«رستاخیز» سومین رمان بزرگ لئو تولستوی است که در سال 1899 منتشر شد. و به نوعی حاصل دوران پختگی و تحولات عمیق فکری او به شمار میرود. تولستوی در این اثر سترگ با ارائهی تصویر سیاه و هولناک از نابرابری و فساد سیاسی دوران تزار، جامعهی روسیه را به نقد کشیده و آن را به بازگشت به آموزههای مسیحیت دعوت میکند. منتقدین ، آثار تولستوی را جاده صافکن انقلاب 1905 و متعاقب آن، انقلاب بزرگ اکتبر میدانند. داستان رستاخیز با نمایی از فضای طبقاتی و ترسیم دادگاههای آشفتهی روسیه آغاز میشود… «نیلیدوف»، اشرافزادهای خوشگذران که در جایگاه هیئت منصفه قرار گرفته در مواجهه با ماسلووا، زنی متهم به قتل، به یاد میآورد که در دوران نوجوانی، برای ارضای هوای نفس خود، چگونهماسلوورا ندیمهی روستایی خود را در مسیر تباهی و گناه قرار دادهاست. لحظهای تاثیرگذار در وجدان او که باعث تغییراتی عمیق در روح عدالتخواه او میشود. دلیل مانایی و شکوه این کتاب، تفصیل سرگذشتی است که تولستوی با بازدید از زندانها و سفر به مناطق دوردست سیبری، تاریخ این سرزمین را در قالب یک داستان به رشتهی تحریر در آورده است.
«مرثیهای برای آرژانتین» داستان تلخ مهاجرت و تبعید است. ماجرتی دلخراش دیکتاتوریهای نظامی در آمریکای لاتین است. مادر و دختری به اجبار از زادگاه خود در آرژانتین کنده و پای به فرانسه مینهد. پدر زندانیاست. ماجرا در خلال نامهنگاریهای دختر با پدر میگذرد. در روند ماجرا، کنار آمدن با محیط تازه، تحول و دگرگونی جسمی دختر و سختیهای خو گرفته با زندگی جدید مارا با بی منطقی ستم،محدودیت سیاسی و گرفتاریهای روزمرۀ زندگی مهاجران بیشتر آشنا میکند. نویسنده با داستانی از زبان یک دختر نوجوان تصویری جذاب و البته دردناکک از تاثیر سیاست بر زندگی آدمهای معمولی تصویر میکند.
«کلیدر» از مهمترین آثار ادبی ایران است. رمانی هزار تو با لایههای مختلفی که با تاریخ درهم تنیده شده و از دل آن چهرههایی سر بر میکشد که نماد انسانیت تام، دلاوری، از خود گذشتگی و جان سپاری در راه آرمان هستند. از سوی دیگرچهرههایی که درآن پلشتی، تیرگی و حیوانیت را به تمامی معنا میبخشد. دولتآبادی استادی توانسته منش آدمهارا آشکار کند. سرکار خانم اولیائینیا با دقتی قابل تحسین و البته با نگاهی ستایشگر به بررسی و تحسین این رمان ماندگار پرداخته و لایههای تازه از آن را کاویده و نقد کردهاست.
«ناتسومه سوسهکی» از پیشگامان نهضت ادبی ژاپن بهشمار میرود که نویسندگان نامآشنایی نظیر یوکیو میشیما و هاروکی موراکامی از شیوۀ نگرش و برخورد او به ادبیات داستانی تأثیر پذیرفته و به ستایش آثار او پرداختهاند. سوسهکی در میان خوانندگان ایرانی با رمانهای «بوچان» و «کوکو» شناخته شده است. «من یک گربه هستم» نیز به مانند سایر آثار وی، برای انتقاد از کاستیهای جامعۀ ژاپن و رشد نامتوازن سرمایهداری در این کشور از بیانی طنزآلود و گزنده بهره برده است. نویسنده با طرح موضوع خلاقانۀ خود به بررسی اخلاق و فرهنگ طبقۀ متوسط ژاپن میپردازد و این وظیفه بر عهدۀ گربهای است که به عنوان قهرمان داستان، خود روایتگر این پیچیدگیها و مناسبات اجتماعی حاکم بر جامعۀ سنتگرای ژاپن است.
«پخمه» را بسیاری شاهکار عزیز نسین میدانند و یکی از چند داستان بلند اوست. نسین را بیشتر نویسندهای میشناسند که داستانهای کوتاه مینویسد. ویژگی برجسته آثارش طنز است. او نویسندهای است که از وقایع روزمره اجتماعی می نویسد. قهرمانان او افراد عادی کارگران، رانندگان تاکسی، کارمندان دولت، زنان خانهدار و خلاصه افراد متوسط اجتماع هستند. او تصویری واقعگرایانه از جامعه عصر خود به دست می دهد و با هنر خود که ساده نویسی است خواننده را درگیر ماجراهای خندهدار کارارکترهایش می کند. اگرچه اسم اصلی این اثر پخمه نیست اما مترجم محترم به خاطر کاراکتر اصلی کتاب که به همین نام خطاب می شود نام پخمه را برای آن برگزیده است.
