آگورافوبیای ایرانی، مجموع گفتوگوهایی است در باب موانع مدرنیته ایرانی. در این کتاب، تلاش شده در پرتو نگاهی جامعهشناختی به یکی از مناطق پیرامونی کشور، به بازشناخت تحولات در مقیاس ملی پرداخته شود. گفتمان جامع این نگاشته، مبتنی بر نوعی رویکرد تمرکززدا به تحولات اجتماعی و سیاسی ایران است. خوابها، بازیها، خلقوخو، کافهگردی، شگردهای زبانی، حیوانآزاری و حیواندوستی، مظلومنمایی، بگومگوهای متقابل میانشهرستانی، کهنباورها و موضوعات متعدد دیگر در این کتاب به صورتی پدیدارشناختی، مورد تاویل و تامل قرار گرفته اند. آگورافوبیای ایرانی با هدف پرتوافکنی بر توتالیتاریسم پنهان ایرانی، به مجموع ترسهای جمعی و دلایل گریز از آزادی و گفتوگوهراسی ایرانیان نگاهی نو و انتقادی دارد.
خاستگاه یا به بیان بهتر زمینۀ طرح و بسط ایدهها و جستارهای کتاب پیش رو، تاریخ تصویر و آرا و نظرات آبی واربورگ است. هر کوششی در گنجاندن واربورگ در چارچوب و کلیتی بسنده، ناممکن مینماید. کتاب طرحی کلی از آرای واربورگ، کلیدواژههای منظومۀ فکری او و در نهایت طرح نسبت او با اندیشمندان دیگری چون برونو، هگل، نیچه، فیشر، کاسیرر، پانوفسکی، بنیامین و… است. بدین ترتیب، مقالات پیشِ رو در فقدان متون اصلی، پیشدرآمدی است بر اندیشۀ واربورگ و نظریۀ تاریخ هنر و آیکونولوژی. امیدواریم این مقالات بتواند تا حدی خلاء موجود در خصوص اندیشۀ آبی واربورگ را جبران کند.
تاریخ امپراتوری روسیه سرشار از جنگ، درگیری طبقاتی، رسوایی سلطنتی، و ظهور و سقوط امپراتوری است. این کتاب روسیه تزاری را از دریچه اجتماعی و مادی از جمله تغییرات در زندگی درباری، زندگی رعیتی/دهقانی، کلیسای ارتدکس و تأثیرات رهایی و صنعتی شدن، از تولد مسکو تا ظهور کمونیسم بررسی میکند.
اسپینوزا گونهای نظریهی قدرت حاکم را بسط میدهد که بر طبق آن قدرت حاکم برساختهی مردم است؛ به این ترتیب قدرت حاکم به قدرتی پویا با درجات گوناگونی از ثبات و عدم ثبات تبدیل میشود. قدرت حاکم توسط مردم و از طریق حالمایههایی نظیر امید، ترس و خشم برساخته میشود: اگر اعمال حاکم موجب خشم انبوه خلق شود قدرتاش کاهش مییابد: «اقداماتی که موجب خشم شهروندان میشوند دیگر جزو حقوق دولت نخواهند بود. زیرا مسلّم است که انسانها برحسب طبیعت، به محض این که دچار هراسی مشترک میشوند یا میل به جبران خسارتی مشترک پیدا میکنند، به پیوند با یکدیگر تمایل مییابند. حال با توجه به اینکه تعریف کننده و معیار حقوق دولت توان مشترک انبوه خلق است، میتوان نتیجه گرفت که دولت به همان اندازه که دلیل و بهانهای به شمار کثیری از شهروندان میدهد تا در اعتراضی عمومی به هم بپیوندند، توان و حقاش کاهش مییابد.» به بیان دیگر هرگاه اعمال حاکم موجب شود مردم علیه او به یکدیگر بپیوندند او قدرت خود را کاهش میدهد، به همان میزان که قدرت مردم برای شورش یا به ثمر رساندن یک انقلاب افزایش مییابد.
فیلسوف فرهیخته تنها میتواند از قدرت زبان طبیعی برای توصیف، اگر نه واقعاً برای ساختن جهان، شگفت زده شود. قدرت زبان تا جایی که در تاریخ طبیعی و علم نیز پیش روی کرده است به اندازه کافی تأثیرگذار است، اما ظرفیت تجلی قوه زبانی انسان زمانی خود را نشان میدهد که به قلمروهای اجتماعی و فرهنگی روی میآوریم، جایی که زبان نقش سازندهای را ایفا میکند.
