى، فنى و پر تعقيد دورى جسته و به‌جز در مورد چند فيلسوف مهم، به خلاصه‌ى نظريه‌ى فيلسوفان و مكتب‌ها اكتفا كرده است. با اين همه اميدوارم فصل‌هايى، به‌ويژه چند فصل پايانى، توجه دانشوران و اهل فلسفه را نيز جلب كند.

اين كتاب ضمن بزرگداشت و تشريح نظريه‌هاى فيلسوفانى همچون افلاطون، ارسطو، دكارت، لايب‌نيتس، كانت، اسپينوزا و ديگران به خاستگاه اجتماعى و طبقاتى و شأن نزول انديشه‌هاى آنان توجه نموده، از منشأ مناقشه‌هاى‌شان با صاحبان عقايد مخالف پرده برمى‌دارد. براى اجتناب از داورى يك‌سويه، از فرهنگ‌هاى فلسفى، به‌ويژه از فرهنگ فلسفه‌ى پروگرس سود جسته‌ايم و در مورد هر فيلسوف و هر مكتب فلسفى به اين فرهنگ استناد كرده‌ايم.

ادامه خواندن ←

واکسیناسیون روانی کودک

دکتر حسام (محمدحسن) فیروزی

 

امروزه وقتی ما صاحب فرزندی می شویم بدون اینکه کوچکترین اطلاعی از کلیدهای تربیتی او داشته باشیم، به روش آزمون و خطا، تربیت کودک را شروع می کنیم و در اصل کلیدهای رفتاری آن را آنقدر دستکاری می کنیم تا به آن تسلط یابیم. غافل از اینکه تسلط، آن هم به هر شیوه ای، تمام ساختار روانی کودک را درهم شکسته و از او هر چیز خواهد ساخت جز انسانی با روان سالم

بخشی از مطالب این کارگاه ها، چکیده‌هایی است که از مطالعه حدود 2500 کتاب روانشناسی بدست آورده‌ام که در بخش منابع به مهمترین آنها اشاره شده است. در این متد سعی کرده‌ام مهمترین اطلاعاتی که لازمه پدر و مادر است را به شیوه‌ای ساده و با استفاده از تمثیل و استعاره با چیدمانی خاص بیان کنم و شاید یکی از علت‌هایی که این متد کارایی بیشتری نسبت به متدهای دیگر دارد و توسط والدین مورد توجه خاص قرار گرفته، بكارگيري تمثیل‌هایی است که باعث شده مطالب به سادگی قابل فهم شده و در حافظه والدین ماندگار شود. گر چه تک تک این تکنیک‌ها و راهکارها از پایه تئوریک برخوردارند ولی تا حد ممکن تلاش کردم از پرداختن به تئوری‌ها بکاهم و بیشتر نکات کاربردی و قابل اجرا را جایگزین نمایم. و دیگر مزیت این روش این است که قبل از اینکه تکنیکی آموزش داده شود فلسفه آن تکنیک آموزش داده مي‌شود و اینکه بكارگيري این تکنیک چه مزیت‌هایی دارد و در آینده کودک چه تاثیری خواهد داشت و بکار نگرفتن آن چه آسیب‌هایی به کودک می‌رساند.

 

ادامه خواندن ←

دانش منطق

گئورگ ويلهلم هگل

ترجمه  ابراهيم ملك اسماعيلى

فلسفه هگل ميتوان گفت كه او به انتقاد از كانت پرداخت و فلسفه كانت را جزم گرايي ذهني و تنبلي عقل ناميد.

دو مشخصه مهم فلسفه هگل؛ متد ديالكتيكي و وابستگي تاريخي آن هستند. هگل ميگفت ؛ هنر- دين – فلسفه هركدام با ابزاري جوياي حقيقت خاص و موعود خود هستند. به نظر هگل ديالكتيك، هستي ناآرام است كه هميشه بسوي كيفيتي عاليتر درحال حركت است. او دولت را آخرين شكل سازمان اجتمايي و كاملترين نوع آن ميدانست.

هگل در طول تاريخ انديشه از سه نوع دولت نام ميبرد؛ دولت مستبد شرقي- آسيايي كه فقط حاكمان درآن آزاد هستند، دولت رومي-ي وناني باستان كه فقط شهروندان اشرافي و برده داران درآن آزاد بودند و دولت مسيحي- اروپايي كه بايد در آن تمام انسانها آزاد گردند.

