منوچهر آتشی در اواخر دههٔ ۳۰ با آهنگ دیگر در شعر معاصر به تجربهای تازه دست میزند. او با کشف و شهود در طبیعت جنوبی و وحشی به نوعی خشونت غریزی در شعر دست مییابد. اما آنچه خشونت شعری آتشی را از عنصر خشونت آشفته و غیرمنسجم برخی از شاعران قبل و بعد از خودش (مثلاً از نصرت رحمانی یا کیومرث منشیزاده) متمایز میکند بهجز حضور «جنوب»، لحن حماسی آن است
… بىهيچ ترديدى مجموعهى بىنظير و پنج جلدى «شعر زمان ما» كه تفسير و تحليل گزيده شعرهاى پنج شاعر بزرگ معاصر: نيما، اخوان، شاملو، سپهرى و فروغ را شامل مىشود و طى ساليانى طولانى از سوى زندهياد «محمد حقوقى» شاعر و محقّق فروتن فراهم آمده بود، گنجينهاى گرانبهاست از شعر روزگار ما كه انتشار آن با تلاش انتشارات نگاه ميسّر شد و جامعهى ادبى اعم از روشنفكران و دانشجويان و ديگر اهالى فرهنگ از آن استقبال شايانى كردند و تجديد طبع چندبارهى هركدام از مجلّدات آن، گواه بارز اين ادعاست. دريغا در هشتم تيرماه 1388 محمد حقوقى، ملك اين جهانى وانهاد و به مصداق «اى بسا آرزو كه خاك شده»، كار تدوين مجلّدات بعدى شعر زمان ما، نافرجام ماند. آنچه اينك برابر خواننده است دورهاى جديد از اين مجموعه است كه بهواقع حاصل تلاش و تتبّع محقق و اديب معاصر «فيض شريفى» است كه به روايت ايشان زندهنام «حقوقى» شش ماه پيش از فرونهادن قلم، دوام و پيگيرى و تأليف ساير مجلدات را بدو سپرده بود.در دورهى جديد، فراهمآورنده سرودههاى «سيمين بهبهانى»، «نادر نادرپور»، «سياوش كسرايى»، «نصرت رحمانى»، «منوچهر آتشى»، «سيد على صالحى»«يدالله رويايى»، «فريدون مشيرى»، «شمس لنگرودى»، «حميد مصدق» و «حسين منزوى» را مطمح نظر قرار داده و بىآنكه صرفآ قصد تقليد از شيوهى كار زندهياد حقوقى را داشته باشد با روش و ديدى علمى و مدرن، با واكاوى و جستجوى برگهاى ادبيات معاصر، ضمن تحليل و نقد اشعار هر شاعر، بهگزينى از سرودههاى اثرگذار شاعران مورد بحث را نيز عرضه كرده است… انتشارات نگاه» مفتخر است در آغاز دههى پنجم فعاليتهاى فرهنگىاش، در كنار چاپ آثار بزرگان ادب معاصر ايران، بار فرونهادهى زندهياد محمد حقوقى را دگربار بر دوش گرفته و با چاپ ديگر مجلدات آن كه به سعى «فيض شريفى» فراهم آمده، اين بار را به سرمنزل مقصود برساند. بهيقين اين مجموعه همراه با تجديد طبع مجلدات پيشين، چنانكه گفته آمد مجموعهى «شعر زمان ما» را به گنجينهاى بىبديل بدل خواهد كرد كه هيچ آشنا به شعرى از آن بىنياز نخواهد بود…
در انتهاى كلام، يادى ديگر از «محمد حقوقى» اين استاد فرهيخته و شعرشناس شاخص داشته باشيم كه بهقول سهراب سپهرى در شعر «دوست» :
سیمین خلیلی معروف به سیمین بـِهْبَهانی (زادهٔ ۲۸ تیر ۱۳۰۶ تهران – درگذشتهٔ ۲۸ مرداد ۱۳۹۳ تهران)، نویسنده و غزلسرای معاصر ایرانی و از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران بود. سیمین بهبهانی در طول زندگیاش بیش از ۶۰۰ غزل سرود که در ۲۰ کتاب منتشر شدهاند.شعرهای سیمین بهبهانی موضوعاتی همچون عشق به وطن، زلزله، انقلاب، جنگ، فقر، تنفروشی، آزادی بیان و حقوق برابر برای زنان را در بر میگیرند.او به خاطر سرودن غزل فارسی در وزنهای بیسابقه به «نیمای غزل» معروف است