جای تعجب نیست که یونانیان باستان هم زبان و هم خود عقل را تحت یک اصطلاح واحد یعنی لوگوس درک میکردند! حال در ریشه همه اینها، کارکرد دلالتی خود کلمه نهفته است. بنابراین رشته نشانهشناسی که ماهیت نشانهها و فرآیندهای شکلگیری آنها جهت درک پرورش یافته دانش و زندگی را مطالعه میکند، باید برای ذهن هیجانانگیز و کلیدی باشد. از این رو، زمانی که یک شخصیت ادبی مشهور مانند اومبرتو اکو، رماننویس ایتالیایی، نوشتن شرحی از این پدیدهها را در اثری مثل این کتاب به عهده میگیرد، باید از آن استقبال کرد.
پروژه فکری اصلی شانتال موف چیزی است که خودش آن را انقلاب دموکراتیک مینامد کتاب «دربارۀ امر سیاسی» چکیده اندیشههای فلسفی و سیاسی اوست. در این کتاب او در گفت وگو و مجادله با طیف گستردهای از اندیشمندان و جریانهای فلسفی معاصر میکوشد تعریف خود را از ماهیت امر سیاسی تبیین کند.
گی دو موپاسان استاد فرم داستان کوتاه و همین طور نماینده مکتب طبیعت گراست. او زندگی انسانها و سرنوشتشان را در حالتی ناامید و بدبینانه تصویر میکند. او ۳۰۰ داستان کوتاه، شش رمان، سه سفرنامه و یک مجموعه شعر نوشت که بیشتر شهرتش را مرهون داستانهای کوتاهش است. کورنلیه کواس، استاد ادبیات و نظریه ادبی دانشگاه بلگراد، درباره او میگوید: «موپاسان در کنار چخوف، بزرگترین استاد داستان کوتاه در ادبیات جهان است. او مانند زولا طبیعت گرا نیست؛ طبیعت گرایی موپاسان بدبینی انسان شناختی شوپنهاوری است، زیرا در به تصویر کشیدن طبیعت انسان اغلب خشن و بیرحم است.» روک کوچولو مجموعهای از داستانهای کوتاه موپاسان است؛ داستانهایی مملو از کشمکش کورسوهای امید و امواج ناامیدی، چنانکه کورنلیه کواس توصیفش کرده است. خواننده میان امید و ناامیدی همچون قایقی است که از ســــــویی پابســــــته ساحل است و از سویی موجها او را به سوی خود می کشند.
داستان «برهنه در میان گرگها» ماجرای اسرای اردوگاه بوخن والد در جنگ جهانی دوم است امید و تلاشهای بی وقفه و برنامهریزیهای سازمان پنهانی در میان اسرا برای روزی که بتوانند از سیمخاردارهای بوخن والد زنده عبور کنند و به آزادی برسند. مردانی که امیدوارانه به دور آتش در میان گرگها می رقصند…تا اینکه یک اتفاق عجیب مسیر برنامههای سازمان پنهانی آنان را تحت شعاع قرار میدهد وجود یک جامهدان که محتوای آن کودک سهسالهای بود که هیچ کس نمیدانست این کودک لهستانی چگونه سر از اردوگاه درآورده است. از این پس ماجراها حول محور نجات جان آن کودک میچرخد و مبارزات پنهانی بین ارشدان اس اس اردوگاه و ارشدان اسرا و سازمان پنهانیشان، رمانی هیجانانگیز و درعین حال تاثر آور را
مونتنی در مقالات میگوید من بیش از هر چیز درباره خود مطالعه میکنم و نزد من ،این خود طبیعت و ماورای طبیعت است. به همین دلیل به املاکش پناه میبرد و اندیشه هایش را در قالب نوعی روزشمار مینگارد. آنتوان کومپنیون در یک تابستان با مونتنی مقالات را بررسی میکند. او در چهل فصل مقالات را بنا به نظرات مونتنی تفسیر میکند. یک تابستان با مونتنی کتابی است که مقدمات آشنایی با مونتنی و افکار اوست؛ کتابی که هر فصلش را میتوان در چند دقیقه خواند و نکته ای از آن برچید.