ژان گور
ذبیح الله منصوری
«خواجۀ تاجدار» یک روایت داستانی جذاب از رخدادهای تاریخی ایران در برههای حساس است. برشی داستان گونه از رخدادهای تاریخی ایران از زمان مرگ نادرشاه افشار تا پایان حیات آقا محمد خان قاجار.
«خواجۀ تاجدار» یک روایت داستانی جذاب از رخدادهای تاریخی ایران در برههای حساس است. برشی داستان گونه از رخدادهای تاریخی ایران از زمان مرگ نادرشاه افشار تا پایان حیات آقا محمد خان قاجار.
… بىهيچ ترديدى مجموعهى بىنظير و پنج جلدى «شعر زمان ما» كه تفسير و تحليل گزيده شعرهاى پنج شاعر بزرگ معاصر: نيما، اخوان، شاملو، سپهرى و فروغ را شامل مىشود و طى ساليانى طولانى از سوى زندهياد «محمد حقوقى» شاعر و محقّق فروتن فراهم آمده بود، گنجينهاى گرانبهاست از شعر روزگار ما كه انتشار آن با تلاش انتشارات نگاه ميسّر شد و جامعهى ادبى اعم از روشنفكران و دانشجويان و ديگر اهالى فرهنگ از آن استقبال شايانى كردند و تجديد طبع چندبارهى هركدام از مجلّدات آن، گواه بارز اين ادعاست. دريغا در هشتم تيرماه 1388 محمد حقوقى، ملك اين جهانى وانهاد و به مصداق «اى بسا آرزو كه خاك شده»، كار تدوين مجلّدات بعدى شعر زمان ما، نافرجام ماند.آنچه اينك برابر خواننده است دورهاى جديد از اين مجموعه است كه بهواقع حاصل تلاش و تتبّع محقق و اديب معاصر «فيض شريفى» است كه به روايت ايشان زندهنام «حقوقى» شش ماه پيش از فرونهادن قلم، دوام و پيگيرى و تأليف ساير مجلدات را بدو سپرده بود. در دورهى جديد، فراهمآورنده سرودههاى «سيمين بهبهانى»، «نادر نادرپور»، «سياوش كسرايى»، «نصرت رحمانى»، «منوچهر آتشى»، «سيد على صالح »«يدالله رويايى»، «فريدون مشيرى»، «شمس لنگرودى»، «حميد مصدق» و «حسين منزوى» را مطمح نظر قرار داده و بىآنكه صرفآ قصد تقليد از شيوهى كار زندهياد حقوقى را داشته باشد با روش و ديدى علمى و مدرن، با واكاوى و جستجوى برگهاى ادبيات معاصر، ضمن تحليل و نقد اشعار هر شاعر، بهگزينى از سرودههاى اثرگذار شاعران مورد بحث را نيز عرضه كرده است…
انتشارات نگاه» مفتخر است در آغاز دههى پنجم فعاليتهاى فرهنگىاش، در كنار چاپ آثار بزرگان ادب معاصر ايران، بار فرونهادهى زندهياد محمد حقوقى را دگربار بر دوش گرفته و با چاپ ديگر مجلدات آن كه به سعى «فيض شريفى» فراهم آمده، اين بار را به سرمنزل مقصود برساند. بهيقين اين مجموعه همراه با تجديد طبع مجلدات پيشين، چنانكه گفته آمد مجموعهى «شعر زمان ما» را به گنجينهاى بىبديل بدل خواهد كرد كه هيچ آشنا به شعرى از آن بىنياز نخواهد بود…
در انتهاى كلام، يادى ديگر از «محمد حقوقى» اين استاد فرهيخته و شعرشناس شاخص داشته باشيم كه بهقول سهراب سپهرى در شعر «دوست
«بزرگ بود
و از اهالى امروز بود
و با تمام افقهاى باز نسبت داشت…»
عليرضا رئيسدانايى
ويژگىهاى اين تصحيح :
شعر زمان ما نام عام كتابهايى بود كه آقاى محمد حقوقى، به همّت انتشارات نگاه، هر فصل يكى از مجلداتِ آن را منتشر مىكرد.
