در یکی از روزهای اوایل تابستان ۱۳۸۲ با علی اشرف درویشیان در نشر چشمه وعده دیدار داشتم. آن روز قرار بود درویشیان مرا به یکی دیگر از یاران مصطفی شعاعیان معرفی کند. به اتفاق قدم زنان راهی ساختمانی شدیم که در کوچه ای منشعب از خیابان فلسطین واقع شده بود. وقتی برای اولین بار با پرویز مختاری در دفتر کارش روبرو شدم سیمای مردی را دیدم که با موی سفید و سبیل معروفش همانند عارفی جلوه می نمود. این را در همان دیدار نخست به او گفتم، خندید و خاطره های از گذر عمرش تعریف کرد که بی ارتباط با تصور من نبود. در ادامه آشنایی با گذشته اش فراز و نشیب های زندگیش را تلفيق غریبی از مبارزه سیاسی، احساس مسئولیت در روابط اجتماعی و تلاش برای پیشرفت در زندگی شخصی یافتم، نمونه ای قابل توجه در میان سرنوشت هم نسلانش که کنش سیاسی هیچ گاه او را از احساس مسئولیت در محیط کار و خانواده باز نداشت.
دختر پرتقالی کتابی ست فلسفی برای کودکان. کتابی که در عین سادگی همانند سایر آثار «گردر»، خواننده را با پیچیدگی های فلسفه و شناخت ما از جهان همراه می سازد. پسر پانزده ساله ای به نام جرج که نامه های طولانی پدرش را از طریق مادر بزرگ خود دریافت می کند نکته اینجاست که پدر یازده سال قبل بر اثر بیماری صعب العلاجی از دنیا رفته است. دختر پرتقالی گفت و گویی ست شاعرانه از پدر و پسری که در دو زمان مختلف زیسته اند. روایت آشنایی پدر با دختر پرتقالی که به صورت مرموزی تا انتهای نامه ها برای پسرش نامکشوف باقی می ماند. و اصرار پدر برای شناخت فرزندش از خود که به گفته مادر، در دوران حیاتش بزرگترین دغدغه و اندوه پدر بوده است.
با توجه به اسطوره فرویدی قتل پدر نخستین، اساسا پیدایش تمدن مقارن بود با زمان شکل گیری صدای ملامت کننده درون یا به زبان خود فروید سوپراگو که احتمالا ما نام های دیگری به آن میدهیم: ندای وجدان، وجدان معذب یا تعارض اخلاقی. ظاهرا به دلیل همین تاریخچه اسطوره ای مشترک است که امروز همه سوپراگو داریم. گاهی با احساس گناهی که از منشأ آن بی خبریم، دست و پنجه نرم می کنیم و گاهی با احساس گناه در مورد افکاری که حتی خبر نداریم به آنها فکر می کنیم. همه می دانیم صدای سوپر اگو گاه چنان عذاب آور و توان فرسا می شود که روند طبیعی زندگی را به کلی مختل کرده و کوچک ترین و ساده ترین لحظات تصمیم گیری را به دشوارترین و سیاه ترین لحظات زندگی ما بدل می کند. این کتاب در مورد همین عامل ملامت کننده و همین صدای نامطبوع درون ماست.
کابل اکسپرس نامی است که به شبکهی افغانستان داعش داده میشود. دولت اسلامی از این راه جنگجویان کارکشته را از منطقهی خراسان – سرزمینی که به ویژه افغانستان و مناطق قبایلی پاکستان را در برمیگیرد – به سوریه و عراق وارد میکند. یکی از کسانی که در این راه پا میگذارد «زواک» نوجوانی هفده ساله،عاشق بازیهای کامپیوتری و نابغهی ریاضی است. او از کابل راهی سرزمین شام میشود تا برای سران داعش از اجرای عملیاتی انتحاری در پاریس سخن بگوید که میتواند یازده سپتامبر فرانسویها را رقم بزند. طرح پسرک چنان شگفتانگیز است که او را به دیدار رودررو با ابوبکرالبغدادی سرکردهی داعش نیز میرساند. درحالی که در فرانسه «نیکول لاگونا» و گروهش و در کابل «اسامه قندار» و مردانش در پی یافتن سر نخی از طرح انتحاری داعش هستند، زواک به دوم مه فکر میکند که در صورت موفقیتش فرانسه بزرگترین عزای ملی خود را تجربه خواهد کرد. پسرک اصرار دارد حمله در همین روز صورت بگیرد اما کسی نمیداند چرا. هیچ کس از راز بزرگ او خبر ندارد.
