نگاه: نمایشنامه های «هملت» و «طوفان» اثر ویلیام شکسپیر از سوی نشر نگاه منتشر شدند. ویلیام شکسپیر شاعر و نمایشنامهنویس قرن شانزدهم انگلیس بود که بسیاری وی را بزرگترین نویسنده در زبان انگلیسی دانستهاند. «هملت» بزرگ ترین نمایشنامه تمامی اعصار است که در سال ۱۶۰۲ نوشته شده و یکی از مشهورترین نمایشنامههای تاریخ ادبیات جهان به شمار میآید. داستان این نمایشنامه از آنجا آغاز میشود که هملت شاهزاده دانمارک از سفر آلمان به قصر خود در هلسینبورگ دانمارک بازمی گردد تا در مراسم تدفین و خاکسپاری پدرش شرکت کند. پدرش به گونه مرموزی به قتل رسیدهاست. کسی از چگونگی و...
ارباب دشت گوهران
علی خدامی
خبر عاشق شدن (آقا سالار) مانند صدای توپ هفتاد و پنج کوهستانی توی (دشت گوهران) پیچید و همۀ مردم هوشیار و کنجکاو دشت را شگفتزده کرد. هیچ تنابندهای باور نمیکرد سلطان دشت گوهران عاشق دختری چوپانزاده بشود، پیرزنهای دشت زیر سایۀ درختان کنار نشستند و شروع کردند به حرفزدن و خندیدن:
_ میگن آقا سالار عاشق دختر خداداد شده.
_ شب و روز داره گریه میکنه.
_ حیف از بیبی طاووس.
پیرمردهای خردمند دشت هم سینه دیوارها نشستند، بنا به عادت کلّههایشان را حکیمانه تکان دادند وسرنوشت غمانگیزی برای آقا سالار پیشبینی کردند:
_ این عاشقی نیس، بلای آسمونیه، خدا کنه بخیر بگذره.
بیبی طاووس آخرین نفری بود که خبر عاشق شدن آقا سالار را شنید ولی باور نکرد، باید از زبان خود آقا سالار میشنید:
_ سالار جان راس میگن عاشق شدی؟
آقا سالار عادت نداشت افکار و احساساتش را پنهان کند و در هر شرایطی حرف دلش را شفاف و بیپروا و شجاعانه به زبان میآورد:
_ راسته، دروغ نیس، شایعه نیس، من عاشق شدم، عاشق دختر خداداد.
هیملر به جای هیتلر
یولیان سمیونوف
محمد قراگوزلو
به جز پرندهها و صاحب شیدای آنها، فقط گلدانِ علامتِ سلامتی ناظر پیکر بیجان پلیشنر بود. “هیچکس با هیچکس سخن نگفت.” نه بهار برن و نه گلدان ضامن جان پروفسور و نه پرندهها. خون مرد برای نخستین بار سنگفرش خیابانی در برن را سرخ کرد. خون بر سختی سنگ لغزید و به خاک نرسید. تنها حافظهی کوتاه پرندهگان رد خون را به خاطر سپرد و سبزی به زردی نشسته گلدانی که در نتیجهی بی مبالاتی نازیها چروکیده بود. پیرمرد پرندهفروش چشمان خود را مالید. باریکهیی از میان تالاب خون راه افتاد و در میان دو تکه سنگ پیچید. نه خروشید و نه جوشید. همانجا ماسید. باران که بارید دیگر کسی ندید در خیابانی خاموش شهری بیطرف انسان بی گناهی را کشتهاند.
ایران باستانی
حسن پیرنیا (مشیرالدوله)
مقصود از تأليف اين كتاب نماياندن ايران باستان است آنگونه كه بوده يعنى به طورى كه از نوشتههاى مورخين قديم و اسناد تاريخى ملّى ما و حفريّات و اكتشافات در امكنه تاريخى و تتبّعات محقّقين جديد برمىآيد در نيل به مقصود مذكور مابين تفصيل و اختصار حدّ وسط اختيار شده زيرا تصور مىشد كه اطناب كلام براى بيشتر خوانندگان ملالآور باشد و اختصار، مقصود را حاصل نكند با وجود اين نظر، نگارنده سعى كرده كه از مطالب عمده يا جالب توجه چيزى ناگفته نماند.
از مقدمۀ اثر
نفرین ابدی بر خوانندۀ این برگها
مانوئل پوییگ
احمد گلشیری
انوئل پوییگ (1932-1990) در یکی از شهرهای کوچک، غم زده و فلاکت بار آرژانتین به دنیا آمد. در رشته فلسفه درس خواند و سپس تحصیلات خود را در رشته کارگردانی سینما در چینه چیتای رم دنبال کرد و آنجا در کلاس کارگردانی با «دسیکا» و در کلاس فیلمنامهنویسی با «زاواتینی» همدرس بود. او کارهای گوناگونی را تجربه کرد و درنهایت به این دریافت از خود رسید که زندگی در شهر کوچک دوران کودکیاش یگانه منبع الهام خلاقانه او برای نوشتن داستانها و رمانهایش است.
