زیبایی

زن سی ساله – ادبیات کلاسیک جهان 10

انوره دو بالزاک

ترجمه علی اصغر خبره زاده

انوره دو بالزاک ؛ نویسنده‌ی بزرگ سبک رئالیسم فرانسه ، در رمان مشهور ((زن‌سی‌ساله)) از دختر زیبا و سرزنده‌ای به نام ژولی می‌نویسید که بر خلاف میل پدرش با مرد جوان نظامی ازدواج می‌کند . پدر معتقد است مردان نظامی آن وقت فرانسه <<زمان‌ناپلیون>> مردان قابل اتکایی نیستند و فقط خودشان و کارشان را می‌بینند . ژولی با ویکتور ازدواج می‌کند و این تازه ابتدای ماجراست ….
بالزاک داستان را در بستر تاریخی و اجتماعی پیش می‌برد ، در واقع قصه‌ی عاشقانه‌ی کتاب با داستان تاریخ فرانسه پیوند می‌خورد و با چنان ظرافت و زیبایی تصویر شده که خواننده را درگیر می‌کند . شرح گرفتاری زن آن روز و مردخیانتکار به دنبال مرگ پدر و از همه مهمتر شناخت نویسنده از خواست زنان و افکار آنان از ویژگی‌های بارز این رمان است.
.

ادامه خواندن ←

در جستجوی زبان نو

رویین پاکباز

تحلیلی بر سیر تحول هنر نقاشی در عصر جدید

رویین پاکباز، مورخ هنر، مدرس، منتقد و نقاش برجسته معاصر است. او از آغاز دهه ۱۳۵۰ تدریس تاریخ هنر را در دانشکده هنرهاى زیبا آغاز کرد و از بنیانگذاران تدریس این رشته در ایران بود. پاکباز از آن زمان تاکنون بى‏وقفه به تدریس تاریخ هنر، تألیف و ترجمه کتب بنیادى و پژوهش و تاریخ‏نگارى در باب هنر ایران پرداخته است. آثار تالیفى او در زمره کتب درسى و مرجع رشته هنر می باشند که “در جستجوی زبان نو” با زیرعنوان “تحلیلی بر سیر تحول هنر نقاشی در عصر جدید” از آن جمله است که از سوی انتشارات نگاه در چاپ ششم با طرح جلدی جدید منتشر شده است.

جکسون پولاک (۲۸ ژانویه ۱۹۱۲ – ۱۱ اوت ۱۹۵۶)

این طرح جلد، یکی از نقاشی های جکسون پولاک – نقاش آمریکایی و از پیش‌گامان جنبش هیجان‌نمایی انتزاعی – است. این سبک آمیزه‌ای از هیجان اکسپرسیونیستی، نگاره‌های ساده بدوی (نقاشی شنی سرخپوستی و باغ‌های ذن) و تجربه‌ای از نظم در غالب بی نظمی می باشد. هنرمندان این سبک بیش از آنکه در سبک باهم شباهت داشته باشند، در نگرش و دیدگاه دارای وجه اشتراکند؛ همه می‌خواهند قیود و تکنیک‌های سنتی و دستوری را زیر پا گذاشته و ضوابط دیرینه زیبایی شناختی را لغو اعلام کنند، که نمونه بارز آن نقاشی‌های جکسون پولاک است.

ادامه خواندن ←

چشم هایش | جلد سخت

بزرگ علوی

چشمهایش، شاخص ترین اثر بزرگ علوی است. این کتاب روایت یکی از دوستداران نقاش معروفی به نام “ماکان” است که به دنبال راز مرگ مشکوک استاد در تبعید است. در خلال داستان آقای ناظم همان دوستدار استاد حدس می زند که راز مرگ استاد در یکی از تابلوهای ایشان که به خط خود استاد “چشمهایش” نامیده شده و در شخصیت مدل این اثر نهفته است. پس از آن سعی می کند با پیدا کردن زن به تصویر کشیده شده در تابلو به این راز دست پیدا کند و برای این کار ناظم مدرسه نقاشی ای می شود که آثار ماکان در آن به نمایش در آمده است. در ادامه با پیدا شدن فرنگیس پرده از راز مرگ ماکان برداشته می شود. بزرگ علوی در این رمان روش استعلام و استشهاد را به كار برده، روشی كه چند اثر دیگر او را نیز شكل داده است. این شیوه بیشتر در ادبیات پلیسی معمول است. یعنی كنار هم نهادن قطعات منفصل یك ماجرای از دست رفته و ایجاد یك طرح كلی از آن ماجرا به حدس و قرینه. بدین ترتیب یك واقعه گذشته به كمك بازمانده‌های آن نوسازی می‌شود. نثر منظم و سیال نویسنده در قیاس با معاصرانش بسی امروزی می‌نماید. این كتاب از آثار معدود فارسی است كه در مركز آن یك زن با تمام عواطف و ارتعاشات روانی و ذهنی قرار گرفته است.

