منطق

مجموعه آثار افشین یداللهی قابدار

افشین یداللهی

افشین یداللهی شاعر و ترانه‌سرا و پزشک متخصص اعصاب و روان (۱۳۴۷ – ۱۳۹۵) فعالیت‌های حرفه‌ای ترانه‌سرایی خود را در سال ۱۳۷۶ در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد.خستین ترانه‌های وی با آهنگسازی فؤاد حجازی و شادمهر عقیلی و با خوانندگی خشایار اعتمادی اجرا می‌شد.بیشتر ترانه های افشین یداللهی توسط خواننده های معروف اجرا شده و تا کنون بسیاری از آثار وی به عنوان ترانه فیلم و سریال های مختلف به گوش ما رسیده است .  همچنین سالهای متوالی مدیر و مجری جلسات خانه ترانه بود و شاگردان بسیاری را آموزش داد. از وی شش مجموعه شعر به نام های « روز شمار یک عشق » ، « امشب کنار غزل های من بخواب » ، « جنون منطقی » ، « حرف هایی که من باید میگفتم و تو باید میشنیدی » ، « مشتری میکده ای بسته » ،«خاطره‌هایم را فراموش کنم، آرزوست» به جا مانده است.

ادامه خواندن ←

نگاه پرتگاه – چشم و چراغ 36

والری شفچوک

ترجمه : کاترینا کریکونیوک

نگاه پرتگاه داستان شگفت آوری است ، سیر و سفری روحانی برای رسیدن به مرادی که می تواند آرامش بخشد ، راهنما باشد تا بتوان در پناهش به آرامش رسید . چند نفر راهی می شوند و محنت ها می کشند و بی هراس از دشواری ها می گذرند ، اما به چیزی می رسند که سرابی بیش نیست، تهی شدن از خواسته و تلاش برای رها شدن و برگشتن ، اما راه برگشت آسان نیست ، بسیاری از آنها جان خود را از دست می دهند و تنها یک نفر از مهلکه جان سالم به در می برد .داستان به نوعی منطق الطیری مدرن است ، اما با پایانی متفاوت که برآمده از دنیایی بی بنیاد است که آرمانها در آن رنگ می بازد و رویا نقش بر آب می شود .

این اثر از ادبیات مدرن اوکراین ترجمه شده تا شاهد دریچه ای به ادبیات سرزمینی باشد که سالها در سایه مانده ، امید که شاهد آثار بیشتری از این سرزمین باشیم.

ادامه خواندن ←

ویلیام فاکنر

گردآوری و ترجمه: فرزانه قوجلو

تأثير شمار اندکي از نويسندگان مدرن بر شکل و ماهيت ادبيات داستاني قرن بيستم عميق‌تر از ويليام فاکنر بوده است. جيمز جويس را معمولاً در هنر داستان‌نويسي با فاکنر قياس مي‌کنند؛ اما اين دو نويسنده عملاً فقط تشابهاتي ظاهري دارند: استفاده از تجربه‌ي بومي و منطقه‌اي به عنوان مضمون، ساختار تجربي و غيرمتعارف رمان‌هاي آن دو و بازي با واژه‌ها وراي معناي سنتي‌شان.

فاکنر به طريقي نوشت که انگار هيچ کس پيش از او در ادبيات انگليسي قلم نزده بود، انگار پيش از آنکه او دست به قلم برد سنت و تجربه‌ي ادبي شکل نگرفته بود. او اين سنت را از نو آفريد و رمان را رها ساخت تا به واسطه‌ي سيلاب نيرومند، متلاطم و مقاومت‌ناپذير زبان بتواند بهتر از گذشته در خدمت قرن بيستم قرار گيرد، زباني که راه خود را از ميان زمان و مکان و تجربه گشود تا داستانِ انسان مدرن را بگويد به نحوي که در عين تراژدي خنده‌دار هم باشد. فاکنر به شيوه‌ي خود نوشت خواه جيمز جويس، ويرجينيا وولف، جوزف کنراد و ديگران وجود داشتند يا نداشتند.

