رمان «کائوس» اثر برجستهی آلکساندر شیروانزاده، نویسندهی ارمنی شهیر، در سال ۱۸۹۸ منتشر شد. این رمان از لحاظ هنری و ایدئولوژیک، جایگاهی درخشان در میان آثار رئالیسم انتقادی ارمنستان دارد. رمان با ترسیم تغییرات عمیق و انحطاط اخلاقی در یک شهر صنعتی بزرگ، به تأثیر مخرب سیطرهی میل به ثروت مادی بر ارزشهای سنتی میپردازد. شیروانزاده از طریق شخصیتپردازی دقیق و صحنهپردازیهای زنده، مضامینی همچون دگرگونیهای اجتماعی، پیامدهای ویرانگر سرمایهداری لجامگسیخته و عواقب شوم فروپاشی ارزشهای اخلاقی را مورد کاوش قرار میدهد. منتقدان ادبی «کائوس» را ستایش کردهاند. این اثر، تصویری قدرتمند و ژرف از وضعیت انسان در بحبوحهی...
پدرو پارامو (نزدیکِ انتشار)
خوان رولفو
احمد گلشیری
خوان رولفو، ستارهای تنها در ادبیات امریکای لاتین، با قلمی تیز هر واژه از رمانش را گویی بر صخرهای سخت نَقْر میکند. او در پدرو پارامو[1] بهگونهای طنزآمیز اسطوره را به کار میگیرد. این مکانِ اسطورهای جهانی است آکنده از لحظههای گذرا که در آن گفتهها، خاطرهها و اندیشههای آدمها همه همزمان ارائه میشوند. از این نظر خواننده ممکن است در ابتدا دچار آشفتگی شود. آنچه به ظاهر روایتی است که سخنگویی بر آن است تا به یاری آن داستان خویش را باز گوید، در حقیقت، تکهای از داستانی است که یکی از صداهایِ بسیارِ رمان، یکی از پسران پدرو پارامو، به نام خوان پِرْسیادو[2] نقل میکند. ترتیب زمانی در این رمان اهمیتی چندان ندارد، کتاب همچون مجموعهای از اسطوره بهسادگی سعی میکند تا آنچه را دارد ارائه دهد. به یقین، ترتیب زمانی در داستانهای فرعی رعایت شده است، بااینهمه درحالیکه کنار هم قرار گرفتنِ تکتک این داستانهای فرعی کتاب را بهظاهر نامفهوم کرده است، اما تنها در کلّ است که میتوان دید رمان از ارتباطی منطقی برخوردار است. و این همان شگردی است که فضایی کردنِ داستان نامیده شده است. از این نظر رمان پدرو پارامو کنایی است اما آنچه به دست آمده، تصویری است از سرزمین آشوبزدهای که لاهوتی منحرف به قدیسی مرتد سپرده است.
[1]. Pedro Paramo
[2]. Perciados
*از مقدمۀ مترجم
طبیعت انسانی (نزدیکِ انتشار)
سرژ ژونکور
ترجمۀ اسماعیل کرمنژاد
در واپسین روز سال 1999، فرانسه در چنگال طوفانی سهمگین گرفتار آمده که گویی خبر پایان کار جهان را با خود آورده. الكساندر در مزرعۀ خود در ناحیۀ «لوت»، جایی که به همراه سه خواهرش بزرگ شده، انزوا گزیده است، به نظر میرسد بیش از هر چیز از آمدن ژاندارمها در هراس است. تکوتنها در دل شبی سیاه، پایان دنیایی دیگر را خواهد زیست، واپسین روزهای یک زندگی دهقانی منسوخ، که از دوران کودکی برای او تغییرناپذیر مینمود. رابطۀ طبیعت و انسان کماکان رو به زوال میگذارد. در این میان، کدام طرف است که کوتاهی کرده؟
در رمان ارزشمند طبیعت انسانی، سرژ ژونکور، تقریباً سی سال از تاریخ کشور فرانسه را به تصویر میکشد. تصاویری که پیشرفتها، حیات سیاسی، فجایع پیاپی و کشمکشهای زندگی مدرن را منعکس میکند؛ فجایع و کشمکشهایی که به گونهای سرسامآور سالهای پایانی قرن بیستم را برجسته میکند و ضربات آن بر پیکر خانوادۀ فرانسوی وارد میآید. او با بازتاب تصویر کودکی خود در جهان معاصر، درست همچون تصویر رادیوگرافی دقیقی، ما را از خطری که انسانیتمان را تهدید میکند، به زیبایی آگاه میکند، تا شاید اینگونه طبیعت بتواند برخی حقوق خود را باز پس گیرد…
*از سخن ناشر فرانسوی
نامهای الهی و الهیات سرّی (نزدیکِ انتشار)
نوشتۀ دیونوسیوس آریوپاگی
مترجم علیرضا اسمعیلزادهبرزی
از قرن ششم بعد از میلاد چند رساله با نام دیونوسیوس آریوپاگی در شرق یونانیزبان رایج میشود و جایگاهی بسیار بلند در میان الهیدانان مسیحی مییابد. رسالاتی که مضمونشان، به موجزترین بیان ممکن، نشان دادن این است که خداوند چگونه هم «اعلامشده» و هم «ناشناخته» است. از یک سو خداوند بهمثابۀ علت همهچیز، در همهچیز هویدا و در همهچیز شناسایی میشود، و از سوی دیگر، چون هر علتی متعالی از معلول است، خداوند متعالی از کل هستی است و بنابراین با دانشی که توسط مخلوقات یا از طریق آنها کسب شده باشد شناختنی و فهمیدنی نیست.
