سلیمان، توسط هدهدی از وجود بلقیس و مردمانش آگاه شد و طی نامهای از او دعوت کرد تا خود و مردمان سرزمین سبا که خورشیدپرست بودند، به خداوند یگانه ایمان بیاورند و نزد او بروند. بلقیس نزد سلیمان رفت و سلیمان استقبال باشکوهی برای او ترتیب داد. سرانجام بلقیس به حقانیت حضرت سلیمان پی برد و ایمان آورد. مردم ممالک او نیز همه موحد و خداپرست شدند…
یادداشتهای «کلودیوس جیمز ریچ» در برخی موارد مانند وبای شیراز، از تکنگاریهای دقیق و شاخصی است که به وسیلة آن بهخوبی از ترس و وحشت مردم و بیعملی حاکمان مطلع میشویم. او در روزگار شیوع بیماری، شاهد احوال مردم بوده و روزبهروز گزارش بیماری را هرچند موجز یادداشت کرده و حتی برای حمایت از آنها در شهر مانده است؛ درحالیکه والی و وزیر به جای ساماندهی امور، گریخته و شهر را به امان خدا سپردهاند!
شاید گزاف نباشد اگر بگوییم ریچ در ثبت مشاهدات و گزارش سفر خود، همچون بیهقی دیدههایش را با جزئیات نوشته است. او از کنار هیچ چیز بیتوجه رد نشده و همهچیز از نظر او اعم از ماسهسنگ، رودخانه، تپه، دشت، کوه، اماکن تاریخی، عتیقهها، نسخ خطی، کتیبهها، جهات جغرافیایی، نوع بادها، محصولات، اسامی همراهان، دمای هوا، حالات و روحیات نزدیکان و … درخور اهمیت و شایستة توجه بوده است.
دهۀ 1360، زمانی که فرهنگ فیلمهای سینمای ایران و بعد سه فصل تاریخ سینمای ایران در سه کتاب «پیدایش و بهرهبرداری، آوانس اوگانیانس: زندگی و سینما، عبدالحسین سپنتا: زندگی و سینما» منتشرشد، آنچه ذهن مرا درگیر کرد، جزئیات، نکتهها، حاشیهها، خاطرهها و پشتصحنههای شنیدنی از فیلمهایی بود که نه جایی در فرهنگ داشتند و نه امکان پرداختنشان در تاریخ سینما وجود داشت؛ بعد آرامآرام این ایده در ذهنم شکل گرفت که آنها را در مجموعهای با عنوان «هزار فیلم، هزار نکته» ارائه کنم… اما درگیریهای حرفهای در «فیلمخانۀ ملی ایران»، «جشنوارۀ فیلم فجر»، «جشنوارۀ فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان» و «موزۀ سینما» و همچنین پرداختن به اولویتهای بیشتر در جهت انتشار جلدهای بعدی «تاریخ سینمای ایران»، هر بار انجام این امر را که طرفدارانی نیز داشت، به تعویق انداخت.
شروع دهة 1390 بهطور جدی پیگیر تنظیم آن شدم… در این زمان، ایدۀ اولیۀ سه دهة پیش، دستخوش تحولات و تغییرات شده و هزار فیلم در سال 1360 جایش را به بیش از 2500 فیلم در سال 1390 داده بود با نکتهها، حاشیهها، خاطرهها، دانستنیها، پشتصحنهها و هزار و هزار… . این هزارتوی شنیدنی تاریخ سینمای ایران که یقیناً خوانندهاش را درگیر نوستالژیهایش از فیلمها، سینماگران و هنرمندان طی بیش از هشت دهة فیلمسازی خواهد کرد و دریغ، هیجان، شادی، دلتنگی، تأسف، افتخار، غم، شکست و غرور و… از احوالات سینمای ایران را با این مرور، تجربه خواهد کرد. از مقدمۀ مولف
آگورافوبیای ایرانی، مجموع گفتوگوهایی است در باب موانع مدرنیته ایرانی. در این کتاب، تلاش شده در پرتو نگاهی جامعهشناختی به یکی از مناطق پیرامونی کشور، به بازشناخت تحولات در مقیاس ملی پرداخته شود. گفتمان جامع این نگاشته، مبتنی بر نوعی رویکرد تمرکززدا به تحولات اجتماعی و سیاسی ایران است. خوابها، بازیها، خلقوخو، کافهگردی، شگردهای زبانی، حیوانآزاری و حیواندوستی، مظلومنمایی، بگومگوهای متقابل میانشهرستانی، کهنباورها و موضوعات متعدد دیگر در این کتاب به صورتی پدیدارشناختی، مورد تاویل و تامل قرار گرفته اند. آگورافوبیای ایرانی با هدف پرتوافکنی بر توتالیتاریسم پنهان ایرانی، به مجموع ترسهای جمعی و دلایل گریز از آزادی و گفتوگوهراسی ایرانیان نگاهی نو و انتقادی دارد.
