مفاهیم روانکاوی: سوپر اگو

سوپر اگو

پری سیلاراث

مصطفی نخعی

با توجه به اسطوره فرویدی قتل پدر نخستین، اساسا پیدایش تمدن مقارن بود با زمان شکل گیری صدای ملامت کننده درون یا به زبان خود فروید سوپراگو که احتمالا ما نام های دیگری به آن میدهیم: ندای وجدان، وجدان معذب یا تعارض اخلاقی. ظاهرا به دلیل همین تاریخچه اسطوره ای مشترک است که امروز همه سوپراگو داریم. گاهی با احساس گناهی که از منشأ آن بی خبریم، دست و پنجه نرم می کنیم و گاهی با احساس گناه در مورد افکاری که حتی خبر نداریم به آنها فکر می کنیم. همه می دانیم صدای سوپر اگو گاه چنان عذاب آور و توان فرسا می شود که روند طبیعی زندگی را به کلی مختل کرده و کوچک ترین و ساده ترین لحظات تصمیم گیری را به دشوارترین و سیاه ترین لحظات زندگی ما بدل می کند. این کتاب در مورد همین عامل ملامت کننده و همین صدای نامطبوع درون ماست.

82,500 تومان

جزئیات کتاب

ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

پری سیلاراث, مصطفی نخعی

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

سوم

قطع

رقعی

تعداد صفحه

71

سال چاپ

1402

موضوع

روانشناسی

وزن

200

جنس کاغذ

بالک (سبک)

کتاب سوپر اگو نوشتۀ پری سیلاراث ترجمۀ مصطفی نخعی از مجموعه مفاهیم روانکاوی

گزیده ای از کتاب “سوپر اگو”

درآمد

همه‌ سوپراگو[1] دارند. اما احتمالاً نام‌های دیگری به آن می‌‌‌دهند: وجدان، وجدان معذب یا اخلاق. فارغ از نام‌گذاری‌های مختلف همگی‌‌‌‌ سوپراگو  داریم. سوپراگو را معمولاً (البته خواهیم دید تنها به این شکل محدود نمی‌‌‌شود) به‌صورت ندایی درونی می‌‌‌شناسید. این ندا شما را از انجام کارهای اشتباه (نامشروع، غیراخلاقی، ظالمانه) باز می‌دارد حتی اگر بر دیگران پوشیده باشند. اگر تسلیم وسوسه شده و آگاهانه کاری ناشایست انجام دهید تنبیه‌تان می‌‌‌کند. حتی گاهی‌اوقات بی‌آنکه اقدام به چنین کاری کرده باشید دست به مجازات می‌‌‌زند.

می‌‌‌توانید بگویید این وجدان شماست اما مفهوم فرویدی سوپراگو به‌رغم شباهت‌های بسیار، کاملاً منطبق با مفهوم وجدان نیست. یکی از بزرگترین تمایزات مفهوم قدیمی وجدان و بسط روانکانۀ مفهوم سوپراگو این است که در مفهوم اخیر ارتباط اندکی وجود دارد بین آنچه فرد آگاهانه مجاز می‌‌‌پندارد و آنچه سوپراگو واقعاً اجازۀ انجامش را می‌‌‌دهد. به‌بیان‌دیگر گاهی به‌شدت احساس گناه می‌‌‌کنیم و خود را آدم بدی می‌‌‌دانیم درحالی‌که منشأ این احساسات برایمان نامشخص است. مثلاً وقتی  گمرک فرودگاه  از مردم سؤال و جواب می‌کند یا پلیس برای یک بازرسیِ ساده متوقفشان می‌کند بااینکه هیچ خطایی از  ایشان سر نزده، مضطرب می‌‌‌شوند.