ادامه خواندن ←

آریا

موسی اکرمی

دکتر موسی اکرمی (متولد نهم خردادماه 1332، چقاسیاه، استان مرکزی)، دانش‌آموختۀ دو رشتۀ فیزیک و فلسفه، اینک، با مرتبۀ علمی «استاد تمامی»، عضو هیأت علمی دانشگاه است. او پیش از انقلاب، از اواخر تحصیلات دبیرستانی تا ‌سال‌های دانشجویی در رشتۀ فیزیک، به‌شدت دلبستۀ ادبیات و هنر بوده است، چنان که حتی ساخت دو فیلم (56 و 48 دقیقه‌یی) و دو سال مدیریت سینمای آزاد شیراز را در کارنامۀ خود دارد. پس از انقلاب نیز او، ضمن تحصیل و تدریس فیزیک و فلسفه، دلبستگی خود به هنر را حفظ کرده، چنان که علاوه بر ترجمه و تألیف آثاری در زمینۀ هنر، سال‌ها به تدریس دروسی در دورۀ دکتری فلسفۀ هنر پرداخته است.

زمینه‌های پژوهشی مورد علاقۀ اکرمی عبارتند از مابعدالطبیعه، (در سنت فلسفۀ تحلیلی)، فلسفۀ علم (به ویژه فلسفۀ فیزیک و فلسفۀ ریاضیات)، تاریخ علم، فلسفۀ هنر، فلسفۀ منطق، و فلسفۀ سیاسی.

اکرمی عضو هیأت تحریرۀ چند مجلۀ داخلی و بین المللی، و همچنین عضو چندین انجمن علمی داخلی و خارجی است. او برندۀ جایزۀ اول جشنوارۀ مطبوعات در سال 1375، و همچنین از برندگان گروهی کتاب سال 1376 است. پنجمین همایش سال جهانی اخترشناسی (سال جهانی نجوم، 1388/2009) زیر عنوان «جاودانه روشنای اندیشه و دانش»، به منظور تجلیل از سی سال کوشش آموزشی و پژوهشی اکرمی در زمینه‌های کیهان شناسی، اخترشناسی، و گاهشماری برگزار شده است.

اکرمی، علاوه بر تألیف یا ترجمۀ صدها مقاله، چندین کتاب در زمینه‌های علمی و فلسفی و هنری منتشر کرده که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از: 1) از دم صبح ازل تا آخر شام ابد (تبیین کیهان‌شناختی آغاز و انجام جهان)، 2) واژه‌نامۀ کیهان شناسی، 3)کیهانشناسی افلاطون، 4) گاهشماری ایرانی، 5) کانت و مابعدالطبیعه، 6) درآمدی به فلسفۀ کیهان‌شناسی، 7) فلسفه از تعبیر جهان تا تغییر جهان، 8) پیدایش فلسفۀ علمی (ترجمه)، 9) درآمدی بر تحلیل فلسفی (ترجمه)، 10) لیبرالیسم سیاسی (ترجمه).

اینک اکرمی، پس از سال‌ها که از کوشش‌های نخستین او در داستان نویسی، فیلم‌نامه‌نویسی، و نمایشنامه‌نویسی می‌گذرد، نخستین رُمان بلند خود را منتشر می‌کند که طلیعه‌ئی برای طرح‌های او در داستان‌نویسی و انتشار آن‎ها است.