استاد ماکان نقاش بزرگ که یک مبارز سیاسی علیه دیکتاتوری رضا شاه است در تبعید درمی گذرد. یکی از آثار باقی‌مانده از او، پرده‌ای است به‌نام «چشمهایش»، چشم‌های زنی که گویا رازی را در خود پنهان کرده است. راوی داستان که ناظم مدرسه و نمایشگاه آثار استاد ماکان است، سخت کنجکاو است راز این چشم‌ها را دریابد. بنا بر این سعی می‌کند زن در تصویر را بیابد و از ارتباط او با استاد ماکان بپرسد. پس از سال‌ها ناظم زن مورد نظر را می‌یابد و در خانهٔ او با هم گفت‌وگو می‌کنند. زن به او می‌گوید که او دختری از خاندانی ثروتمند بوده است و به خاطر زیبایش توجه مردان بسیاری را جلب خود می کرده اما آن‌ها برای او سرگرمی‌ای بیش نبودند و تنها استاد ماکان بود که توجهی به زیبایی و جاذبه‌اش نداشته است. زن برای جلب توجه استاد با تشکیلات مخفی سیاسی زیر نظر استاد همکاری می‌کند اما استاد نه فداکاری او را جدی می‌گیرد و نه احساسات و عشق او را درمی‌یابد. در آخر استاد توسط پلیس دستگیر می‌شود و زن به درخواست ازدواج رییس شهربانی که از خواستاران قدیمی او بوده‌است به شرط نجات استاد از مرگ پاسخ مثبت می‌دهد. استاد به تبعید می‌رود و هرگز از فداکاری زن آگاه نمی‌شود. در تبعید پردهٔ چشمهایش را می‌کشد، چشم‌هایی که زنی مرموز اما هوس‌باز و خطر ناک را نمایان می‌کند. زن می‌داند که استاد هرگز او را نشناخته است و این چشم‌ها از آن او نیست.

ادامه خواندن ←

کجا می‌ریم بابا؟

ژان لویی فورنیه

ترجمه محمدجواد فیروزی

توماس فرزند معلول فورنیه هر بار که سوار ماشین پدر می شود، بدون وقفه می پرسد : کجا می ریم بابا ؟ پرسشی که از زبان یک کودک مطرح می شود، فی الواقع می تواند ابهامی باشد که از آغاز خلقت ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. موفقیت این کتاب صرفا به دلیل کسب جایزه فمینا 2008 نیست، زیبایی مسحور کننده کلام کودک در کنار واقعیت تلخ زندگی پدر، این کتاب را تبدیل به اثری خواندنی برای مخاطب ساخته است. در بخشی از این اثر می خوانیم … « برخی اوقات برخی از مادرها بالای گهواره بچه هایشان می ایستند می گویند : اصلا دلم نمی خواهد که بزرگ بشی، دوست دارم همین طور بمونی. مادرهای بچه های معلول خیلی خوش شانس ترند، آن ها مدت زمان بیشتری عروسک بازی می کنند. »

ادامه خواندن ←

نویسنده ، نقد و فرهنگ

جورج لوکاچ

ترجمه اکبر معصوم بیگی

جورج لوکاچ ، متفکر و فیلسوف بزرگ مجار ، در گستره ی پهناور و گوناگونی مکتب های نظری و اندیشه وران نوآور در زمینه ی فلسفه ، نقد ادبی و تاریخ ادبی در سده ی بیستم تاثییر نهاده است : از مکتب فرانکفورت ، تئودور آدرنو ، والتر بنیامین ، لوسین گلدمن ، اعضای مکتب بوداپست تا اندیشه گرانی چون ایشتوان مساروش ، تری ایگلتون و فردریک جیمسون . مجموعه ی نویسنده ، نقدو فرهنگ به زبده ترین مقاله های لوکاچ در پهنه ی نقد ادبی ، نظریه ی ادبیات ، زیبایی شناسی و فرهنگ اختصاص دارد و نویسنده در ضمن این مقاله ها به کار بزرگانی چون گوته ، تالستوی ، زولا ، تورگنیف ، توماس مان ، فلوبر ، شیکسپیر ، لسینگ و بسیاری دیگر می پردازد .

ادامه خواندن ←

تصویر دوریان گری – چشم و چراغ 86

اسکار وایلد

ترجمه ابوالحسن تهامی

این کتاب به دلیل تازگی ماندگارش، همیشه محبوب همه‌ی نسل‌ها بوده و بیش از صد و بیست بار در کشورهای انگلیسی زبان در قطع‌ها‌ی کوچک و بزرگ به چاپ رسیده، و برپایه‌ی آن فیلم‌ها‌ی متعدد ساخته شده است که نخستین‌اش فیلمی بود صامت محصول 1915 و تازه‌ترین‌اش فیلمی محصول 2007. این کتاب نثری چندان زیبا و داستانی چنان جذاب دارد که پس از گذر دوازده دهه از انتشار آن در سال 2010 در دابلین کتاب سال شناخته شد.