پوییگ این رمان را در دو فصل نوشته است. رمانی که در آن آقای رامیرز، پیرمرد هفتاد و چهار ساله آرژانتینی در آسایشگاهی در نیویورک و لری، مرد جوان سی وشش سالهای که مسئول هل دادن صندلی چرخدار پیرمرد است، گفتوگوهای جذاب و گیرایی با هم دارند. رامیرز و لری درباره موضوعات گوناگون صحبت و خاطرات و خیالات بسیاری را با هم مرور میکنند.
مانوئل پوییگ در ژوییه ١٩٩٠ چشم از جهان فرو بست. مرگ این نویسنده شگفتانگیز در پنجاه و هشت سالگی و در اوجِ قدرتِ آفرینندگی از خُسرانهای بزرگ قرن بیستم بهشمار میرود.
سهشنبهها با موری
میچ آلبوم
زهرا کمالی دهقان
کتاب سه شنبه ها با موری داستان مواجهه انسانی است که در میانهٔ مرگ و زندگی بی آنکه بر سر آنها چانه بزند، هر دو را میپذیرد. «موری» حتی در حال احتضار نیز با زندگی گفت وگو میکند. با مطالعه این کتاب خواننده درخواهد یافت زندگی موهبتی است که تنها یک بار نصیب انسان میشود و پیری چیزی جز بازگشت دوباره کودکی نیست. بدین سان گویی در زندگی دوبار زاده میشویم؛ یکی در کودکی و دیگری در کهنسالی.
ماریآنتوانت
پیر نزلف
ذبیح الله منصوری
این کتاب متضمن شرححال ماریآنتوانت، ملکۀ فرانسه و یکی از زنهای مشهور جهان، از طفولیت تا آخرین ساعت زندگی اوست و «پیرنزلف» که بهراستی در نوشتن اینگونه کتابها هنرمند است، در این مجموعه ما را طوری با زندگی این زن و همچنین حوادث تاریخی، بهخصوص وقایع انقلاب فرانسه، آشنا مینماید که وقتی کتاب به پایان میرسد، احساس میکنیم یک اثر اساسی و مفید را که نظیر آن کمتر وجود دارد، خواندهآیم.
-از مقدمۀ مترجم بر چاپ اول کتاب
سرنوشت شوم یک امپراتور
پیر نزلف
ذبیح الله منصوری
در کتاب حاضر، زندگی ناپلئون بناپارت، از زمان ازدواج با ماری لوییز، دختر امپراتور اتریش، بازگو میشود .ناپلئون پس از این ازدواج صاحب فرزند پسری میشود که ناپلئون دوم نام میگیرد .این هنگام مصادف است با حمله ناپلئون به روسیه و شکست و عقب نشینی ارتش فرانسه که در پی آن ناپلئون به دست انگلیسیها به جزیره سنت هلن تبعید میشود ;ناپلئون دوم نیز در عنفوان جوانی بر اثر بیماری سل در حالی که آرزوی سلطنت بر کشور فرانسه را در دل میپروراند از دنیا میرود .
کنیز ملکۀ مصر
میکل پیرامو
ذبیح الله منصوری
کنیز ملکه مصر رمانی تاریخی است که نام اصلی آن کلئوپاترا: ملکه نیل است. میکل پیرامو در این رمان درباره زندگی کنیزی به نام شرمیون نوشته است. شرمیون، کنیز مورد علاقه کلئوپاترا بود. آنها از کودکی با یکدیگر دوست بودند و کلئوپاترا بر خلاف میل و نظر معلمان او را همراه خودش به کلاسهای درس میبرد. شرمیون به علت نزدیکی که با کلئوپاترا داشت از زندگی خود و اربابش نوشته است. او در کنار روایت ماجراهای عشقی اربابش با ژولیوس سزار و آنتوان جوان به اتفاقات تاریخی در زمان سلسله بطالسه میپردازد. نگارش جزئیاتی همچون فانوس اسکندریه و آتش یونانی از نقاط مثبت این کتاب میباشد.
عشاق نامدار: فرانسه و روسیه
ذبیح الله منصوری
کتاب عشاق نامدار فرانسه و روسیه به قلم ذبیحالله منصوری، مجموعهای از داستانهای کوتاه است که زندگی خصوصی پادشاهان و بزرگان کشورهای اروپایی را در قرنهای 16 تا 19 روایت میکند. از جمله شخصیتهایی که روایتهای آنها در این کتاب آمده میتوان به لویی شانزدهم، روسپیر، دانتون، ناپلئون بناپارت و . . . اشاره کرد.