شاعران بزرگ معاصر ايران كه در اين كتابها، شاخصهها و چگونگى شعرِ آنان و به تقريب همهى جوانب كار آنان را دربرگرفته بود، نيما، اخوان، شاملو، سپهرى و فروغ فرخزاد، بودند.
مرگ تأثّرآور و نابهنگام آقاى حقوقى، باعث توقفِ اين مجموعهها شد. شايد شش ماه پيش از اين اتفاق غمانگيز بود كه ايشان تلفنى از من خواست تا اين كار را پى بگيرم. از آنجا كه دكتر ايرج صفشكن از گفتوگوى نگارندهى اين واژگان با جناب حقوقى آگاهى داشت، اين مطلب را با مديريت انتشارات نگاه در ميان نهادم و ايشان با توافقات و تفاهمات و تعهداتى كه در قبالِ مجموعههاى ياد شده دارند، پذيرفتند تا براى آشنايى بيشتر شاعران جوان و دانشجويان، شاعران ديگرى كه در ادبيات معاصر ايران تأثير بلامنازعى داشتهاند، مورد نقد و تحليل و بررسى قرار گيرند.
بر همين مبنا شاعرانى چون سيمين بهبهانى، نصرت رحمانى، نادرنادرپور، منوچهر آتشى، سياوش كسرايى، سيدعلى صالحى و… كه در پيوند با شاعران گروه اول بودهاند، در وهلهى اول در نقد و تحليلى خطى و زمانى مورد بررسى قرار مىگيرند. به معنى ديگر بهجز چگونگى سرايش شعرها و زبان شعرى، درونمايه، جهانبينى و تأثيرپذيرى و تأثيرگذارى آنان، ساختار شعرى و
فضاهاى ويژه و توانمندىهاى شاعرانه و ضعفهاى آنان، زمينههاى سياسى اجتماعى و تبيين و تشريح اشعار و ديدگاه شاعران و منتقدان و محققان در پايان كتاب مورد توجه قرار مىگيرد. طبعاً در نقد و بررسى آثار شاعران فوقالذكر، انتظار خوانندهى بيشينه خواه خلّاق آن است كه نگارنده اين سطور از نگره و نُرم خود و نه كپىبردارى از محقق قبلى، شاعر را در برابرِ ديدگان مخاطبان قرار دهد. بر همين مبنا، در اين نوشتار، بازنمونهاى تصويرى و بوطيقاى هنجارين و وزن عروضى و موسيقى درونى شعر و سبك فرودين و ميانه و فخيم و سنجهها و سمفونىهاى رنگينكمانى و عقلانيت درونى و بيرونى و كرشمهسازىهاى هنرمندانه شاعر و همچنين كهنشيوگى، ميانه ميانى و مدرن گونگى شاعر هم در كانون نگاهِ نگارنده قرار گرفته است :
بنابر همين مقدمات است كه اين كتابها به دو بخش تقسيم شدهاند.
1) مقدمه (همه شاخصههاى سبكى شاعر)
2) بدنه (بهگزين شعرهاى شاخصِ شاعر)
حسین منزوی شاعر ایرانی است. او که بیشتر به عنوان شاعری غزلسرا شناخته شده است، در سرودن شعر نیمایی و شعر سپید هم تبحر داشت. منزوی در سال ۱۳۸۳ بر اثر آمبولی ریوی در تهران درگذشت و در کنار آرامگاه پدرش در زنجان به خاک سپرده شد
او در یکم مهر سال ۱۳۲۵ در شهر زنجان و خانوادهای فرهنگی زاده شد. پدرش محمد نام داشت و به آذری شعر میسرود. حسین در زادگاه خود دوران دبستان و دبیرستان را سپری کرد و پس از اخذ دیپلم از دبیرستان صدرجهان زنجان، در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. سپس این رشته را رها کرد و به جامعهشناسی روی آورد اما این رشته را نیز ناتمام گذاشت. وی بعدها در سال ۱۳۵۸ با گذراندن واحدهای باقیمانده توانست مدرک کارشناسی خود را بگیرد.نخستین دفتر شعرش حنجره زخمی تغزل در سال ۱۳۵۰ با همکاری انتشارات بامداد به چاپ رسید و با این مجموعه به عنوان بهترین شاعر جوان دوره شعر فروغ برگزیده شد. سپس وارد رادیو و تلویزیون ملی ایران شد و در گروه ادب امروز در کنار نادر نادرپور شروع به فعالیت کرد. وی در زمان فعالیتش در رادیو، مسئولیت نویسندگی و اجرای برنامههایی چون کتاب روز، یک شعر و یک شاعر، شعر ما و شاعران ما، آیینه و ترازو، کمربند سبز و آیینه آدینه را به عهده داشت. وی چندی نیز مسئول صفحه شعر مجله ادبی رودکی بود.