ادامه خواندن ←

بار مسئولیت : بلوم، کامو، آرون و قرن بیستم فرانسه

تونی جات

فرزام امین‌صالحی

تونی جات جامعه شناس و محقق آمریکایی در این اثر به سه متفکر بزرگ قرن بیستم فرانسه می پردازد.لئون بلوم، آلبر کامو و رمون آرون پرداخته و از کندوکاو در زندگی و اندیشه های آنان ، اثری پرداخته که به مسئولیت روشنفکر در برابر خود، جامعه و مردم می پردازد.جات در این اثر فشرده توانسته با استادی بی بدیلی بسیاری از زوایای ناشناخته این سه متفکر را در برابر خوانندگان رونمایی کند و از این جهت کتابی را فراهم آورده که برای هر جستجوگر حوزۀ اندیشه جذاب و خواندنی است

کتاب «بار مسئولیت: بلوم، کامو، آرون و قرن بیستم فرانسه» نوشته‌ی جامعه‌شناس، مورخ و محقق آمریکایی معاصر «تونی جات» و برگردان « است. جات در این کتاب دست بر سه متفکر و روشن‌فکر فرانسوی قرن بیستم گذاشته است. او با یک زاویه نگرش نو به زندگی و طرزتفکر این سه نگاه ‌دوباره‌ای می‌اندازد و مسئولیت آن‌ها در قبال رشد و توسعه و بیداری مردم جامعه را نشان می‌دهد. «پیامبر مطرود (لئون بلوم و بهای سازش کاری)»، «معلم اخلاق ناراضی ( آلبر کامو و مصایب تزلزل)» و « خودی حاشیه‌نشین (رمون آرون و جدل‌های منطقی)» سه بخش این کتاب هستند. «لئون بلوم»، سیاست‌مدار فرانسوی که برپایه گسترش نظریه‌ی سوسیالیستی اولین دولت خود را تشکیل داد و قوانین جدید را در اصلاح وضع کارگران تصویب کرد. این دولت‌مرد فرانسوی در پی مذاکره و صلح با هیتلر بود که دستگیر شد و تا آخر عمر به‌زندان افتاد. «‌آلبر کامو» نویسنده، فیلسوف و روزنامه‌نگار فرانسوی است. او برای آثارش که به گفته‌ی بسیاری از منتقدین صدای مشکلات وجدان بشر در قرن حاضر است، موفق به کسب جایزه نوبل شد. نوشته‌های رومن آرون، جامعه‌شناس و فیلسوف فرانسوی، بیش از هر چیز به‌خاطر مخالفت با مارکسیسم، خشنوت و جنگ مورد توجه قرار گرفت. نویسنده در بخشی از مقدمه‌ کتاب در باب تاثیر افراد در گذشته، آورده است: «آنچه درباره افراد صحیح است در مورد ملت‌ها صدق نمی‌کند. معنایی که باید به یک تاریخ مشترک نسبت داده شود، تاثیر آن بر روابط درونی ملت‌ها و بین آنها در حال حاضر، پایگاه اخلاقی و ایدئولوژیک روایت‌های مختلف و متناقض از تصمیمات و رفتار جمعی گذته‌ی دور یا نزدیک، بیشتر از همه مسائل ملی مورد مناقشه‌اند؛ و این گذشته است که تقریبا همیشه مساله است، حتی وقتی که ظاهرا از حال یا آینده بحث می‌کنیم».

ادامه خواندن ←

چند واقعیت باورنکردنی

امیر حسن چهل تن

«چندواقعیت  باورنکردنی» به قلم امیرحسن چهلتن مجموعه داستانی ست که در آن با دغدغه همیشگی چهل تن یعنی تاریخ و به‌ویژه تاریخ معاصر ایران مواجهیم. وی در باره ی ایده نوشتن داستان‌های کتابش می گوید : این ایده شاید ناشی از تاملات من در مورد تاریخ است. تاریخ در همه جای دنیا و به مقدار بیشتری در مملکت ما پر از گوشه‌های پنهان است. من در این مجموعه در واقع خواسته‌ام این گوشه‌های پنهان را تخیل کنم و این‌جوری سربه‌سر تاریخ بگذارم و ببینم اگر فرضیه محتملی را جانشین آن حلقه‌های مفقود کنیم، واقعیت ممکن است به چه شکلی در بیاید. در ضمن خواسته‌ام به رازهای تاریخ بیفزایم به شرط آنکه توانسته باشم رازهای دیگری از آن را برملا کنم…

