اسپینوزا گونهای نظریهی قدرت حاکم را بسط میدهد که بر طبق آن قدرت حاکم برساختهی مردم است؛ به این ترتیب قدرت حاکم به قدرتی پویا با درجات گوناگونی از ثبات و عدم ثبات تبدیل میشود. قدرت حاکم توسط مردم و از طریق حالمایههایی نظیر امید، ترس و خشم برساخته میشود: اگر اعمال حاکم موجب خشم انبوه خلق شود قدرتاش کاهش مییابد: «اقداماتی که موجب خشم شهروندان میشوند دیگر جزو حقوق دولت نخواهند بود. زیرا مسلّم است که انسانها برحسب طبیعت، به محض این که دچار هراسی مشترک میشوند یا میل به جبران خسارتی مشترک پیدا میکنند، به پیوند با یکدیگر تمایل مییابند. حال با توجه به اینکه تعریف کننده و معیار حقوق دولت توان مشترک انبوه خلق است، میتوان نتیجه گرفت که دولت به همان اندازه که دلیل و بهانهای به شمار کثیری از شهروندان میدهد تا در اعتراضی عمومی به هم بپیوندند، توان و حقاش کاهش مییابد.» به بیان دیگر هرگاه اعمال حاکم موجب شود مردم علیه او به یکدیگر بپیوندند او قدرت خود را کاهش میدهد، به همان میزان که قدرت مردم برای شورش یا به ثمر رساندن یک انقلاب افزایش مییابد.
دهه چهل زندگی چارلز بوکوفسکی همراه با اشتغال او در اداره پست بود و چاشنی رمانی با همین نام شد که اثری تخیلی است و به هیچ کس تقدیم نشده است. این رمان سبک خاصی از زندگی و خرحمالی بیهوده است، هنری هر روز صبح با منگی و سرگیجه خود را از رختخواب بیرون میکشد و با پشت سر گذاشتن مشکلات کار خود را انجام میدهد و میکوشد از مواجهه هر روزه با همکاران بی رحم جان سالم به در ببرد.
در بررسی زندگی روزمره مسلمانان سدههای میانه منابعی به قلم نویسندگان مسلمان در دست است، ولی در نگارش کتاب پیش رو این بازه زمانی از دید نویسندهای آمریکایی بررسی شده است که شاید برای مسلمان و غیرمسلمانان دوره معاصر جالب باشد. نویسنده در سراسر کتاب کوشیده وقایع و مباحث دینی و فرهنگی جامعه را در ظرف زمانی همان دوره ببیند و بررسی کند و همین نشان از دید درست و علمی نویسنده دارد. بازه زمانی بررسی شده در این کتاب از ظهور اسلام در سده هفتم میلادی تا سال ۱۳۰۰ میلادی (یعنی تقریبا هفت قرن) را شامل میشود. در طول این هفتصد سال قلمرو حکومت اسلامی در غرب تا اسپانیا و شمال آفریقا و در شرق تا آسیای مرکزی و شبه قاره هند گسترش یافت.
«در اعماق سرزمین چین، ماندارینی زندگی میکند که بسی ثروتمندتر و توانگرتر از هر پادشاهی است که در افسانه یا در واقعیت تاریخی از آن صحبت شده. تو هیچ چیز درباره این مرد بسی توانگر نمیدانی، نه اسمش را میدانی و نه کنیهاش را؛ نه چهرهاش را دیدهای و نه آگاهی از جامه ابریشمی زربفتی که به تن دارد. برای آنکه تو وارث ثروت بیکران و نامحدود او شوی، کافی است زنگی را که کنارت روی کتاب است به صدا درآوری…»
داستان ماندارین در واقع مانیفست فلسفی اسا د کی روش است. این داستان از نقد جامعه پرتغال فراتر میرود؛ اسا د کی روش درواقع با ماندارین انسان را در برابر پارادوکس همیشگی قرار میدهد؛ قدرت و ثروت و شهوت.
جنگ و صلح را تولستوی در سال ۱۸۶۹ به زبان روسی نوشت. در این اثر جاودانه که یکی از بزرگترین آثار ادبیات روسی و از مهمترین رمانهای ادبیات جهان به شمار میرود بیش از ۵۸۰ شخصیت نقش آفرینی میکنند. این رمان یکی از معتبرترین منابع تحقیق و بررسی در تاریخ سیاسی و اجتماعی سده نوزدهم امپراتوری روسیه به شمار می آید. بن مایه این رمان زندگی اجتماعی و سرگذشت پنج خانواده اشرافی روس در دوران جنگهای روسیه و فرانسه در سالهای ۱۸۰۵ تا ۱۸۱۴ است.