دیالکتیک فلسفه هگل عبارت بود از انتزاعی که برای وقایع تاریخی و رویدادهای تعیین‌کننده در تاریخ که در آن دو نیروی متضاد در برابر هم قرار میگیرند.

برای فهم بهتر مطلب می‌‌توان مثال ملموسی زد: یک آونگ را در نظر بگیرید هر گاه از تعادل خارج شود به اوجی در یک سمت می‌‌رسند سپس با سرعتی افزوده به سمت دیگر خواهند رفت و اگر نیرویی به ان وارد نشود این بار کمتر از بار قبل منحرف می‌‌شوند تا در نهایت به تعادل می‌‌رسد. همین در جامعه انسانی از مسائل اجتماعی تا مسائل روز مره و تصمیمات ساده اتفاق می‌‌افتد.

بدین معنی که هر تصمیمی وقتی در یک سمت از واقعیت قرار می‌‌گیرد منجر به صحیح به نظر رسیدن سمت دیگر واقعیت می‌‌شودولی به هر حال روزی این نوسان به تعادل (یافتن واقعیت) می‌‌انجامد .

…هگل، گئورگ ویلهلم فریدریش (1831-1770) “دانش منطق” دومین اثر بزرگ خود را، آنگاه که به عنوان رییس دبیرستان “اگیدین” در “نورنبرگ” اقامت داشت پدید آورد. این اثر در سال‌های 1812 تا 1816 در سه بخش انتشار یافت. هگل مهم‌ترین فیلسوف عصر جدید است که مفهوم تاریخ‌مندی هستی را در فلسفه وارد می‌کند. قانونی که هم بر کّل سیر تکامل روح و هم بر تمام اجزای آن حاکم است، قانون دیالکتیک است که هگل آن را در دانش منطق بسط داده است. دیالکتیک شاید از مهم‌ترین اجزای فلسفة هگل است، او در این حوزه قوانین مختلفی از جمله قانون تبدیل کمیت به کیفیت و بالعکس، قانون وحدت ضدّین، قانون نفیِ نفی را صورت بندی کرده و تضاد را اصل محرکة هر گونه تحوّل و جوهرة دیالکتیک دانسته است…

ادامه خواندن ←

چنین می‌گفت زرتشت

فریدریش نیچه

تحقیق و ترجمه قلی خیاط

فریدریش ویلهلم نیچه (۱۵ اکتبر ۱۸۴۴ – ۲۵ اوت ۱۹۰۰) فیلسوف، شاعر، آهنگساز و فیلولوژیست کلاسیک بزرگ آلمانی بود. از مشهورترین عقاید وی نقد فرهنگ، دین و فلسفه امروزی بر مبنای سؤالات بنیادینی درباره بنیان ارزش‌ها و اخلاق بوده‌است. نوشته‌های وی سبک تازه‌ای در زبان آلمانی محسوب می‌شد؛ نوشته‌هایی بسیار ژرف و پر از ایجاز، آمیخته با افکاری انقلابی که نیچه خود روش نوشتاری خویش را گزین گویی‌ها می‌نامید.

اطلاعات وسیع نیچه در زمینه زبان‌ها، تاریخ، فرهنگ، از جمله یونانی و رومی، پژوهش‌هایی که صورت می‌دهد نشان دهنده او در باره فرهنگ و فلسفه ایران باستان دارد. در روزگار تراژیک یونانیان، که هر دو از نخستین آثار او می‌باشد. شناخت او در باره تاریخ و فرهنگ یونان و روم، مطالعه آثار تاریخی بازمانده از ایران باستان، سبب آشنایی و علاقه وافر او با تاریخ و فرهنگ ایران باستان گردید. آثار او، شامل پاره نوشته‌ها و یادداشت‌های بازمانده در دفترهای او، که حجم زیادی از کل نوشته‌های او را شامل می‌گردد، از فرهنگ ایران باستان مکرراً یاد می‌کند.

دل‌بستگی نیچه به ایران و ستایش فرهنگ باستانی آن را در کتابی بنام “چنین می گفت زرتشت” در مورد تفکر فلسفه اشو زردشت می‌توان به وضوح دید و نیز نهادن نام وی برکتاب، سعی در با ارزش نشاندادن تحقیقات خود می‌باشد.