در موارد پیچیده‌تر سوپراگو  ما را مستقیماً از اعماق وجودمان مورد خطاب قرار می‌دهد: «به کارِت برس. به‌اندازۀ کافی معطل کرده‌ای»، «دیگه شکلات نخور» یا «بشقابا رو قبل از بیرون رفتنت بشور وگرنه به محض برگشتن باید بشوریشون». سوپراگو همیشه این‌قدر ملایم برخورد نمی‌‌‌کند: «تو آدم بدعنقی هستی. هیچ بویی از محبت نبردی. این چه طرز برخورد با خواهرته؟». بعضی‌اوقات هم خیلی ملامت کننده است: « واقعاً که گوشت‌تلخی. اصلاً نمی‌شه دو کلام باهات حرف زد. لیاقت دوستی و عشقِ هیچکی رو نداری بدبخت».

وجود چنین صدایی در درونمان اغلب بسیار عذاب‌آور است، پس آن را به نحوی تعبیر می‌کنیم که گویی صدا از جانبِ دیگران است: «خواهرم این‌قدر سرد و بی‌احساسه که حالمو می‌گیره. به‌خاطر یه‌ذره بی‌مهری که بهش کردم ازم متنفره؛ از بس نازک‌نارنجیه». «رئیسم همیشه برای تأخیر سرزنشم می‌کنه». «اونا وقتی می‌بینن شکلات  می‌خورم با خودشون فکر می‌کنن یه چاقالوی نفرت‌انگیزم». سوپراگو بی‌آنکه خبر داشته باشیم مدام ما را به سمت انجام کاری هدایت می‌کند یا از انجام کارها باز می‌دارد. فقط می‌‌دانیم چیزی توضیح‌ناپذیر در درونمان جریان دارد: «نمی‌‌دونم چرا ولی اصلاً حالِ مهمونی رفتن ندارم». «نمی‌دونم…ولی تا همۀ تکالیفم رو انجام ندم، آروم نمی‌گیرم». «من به همین‌که هستم راضی‌ام؛بلندپروازیِ چندانی ندارم!». در این مواقع سوپراگو نادیدنی و ناشنیدنی یا به قول روانکاوان ناآگاه است و ما از تأثیر قدرتمندش بر احساسات، خواسته‌ها و رفتارمان بی‌خبریم.

در این مجال توضیح می‌‌دهم که منظور روانکاوان از سوپراگو چیست و چرا این مفهوم مهم و کاربردی است. برای آنکه جایگاه سوپراگو را در نظریۀ روانکاوی نشان دهم ابتدا دربارۀ دو الگو از چگونگی کارکرد ذهن نزد فروید بحث می‌‌کنم. سپس به این سؤال‌ها می‌پردازم؛ «آیا وجود سوپراگو ضروری است؟»(حتماً باید سوپراگو داشته باشیم؟آیا بدون آن حالمان بهتر نخواهد بود؟). پاسخ من به این پرسش‌ها به‌طور خلاصه شرحی است درباب آنچه ظاهراً سوپراگوی فرد  است؛ نیز ماهیتش هنگامی‌که به‌صورت ندای درونی می‌‌گوید کدام کار را انجام دهیم و کدام را نه؛ و این‌که چگونه به بیرون فرافکنی می‌‌شود، طوری که احساس می‌‌کنیم دیگران ما را سرزنش و قضاوت می‌‌کنند. یا ما چگونه آن را به دیگران نسبت می‌‌دهیم تا با قضاوت کردن افراد از خشونت سوپراگو در امان باشیم. به‌علاوه این سؤال را مطرح می‌‌کنم که «نشانه‌های فعالیتِ ناآگاه سوپراگو چیست؟»

در پایان به ریشه‌های سوپراگو می‌‌پردازم یعنی رخدادهای دوران کودکی که در همۀ ما  یک عامل درونیِ  داور و خرده‌گیر برجای می‌گذارد و آنگاه به بررسی دیدگاه‌های مختلفی که امروزه روانکاوان دربارۀ این ریشه‌ها دارند خواهم پرداخت.

[1]. the superego

موسسه انتشارات نگاه

کتاب سوپر اگو نوشتۀ پری سیلاراث ترجمۀ مصطفی نخعی از مجموعه مفاهیم روانکاوی

موسسه انتشارات نگاه

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مفاهیم روانکاوی: سوپر اگو”