سلیم

پسری که اسب آتیلا را ربود – چشم و چراغ 66

ایبان رپیلا

ترجمه مریم اسماعیل پور – وحید علیزاده رزازی

« … برای آدم هایی که شیفته ی شورشند و از بی تفاوتی در برابر هشدارهای روح نقادشان عاجز، اسارت طولانی مدت کارگر نمی افتد : شورشگر را چندین سال در قفسی محبوس کن ؛ یا از آن می گزیرد یا با زبردستی تمام و یا با کمک خرت و پرت های دم ذستش خودش را می کشد و یا وقتِ گذشتن از میله های آهنین بر اثر تکه پاره شدنِ بدنش می میرد . مشکل اصلی اما طبیعت زایای این عصیانگران است ؛ طبیعتی که در بطن آگاهی بشر جا خوش کرده : یکیشان که می میرد ، دو تای دیگر جای خالی اش را پر می کنند…»

پسری که اسب آتیلا را ربود دومین رمان ایبان رپیلا نویسنده‌ی معاصر اسپانیایی است . او پس از کتاب اولش _ یک کمدی پلید _ اینک به سراغ روایتی استعاری از دو برادر به نام‌های کوچک و بزرگ رفته که در چاه ویلی گرفتار شده‌اند و از هر آن‌چه دور و برشان هست تغذیه می‌کنند تا در کشاکش برای بقاء با جنون بجنگند و تسلیم تاریکی نشوند .

ادامه خواندن ←

هزار و یک شب

عبداللطيف طسوجي

هزار و یکشب که ترجمان آن توسط عبداللطیف طسوجی و به خواستۀ بهمن میرزا فرزند عباس میرزا در روزگار محمدشاه قاجار به انجام رسیده است. از امهات کتب در سرآغاز نهضت ترجمه در زبان فارسی است. نثر روان و شیوای آن همراه با انتخاب و ذوق‌ورزی‌های سروش اصفهانی در گزینش و سرایش اشعار پارسی به‌جای ترجمۀ عربی آنها، این اثر را تبدیل به کتابی یگانه و ماندگار کرده است. هزار و یکشب از قرن شانزدهم در اروپا شناخته و ترجمه و تفسیرهایی بر آن انتشار یافت، ترجمۀ فارسی آن از چاپ عربی کتاب در قاهره صورت گرفته است، تردید نیست که این اثر نیز در گذر از سده‌ها و سالیان و مهاجرت از زبانی به زبانی دیگر دچار دگرگونی و تغییرات فراوان شده و افتادگی‌ها و افزودگی‌های بسیاری در آن راه پیدا کرده است و کار تحقیقی بسیاری لازم است تا اصل آن به زبان سانسکریت احیاء شود. از دوران ترجمۀ این اثر تاکنون چاپ‌های زیادی از آن در ایران و دیگر کشورها صورت گرفته، اما با تأسف تاکنون چاپی منقح در اختیار علاقمندان نبوده است. مهمترین چاپ‌های آن عبارتند از:

  • هزار و یکشب، 1261 قمری، تبریز، رحلی، خط نسخ، سنگی، دو جلد، جلد نخست 402 ص، جلد دوم 382 ص، اندازۀ متن 15*5/25 سانتی‌متر، مقدار خطوط متن در هر صفحه: 34 خط.

حاشیه‌دار، نوشته‌ها یکنواخت، در پی هم، بدون نقطه سر سطر، بدون تصویر.

این کتاب نخستین چاپ هزار و یکشب در ایران است و نشان می‌دهد که ترجمۀ آن باید بیش از تاریخ یادشده به انجام رسیده باشد، زیرا چاپ چنین اثری و خطاطی آن قطعاً کمتر از یک‌دو سالی زمان نمی‌برده است. در پشت جلد نخستین چاپ فارسی هزار و یکشب چنین آمده است:

… تا اینکه در سال 1261 هجری که مجلدات عدیدۀ کتاب در دارالسلطنه‌ی تبریز به سعی و اهتمام میزرا علی خوشنویس در زمان سلطنت محمدشاه قاجار (1264-1250 هجری) در دارالطبایع به طبع رسید.