چنین می گفت زرتشت” به قولی مهمترین اثر فلسفی این بزرگمرد آلمانی است. از این اثر ترجمه های چندی به فارسی وجود دارد؛ برخی بسیار پراقبال و مورد پسند خوانندگان ایرانی، اما کار دکتر قلی خیاط از لونی دیگر است. او که سالیانی بس دراز را در کار شناخت و برگردان اثر نیچه از از زبان آلمانی به سر آورده، ترجمه ای روان و یکدست و بی نقص از فیلسوف – شاعر آلمانی ارائه داده که بی شک تصویر ذهنی نیچه را در نظر خوانندگان ایرانی دچار تغییر و تحول خواهد کرد. قلی خیاط بر این باور است که ترجمان او از این اثر خود انقلابی در فضای ادبی و فرهنگی پدید خواهد آورد و بی شک با دقت نظر و احاطه ای که او دارد این سخنی بر حق می باشد.

انتشارات نگاه افتخار دارد کار گرانسنگ دکتر قلی خیاط را در ترجمه ای ارزشمند از شاهکار نیچه: “چنین می گفت زرتشت“، تقدیم به دوستداران فرهنگ و فلسفه کند.

 

ادامه خواندن ←

از سقراط تا سارتر

ت.ز.لاوین

ترجمه پرويز بابايى

. ت.ز. لاوین، استاد فلسفه در دانشگاه جورج واشنگتن اس

«از سقراط تا سارتر» نخست به‌‌صورت سریالی تلویزیونی برای مرکز سخن‌‌پراکنی مریلند با همکاری شبکه ۴۴ در شیکاگو پخش شد و سپس نوارهای ویدئویی آن را برای یک دوره آموزشی فلسفه در اختیار کالج‌‌ها و دانشگاه‌‌‎ها قرار داد.

مؤلف در این کتاب کوشیده است معنایی از فلسفه چونان پدیده و در عین حال پدیدآورنده تمدن انسانی ارائه دهد و موقعیت تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را که هر یک از فیلسوفان سخنگوی آن بوده‌‌اند معرفی کند.

مؤلف قصد نداشته تاریخ فلسفه بنویسد ازاین رو به بحث درباره چند فیلسوف مهم پرداخته و با اشاره به سایر فلاسفه، نظرات کلیه آنان را با دیدی انتقادی نگریسته است.

روفسور لاوين استاد فلسفه در دانشگاه جورج واشنگتن، با اين كتاب درك عميق‌تر و بامعناتري از خودمان و روزگارمان ارائه مي‌دهد. وي از فلسفة غرب برحسب محيط فكري و تاريخي‌اي كه بر آن مؤثر بوده بحث مي‌كند و انديشه‌هاي ماندگار فيلسوفان را با گزينش‌هاي عام و خاصي كه ما در جهان امروز با آن رو به روييم پيوند مي‌زند. از سقراط تا سارتر نگاه انتقادي نويني است به متفكران بزرگي كه با انديشه‌هاي خويش تمدن ما را ساختند.