کتاب پیش رو شرح زندگی و مبارزات مشهدی بیگ عزیز بیگوف، یکی از رهبران حزب بلشویک در آذربایجان شوروی و دیگر مبارزان چپگرا در دورهٔ استیلای روسیه تزاری بر این سرزمین است. این وقایع در زمان حکومت مطلقه نیکولای دوم، آخرین تزار روسیه و اوایل انقلاب اکتبر روی داده است. در این دوران مبارزات انقلابی پرولتاریای روسیه به اوج خود میرسد و به پیروزی بلشویکها میانجامد. در این مسیر بسیاری شجاعانه مبارزه میکنند و میمیرند. بایرام نماد مردمانی است که ظلم را برنمیتابند و به پا میخیزند.
امام حسین و ایران کتابی تاریخی به قلم کورت فریشلر نویسندهٔ آلمانی است و ذبیحالله منصوری مترجم نام آشنای ایرانی آن را به فارسی برگردانده است. در این کتاب، نویسنده به شرح فداکاری ها، جنگ ها، جوانمردی ها و زندگی (امام حسین-ع) و یارانش می پردازد.
این کتاب از اثر جیمز داون انگلیسی، که نیم قرن بعد از مرگ اسماعیل اول این کتاب را نوشته، گرفته شده. ولی علاوه بر نوشتۀ آن مرد در این کتاب آثار تاریخی دیگران و بهخصوص آثار تاریخی بازرگانان ونیزی که در قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی برای تجارت به ایران سفر میکردند نیز وجود دارد و نام آنها در متن کتاب هست و در ضمن تاریخ اسماعیل اول در این کتاب، بحثهای دیگر ازجمله بحثهای مربوط به سلاطین محلی ایران مثل بحث راجع به کارکیا، سلطان گیلان، وجود دارد و گرچه آن بحثها نسبت به تاریخ سیاسی اسماعیل اول حاشیه به شمار میآید، اما چون در زمان زمامداری اسماعیل اول اتفاق افتاده مزید فهم وقایع تاریخی دوران او میشود.
پروژه فکری اصلی شانتال موف چیزی است که خودش آن را انقلاب دموکراتیک مینامد کتاب «دربارۀ امر سیاسی» چکیده اندیشههای فلسفی و سیاسی اوست. در این کتاب او در گفت وگو و مجادله با طیف گستردهای از اندیشمندان و جریانهای فلسفی معاصر میکوشد تعریف خود را از ماهیت امر سیاسی تبیین کند.
داستان «برهنه در میان گرگها» ماجرای اسرای اردوگاه بوخن والد در جنگ جهانی دوم است امید و تلاشهای بی وقفه و برنامهریزیهای سازمان پنهانی در میان اسرا برای روزی که بتوانند از سیمخاردارهای بوخن والد زنده عبور کنند و به آزادی برسند. مردانی که امیدوارانه به دور آتش در میان گرگها می رقصند…تا اینکه یک اتفاق عجیب مسیر برنامههای سازمان پنهانی آنان را تحت شعاع قرار میدهد وجود یک جامهدان که محتوای آن کودک سهسالهای بود که هیچ کس نمیدانست این کودک لهستانی چگونه سر از اردوگاه درآورده است. از این پس ماجراها حول محور نجات جان آن کودک میچرخد و مبارزات پنهانی بین ارشدان اس اس اردوگاه و ارشدان اسرا و سازمان پنهانیشان، رمانی هیجانانگیز و درعین حال تاثر آور را
سیمای صادق هدایت از دریچهای تازه به زندگی این نویسنده معاصر ایرانی نظر افکنده و گامبهگام روزهای زندگیاش را همپای او از تولد تا مرگ طی میکند. این کتاب گزارش گونهای از زندگی روزمره اوست و به خواننده میگوید که هدایت چگونه زیست چه کرد، چه گفت، چه نوشت و به که نوشت کجا رفت و با که ،رفت با که نشست و جوشید و بر که خروشید و از که چشم پوشید، چه خورد و چه نوشید و چه پوشید و سرانجام چگونه در گذشت.