امیرحسن چهل‌تن، نویسنده معاصر ایرانی و عضو کانون نویسندگان ایران است. وی که بارها نامزد جوایز مختلف ادبی از جمله جایزه هوشنگ گلشیری و کتاب سال جمهوری اسلامی بوده، مجموعه داستان‌ها، رمان‌ها و آثار متعددی را نگاشته که از آن جمله می توان «تالار آیینه»، «مهر گیاه»، «تهران، شهر بی آسمان»، «سپیده دم ایرانی»، «دخیل بر پنجره فولاد»، «دیگر کسی صدایم نزد»، «ساعت پنج برای مردن دیر است» و «کات! منطقه ممنوعه» را نام برد که پیش از این از سوی انتشارات نگاه منتشر شده اند.

اینک بعد از مدت‌ها مجموعه داستانی از امیرحسن چهل‌تن از سوی نشر نگاه منتشر شده است. این مجموعه با نام «چند واقعیت باورنکردنی» شامل هشت داستان مستندگونه از روایت زندگی اشخاص حقیقی بوده و به گفته صاحب‌نظران، یکی از بهترین مجموعه داستان‌ها در چند سال اخیر است.

ادامه خواندن ←

حديث غربت جان : بيست و پنج مقاله و يك گفت و شنود

محمد استعلامى

این مجموعه حاوی 35 مقاله و یك گفت‌وگو از دكتر استعلامی، در حوزه ادبیات كلاسیك ایران است. برخی از مقالات پیش از این به زبان انگلیسی در مجلات مختلف به چاپ رسیده بود كه اینك ترجمه فارسی آنها در كتاب آمده است. عناوین برخی مقالات عبارتند از: عرفان و تربیت در دیدگاه انسان امروز، بازآفرینی شاهنامه در هنر نمایش، شریعت و طریقت دو راه به یك مقصد، گفتم: ز كجایی تو؟، طلوع و غروب شمس تبریز در قونیه، نقد كلیات عبید، درك منطقی كلام حافظ، بوف كور را دوباره بخوانیم، حافظ دل‌سوخته بدنام افتاد، كلام دیوان حافظ، مردم در شعر سیمین بهبهانی، شمایل معشوق در كلام حافظ و…

ادامه خواندن ←

عبيد بازمى‌گردد

جواد مجابی

شاعران ايران بنابر سنتى كهن، خردورزى و چند و چون در كار جهان و انسان را بيشتر در شعرهاى خود مطرح كرده‌اند. به دلايلى، هسته اصلى تأملات متفكران ايرانى در شعرشان پنهان شده، در سراسر تاريخ سير كرده و در حافظه جمعى ايرانيان جا خوش كرده است. اين بينش انديشمندانه به درجات در شعرهاى گويندگان پارسى زبان ديده مى‌شود. در سعدى، تجربه‌گرايى جامعه‌نگر با حس و هيجانات شاعرانه درآميخته و در بوستان و غزل‌هايش بازتاب يافته است، هرچند او مجال داشته بسيارى از باورهايش را در گلستان آشكار سازد. در فردوسى حماسه و اسطوره‌هاى شاهنامه همچنين رفتار نظامى در خمسه‌اش محملى شده است تا خردگرايى و عبرت‌انگيزى غالبآ از تجربه‌هاى خاص شعرى سبق ببرد. در سنايى و عطار، عرفان و نقد اجتماعى عرصه را بر هنر شاعرى تنگ مى‌كند. مولوى آگاهانه يا نياگاه، كاركرد شعر را از امور غيرشعرى كه به ضرورت‌ها بر شعر تحميل شده است جدا مى‌كند. در مثنوى چهره اجتماعى خود را به عنوان آموزگارى خردمند ترسيم مى‌كند كه مشتاق عرضه تعليماتش به مشتاقان است، سوداهاى جنون‌آميز خاطرش را در غزليات شمس بازتاب مى‌دهد كه فرياد روح خودمختار اوست. البته در اين تعبير وجه غالب منطق آموزه‌ها با خيالات شاعرانه مورد نظر است و بسامد حالت‌ها را در نظر داشته‌ام؛ گرنه در مثنوى گاه زيباترين شعر ناب را شاهد هستيم. بارى، شاعران بزرگ هر يك به گونه‌اى در عالم خردورزى و تجربه‌گرايى و عرفان و شعريت غرقه‌اند، تنها كسى كه با همان تمركز مولوى در دنياى عرفان شاعرانه، در جهان طنز و طيبت غرقه است و با آن فضا هم‌سو و هم‌ذات شده؛ عبيد است. او دمى از آن نگاه و بينش خندستانى به جهان فارغ نيست. به هر چيز و هر كس كه نگاه مى‌كند و مى‌انديشد، آن را جز در قالب يك شوخى مكرر و مضحكه‌اى فاجعه‌بار نمى‌يابد. گويى اين رباعى را نه به قصد تخطئه شخصى پرآزار، بلكه براى بيان جهانى ناسازگار سروده است كه چون توده‌اى از وحشت مكرر در عين حال مضحك، ناخوانده خود را بر رندان گوشه‌گرفته تحميل مى‌كند :