  • هزار و یکشب، 1272 قمری، طهران، رحلی، خط نستعلیق، سنگی، 41 سطر در هر صفحه.

در آغاز جلد دوم آن آمده است: اتمام جلد اول من کتاب الف‌لیله، شروع، فی جلد الثانی، اللهم انی اسئلک التوفیق فی اتمام هذه النسخه الشریفه من دارالخلافه طهران، در کارخانۀ عالیشأن عزت‌نشان آقا محمدرضای همدانی به سعی و اهتمام الاستاد فی الصنا آخوند ملاحسین التبریزی، فی سنۀ 1272 ]قمری[

این چاپ در هر جلد دو سرلوحۀ زیبا دارد که در پائین سرلوحه‌ی اول: هذا مجلد الثانی من کتاب الف‌لیله و لیله در کنار آن با قلم ریزتر چنین نوشته شده: «به تعجیل قلمی شد، رقم میرزا رضا تبریزی» 1272.

در پائین سرلوحۀ دوم جلد دوم، «عمل میرزا علی قلی خویی» ثبت شده است.

کتاب 51 تصویر دارد که 14 تای آن امضاءدار است، دکتر جهانگیر کازرونی به‌درستی این متن را که توسط استاد جواد صفی‌نژاد معرفی شده دارای نقص دانسته‌اند، متن اصلی کتاب 67 تصویر دارد.

14 نقاشی آن به ترتیب کار: 1 تصویر، میرزا علی‌قلی خویی، شبانه 352؛ 8 تصویر کار میرزا رضا تبریزی، ساکن تبریز، فرزند محمدعلی خان آشتیانی؛ 5 تصویر کار میرزا حسن فرزند آقا سید نقاش، ساکن تبریز که از تربیت‌یافتگان شاهزاده ملک قاسم میرزاست (ذیل نقاشی شبانه 964).

در آخرین صفحه کتاب آمده: «هذه الکتاب اقل الخلیفه الراجی محمدعلی بن مرحوم مغفور عبدالله بیک جراح‌باشی طهرانی فی سنه 1272 والسلام، در پشت این صفحه اشعاری آمده که در کنار آخرین بیت آن نوشته شده: «به استادی محمدقلی طهرانی به اتمام رسید، 1272».

  • هزار و یکشب مشهور به چاپ شاهزاده، 1275 قمری، طهران، رحلی، خط نستعلیق، سنگی، اندازۀ متن 1730 سانتی‌متر، خطوط متن در هر سرصفحه: 41 خط، مصور، 41 تصویر، بدون شماره صفحه.

این چاپ سه لوحه زیبای تزیین شده‌ی اسلیمی و 41 تصویر دارد که 22 تای آن در جلد اول و 19 تصویر در جلد دوم ترسیم شده است، تصاویر سیاه‌قلم، در برخی نسخه‌ها با دست رنگ شده‌اند.

نقاشِ تصاویر آقا میرزا سید حسن موسوی اصفهانی که زیر چهار نقاشی چنین امضاء کرده است:

  1. شبانه 153، رقم میرزا حسن اصفهانی، مجلس شمس‌النهار با علی بن کازر، سیاه و سفید.
  2. شبانه 246، عمل آقا میرزا حسن، ملاقات نمودن قمرالزمان با ملک تیمور.
  3. شبانه 729، رقم میرزا سید حسن الموسوی، به قصد رفتن دختر و صیاد، به دام انداختن مرغ را.
  4. شبانه 991، رقم میرزا حسن اصفهانی، مجلس خلیفه که دختر خود را به شخص بازرگان می‌دهد.

در آخرین صفحۀ کتاب نیز چنین آمده: به سعی و اهتمام عالی‌شأنان، رفیع‌مکانان عزت و سعادت‌نشانان آقا محمد رضا تاجر کاشانی خلف مرحمت و غفران‌پناه آقا عبدالباقی تاجر کاشانی و آقای علی‌نقی تاجر کاشانی خلف مرحمت و غفران‌پناه خیرالحاج حاجی محمد ابراهیم تاجر کاشانی الشهیر به مهره‌کش در دارالخلافه طهران صورت انطباع پذیرفت.