… بىهيچ ترديدى مجموعهى بىنظير و پنج جلدى «شعر زمان ما» كه تفسير و تحليل گزيده شعرهاى پنج شاعر بزرگ معاصر: نيما، اخوان، شاملو، سپهرى و فروغ را شامل مىشود و طى ساليانى طولانى از سوى زندهياد «محمد حقوقى» شاعر و محقّق فروتن فراهم آمده بود، گنجينهاى گرانبهاست از شعر روزگار ما كه انتشار آن با تلاش انتشارات نگاه ميسّر شد و جامعهى ادبى اعم از روشنفكران و دانشجويان و ديگر اهالى فرهنگ از آن استقبال شايانى كردند و تجديد طبع چندبارهى هركدام از مجلّدات آن، گواه بارز اين ادعاست. دريغا در هشتم تيرماه 1388 محمد حقوقى، ملك اين جهانى وانهاد و به مصداق «اى بسا آرزو كه خاك شده»، كار تدوين مجلّدات بعدى شعر زمان ما، نافرجام ماند.آنچه اينك برابر خواننده است دورهاى جديد از اين مجموعه است كه بهواقع حاصل تلاش و تتبّع محقق و اديب معاصر «فيض شريفى» است كه به روايت ايشان زندهنام «حقوقى» شش ماه پيش از فرونهادن قلم، دوام و پيگيرى و تأليف ساير مجلدات را بدو سپرده بود. در دورهى جديد، فراهمآورنده سرودههاى «سيمين بهبهانى»، «نادر نادرپور»، «سياوش كسرايى»، «نصرت رحمانى»، «منوچهر آتشى»، «سيد على صالح »«يدالله رويايى»، «فريدون مشيرى»، «شمس لنگرودى»، «حميد مصدق» و «حسين منزوى» را مطمح نظر قرار داده و بىآنكه صرفآ قصد تقليد از شيوهى كار زندهياد حقوقى را داشته باشد با روش و ديدى علمى و مدرن، با واكاوى و جستجوى برگهاى ادبيات معاصر، ضمن تحليل و نقد اشعار هر شاعر، بهگزينى از سرودههاى اثرگذار شاعران مورد بحث را نيز عرضه كرده است…
انتشارات نگاه» مفتخر است در آغاز دههى پنجم فعاليتهاى فرهنگىاش، در كنار چاپ آثار بزرگان ادب معاصر ايران، بار فرونهادهى زندهياد محمد حقوقى را دگربار بر دوش گرفته و با چاپ ديگر مجلدات آن كه به سعى «فيض شريفى» فراهم آمده، اين بار را به سرمنزل مقصود برساند. بهيقين اين مجموعه همراه با تجديد طبع مجلدات پيشين، چنانكه گفته آمد مجموعهى «شعر زمان ما» را به گنجينهاى بىبديل بدل خواهد كرد كه هيچ آشنا به شعرى از آن بىنياز نخواهد بود…
در انتهاى كلام، يادى ديگر از «محمد حقوقى» اين استاد فرهيخته و شعرشناس شاخص داشته باشيم كه بهقول سهراب سپهرى در شعر «دوست
با این وصف، در این کتاب شاعرانی داریم که مربوط به دورهی بازگشتاند، چون صفای اصفهانی و حبیب خراسانی و شاعرانی که مربوط به دورهی مشروطهاند، چون ایرج، بهار، عارف، عشقی و شاعران نوقدمایی و بینابین چون شهریار، رهی معیری، عماد خراسانی، معینی کرمانشاهی، فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج، شفیعی کدکنی و شاعرانی نیمایی که هم در شعر نیمایی پیرو نیما بودهاند و هم در زبان و زمان به نوعی معاصر نیما بودهاند، چون سیاوش کسرایی، مفتون امینی، سیمین بهبهانی، نصرت رحمانی، مهدی اخوان ثالث، نادر نادرپور، منوچهر آتشی، م آزاد، فروغ فرخزاد، احمد شاملو، منوچهر نیستانی، اسماعیل خویی، حسین منزوی، عمران صلاحی، خائفی، اوجی، اولاد و شیعتی و … در نهایت شاعرانی که غزلیات متفاوت را دنبال میکنند.