مقام شامخ این رسالات هم به علت جایگاه رفیعی است که دیونوسیوس آریوپاگی در مقام یک قدیس و یکی از شاگردان بلافصل پولس دارد و هم به جهت غنای مفهومی و معانی بلند مندرج در آن رسالات.
* از مقدمۀ مترجم
مقدمهای کوتاه بر نژادپرستی (نزدیکِ انتشار)
علی راتانسی
ترجمۀ شهرام بهرامی
تغییرات اجتماعی مدرن نیز چون ایدئولوژیها در ظهور و بسط نژادپرستی نقشی اساسی ایفا کرد. انکشاف تاریخی سرمایهداری که در استعمار مستقیم، بردهداری، شکلگیری دولتملتهای مختلف، توسعۀ صنعتی و گسترش شهرنشینی، جنگهای جهانی و منطقهای و … نمود پیدا کرد، همهجا نابرابریهای موجود را تقویت کرد یا بر آنها افزود. سرمایهداری با نیروی عظیم سیاسی، نظامی، اقتصادی و تکنولوژیکش سبب جابهجاییهای عظیم جمعیتی اجباری یا داوطلبانه شد. استعمارگران با اشغال مستقیم بسیاری از نقاط کرۀ زمین، تحولات عظیمی را در آن سرزمینها ایجاد کردند. آنها برای استعمار ثروتهای مشترک در این سرزمینها و استثمار نیرویهای تولید این جوامع، ناگزیر ساختارها و نهادهای سیاسی، اداری، اقتصادی و … ایجاد کردند و جمعیتهای گوناگونی با پیشینۀ متفاوت را با استفاده از این ساختارها به هم وصل کردند. در نتیجۀ این تغییرات، برخی از مناطق این سرزمینها به قیمت عقبماندگی اکثریت این مناطق، توسعه پیدا کرد و به کشورهای متروپل وصل شد، این تغییرات همچنین ذینفعان خاص خود را پروراند که گاه شریک و گاه رقیب استعمارگران بودند.
* از پیشگفتار مترجم
سفرنامۀ ماژلان
پیگافتا دی لومبارد
ذبیح الله منصوری
سفرنامه ماژلان نام یک کتاب ادبی است که توسط آنتونیو پیگافتا دی لومبارد ، نویسندهٔ اهل ایتالیا نوشته شدهاست.
آنتونیو پیگافتا بیست سال بیش نداشت که نقشهکش و منشی فردیناند ماژلان شد. ماژلان دریانوردی پرتغالی بود که به دولت اسپانیا خدمت میکرد. او نخستین کسی بود که در جهت غرب از اروپا به آسیا رفت و در اقیانوس آرام کشتی راند. ماژلان همچنین نخستین کسی بود که با هدف دور زدن کرهٔ زمین رهبری یک ناوگان اکتشافی را عهدهدار شد.
این کتاب سفرنامۀ منشی بیست سالۀ ماژلان از این سفر شگفتانگیز است. اصل کتاب در کتابخانهای در واتیکان نگهداری میشود.
مسائل زیباییشناسی و هنر
سرگئی موژنیا گون
محمدتقی فرامرزی
مقالاتی که در کتاب حاضر به خوانندگان تقدیم میشود، به کوشش گروهی از زیباییشناسان روس در سدهی بیستم نوشته شده است، و در آن حیاتیترین مسائل زیباییشناسی معاصر بررسی میشود. این کتاب موضوعاتی نظیر آرمانی و قهرمانی در هنر، تکامل تاریخی رئالیسم، گستردگی و حدود رئالیسم، سنت و نوآوری، زیبایی طبیعت، و کار، سرچشمهی احساس زیبایی را شامل میشود.
