فیلم

گاو

غلامحسين ساعدى

همه امید زندگی مش حسن به تنها گاوی است که در طویله اش دارد و از وجود آن علاوه بر امرار معاش خانواده خود، افراد روستا را نیز بهره‌مند می‌سازد. همه این مسائل باعث شده است که مش حسن دلبستگی خاصی به این گاو داشته باشد. اما روزی که مش حسن به شهر رفته، گاو به علت نامشخصی می‌میرد و افراد روستا با موافقت همسر مش حسن نعش گاو را در چاه روستا می‌اندازند و پس از بازگشت مش حسن وانمود می‌کنند که گاو گریخته است ولی او باور نمی‌کند و اعتقاد دارد گاو را اهالی روستا به قتل رسانده‌اند. از آن پس حالش دگرگون می‌شود و خود را گاو می‌پندارد. کوشش و پند و نصیحت بزرگان و ریش سفیدان روستا، چاره ساز نمی‌شود و سرانجام کدخدا و مش اسلام تصمیم می‌گیرند او را برای مداوا به شهر ببرند؛اما….. / از این کتاب فیلمانه ، فیلم گاو به کارگردانی داریوش مهرجویی در سال ۱۳۴۸ ساخته شد.

ادامه خواندن ←

غریبه در شهر

غلامحسین ساعدی

داستان در مورد مشروطه طلبان است و تلاش «روس»های تزاری و زیردستان آنها، برای خاموش کردن قیام. ماجرا در «تبریز» اتفاق میافتد، زمانی که «ستارخان»، گویا از بین رفته، و شایع شده که عمویش «امامقلی» میخواهد به شهر قشون کشی کند، و «روس»ها در به در به دنبال او میگردند. «امامقلی» در حقیقت وجود خارجی ندارد، و سردمداران نهضت، برای حفظ روحیه ی مردمان این شایعه را راه انداخته اند. همزمان با همین سخنها، غریبه ای به نام «حیدر» وارد شهر شده، و همه گمان میبرند که او «امامقلی» است و…

ساعدی در اواسط دهه ی 30، دهه ی شکست، با نام مستعار “گوهرمراد” ظهور کرد. ابتدا داستان ها و نمایش نامه هایش در مجلاتی نظیر “سخن” و “صدف”، و از ابتدای دهه ی چهل، مجموعه های داستان و نمایش نامه هایش منتشر شدند، و روی صحنه آمدند. در اواسط دهه ی چهل، به عنوان یکی از دو سه تن نمایش نامه نویس برتر ما شناخته شده بود. داستان های “گاو” و “دایره مینا”، ساخته ی داریوش مهرجویی، و “آرامش در حضور دیگران” ساخته ی ناصر تقوایی … فیلم نامه هایی هستند برگرفته از آثار ساعدی، که اغلب خود در بازنوشتنشان همکاری داشته است.

ادامه خواندن ←

طبیعت انسانی (نزدیکِ انتشار)

سرژ ژونکور
ترجمۀ اسماعیل کرم‌نژاد

در واپسین روز سال 1999، فرانسه در چنگال طوفانی سهمگین گرفتار آمده که گویی خبر پایان کار جهان را با خود آورده. الكساندر در مزرعۀ خود در ناحیۀ «لوت»، جایی که به همراه سه خواهرش بزرگ شده، انزوا گزیده است، به نظر می‏رسد بیش از هر چیز از آمدن ژاندارم‏ها در هراس است. تک‌وتنها در دل شبی سیاه، پایان دنیایی دیگر را خواهد زیست، واپسین روزهای یک زندگی دهقانی منسوخ، که از دوران کودکی برای او تغییرناپذیر می‏نمود. رابطۀ طبیعت و انسان کماکان رو به زوال می‏گذارد. در این میان، کدام طرف است که کوتاهی کرده؟