همین مطلب در آخرین صفحۀ جلد اول نیز آمده است.

قد فرغ من تسوید عشر الجزو الاخر محمدجعفر گلپایگانی فی سنه 1275 ]قمری[

  • الف و لیل؛ 1293 قمری، رحلی، نستعلیق، تحریر شده در دو جلد، جلد اول سرلوحه دارد. 285 صفحه که به شبانۀ 525 ختم می‌شود که در پایان آن آمده:¹ªU ، حرّره فرج‌الله تفرشی، روزنامه‌نویس سنۀ 1289. جلد دوم دارای سرلوح، شماره‌گذاری صفحات از 1 شروع و به صفحۀ 334 پایان می‌یابد، مجموع صفحات کتاب 519 صفحه در پایان آن آمده: تحت‌الکتاب بعون الملک الوهاب علی ید الحقیر محرر علی غفر و توبه 1293 ]قمری[ نقاشی‌های کتاب سیاه‌قلم است، در نقاشی شبانه‌ی 353 امضاء میرزا نصرالله و شبانۀ هیجدهم: عمل عبدالحسین خوانساری و شبانۀ نودم: عمل عبدالحسین آمده است.

ادامه خواندن ←

سوزان سانتاگ در جدال با مرگ

دیوید ریف

ترجمه فرزانه قوجلو

سوزان سانتاگ که نویسنده ی 17 کتاب است و این کتاب ها به 32 زبان زنده ی دنیا ترجمه شده، یکی از تاثیرگذارترین روشنفکران آمریکایی است که به سبب دل مشغولی سوداوار و دامنه ی هوش انتقادی و نیز فعالیت پرشور خود در زمینه ی حقوق بشر به شهرتی جهانی دست یافته است… کتاب دیویدریف که عنوان اصلی آن Swinning in a sea of Death یا در حقیقت “شنا در دریای مرگ” است، گزارشی است از شیوه ای که مادرش، سوزان سانتاگ، با بیماری و مرگ دست و پنجه نرم کرد. این کتاب توصیفی است از زیر و بم‌های روحی، روانی و عاطفی نویسنده‌ای که در عرصه هنر و اجتماع بسیار جسور بود و همواره به نظام سیاسی حاکم بر آمریکا اعتراض داشت. زنی که نمی‌خواست تسلیم مرگ شود و از پذیرفتن سر باز می‌زد. اما سرانجام مرگ او را به زانو درآورد.دیویدریف در این کتاب می‌کوشد تا قضاوتی درباره مادرش نداشته باشد بلکه از آنچه بر او رفته و باور‌هایش، سرسختی و مبارزه ناامیدانه‌ اش با دشمنی که به هیچ روی هم‌سنگ او نیست تصویری روشن دهد.در نگاه به زندگی سانتاگ و نبردی که برای ادامه آن به جان خریده و تحمل کرده با زنی روبرو می‌شویم که از نیستی می‌ترسد و ترسش را پنهان نمی‌کند. نمی‌خواهد او را انسانی بر‌تر ببینیم که از هراس‌های زمینی به‌دور است. نمی‌خواهد برای مخاطب آثارش تصویری فرا انسانی بسازد. برعکس، سانتاگ در قله صداقت جای می‌گیرد. او در تمام تاروپودش /انسان است و ورای آن هیچ. انسان با همه گوشت و خونش، بیم و امید و دلهره‌هایش و ناباوری به جهان پس از مرگ. این ناباوری برای هیچ کس غریب نیست: «بازآمده‌ای کو که به ما گوید راز». شاید برخی نگرش سانتاگ را به زندگی نگرشی اپیکوری ببینند اما سانتاگ به هیچ روی نمی‌خواهد فقط به شرط لذت بردن از زندگی زنده بماند. او می‌خواهد «باشد»، ستیز‌هایش با زمانه و زندگی به هیچ روی کم و آسان نبوده، او از «نبودن» می‌هراسد. هراسی که بی‌گمان به سراغ بیشتر ما، در هنگام تنهاییمان، آمده است اما جسارت ابراز آن را نداشته‌ایم و خواسته‌ایم شاید حتی از خودمان پنهانش کنیم.