حسین منزوی در سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد، عمر این ازدواج چندان طولانی نبود و در سال ۱۳۶۰ به جدایی انجامید. حاصل این ازدواج دختری به نام غزل است.
حسین منزوی دستی هم در ترانهسرایی داشت، منزوی در ترانههایش هم به مانند اشعارش نگاه و توجه اصلیش به عشق است و به قول خودش عشق هویت اصلی آثارش است. پس از انقلاب در سال نخست انتشار مجله سروش نیز با این مجله و به عنوان مسئول صفحه شعر همکاری داشت. در سالهای پایانی عمر به زادگاه خود بازگشت و تا زمان مرگ در این شهر باقیماند.وی سرانجام در روز شانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۸۳ بر اثر نارسایی قلبی و ریوی و پس از یک عمل جراحی طولانی در بیمارستان رجایی تهران درگذشتمهمترین منبع موجود دربارهٔ زندگی حسین منزوی کتاب «از عشق تا عشق» است که شامل گفتوگوی بلند ابراهیم اسماعیلی اراضی (یکی از نزدیکترین شاگردانش در سالهای پایان عمر) با اوست. در این کتاب خود شاعر به تفصیل دربارهٔ خانواده، سالهای کودکی و زندگی در روستا، سالهای مدرسه، دوران دانشگاه، انجمنهای ادبی تهران و… سخن گفته است.
در کتابی با نام از ترانه و تندر به اهتمام مهدی فیروزیان (انتشارات سخن، ۱۳۹۰) نیز مقالاتی دربارهٔ این شاعر منتشر شده است.
محمدرضا شفیعی کدکنی در نوزده مهر ۱۳۱۸ در کدکن از توابع تربت حیدریه در خراسان به دنیا آمد. شفیعی کدکنی هرگز به دبستان و دبیرستان نرفت و از آغاز کودکی نزد پدر خود (که آخوند بود) و مرحوم ادیب نیشابوری دوم به فراگیری زبان و ادبیات عرب پرداخت (در هفت سالگی تمام الفیه ابن مالک را از حفظ بود) و فقه، کلام و اصول را نزد آیتالله شیخ هاشم قزوینی فراگرفت. اما پس از مرگ شیخ هاشم قزوینی (معروف به فقیه آزادگان) تا آخرین مراحل درس خارج فقه را نزد آیتالله میلانی خواند و در این دوره با آیت الله سید علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی همدرس بود. او به پیشنهاد مرحوم دکتر علی اکبر فیاض در دانشگاه فردوسی مشهد نامنویسی کرد و در کنکور آن سال نفر اول شد و به دانشکدهٔ ادبیات رفت و مدرک کارشناسی خود را در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی و مدرک دکتری را نیز در همین رشته از دانشگاه تهران گرفت.شفیعی کدکنی از سال ۱۳۴۸ تاکنون (۱۳۹۱) به درخواست دانشگاه تهران استاد دانشگاه تهران است. استاد بدیعالزمان فروزانفر زیر برگهٔ پیشنهاد استخدام وی نوشت «احترامی است به فضیلت او». شفیعی از جمله دوستان نزدیک مهدی اخوان ثالث شاعر خراسانی به شمار میرود و دلبستگی خود را به اشعار وی پنهان نمیکرد.محمدرضا شفیعی کدکنی روز پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸ تهران را به مقصد آمریکا ترک کرد. این سفر بازتاب وسیعی در مطبوعات ایران داشت. او برای استفاده از یک فرصت مطالعاتی به مؤسسه مطالعات پیشرفتهٔ پرینستون رفت تا در باب تاریخ و تطور فرقهٔ کَرامیه تحقیق کند و پس از ۹ ماه دوری از وطن به ایران بازگشت و پس از بازگشت به ایران بر سر کرسی تدریس خود در دانشگاه تهران حاضر شد
شعر زمان ما نام عام كتابهايى بود كه آقاى محمد حقوقى، به همّت انتشارات نگاه، هر فصل يكى از مجلداتِ آن را منتشر مىكرد.