دوریان گری جوان خوش‌سیما و برازنده‌ای است که تنها به زیبایی و لذت پایبند است و هنگامی که دوست نقاشش از او چهره‌ای در کمال زیبایی و جوانی می‌سازد، او از اندیشه گذشت زمان و نابودی جوانی و زیبایی در اندوه عمیقی فرو می‌رود، پس در همان لحظه آرزو می‌کند که چهره خویش پیوسته جوان و شاداب نگه بماند و در عوض، گذشت زمان و پیری و پلیدی‌ها بر تصویر او نشانه‌ای باقی بگذارد و پس از مدتی متوجه می‌شود که ارزویش برآورده شده؛ ولی یکی از دوستان او به نام «لورد هنری» کم‌کم او را به راه‌های پلید می‌کشاند و تصویر دوریان گری، به مرور، پیرتر، پلیدتر، و کریه تر می‌شود. او به مرور تا جایی پلید می‌شود که اولین قتل خود را انجام می‌دهد و خود «بسیل هاوارد»، نقاش آن تصویر را می‌کشد. دوریان‌گری که هرروز چهره خود را در تصویر فرسوده‌تر و پیرتر می‌بیند، و راهی برای از بین بردن پلیدی‌ها پیدا نمی‌کند، ناگهان خشمگین می‌شود و چاقوی بلندی را در قلب مرد درون تصویر فرو می‌کند. در همان لحصه مستخدمان صدای جیغ کریهی را می‌شنوند و به سوی اتاق دوریان گری می‌شتابند. ان‌ها تصویر ارباب خویش را در بوم نقاشی می‌بینند که در کمال جوانی و زیبایی است، آنچنانکه خود او را می‌دیدند، اما بر زمین جسد مردی نقش بسته است در لباس آراسته و کاردی در قلب، باپلیدترین و کریه‌ترین چهرهٔ قابل تصور؛ که تنها از انگشترانی که به دستش بود می‌شد هویت او را فهمید…

 

ادامه خواندن ←

چشم هایش (پالتویی)

بزرگ علوی

چشمهایش، شاخص ترین اثر بزرگ علوی است. این کتاب روایت یکی از دوستداران نقاش معروفی به نام “ماکان” است که به دنبال راز مرگ مشکوک استاد در تبعید است. در خلال داستان آقای ناظم همان دوستدار استاد حدس می زند که راز مرگ استاد در یکی از تابلوهای ایشان که به خط خود استاد “چشمهایش” نامیده شده و در شخصیت مدل این اثر نهفته است. پس از آن سعی می کند با پیدا کردن زن به تصویر کشیده شده در تابلو به این راز دست پیدا کند و برای این کار ناظم مدرسه نقاشی ای می شود که آثار ماکان در آن به نمایش در آمده است. در ادامه با پیدا شدن فرنگیس پرده از راز مرگ ماکان برداشته می شود. بزرگ علوی در این رمان روش استعلام و استشهاد را به كار برده، روشی كه چند اثر دیگر او را نیز شكل داده است. این شیوه بیشتر در ادبیات پلیسی معمول است. یعنی كنار هم نهادن قطعات منفصل یك ماجرای از دست رفته و ایجاد یك طرح كلی از آن ماجرا به حدس و قرینه. بدین ترتیب یك واقعه گذشته به كمك بازمانده‌های آن نوسازی می‌شود. نثر منظم و سیال نویسنده در قیاس با معاصرانش بسی امروزی می‌نماید. این كتاب از آثار معدود فارسی است كه در مركز آن یك زن با تمام عواطف و ارتعاشات روانی و ذهنی قرار گرفته است.