ادامه خواندن ←

تاریخ مذکر

رضا براهنی

براهنی تاریخ مذکر را با طرح این ایده آغاز کرده است که ایرانیان در دورانی که این کتاب نوشته شده است، یعنی اواخر دهه 40 شمسی، در دوران «تشتت فرهنگی» زندگی می‌‌کرده‌اند. براهنی برای تعریف آنچه تشتت فرهنگی نامیده است، چنان‌که خود در بخش اول کتاب عنوان کرده است «نخست به گذشته» و «عواملی در گذشته که هسته‌های تشتت فرهنگی را پروراندند» نقب زده است و کار را با مقایسه گذشته ایران و گذشته یونان آغاز کرده، چراکه معتقد است فرهنگ یونان «لااقل از نظر آن آغازهای سرشار و اصیل، بی‌شباهت به فرهنگ ما نیست». او فرهنگ عینی را که یونان به‌تدریج به‌سمت آن میل کرد با فرهنگ ذهنی که در ادبیات عرفانی ما به اوج رسید، مقایسه کرده است.
بخش دوم کتاب با طرح ایده «تاریخ مذکر» آغاز می‌شود و براهنی در سرآغاز این بخش می‌نویسد: «تاریخ ما، به شهادت خودش، در طول قرون، به‌ویژه پیش از مشروطیت، تاریخی مذکر بوده است؛ یعنی تاریخی بوده است که همیشه مرد، ماجراهای مردانه، زور و ستم‌ها و عدل و عطوفت‌های مردانه، نیکی‌ها و بدی‌ها، محبت‌ها و پلشتی‌های مردانه، بر آن حاکم بوده‌اند». براهنی آن‌گاه با مروری بر تاریخ و ادبیات گذشته ایران، جای خالی زن را در این تاریخ و ادبیات نشان می‌دهد. این ایده در بخش‌های بعدی بسط پیدا می‌کند و به بررسی گسترده‌تر ساخت‌های حاکم بر فرهنگ کهن ما پیوند می‌خورد و آن‌گاه به دوران مشروطیت و آسیب‌شناسی آن می‌رسد و بعد، اینها همه به زمانه‌ای وصل می‌شوند که تاریخ مذکر در آن نوشته می‌شود و اینجاست که پای مسئله شرق و غرب و خطر ازدست‌رفتن هویت شرقی و مسئله استعمار و غرب‌زدگی نیز در کتاب به‌میان می‌آید. براهنی در اواخر بخش دهم کتاب می‌نویسد: «ذهنیت کنونی ما، ذهنیتی است غرب‌زده، بیشتر به‌دلیل ماشین و نیز البته به‌دلیل اینکه ما از نظر تأسیسات اداری، و اجتماعی نیز غرب‌زده شده‌ایم و حتی همین غرب‌زدگی در تمام شئون اجتماعی ما رخنه کرده است».
نیمه دوم کتاب، با عنوان «فرهنگ حاکم و فرهنگ محکوم»، از 27 مقاله تشکیل شده است که عنوان‌های برخی از آنها عبارتند از: «دانشکده ادبیات در برابر نوجویی»، «فلسفه بی‌ارتباط به زندگی»، «نقاشی ایران، طفیلی غرب»، «شناسایی فرهنگ و ادبیات امروز»، «سه یادداشت پیرامون ادبیات و هنر» و «صادق هدایت و دکتر فردید». این مقالات، چنان‌که براهنی در مقدمه‌ای که در اسفند 1362، یعنی بعد از انقلاب، بر یکی از چاپ‌های این کتاب نوشته و در چاپ تازه نیز همین مقدمه آمده، مقالاتی هستند که براهنی آنها را حول‌و‌حوش نگارش و انتشار تاریخ مذکر نوشته و چاپ کرده بوده است.
براهنی در همین مقدمه درباره ضرورت درنظرداشتن زمان نوشته‌شدن این کتاب هنگام قضاوت امروزی درباره آن، نوشته است: «اصالت هر کتابی در ابتدا مربوط به چارچوب زمانی خاصی است که در آن نوشته شده. استعداد هر زمانی خود را در صور و جلوه‌های متنوع فلسفی، ادبی و هنری، خصوصا کتاب، منعکس و منتشر می‌کند و قضاوت بعدی درباره‌ی آن کتاب باید با درنظرگرفتن استعداد آن زمان صورت بگیرد. درباره‌ی یک کتاب باید نوعی داوری مرکب بشود: یکی آن کتاب به‌صورت ادامه‌ی کتاب‌های قبلی یا تغییر دهنده‌ی محتویات آنها به هر نسبتی از نسبت‌ها؛ و دیگری آن کتاب به‌صورت ادامه‌ی حیات و منعکس‌کننده‌ی یک عصر و استعدادهای فکری آن عصر. خواننده باید بداند تاریخ مذکر در سال چهل‌و‌هشت نوشته شده و طبیعی است که منعکس‌کننده‌ی روحیه‌ی آن سال‌های جامعه‌ ایران، و آن سال‌های تفکر خود من باشد».

ادامه خواندن ←

کلیات اقبال لاهوری

محمد اقبال لاهوری

به اهتمام فرید مرادی

علامه محمد اقبال لاهوری در سال ١٨٧٣ میلادی در شهر سیالکوت ایالت پنجاب هند به دنیا آمد. در لاهور تحصیل کرد و سپس در کمبریج و مونیخ به مطالعه در فلسفه و حقوق پرداخت. سپس به لاهور بازگشت و به وکالت مشغول شد.اقبال معتقد است که روح قرآن با تعلیمات یونانی سازگاری ندارد و بسیاری از گرفتاریها از اعتماد به یونانیها ناشی شده است. تشویق اقبال به بازگشت اسلام به صحنهٔ سیاست و ضدیت با تمدن غرب و رد دستاوردهای فرهنگی و علمی غرب از مسائلی است که مورد توجه و استقبال و گاه مورد انتقاد گروه‌هایی از اندیشمندان است. وی به سال ١٩٣٨ میلادی بدرود حیات گفت.