شاعران بزرگ معاصر ايران كه در اين كتابها، شاخصهها و چگونگى شعرِ آنان و به تقريب همهى جوانب كار آنان را دربرگرفته بود، نيما، اخوان، شاملو، سپهرى و… بودند.مرگ تأثّرآور و نابهنگام آقاى حقوقى، باعث توقفِ اين مجموعهها شد. شايد شش ماه پيش از اين اتفاق غمانگيز بود كه ايشان تلفنى از من خواست تا اين كار را پى بگيرم. از آنجا كه دكتر ايرج صفشكن از گفتوگوى نگارندهى اين واژگان با جناب حقوقى آگاهى داشت، اين مطلب را با مديريت انتشارات نگاه در ميان نهادم و ايشان با توافقات و تفاهمات و تعهداتى كه در قبالِ مجموعههاى ياد شده دارند، پذيرفتند تا براى آشنايى بيشتر شاعران جوان و دانشجويان، شاعران ديگرى كه در ادبيات معاصر ايران تأثير بلامنازعى داشتهاند، مورد نقد و تحليل و بررسى قرار گيرند.بر همين مبنا شاعرانى چون نصرت رحمانى، نادر نادرپور، منوچهر آتشى، سياوش كسرايى، سيدعلى صالحى و… كه در پيوند با شاعران گروه اول بودهاند، در وهلهى اول در نقد و تحليلى خطى و زمانى مورد بررسى قرار مىگيرند. به معنى ديگر بهجز چگونگى سرايش شعرها و زبان شعرى، درونمايه، جهانبينى و تأثيرپذيرى و تأثيرگذارى آنان، ساختار شعرى و فضاهاى ويژه و توانمندىهاى شاعرانه و ضعفهاى آنان، زمينههاى سياسى اجتماعى و تبيين و تشريح اشعار و ديدگاه شاعران و منتقدان و محققان در پايان كتاب مورد توجه قرار مىگيرد. طبعاً در نقد و بررسى آثار شاعران فوقالذكر، انتظار خوانندهى بيشينه خواه خلّاق آن است كه نگارنده اين سطور از نگره و نُرم خود و نه كپىبردارى از محقق قبلى، شاعر را در برابرِ ديدگان مخاطبان قرار دهد. بر همين مبنا، در اين نوشتار، بازنمونهاى تصويرى و بوطيقاى هنجارين و وزن عروضى و موسيقى درونى شعر و سبك فرودين و ميانه و فخيم و سنجهها و سمفونىهاى رنگينكمانى و عقلانيت درونى و بيرونى و كرشمهسازىهاى هنرمندانه شاعر و همچنين كهنشيوگى، ميانه ميانى و مدرن گونگى شاعر هم در كانون نگاهِ نگارنده قرار گرفته است :
بنابر همين مقدمات است كه اين كتابها به دو بخش تقسيم شدهاند.
مقدمه (همه شاخصههاى سبكى شاعر)
بدنه (بهگزين شعرهاى شاخصِ شاعر)
.
سالشمار شمس لنگرودى
1329(26 آبان) تولد در محلهى آسيد عبداللّه لنگرود.
1336(مهر) ورود به مدرسهى ابتدايى، دبستان كوروش (سبزهميدان).
1342ورود به دبيرستان اميركبير.
1343ورود به دبيرستان ملى محمديه (خواندن شعرى از فريدون توللى
در روزنامهى ديوارى مدرسه و آگاهى از وجود گونهاى شعر به نام شعر نو).
1345مطالعهى گزينهى شعرى از نادرپور و علاقه به شعر او و گرايش به
شعر نو (نوقدمايى).
1346نامنويسى در دبيرستان خيام براى تحصيل در رشتهى رياضى.
1346(بهمن) چاپ شعرى چهارپاره به تقليد از نادرپور، در هفتهنامهى
اميد ايران.
1347چاپ اشعارى در مجلات زن روز، تهران مصور، جوانان،
فردوسى… و علاقه به شعر سياوش كسرايى.