ادامه خواندن ←

مقدمه‌ا‌ی کوتاه بر نژادپرستی (نزدیکِ انتشار)

علی راتانسی
ترجمۀ شهرام بهرامی

تغییرات اجتماعی مدرن نیز چون ایدئولوژی‌ها در ظهور و بسط نژادپرستی نقشی اساسی ایفا کرد. انکشاف تاریخی سرمایه‌داری که در استعمار مستقیم، برده‌داری، شکل‌گیری دولت‌ملت‌های مختلف، توسعۀ صنعتی و گسترش شهرنشینی، جنگ‌های جهانی و منطقه‌ا‌ی و … نمود پیدا کرد، همه‌جا نابرابری‌های موجود را تقویت کرد یا بر آنها افزود. سرمایه‌داری با نیروی عظیم سیاسی، نظامی، اقتصادی و تکنولوژیکش سبب جابه‌جایی‌های عظیم جمعیتی اجباری یا داوطلبانه شد. استعمارگران با اشغال مستقیم بسیاری از نقاط کرۀ زمین، تحولات عظیمی را در آن سرزمین‌ها ایجاد کردند. آنها برای استعمار ثروت‌های مشترک در این سرزمین‌ها و استثمار نیروی‌های تولید این جوامع، ناگزیر ساختارها و نهادهای سیاسی، اداری، اقتصادی و … ایجاد کردند و جمعیت‌های گوناگونی با پیشینۀ متفاوت را با استفاده از این ساختارها به هم وصل کردند. در نتیجۀ این تغییرات، برخی از مناطق این سرزمین‌ها به قیمت عقب‌ماندگی اکثریت این مناطق، توسعه پیدا کرد و به کشورهای متروپل وصل شد، این تغییرات همچنین ذی‌نفعان خاص خود را پروراند که گاه شریک و گاه رقیب استعمارگران بودند.

                           * از پیش‌گفتار مترجم

ادامه خواندن ←

مسائل زیبایی‌شناسی و هنر

سرگئی موژنیا گون
محمدتقی فرامرزی

مقالاتی که در کتاب حاضر به خوانندگان تقدیم می­شود، به کوشش گروهی از زیبایی‌شناسان روس در سده‌ی بیستم نوشته شده است، و در آن حیاتی‌ترین مسائل زیبایی‌شناسی معاصر بررسی می‌شود. این کتاب موضوعاتی نظیر آرمانی و قهرمانی در هنر، تکامل تاریخی رئالیسم، گستردگی و حدود رئالیسم، سنت و نوآوری، زیبایی طبیعت، و کار، سرچشمه‌ی احساس زیبایی را شامل می‌شود.

مجموعه‌ی حاضر، ترجمه‌ی جدیدی از متن انگلیسی کتابی است که نخستین بار در سال 1362 به فارسی ترجمه و منتشر شد. این کتاب، گذشته از بررسی مسائل عصر ما حاوی مباحثی است در زمینه‌ی تحول مفهوم مردمیِ هنر، جنبه‌های ملی و جهانی هنر و بحث‌هایی که در مکتب زیبایی‌شناسی روسیه درباره‌ی ماهیت احساس زیبایی صورت گرفته است.

                                                        یادداشت مترجم

ادامه خواندن ←

شعر زمان ما 22: احمدرضا احمدی

سردار شمس‌آوری‎

در آن جزر و مد دریا
لکه‌های مهتاب
به قلاب ماهیگیران
پناه می‌آوردند

در آن آسمان آبی
دریچه‌هایی از غم
به سوی ما باز می‌شد.

دانسته بودیم
آسمان‌های آبی
در غروب آدینه‌ها
فرو می‌ریزد
و ما باید
نشانی خود را در تنهایی
بیابیم

چنان
با ماهیان و کشتی‌ها
آمیخته بودیم
که نام خشکی را فراموش
کرده بودیم
این بود
که در زیر آسمان آبی
ایستادیم
از سر
کلاه برگرفتیم

گفتیم: ما را تنها بگذارید
ما محتاج صبر و شکیبایی
هستیم.