حسین منزوی در یکم مهر سال ۱۳۲۵ در شهر زنجان و خانوادهای فرهنگی زاده شد. پدرش محمد نام داشت و به آذری شعر میسرود. حسین در زادگاه خود دوران دبستان و دبیرستان را سپری کرد و پس از اخذ دیپلم از دبیرستان صدرجهان زنجان، در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. سپس این رشته را رها کرد و به جامعهشناسی روی آورد اما این رشته را نیز ناتمام گذاشت. وی بعدها در سال ۱۳۵۸ با گذراندن واحدهای باقیمانده توانست مدرک کارشناسی خود را بگیرد. نخستین دفتر شعرش حنجره زخمی تغزل در سال ۱۳۵۰ با همکاری انتشارات بامداد به چاپ رسید و با این مجموعه به عنوان بهترین شاعر جوان دوره شعر فروغ برگزیده شد. سپس وارد رادیو و تلویزیون ملی ایران شد و در گروه ادب امروز در کنار نادر نادرپور شروع به فعالیت کرد. وی در زمان فعالیتش در رادیو، مسئولیت نویسندگی و اجرای برنامههایی چون کتاب روز، یک شعر و یک شاعر، شعر ما و شاعران ما، آیینه و ترازو، کمربند سبز و آیینه آدینه را به عهده داشت.وی چندی نیز مسئول صفحه شعر مجله ادبی رودکی بود. حسین منزوی غزل را به نیکوترین صورت سرود. از آن که از سنت های ادبی و تلاش های بزرگان غزل سود برد اما هیچ گاه نوآوری را فراموش نکرد. غزل پیش از حسین منزوی اگرچه به سنت ها وفادار بود اما هیچ گاه پا را از آن حدود فراتر نمی نهاد و همین موجب می شد که نمونه ها، چیزی جز رونویسی نباشد. منزوی حافظ را پیش رو داشت و مولانا و سعدی را نیز. ظرفیت فوق العاده واژگان هم از لحاظ معنایی و هم موسیقیایی را مدنظر داشت و هم سهل و ممتنع بودن شعر سعدی و طربناکی شعرهای مولانا
بن میجوسکوویچ در حال حاضر در دپارتمانهای فلسفه و علوم انسانی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا دومینگوئز هیلز تدریس میکند. علاقۀ اصلی او تاریخچۀ آگاهی با تمرکز ویژه بر تنهایی است. او مؤلف سه کتابِ: پاشنۀآشیل استدلالهای عقلباورانه[1]؛ تنهایی در فلسفه، روانشناسی و ادبیات[2]؛ و نامادهباوری احتمالی[3] است، همچنین مقالات متعددی در نشریات دیالوگ، تلئوس، مطالعات بینالمللی فلسفه، فصلنامۀ فلسفی، سوفیا، مجلۀ اندیشه، مجلۀ جنوبی فلسفه، کریتیکا، فلسفۀ امروز، سالنامۀ شوپنهاور، روانپزشکی، روانشناسی، بررسی روانپزشکی و روانشناسی وجودی، نقد روانفرهنگی، مجلۀ تاریخ فلسفه، مطالعات ایدئالیستی، پژوهشهای فلسفه و پدیدارشناسی، مجلۀ فلسفۀ اجتماعی، بررسی بینالمللی جامعهشناسی معاصر، کوگیتو، نوجوانی، مجلۀ مطالعات کودک، بیمار رواندرمانی، مجلۀ جامعهشناسی و رفاه اجتماعی، جستارهایی درباب مشاورۀ فلسفی، فلسفه و ادبیات، فلسفه