1348(خرداد) اخذ ديپلم رياضى.
1349(مهر) ورود به مدرسهى عالى بازرگانى رشت، آشنايى با شعر
احمد شاملو و سرودن به شيوهى او. شروع جدى و پيگيرانهى شعر.
1351آغاز آشنايى با شعر و نگاه و زندگى بوهمى بودلر و زندگى به
شيوهى او.
1352تدريس ادبيات فارسى در مدارس رشت.
1353آشنايى بيشتر با شعر لوركا و گرايش به شعر لوركا.
1353(بهمن) اخذ مدرك ليسانس اقتصاد از مدرسهى عالى بازرگانى رشت.
1354چند ماه تدريس ادبيات فارسى در دبيرستان دخترانهى خوارزمى
در تهران.
1355بازگشت به رشت براى كار در ادارهى كل كشاورزى رشت با سمت
كارشناس اقتصاد كشاورزى و انتشار نخستين مجموعهى شعر با
نام «رفتار تشنگى».
1356بازگشت به تهران براى كار در كانون پرورش فكرى كودكان و
نوجوانان
1358ازدواج با خانم فرزانه داورى. اخراج از كانون پرورش فكرى
كودكان و نوجوانان.
1359دبير اقتصاد و ادبيات فارسى در چند دبيرستان تهران.
1360انتشار جُنگ بيداران به همراه رضا علامهزاده، نسيم خاكسار، بتول
عزيزپور، فريدون فرياد، اميرحسن چهلتن و… انتشار نمايشنامهى «قانون» در جُنگ بيداران.
1361دستگيرى به اتهام فعاليت سياسى، و زندانى شدن در «اوين».
1363چاپ دومين مجموعهى شعر با نام «در مهتابى دنيا» و آغاز به كار
در انجمن آثار ملى و آغاز همكارى مجدد با مطبوعات ادبى.
1365چاپ شعر بلند «خاكستر و بانو» به همراه چند شعر ديگر.
1366چاپ كتاب «گردباد شور جنون»، تحقيقى در سبك هندى و اشعار
و احوال كليم كاشانى.
1367(26 تير) تولد اليانا و انتشار مجموعهى شعر «جشن ناپيدا».
1369انتشار شعر بلند «قصيدهى لبخند چاك چاك» به همراه دو مجموعهى
ديگر با نامهاى «چتر سوراخ» و «اشعارى براى تو كه هرگز نخواهى شنيد».
1370انتشار جلد اول تاريخ تحليلى شعر نو.
1370انتشار رمان «رژه خاك پوك».
1372چاپ كتاب «مكتب بازگشت»، تحقيقى در تاريخ و شعر دورههاى
افشاريه، زنديه و قاجاريه.
1992سفر به آلمان، به دعوت نمايشگاه كتاب آلمان و شعرخوانى و
سخنرانى.
1992(5 آوريل) شعرخوانى و پرسش و پاسخ، آلمان، انجمن فرهنگى
هانور (بورگر شوله).
1992(27 آوريل) شعرخوانى و پرسش و پاسخ، آلمان، دانشگاه بوخوم.
1993(ژانويه) سفر به بريتانيا به دعوت دانشگاه ادنبورگ و سخنرانى
پيرامون ادبيات نوين فارسى در دپارتمان مطالعات خاورميانه.
1996(21 مارس) سفر به آمريكا به دعوت دانشگاه آستين در تگزاس و
كانون فرهنگى ايرانيان در اورلاندو (به همت دكتر مسعود نقرهكار و خانم معصى پاشاپور علمدارى).
1996(20 آوريل) سخنرانى در كانون فرهنگى ايرانيان در اورلاندو،
دانشگاه مركزى فلوريدا.
1996(26 آوريل) سخنرانى در دانشگاه آستين، تگزاس، پيرامون
وضعيت شعر معاصر در ايران.
1996(27 آوريل) سخنرانى در انجمن متخصصين ايرانى در آمريكا،
تگزاس.
1996(28 آوريل) سخنرانى در كانون دموكراتيك ايرانيان، دالاس،
تگزاس.
1996(4 مى) سخنرانى در انجمن دوستداران فرهنگ و هنر ايران، هانتر
كالج، نيويورك.