در رمان ارزشمند طبیعت انسانی، سرژ ژونکور، تقریباً سی سال از تاریخ کشور فرانسه را به تصویر می­کشد. تصاویری که پیشرفت­ها، حیات سیاسی، فجایع پیاپی و کشمکش­های زندگی مدرن را منعکس می‌کند؛ فجایع و کشمکش­هایی که به گونه­ای سرسام­آور سال­های پایانی قرن بیستم را برجسته می‌کند و ضربات آن بر پیکر خانوادۀ فرانسوی وارد می­آید. او با بازتاب تصویر کودکی خود در جهان معاصر، درست همچون تصویر رادیوگرافی دقیقی، ما را از خطری که انسانیتمان را تهدید می‏کند، به زیبایی آگاه می‏کند، تا شاید این‌گونه طبیعت بتواند برخی حقوق خود را باز پس گیرد…

                          *از سخن ناشر فرانسوی

 

ادامه خواندن ←

شعر زمان ما 21: بیژن الهی

سردار شمس‌آوری‎

به تصویر درختی
که در حوض
زیر یخ زندانی‌ست
چه بگویم؟

من تنها سقف مطمئنم را
پنداشته بودم که خورشید است
که چتر سرگیجه‌ام را
همچنان که فرونشستن فواره‌ها
از ارتفاع پیشانیم می‌کاهد _
در حریق باز می‌کند؛
اما بر خورشید هم
برف نشست.

چه بگویم به آوای دور شدن کشتی‌ها
که کالاشان جز آب نیست
_ آبی که می‌خاست باران باشد _
و بادبان‌هاشان را
خدای تمام خداحافظی‌ها
با کبوتران از شانه‌ی خود رم داده‌ست؟

ادامه خواندن ←

نفرین ابدی بر خوانندۀ این برگ‌ها

مانوئل پوییگ
احمد گلشیری

انوئل پوییگ (1932-1990) در یکی از شهرهای کوچک، غم زده و فلاکت بار آرژانتین به دنیا آمد. در رشته فلسفه درس خواند و سپس تحصیلات خود را در رشته کارگردانی سینما در چینه چیتای رم دنبال کرد و آنجا در کلاس کارگردانی با «دسیکا» و در کلاس فیلمنامه‌نویسی با «زاواتینی» هم‌درس بود. او کارهای گوناگونی را تجربه کرد و درنهایت به این دریافت از خود رسید که زندگی در شهر کوچک دوران کودکی‌اش یگانه منبع الهام خلاقانه او برای نوشتن داستان‌ها و رمان‌هایش است.
پوییگ این رمان را در دو فصل نوشته است. رمانی که در آن آقای رامیرز، پیرمرد هفتاد و چهار ساله‎ آرژانتینی در آسایشگاهی در نیویورک و لری، مرد جوان سی وشش ساله‌ای که مسئول هل دادن صندلی چرخ‎دار پیرمرد است، گفت‌وگوهای جذاب و گیرایی با هم دارند. رامیرز و لری درباره موضوعات گوناگون صحبت و خاطرات و خیالات بسیاری را با هم مرور می‎کنند.
مانوئل‌ پوییگ‌ در ژوییه‌ ١٩٩٠ چشم‌ از جهان‌ فرو بست‌. مرگ‌ این‌ نویسنده‌ شگفت‌انگیز در پنجاه‌ و هشت‌ سالگی‌ و در اوجِ قدرتِ آفرینندگی‌ از خُسران‌های‌ بزرگ‌ قرن‌ بیستم‌ به‌شمار می‌رود.

ادامه خواندن ←

ربه‌کا

دفته دوموریه
ترجمۀ حسن شهباز

رمان ربه‌کا را خانم دفنه دوموریه نویسندۀ انگلیسی در سال 1938 منتشر کرد. رمانی در حال‌وهوای داستان‌های گوتیک دربارۀ زنِ جوان و زیبایی که با مرد ثروتمندی ازدواج می‌کند که همسرش، ربه‌کا، را به تازگی از دست داده است. زنِ جوان مقیم قصر باشکوه و مجلل مندرلی می‌شود و خیلی زود درمی‌یابد که شوهرش و مستخدمان خانه در تسخیر خاطرۀ ربه‌کا هستند. در این میان به‌خصوص خانم دانورس، مستخدمِ مرموز که از کودکی ربه‌کا، مستخدم شخصی او بوده است، نقشی مهم در رقم خوردن رخدادهای غریب و توضیح‌ناپذیر قصر دارد.