مجموعهی حاضر، ترجمهی جدیدی از متن انگلیسی کتابی است که نخستین بار در سال 1362 به فارسی ترجمه و منتشر شد. این کتاب، گذشته از بررسی مسائل عصر ما حاوی مباحثی است در زمینهی تحول مفهوم مردمیِ هنر، جنبههای ملی و جهانی هنر و بحثهایی که در مکتب زیباییشناسی روسیه دربارهی ماهیت احساس زیبایی صورت گرفته است.
یادداشت مترجم
مواجههی اسپینوزا _ دلوز
نوشتۀ عادل مشایخی و عنایت چرزیانی
مسئلهی ما چیست؟ با تلاش برای آزمودن مواجههای میان دلوز و اسپینوزا به چه مسئلهای میخواهیم بیندیشیم و احیانا پاسخی برایش پیدا کنیم؟ اسپینوزا به چه کار میآید؟ با اسپینوزا چه میتوان کرد؟ یا به بیان دقیقتر، اسپینوزا با ما چه میتواند بکند؟ : مفاهیمی که احتمالا از «مواجههی دلوز و اسپینوزا» برمیآیند، قرار است خطوط گریز از چه بنبستی باشند؟ به موجزترین بیان ممکن میتوان گفت این مسئله «بحران عمل» است: تا این مسئله را حل نکنیم، هرگونه پاسخ به پرسشهایی نظیر «چه باید کرد؟» با واکنشهای تمسخرآمیز و کلبیمسلکانه و ارجاعهای شبهعالمانه به «تاریخ» (برای اثبات بیهودگیِ عمل و عدم امکان هرگونه تغییر واقعی) مواجه خواهد شد. مفاهیمی که از آزمودنِ «مواجههی دلوز و اسپینوزا» برمیآیند، «امکان»هایی برای گریز از این بنبست، برای احیای ایمان به رابطه با «این جهان» و در نتیجه، احیای «امید» به تغییر، فراهم میآورند.
مادام دولا شانترى
انوره دوبالزاک
ترجمه هژبرسنجرخانی
در یک غروب زیبای ماه سپتامبر سال ۱۸۳۶ مردی تقریباً سی ساله به جان پناه خیابان ساحلی تکیه داده بود. آنجا که انسان میتواند در آن واحد بالادست رود سن را از باغ نباتات تا نتردام و نیز از پایین دست آن منظره وسیع رود را تا لوور تماشا کند. اینجا در پایتخت اندیشهها دو دیدگاه همسان نمیتوان یافت. انسان خود را در پس کشتی غول پیکری احساس میکند. اینجا انسان به پاریس میاندیشد، از رومنها تا فرانکها، از نورمانها تا بورگینیونها، قرون وسطی، والوآها، هانری چهارم و لوئی چهاردهم، ناپلئون و لوئی فیلیپ. اینجا تمام فرمانروایان ردپایی یا آثاری به جای میگذارند و در خاطرهها ماندگار میشوند.
سفرنامۀ کلودیوس جیمز ریچ
کلودیوس جیمز ریچ
فرامرز آقابیگی
یادداشتهای «کلودیوس جیمز ریچ» در برخی موارد مانند وبای شیراز، از تکنگاریهای دقیق و شاخصی است که به وسیلة آن بهخوبی از ترس و وحشت مردم و بیعملی حاکمان مطلع میشویم. او در روزگار شیوع بیماری، شاهد احوال مردم بوده و روزبهروز گزارش بیماری را هرچند موجز یادداشت کرده و حتی برای حمایت از آنها در شهر مانده است؛ درحالیکه والی و وزیر به جای ساماندهی امور، گریخته و شهر را به امان خدا سپردهاند!
شاید گزاف نباشد اگر بگوییم ریچ در ثبت مشاهدات و گزارش سفر خود، همچون بیهقی دیدههایش را با جزئیات نوشته است. او از کنار هیچ چیز بیتوجه رد نشده و همهچیز از نظر او اعم از ماسهسنگ، رودخانه، تپه، دشت، کوه، اماکن تاریخی، عتیقهها، نسخ خطی، کتیبهها، جهات جغرافیایی، نوع بادها، محصولات، اسامی همراهان، دمای هوا، حالات و روحیات نزدیکان و … درخور اهمیت و شایستة توجه بوده است.