استاد ماکان نقاش بزرگ که یک مبارز سیاسی علیه دیکتاتوری رضا شاه است در تبعید درمی گذرد. یکی از آثار باقی‌مانده از او، پرده‌ای است به‌نام «چشمهایش»، چشم‌های زنی که گویا رازی را در خود پنهان کرده است. راوی داستان که ناظم مدرسه و نمایشگاه آثار استاد ماکان است، سخت کنجکاو است راز این چشم‌ها را دریابد. بنا بر این سعی می‌کند زن در تصویر را بیابد و از ارتباط او با استاد ماکان بپرسد. پس از سال‌ها ناظم زن مورد نظر را می‌یابد و در خانهٔ او با هم گفت‌وگو می‌کنند. زن به او می‌گوید که او دختری از خاندانی ثروتمند بوده است و به خاطر زیبایش توجه مردان بسیاری را جلب خود می کرده اما آن‌ها برای او سرگرمی‌ای بیش نبودند و تنها استاد ماکان بود که توجهی به زیبایی و جاذبه‌اش نداشته است. زن برای جلب توجه استاد با تشکیلات مخفی سیاسی زیر نظر استاد همکاری می‌کند اما استاد نه فداکاری او را جدی می‌گیرد و نه احساسات و عشق او را درمی‌یابد. در آخر استاد توسط پلیس دستگیر می‌شود و زن به درخواست ازدواج رییس شهربانی که از خواستاران قدیمی او بوده‌است به شرط نجات استاد از مرگ پاسخ مثبت می‌دهد. استاد به تبعید می‌رود و هرگز از فداکاری زن آگاه نمی‌شود. در تبعید پردهٔ چشمهایش را می‌کشد، چشم‌هایی که زنی مرموز اما هوس‌باز و خطر ناک را نمایان می‌کند. زن می‌داند که استاد هرگز او را نشناخته است و این چشم‌ها از آن او نیست.

 

ادامه خواندن ←

طبیعت انسانی (نزدیکِ انتشار)

سرژ ژونکور
ترجمۀ اسماعیل کرم‌نژاد

در واپسین روز سال 1999، فرانسه در چنگال طوفانی سهمگین گرفتار آمده که گویی خبر پایان کار جهان را با خود آورده. الكساندر در مزرعۀ خود در ناحیۀ «لوت»، جایی که به همراه سه خواهرش بزرگ شده، انزوا گزیده است، به نظر می‏رسد بیش از هر چیز از آمدن ژاندارم‏ها در هراس است. تک‌وتنها در دل شبی سیاه، پایان دنیایی دیگر را خواهد زیست، واپسین روزهای یک زندگی دهقانی منسوخ، که از دوران کودکی برای او تغییرناپذیر می‏نمود. رابطۀ طبیعت و انسان کماکان رو به زوال می‏گذارد. در این میان، کدام طرف است که کوتاهی کرده؟

در رمان ارزشمند طبیعت انسانی، سرژ ژونکور، تقریباً سی سال از تاریخ کشور فرانسه را به تصویر می­کشد. تصاویری که پیشرفت­ها، حیات سیاسی، فجایع پیاپی و کشمکش­های زندگی مدرن را منعکس می‌کند؛ فجایع و کشمکش­هایی که به گونه­ای سرسام­آور سال­های پایانی قرن بیستم را برجسته می‌کند و ضربات آن بر پیکر خانوادۀ فرانسوی وارد می­آید. او با بازتاب تصویر کودکی خود در جهان معاصر، درست همچون تصویر رادیوگرافی دقیقی، ما را از خطری که انسانیتمان را تهدید می‏کند، به زیبایی آگاه می‏کند، تا شاید این‌گونه طبیعت بتواند برخی حقوق خود را باز پس گیرد…

                          *از سخن ناشر فرانسوی

 

ادامه خواندن ←

سفرنامۀ ماژلان (نزدیکِ انتشار)

 پیگافتا دی لومبارد
ذبیح الله منصوری

سفرنامه ماژلان نام یک کتاب ادبی است که توسط آنتونیو پیگافتا دی لومبارد ، نویسندهٔ اهل ایتالیا نوشته شده‌است.

آنتونیو پیگافتا بیست سال بیش نداشت که نقشه‌کش و منشی فردیناند ماژلان شد. ماژلان دریانوردی پرتغالی بود که به دولت اسپانیا خدمت می‌کرد. او نخستین کسی بود که در جهت غرب از اروپا به آسیا رفت و در اقیانوس آرام کشتی راند. ماژلان همچنین نخستین کسی بود که با هدف دور زدن کرهٔ زمین رهبری یک ناوگان اکتشافی را عهده‌دار شد.
این کتاب سفرنامۀ منشی بیست سالۀ ماژلان از این سفر شگفت‌انگیز است. اصل کتاب در کتابخانه‌ای در واتیکان نگهداری می‌شود.

ادامه خواندن ←

شعر زمان ما 21: بیژن الهی

سردار شمس‌آوری‎

به تصویر درختی
که در حوض
زیر یخ زندانی‌ست
چه بگویم؟

من تنها سقف مطمئنم را
پنداشته بودم که خورشید است
که چتر سرگیجه‌ام را
همچنان که فرونشستن فواره‌ها
از ارتفاع پیشانیم می‌کاهد _
در حریق باز می‌کند؛
اما بر خورشید هم
برف نشست.

چه بگویم به آوای دور شدن کشتی‌ها
که کالاشان جز آب نیست
_ آبی که می‌خاست باران باشد _
و بادبان‌هاشان را
خدای تمام خداحافظی‌ها
با کبوتران از شانه‌ی خود رم داده‌ست؟

ادامه خواندن ←