رمان ربه‌کا از پرفروش‌ترین و محبوب‌ترین رمان‌های قرن بیستم است که به خوبی میان حال‌وهوای گوتیک قصه و داستان رمانتیک آن پیوندی خلاق رقم می‌زند، و از زمان چاپش تاکنون به زبان‌های متعددی ترجمه شده است.

محبوبیت این رمان به حدی است که تاکنون بارها بر صحنه اجرا شده و فیلم‌ها و سریال‌های مختلفی بر اساس آن ساخته شده است. مشهورترین آنها فیلم ربه‌کا ساخته آلفرد هیچکاک در سال 1940 است که برندۀ جایزۀ اسکار بهترین فیلم شد.

 

ادامه خواندن ←

حالا نه! اینجا نه!

اری د لوکا
ترجمۀ نهال محذوف

این نخستین کتاب کوتاه و پرمحتوای «اری د لوکا» هر عبارتش نکاتی تأثیرگذار و به‌یادماندنی دارد؛ و این نشانه‌ای است بر وجود نویسنده‌ای واقعی و لحنی که به‌محض تشخیص، دیگر هرگز مخدوش نمی‌شود و نگاهش یکپارچه و یکدست است و می‌داند چطور بر افکار و احساسات تأثیر بگذارد. در این داستان حافظه تسلای خاطر نیست، بلکه خود امری غم‌افزاست و فاصله‌های پرنشدنی زمان میان راوی و ماجرا، بازی بیرحمانه‌ای به‌راه می‌اندازد. صفحات کتاب مثل نوری سفید و شدید است که از پسِ ابرهای بلند می‌تابد، همان نوری که قهرمان فیلم توت فرنگی‌های وحشی برگمان، پدر و مادرش را در آن می‌دید؛ در جوانیشان، نشسته بر ساحل دریاچه، چوب ماهیگیری در دست و منتظر صید ماهی. خواندن این کتاب یادآور لحظاتی است از دوران کودکی در ناپل که برای همیشه از دست رفته است و مرا دوباره به یاد آن تصویر ویران‌کننده‌ای انداخت که با صراحت و شفافیتی مطلق از درد و رنج زندگی می‌گوید، رنجی که همه چیز را پاک می‌کند و ما را با خود و گذشته‌مان بیگانه می‌کند.

«رافائله لاکاپریا، نویسنده و فیلمنامه‌نویس ایتالیایی»

 

ادامه خواندن ←

مجموعۀ حاجی بابا (قابدار)

جیمز موریه
میرزا حبیب اصفهانی
میرزا اسدالله طاهری

این مجموعه شامل دو کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی و حاجی بابا در لندن، به قلم جیمز موریه است که دیپلمات و نویسنده بریتانیایی سده نوزدهم و مأمور سیاسی مقارن با سلطنت فتحعلیشاه قاجار در ایران بود.

ادامه خواندن ←

معرفی کتاب «یک تابستان با پروست»

سایت bookaroundthecorner.com در یادداشتی کتاب «یک تابستان با پروست» را معرفی کرده است که در ادامه ترجمه بخش‌هایی از آن را می‌خوانید: «مطالعه دوستی کردن است»    مارسل پروست در سال 2013، به مناسبت صدمین سالگرد انتشار Un amour de Swann (راه سوان) از مارسل پروست، فرانس اینتر مجموعه‌یادداشت‌هایی با عنوان «یک تابستان با پروست» منتشر کرد. چند تن از متخصصان پروست هریک دربارۀ جنبه‌ای از پروست یا «در جستجوی زمان ازدست‌رفته» نوشته‌اند. این هیئت متشکل از آنتوان کُمپَنیون، رافائل آنتووَن، میشل اِرمان، آدرین گوئتز، نیکلا گریمالدی، ژولیا کریستوا، ژروم پریور و ژان ایو تادیه بود؛ معلمان، فیلسوفان، نویسندگان، مقاله‌نویسان، فیلمسازان یا...

ادامه خواندن ←