جان گریشام نویسندهای است که با رمانهای حقوقی شناخته میشود. او دانش آموخته دانشکدۀ حقوق است و مدتی هم وکیل بود، اما پس از شروع نویسندگی و استقبال از کتابهایش وکالت را کنار گذاشت. کافه روستر رمانی حقوقی است؛ ماجرایی جذاب دربارۀ سه دوست همدانشگاهی که یک اتفاق آنها را وارد ماجرایی پیچیده میکند. آنها دانشجوی سال سوم دانشکده حقوقاند و پس از خودکشی دوستشان متوجه میشوند او مشغول انجام تحقیقاتی دربارۀ سیستم وامهای دانشجویی بوده؛ وامهایی که دانشجوها را در چرخه بدهی گرفتار میکنند ،پس تصمیم میگیرند وارد بازی شوند وکافه روستر جایی است که برای پیروزی در برابر سیستمی قدرتمند و فاسد هم پناهگاهشان است و هم محل طرح نقشه هایشان؛ بازیای که یک طرفش سه دانشجوی حقوق است و طرف دیگرش شبکهای در هم تنیده از دانشکدهها، شرکتهای حقوقی و بانکها؛ بازیای جذاب و در عین حال پر اضطراب که قلم مسحورکننده گریشام خواننده را تا پایانش همراهی میکند.
در وین سده نوزدهم داستانی از عشق سرنوشت و اراده در میان خردگرایانی شکل میگیرد که تصویری از آن دوران به دست میدهد. در این داستان دیدار خیالی فریدریش نیچه فیلسوف آلمانی و یوزف بروئر، پزشک وینی روایت میشود. رویدادهای رمان در سال ۱۸۸۲ رخ میدهد و این داستان در واقع روایتی است از تاریخ برهم کنش فلسفه و روانکاوی و رویارویی خیالی برخی از مهمترین چهرههای دهههای پایانی قرن نوزدهم همچون فریدریش نیچه، یوزف بروئر و زیگموند فروید. ظاهراً نیچه به دلایلی در عشق و رابطهاش با زنها پیوسته شکست میخورده و به زن نگاهی معیوب داشته است. دکتر بروئر در رمان یالوم موفق میشود کاری کند نیچه به عجز و ناتوانیاش در عشق اعتراف کند؛ همین جاست که نیچه میگرید.
گی دو موپاسان استاد فرم داستان کوتاه و همین طور نماینده مکتب طبیعت گراست. او زندگی انسانها و سرنوشتشان را در حالتی ناامید و بدبینانه تصویر میکند. او ۳۰۰ داستان کوتاه، شش رمان، سه سفرنامه و یک مجموعه شعر نوشت که بیشتر شهرتش را مرهون داستانهای کوتاهش است. کورنلیه کواس، استاد ادبیات و نظریه ادبی دانشگاه بلگراد، درباره او میگوید: «موپاسان در کنار چخوف، بزرگترین استاد داستان کوتاه در ادبیات جهان است. او مانند زولا طبیعت گرا نیست؛ طبیعت گرایی موپاسان بدبینی انسان شناختی شوپنهاوری است، زیرا در به تصویر کشیدن طبیعت انسان اغلب خشن و بیرحم است.» روک کوچولو مجموعهای از داستانهای کوتاه موپاسان است؛ داستانهایی مملو از کشمکش کورسوهای امید و امواج ناامیدی، چنانکه کورنلیه کواس توصیفش کرده است. خواننده میان امید و ناامیدی همچون قایقی است که از ســــــویی پابســــــته ساحل است و از سویی موجها او را به سوی خود می کشند.
شب زمان ایدهآلی برای شروع سفری طولانی، آن هم به تنهایی، نیست ولی تو بهشدت مشتاق فراری، فرار از نیاگارای جنوبی! هوای اینجا برایت سنگین است و نفسکشیدن مشکل! چرا؟ چون در اینجا سر سوزنی بیشتر با کشتهشدن فاصله نداشتی. از شدت لگدکوبشدن نزدیک بود از هوش بروی. آنگاه که نقش زمین شدی و پوتینهای سنگین برادرت سر و گلو و پایینتنهات را خرد میکردند او شاید داشت دقیقاً ادای کسانی را درمیآورد که در زندان همین بلا را بر سرش آورده بودند.
با مرجعیت یافتن منطق جدید در فضای آکادمیک فلسفی (فلسفه تحلیلی) از اوایل قرن بیستم و انتشار مقالهٔ کارل پوپر در مجله ذهن که حملهای به هگل و دیالکتیک او بود فضایی ضدهگلی در جامعۀ فلسفه تحلیلی به وجود آمد. ریشههای این ضدیت با نظام فکری هگل به فلسفۀ اتمیسم منطقی راسل و پرینکیپیا اتیکای مور باز میگردد اما نقدهای بعدی که هگل را متهم به تناقض باوری میکردند تیر خلاصی بر پیکره هگلیان بود. مضمون همۀ آن نقدها این بود که «کسی که تناقض را باور داشته باشد جز مهملات نمیتواند چیز دیگری بگوید». در حوزۀ منطق جدید، آثار گراهام پریست و شکلگیری منطقهای فراسازگار تناقض باور رهیافتی نو برای دیدن منطق هگل به آکادمی هدیه داد. این کتاب بازخوانی منطقی هگل در منطق جدید است و به این پرسش پاسخ میدهد که آیا از منطق هگل میتوان قرائتی فراسازگار داشت یا خیر.