آثار اقبال در این مجموعه:

اسرار خودی

رموز بیخودی

پیام مشرق

زبور عجم

جاویدنامه

پس چه باید کرد؟

ارمغان حجاز

ادامه خواندن ←

مسائل زیبایی‌شناسی و هنر

سرگئی موژنیا گون
محمدتقی فرامرزی

مقالاتی که در کتاب حاضر به خوانندگان تقدیم می­شود، به کوشش گروهی از زیبایی‌شناسان روس در سده‌ی بیستم نوشته شده است، و در آن حیاتی‌ترین مسائل زیبایی‌شناسی معاصر بررسی می‌شود. این کتاب موضوعاتی نظیر آرمانی و قهرمانی در هنر، تکامل تاریخی رئالیسم، گستردگی و حدود رئالیسم، سنت و نوآوری، زیبایی طبیعت، و کار، سرچشمه‌ی احساس زیبایی را شامل می‌شود.

مجموعه‌ی حاضر، ترجمه‌ی جدیدی از متن انگلیسی کتابی است که نخستین بار در سال 1362 به فارسی ترجمه و منتشر شد. این کتاب، گذشته از بررسی مسائل عصر ما حاوی مباحثی است در زمینه‌ی تحول مفهوم مردمیِ هنر، جنبه‌های ملی و جهانی هنر و بحث‌هایی که در مکتب زیبایی‌شناسی روسیه درباره‌ی ماهیت احساس زیبایی صورت گرفته است.

                                                        یادداشت مترجم

ادامه خواندن ←

مواجهه‌ی اسپینوزا _ دلوز

نوشتۀ عادل مشایخی و عنایت چرزیانی

مسئله‌ی ما چیست؟ با تلاش برای آزمودن مواجهه‌ای میان دلوز و اسپینوزا به چه مسئله‌ای می‌خواهیم بیندیشیم و احیانا پاسخی برایش پیدا کنیم؟ اسپینوزا به چه کار می‌آید؟ با اسپینوزا چه می‌توان کرد؟ یا به بیان دقیق‌تر، اسپینوزا با ما چه می‌تواند بکند؟ : مفاهیمی که احتمالا از «مواجهه‌ی دلوز و اسپینوزا» برمی‌آیند، قرار است خطوط گریز از چه بن‌بستی باشند؟ به موجزترین بیان ممکن می‌توان گفت این مسئله «بحران عمل» است: تا این مسئله را حل نکنیم، هرگونه پاسخ به پرسش‌هایی نظیر «چه باید کرد؟» با واکنش‌های تمسخرآمیز و کلبی‌مسلکانه و ارجاع‌های شبه‌عالمانه به «تاریخ» (برای اثبات بیهودگیِ عمل و عدم امکان هرگونه تغییر واقعی) مواجه خواهد شد. مفاهیمی که از آزمودنِ «مواجهه‌ی دلوز و اسپینوزا» برمی‌آیند، «امکان»‌هایی برای گریز از این بن‌بست، برای احیای ایمان به رابطه با «این جهان» و در نتیجه، احیای «امید» به تغییر، فراهم می‌آورند.

ادامه خواندن ←

شعر زمان ما 21: بیژن الهی

سردار شمس‌آوری‎

به تصویر درختی
که در حوض
زیر یخ زندانی‌ست
چه بگویم؟

من تنها سقف مطمئنم را
پنداشته بودم که خورشید است
که چتر سرگیجه‌ام را
همچنان که فرونشستن فواره‌ها
از ارتفاع پیشانیم می‌کاهد _
در حریق باز می‌کند؛
اما بر خورشید هم
برف نشست.

چه بگویم به آوای دور شدن کشتی‌ها
که کالاشان جز آب نیست
_ آبی که می‌خاست باران باشد _
و بادبان‌هاشان را
خدای تمام خداحافظی‌ها
با کبوتران از شانه‌ی خود رم داده‌ست؟

ادامه خواندن ←