«نوشتههای پراکنده» مجموعهای داستانهای کوتاه، نوشتارها و مقالات صادق هدایت(۱۳۳۰-۱۲۸۰)، نویسنده و پژوهشگر ادبی معاصر است.
هدایت که بیشتر وقت خود را به مطالعه نوشتههای نویسندگان بزرگ خارجی و داخلی میگذراند، با اطلاعات وسیع و تشخیص دقیقی که داشت، گاه ضمن مطالعه، به اثری از یکی از نویسندگان خارجی یا به یک موضوع درخور تحقیق برخورد میکرد که توجه او به جانب آن معطوف میشد و درصدد برمیآمد آن اثر را به فارسی برگرداند یا در باره موضوع مورد توجه خود تحقیق و تتبع کند و نظریاتش را به صورت مقالهای به چاپ برساند.
غالب این نوشتهها از لحاظ حجم به گونهای نبود که بتوان آن را به صورت کتابی جداگانه منتشر کرد؛ ناگزیر آن را در یکی از مجلهها یا نشریههای مناسب درج مینمود. همین نوشتههاست که اینک قسمت بزرگی از متن این کتاب را تشکیل میدهد…..
.
دیروز که بعد از مدتها دربارهی آن مسئله حرف زد دستم را گرفته بود و روی شکمش گذاشته بود و میپرسید: «اونو توی شکمم حس میکنی؟» بعد جیغ زده بود و او را به بیمارستان رسانده بودم، در حالی که همه ی راه گریه میکرد و خون از زیر ناخنهایش که از درد توی بازوی من فرو کرده بود بیرون میزد. —————–
_ مثل هر تازهواردی دو، سه سالی هم طول کشید که به سرزمین و فرهنگ جدید و سنتهای آن عادت کنیم. شبیه آنها حرف بزنیم. شبیه آنها بخندیم. مثل آنها بخوابیم و همانطوری راه برویم که آنها میروند. اما چیزی که به طور خاص میخواهم به آن اشاره کنم این است که این عادت کردن فرآیندی است که در عمل هیچوقت به طور قطعی محقق نمیشود و پایانی ندارد، و از طرف دیگر عملاً از همان هفتهی اول شروع میشود. از همان روز دوم و سوم به بعد آدم در ذهن خود شروع میکند به نشانهگذاری جاهایی که بار اول آنها را پسندیده. مثل…
نگاه پرتگاه داستان شگفت آوری است ، سیر و سفری روحانی برای رسیدن به مرادی که می تواند آرامش بخشد ، راهنما باشد تا بتوان در پناهش به آرامش رسید . چند نفر راهی می شوند و محنت ها می کشند و بی هراس از دشواری ها می گذرند ، اما به چیزی می رسند که سرابی بیش نیست، تهی شدن از خواسته و تلاش برای رها شدن و برگشتن ، اما راه برگشت آسان نیست ، بسیاری از آنها جان خود را از دست می دهند و تنها یک نفر از مهلکه جان سالم به در می برد .داستان به نوعی منطق الطیری مدرن است ، اما با پایانی متفاوت که برآمده از دنیایی بی بنیاد است که آرمانها در آن رنگ می بازد و رویا نقش بر آب می شود .
این اثر از ادبیات مدرن اوکراین ترجمه شده تا شاهد دریچه ای به ادبیات سرزمینی باشد که سالها در سایه مانده ، امید که شاهد آثار بیشتری از این سرزمین باشیم.
«موج کوتاه»، «آنکه گفت آری»، «کنار پرچین بهشت»، «متولد برج یازده» و «کنسرو عروس دریایی» نام ۵ داستان این کتاب است.
مهدی عزتی در تشریح ویژگیهای داستانهای این مجموعه گفته است: با توجه به اینکه تحصیلاتم در رشته تئاتر است و کار فیلم میکنم، داستانهایی که مینویسم بیشتر تصویری هستند و مخاطب با خواندنش، تصاویر داستان را در ذهنش تصور میکند که این به ذهن تصویری من برمیگردد و شاید داستانها متعلق به فیلمهایی است که موفق به ساخت آن نشدهام.