 

 

ادامه خواندن ←

کتاب آدم‌های احمق

ابوالفرج ابن‌جوزی
گردآوری و ترجمه موسی بیدج

عبداللّه موصلی گفته است: «روزی حَجّاج ثقفی در عزای ازدست‌رفتن دوست عزیزی نشسته بود که گفت: کاشکی کسی با چند بیتی به تسلای دل ما برخیزد. فرستادۀ عبدالملک مروان _ از شام _ نزد حجّاج نشسته بود. گفت: حضرت امیر! اجازه می‏دهید برای تسلایتان چیزی بگویم؟ گفت: بگو! گفت: هر کس روزی عزیزش را از دست خواهد داد یا به مرگ یا به بیماری یا به افتادن از بام. شاید هم با ویران شدن سقف بر سر او یا با افتادن در چاه یا هر راه دیگری که ما نمی‏دانیم. حجّاج گفت: مرا با مصیبتی بزرگ‌تر از مصیبت خودم تسلا دادی!»

 

 

 

 

ادامه خواندن ←

زندگی من

آنتون چخوف
احمد گلشیری

«زندگی من» یکی از مهم‌ترین و البته منسجم‌ترین داستان‌های چخوف است. داستان، روایتی است خواندنی از سال‌های پس از قتل الکساندر دوم؛ سال‌هایی که تغییرات شگفتی در اوضاع اجتماعی و زمانۀ روسیه رخ داد. روزگاری که برای بسیاری از مردم روسیه با عسرت و تهیدستی و نکبتِ فقر همراه بود، اما امید به روزهای پیش‌رو زنده بود و نفس می‌کشید…

«اگه آدم می‏خواد به حال جامعه مفید باشه، باید دور فعالیت‏های معمولی و تنگ‏نظرانه رو خط بکشه… قبل از هرچیز، آدم به تبلیغات همه‏جانبه و پرقدرت نیاز داره. علت اینکه هنر موسیقی، مثلاً این‌همه پرقدرته چیه؟ علتش اینه که موسیقی‌دان یا خواننده تأثیر آنی بر هزارها آدم می‏ذاره…»

 

 

 

ادامه خواندن ←

اسب سرخ و مروارید

جان استن بک
ترجمه سیروس طاهباز

در اسب سرخ  دربارۀ پسری روستایی به نام جودی تیفلین می‌خوانیم که شرایط دشوار زندگی در مزرعه را به خوبی آموخته است. ارتباط عاطفی جودی با اسبی سرکش به نام گابیلان، دنیایی بکر از تعامل انسان و طبیعت را به‌وجود می‌آورد که زندگی یکنواخت و کسل کنندۀ او را مملو از شادی می‌سازد….

در مروارید دربارۀ صیادی فقیر می‌خوانیم که در جنوب مکزیک زندگی‌اش را از راه جست‌ و جوی مروارید تأمین می‌کند. بیماری کویوتیتو، فرزند خانواده، پدر را برای سفری پر مخاطره به دریا می‌کشاند….

ادامه خواندن ←

مولانا و راز انسان کامل

شیخ کبیر ادموند هلمینسکی

ترجمۀ بیتا دارابی

شیخ کبیر ادموند هلمینسکی یکی از شناخته‌شده‌ترین و معتبرترین مترجمان آثار مولانا و از بزرگان طریقت مولویۀ آمریکاست. او مبانی و اصول صوفیه را در قونیه و در خانقاه مولویه نزد سلیمان لوراس فراگرفت و در سال ۱۹۹۰ مقام شیخی را از جلال‌الدین چلبی، رئیس سلسلۀ مولویه، دریافت کرد. کتاب مولانا و راز انسان کامل ادموند هلمینسکی تحلیلی از مولانا پدیده‌ای ادبی یا تاریخی نیست، بلکه شخصی آن را نگاشته که بیش از پنجاه سال معنویت کاربردی تصوف را بررسیده و آن را با ذهنیت و فرهنگ عصر معاصر تطبیق داده است.

مضامین این کتاب حول محور ارتباط روح با معنویت است. «راز» نشان‏دهندۀ تلاقی روح با الوهیت است و این نگاه تنها رویکرد ممکن به جهان بی‏نهایت مولاناست.

 

 

ادامه خواندن ←