1996(4 مى) سخنرانى در ماهنامهى مانتلى ريويو پيرامون شعر سياسى
ايران با حضور پل سوييزى و مگداف، نيويورك.
رویائی پس از خروج از زندان اولین شعرهای خود را در ۲۲ سالگی نوشت و در مجلات آن زمان با نام مستعار «رؤیا» منتشر کرد، و همزمان به تحصیلات خود در رشته حقوق سیاسی در دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران تا اخذ درجه دکترای حقوق بینالملل عمومی ادامه داد؛ و از آن پس، در وزارت دارایی به استخدام درآمد و به عنوان ذیحساب و سرپرست امور مالی در ادارات و دیگر مراکز دولتی، از جمله وزارت آب و برق، سازمان تلویزیون ملی ایران و… به کار پرداخت.
او از موسسان شرکت انتشاراتی روزن بود. رؤیایی با چند شاعر دیگر، مانیفست «اسپاسمانتالیسم» را منتشر کردند که بعدها به خلق نگرش تازه شعری با عنوان «شعر حجم» منجر شد
شعر زمان ما نام عام كتابهايى بود كه آقاى محمد حقوقى، به همّت انتشارات نگاه، هر فصل يكى از مجلداتِ آن را منتشر مىكرد. شاعران بزرگ معاصر ايران كه در اين كتابها، شاخصهها و چگونگى شعرِ آنان و به تقريب همهى جوانب كار آنان را دربرگرفته بود، نيما، اخوان، شاملو، سپهرى و فروغ فرخزاد، بودند. مرگ تأثّرآور و نابهنگام آقاى حقوقى، باعث توقفِ اين مجموعهها شد. شايد شش ماه پيش از اين اتفاق غمانگيز بود كه ايشان تلفنى از من خواست تا اين كار را پى بگيرم. اين مطلب را با مديريت انتشارات نگاه در ميان نهادم و ايشان با توافقات و تفاهمات و تعهداتى كه در قبالِ مجموعههاى ياد شده دارند، پذيرفتند تا براى آشنايى بيشتر شاعران جوان و دانشجويان، شاعران ديگرى كه در ادبيات معاصر ايران تأثير بلامنازعى داشتهاند، مورد نقد و تحليل و بررسى قرار گيرند.بر همين مبنا شاعرانى چون سيمين بهبهانى، نصرت رحمانى، نادرنادرپور، منوچهر آتشى، سياوش كسرايى، سيدعلى صالحى و… كه در پيوند با شاعران گروه اول بودهاند، در وهلهى اول در نقد و تحليلى خطى و زمانى مورد بررسى قرار مىگيرند. به معنى ديگر بهجز چگونگى سرايش شعرها و زبان شعرى، درونمايه، جهانبينى و تأثيرپذيرى و تأثيرگذارى آنان، ساختار شعرى و فضاهاى ويژه و توانمندىهاى شاعرانه و ضعفهاى آنان، زمينههاى سياسى
اجتماعى و تبيين و تشريح اشعار و ديدگاه شاعران و منتقدان و محققان در پايان كتاب مورد توجه قرار مىگيرد. طبعاً در نقد و بررسى آثار شاعران فوقالذكر، انتظار خوانندهى بيشينه خواه خلّاق آن است كه نگارنده اين سطور از نگره و نُرم خود و نه كپىبردارى از محقق قبلى، شاعر را در برابرِ ديدگان مخاطبان قرار دهد. بر همين مبنا، در اين نوشتار، بازنمونهاى تصويرى و بوطيقاى هنجارين و وزن عروضى و موسيقى درونى شعر و سبك فرودين و ميانه و فخيم و سنجهها و سمفونىهاى رنگينكمانى و عقلانيت درونى و بيرونى و كرشمهسازىهاى هنرمندانه شاعر و همچنين كهنشيوگى، ميانه ميانى و مدرن گونگى شاعر هم در كانون نگاهِ نگارنده قرار گرفته است :
بنابر همين مقدمات است كه اين كتابها به دو بخش تقسيم شدهاند.
مقدمه (همه شاخصههاى سبكى شاعر)
بدنه (بهگزين شعرهاى شاخصِ شاعر)
.