ادامه خواندن ←

جوان خام

فئودور داستايوسكى

ترجمه عبدالحسين شريفيان

در رمان جوان خام روحی معصوم در نظرم بود که احتمال وحشتناک تباه شدن را حس کرده بود و به « تصادفی بودن » و بی اهمیت بودن خود نفرت می ورزید . نفرتش از روح هنوز پاکی بر می خاست که آگاهانه شرارت را در اندیشه هایش نگه می داشت و در قلبش می پروراند و در رویاهای نا آرام و پنهانی اما گستاخانه اش عذاب می کشید . بالطبع همه چیز را به قدرتش و منطقش و حتی مهمتر به خداوند مربوط می کرد. اینها همه از « نارسی » و « خامی» جامعه بر میخیزند.

داستایفسکی، در تمام آثار مهم ادبی خود چالشی را فرا راه خواننده می نهد. آدمی چگونه موجودی است؟ فرشته خو یا دیوصفت یا ترکیبی از این دو. اکثر کاراکترهای خلق شده توسط او بیشتر از هر چیز درگیر خود هستند و این درگیری موجب خلق روایت های فرد با افراد و محیط می شود. زندگی خاص و پر از پیچیدگی نویسنده، بیماری صرع که بسیاری آن را منشا نبوغ وی می دانند، جامعه اشرافی روسیه در دوران زندگی او که از یک سو متاثر از رشد بورژوازی در اروپا و از دیگر سو متکی بر فئودالیسم روسی است در تک تک آثارش ردپای خود را بر جای نهاده و انسان گرفتار پوچ انگاری در جامعه ای با ظاهر پرزرق و برق و پرفریب را با استادی تصویر کرده است. جوان خام نیز یکی دیگر از آثار ماندگار این نویسنده بی بدیل است.

 

ادامه خواندن ←

کات منطقه ی ممنوعه

امیرحسن چهلتن

این کور و کچل‌ها که من می‌بینم ریخته‌اند به اسم هنرپیشه (به نشانه‌ی بیزاری شکلکی در می‌آورد ) همه‌شان هم با چارقد و نمی‌دانم چی! … حتی توی رختخواب!… (به هیجان می‌آید) و بعد هم با این سینمایی که ما داریم، به زمین می‌خورد، بعد شوهرش با یک من ریش و سبیل به جای آنکه زیر کتفش را بگیرد و بلندش کند همسایه‌ها را خبر می‌کند. خاله خانباجی‌ها می‌آیند خرکشش می‌کنند.

ادامه خواندن ←