و الهیات، فیلوتئوس، کریتیکه و دیگر مجلات منتشر کرده است. او دارای دکترای فلسفه و فوقلیسانس ادبیات تطبیقی است و نیز مجوز درمانگری بالینی (LCSW) دارد. در مقام و موقعیت بعدی، 25 سال با کودکان هداستارت کار کرد، کودکانی که قربانی سوءاستفاده بودند و به مرکز خدمات محافظت از کودکان ارجاع داده شده بودند و افراد مسن که به خدمات محافظت از بزرگسالان مراجعه داشتند، و او به درمان هر دو طیف بیماران حاد و مزمنی پرداخت که به اختلالات جدی مبتلا بودند، اختلالاتی همچون اسکیزوفرنی، افسردگی بنیادی، اختلالات دوقطبی، و اختلالات اضطراب در محیطهای محصور، اختلالهای خاص و وضعیتهایی که به بستری نیاز نداشتند. بینشهای او درباب تنهایی از هر دو طیف مطالعات نظری و تجربههای عملیاش برآمده است.
سفرنامه ماژلان نام یک کتاب ادبی است که توسط آنتونیو پیگافتا دی لومبارد ، نویسندهٔ اهل ایتالیا نوشته شدهاست.
آنتونیو پیگافتا بیست سال بیش نداشت که نقشهکش و منشی فردیناند ماژلان شد. ماژلان دریانوردی پرتغالی بود که به دولت اسپانیا خدمت میکرد. او نخستین کسی بود که در جهت غرب از اروپا به آسیا رفت و در اقیانوس آرام کشتی راند. ماژلان همچنین نخستین کسی بود که با هدف دور زدن کرهٔ زمین رهبری یک ناوگان اکتشافی را عهدهدار شد.
این کتاب سفرنامۀ منشی بیست سالۀ ماژلان از این سفر شگفتانگیز است. اصل کتاب در کتابخانهای در واتیکان نگهداری میشود.
ماشنکا بدون شک لطیفـترین و زیباترین رمان نابوکف است. او این رمان را به یاد وطن خود روسیه و دختری نوشت که انقلاب اکتبر آنها را برای همیشه از او گرفته بود. او تعلق خاطر خاصی به این رمانش داشت.
عبداللّه موصلی گفته است: «روزی حَجّاج ثقفی در عزای ازدسترفتن دوست عزیزی نشسته بود که گفت: کاشکی کسی با چند بیتی به تسلای دل ما برخیزد. فرستادۀ عبدالملک مروان _ از شام _ نزد حجّاج نشسته بود. گفت: حضرت امیر! اجازه میدهید برای تسلایتان چیزی بگویم؟ گفت: بگو! گفت: هر کس روزی عزیزش را از دست خواهد داد یا به مرگ یا به بیماری یا به افتادن از بام. شاید هم با ویران شدن سقف بر سر او یا با افتادن در چاه یا هر راه دیگری که ما نمیدانیم. حجّاج گفت: مرا با مصیبتی بزرگتر از مصیبت خودم تسلا دادی!»
آلزایمر این بیماری مهیب و مرموز ذهن بسیاری را درگیر کرده است. کمتر بیماریای اینچنین هراس به دل آدمی میاندازد؛ از فراموشی کار کردن با اشیای ساده و گم کردن کلمات و نحوۀ استدلال تا فراموشی نزدیکان و زیستن در دنیایی که سوءظن بیمار به همه کس، واقعیت را دردناک میکند. اما چارهای نیست جز شناخت بیشتر این بیماری.