همه ی داستان های این مجموعه به شیوه اول شخص روایت می شوند و سعی می کنند مخاطب را با خودآگاه و ناخودآگاه قهرمانان داستان همراه کنند. از دیگر نکات بارز این مجموعه این است که داستان ها در فضاهایی بکر و کارنشده اتفاق می افتند.
مهدی عزتی در سال ۱۳۶۰ در تهران متولد شده است. کتابهای «اسفند»، «مستندنمایی»، «طوطی و بقال»، «دوستان با محبت» و «کفشها کهنه نمیشوند» از دیگر آثار اوست.
عمر پروين، بسيار كوتاه بود. در مورد مرگش با آنكه گفته شده بر اثر بيمارى، زندگى را بدرود گفته است اما بسيارى برآنند و يا مىخواهند بر آن باشند كه او توسط مزدوران رضا شاهى به قتل رسيده است. اگر واقعيت امر، حتى چنين باشد، نشان دهندهى آن است كه مردم، نمىتوانند مرگ يك هنرمند شايسته و مردم دوست را در يك جامعهى زير سلطهى وحشت و رُعب، به طور طبيعى باور كنند، آنهم درست در 35 سالگى. در چنين شرايطى، هميشه عناصرى از بدگمانى، روبهرشد مىگذارد و شرايط را براى گسترش شايعهها، آماده مىسازد.
شعر پروين تلخ و متين و زمينى است. تلخى پديدههاى زندگى اجتماعى انسان، دردها و ناكامىها، در آن بازتابى روشن دارد. در شعر او، خبر از توفانهاى بزرگ روحى او، و يا احساسات برانگيخته و گرم و خصوصى يك زن نيست. زنى كه سعى كرده تا آنجا كه ممكن است، خويشتنِ خويش را در پشت واژهها و آفريدههاى كلامى خود، پنهان سازد. شعر او مجموعهاى است از توصيفها، تشويقها، اندرزها و نشان دادنِ سمت و سوى ذهنى خود به نفع مردم محروم. شعر او در بيشترين عرصهها، چنان كلّى است كه مىتواند چند و چندين سده ميان يك مرجع دگرگون شده در زمان و توصيف شده در شعر او فاصله باشد و در عين حال، شمول خويش را همچنان حفظ كند. عناصر مطرح شده در شعر پروين، در قيد زمانهاى كوتاه و يا مرزهاى محدود جغرافيايى نيستند. اگرچه رنگ ملى و اين سرزمينى خويش را، كاملا حفظ كردهاند. او اگرچه تصاوير دردبارى از زندگى انسانهاى محروم بدست مىدهد، امّا واژهها آتشگون و خشماگين نيستند. حتى آنگاه كه خسم انسانى شاعر، عليه نظام غير عادلانهاى حاكم برانگيخته مىشود، از نظر مضمون، خشمى است خردمندانه. تولد او ـ 1285 هجرى خورشيدى ـ همزمان است با انقلاب مشروطيّت و دوران نوجوانيش مصادف مىشود با تغيير رژيم از قاجار به پهلوى و نيز حوادث ديگرى كه برآمد مستقيم تغيير حاكميّت سياسى در ايران بود.
كتاب حاضر كه «تاريخ ايران» نام دارد از مشهورترين تأليفات سرپرسى سايكس (1867-1945) از مشاهير خاورشناسان انگليسى است كه هنوز آفتاب زندگانىاش در آسمان دانش مىدرخشد. ترجمه و انتشار اين كتاب، براى رفع نيازمندى دانشجويان كه به كتاب مكمل و جامعى در تاريخ ايران احتياج مبرم داشتند، از ديرباز خاصه از بعد از انتشار ترجمه كتاب تمدنالعرب همواره نصبالعين بوده و از بزرگترين آمال نگارنده شمرده مىشد و اينك بىنهايت خوشوقتم و خدا را شكر مىكنم كه اين آرمان ملى جامه عمل پوشيده يعنى ترجمه جلد اول آن از چاپ درآمده تقديم قارئين عظام مىشود. در اينجا ما قبل از هر بيان يا اظهارى به شرح احوال مؤلف پرداخته و اين مختصر را به نظر خوانندگان كتاب مىرسانيم.