روایتِ گفتوگوهایی که در این کتاب آمده است از جنس معمول و خسته کنندۀ رهبران سیاسی نیست که هر روز شاهد آن هستیم. ارتباط و وابستگی عاطفی عمیق دالایی لاما به عنوان رهبر بوداییان تبت با اُسقف دزموند توتو از رهبران جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی، ریشه در باورهای آنان دارد. شادی و پرهیز از درد و رنج که هر دو آن را هدف اصلی زندگی می دانند و البته پاسخ به این پرسش بنیادین که منشأدرد و رنج انسان در چیست؟ و آیا می توان به اعتبار شاد زیستن از مصائب بشری بی اعتنا عبور کرد؟ گفت و گوهای صمیمانه، شوخی ها و کنایه های اُسقف و دالایی لاما. این فرصت را به ما یادآوری می کند که اختلاف آیین ها در عمل، مانعی نیست و باور به نیکبختی بشریت به عنوان یک مجموعۀ واحد تنها مسیری است که رضایت وشادی درونی را فراتر از هر دین و آیینی در وجود ما استوار نگاه می دارد.
مجموعه نمایشنامههای اسکاروایلد، شامل هفت نمایشنامهی کامل : ورا، دوشس پادووا، بادبزن لیدی ویندرمیر، زن بی اهمیت، شوهر دلخواه، سالومه، اهمیت ارنست بودن و دو نمایشنامه ی ناقص زنی پوشیده در جواهر ، و تراژدی فلورانسی است.
برای پرهیز از حجیم شدن این مجموعه، دو نمایشنامهی ورا و دوشس پادووا که از آثار سست و ناموفق وایلد هستند، همراه با دو نمایشنامهی ناقص او از این مجموعه حذف شدند.
نمایشنامههای این مجموعه قدرت شگرف تخیل او را آشکار میکنند.. چهار نمایشنامهی کمدی اجتماعیش: بادبزن لیدی ویندرمیر، زن بی اهمیت،شوهردلخواه، واهمیت ارنست بودن، توفانوار لندن را تسخیر کردند و در جایگاه آثار برجستهی ادبی زبان انگلیسی جای گرفتند.
در حالی که لذت خواندن هر یک از نمایشهای این مجموعه کم تر از تماشای اجرای آن برروی صحنه نیست، سیرتکامل درام نویسی یک هنرمند بزرگ را در این مجموعه میتوان بررسی و تعقیب کرد. دو نمایش ورا، و دوشس پادووا، که به ترتیب نخستین و دومین کار دراماتیک اسکاروایلد محسوب میشوند به رغم داشتن زیباییهای کلامی و پردازش ناب ادبی، در میدان شخصیتپردازی و باور پذیر نمودن کسان داستان، با کاستیهایی روبهرو هستند. این دو نمایش اجرای تئاتری داشتند ولی با موفقیت روبه رو نشدند. اولی فقط یک هفته بر روی صحنه ماند، و دومی سه هفته؛ و دیگر کسی به سراغشان نرفت.
نمایشهای کمدی وایلد به بیشترین زبانهای جهان ترجمه شده، و اجرای تئاتری داشته، بعدها دستمایهیی برای اقتباسهای سینمایی و اوپرایی و تلویزیونی شده است. نمایش تک پردهی سالومه را بیشتر اثری ملو درام به شمار میآورند و آن را مشمول تعریف تراژدی نمیشناسند. از این اثر نیز اقتباسهای اوپرایی و سینمایی و تلویزیونی بسیار شده است. فخامت کلام این اثر، گاه بر فخامت کلام کتاب مقدس معروف به King James شانه میساید. در ترجمه، تا حد توان کوشیدهام که این فخامت بازتاب داشته باشد.
در کتاب ، روزگاری جنگی درگرفت ، نویسنده ، از روزیهایی در گذشتههای بسیار دور، روایت میکند. زمانی که جنگی درگرفت. این روایتها به اندازهی جادوگر بدجنس و پری خوشطینت واقعی هستند و به اندازه هر افسانه دیگری حقیقی، آزموده شده و تصحیح شدهاند.
_ این جنگ در چنان گذشته دوری روی داده و چنان در سایه جنگهای دیگر و جنگهایی از انواع دیگر قرار گرفته که چه بسا کسانی که در آن شرکت کرده بودند نیز آن را از خاطر برده باشند. جنگی که از آن سخن میگویم بعد از جنگ سپر و کمان کرسی و آگنی کورت و درست پیش از انفجارهای کوچک آزمایشی بمبهای اتمی هیروشیما و ناکازاکی روی داد.
جنگی که نویسنده از آن سخن میگوید شاید در خاطرهها مانده باشد زیرا آخرین جنگ در نوع خود بود. جنگ داخلی ما را آخرین”جنگ بزرگان”نامیدهاند و به همین طریق میتواند جنگ جهانی دوم را آخرین جنگ جهانی فراگیر نامید. جنگ بعدی که اگر چنان ابله باشیم که اجازه وقوع آن را بدهیم، یقینا آخرین جنگ از هر نوعی خواهد بود. آنگاه دیگر کسی باقی نخواهد ماند که چیزی را به خاطر آورد. و اگر چنین ابله باشیم آن گاه بلحاظ بیولوژیک شایسته بقا نخواهیم بود. بسیاری از انواع گونههای دیگر به خاطر اشتباهشان در ارزیابی تغییرات از روی زمین محو شدهاند. هیچ دلیل معقولی وجود ندارد که بتوان تصور کرد ما از قانون لایزال طبیعت مصون هستیم، قانونی که گفته میشود در قاموس آن فزونی سلاح، افراط در تجمل، و در اغلب موارد زیاده روی در ائتلاف نشانههایی از نابودی قریبالوقوع است………….. .
رمان پیش رو برنده جایزه نوبل ادبیات ۱۹۶۲ شد .
این رمان جزو شیرینترین و محبوبترین رمانهای استنبک (اشتاین بک) است که همچون سایر آثار او در دنیایی ترکیبی از واقعیت و خیال، با تممایههای از طنز و نقدهای تند اجتماعی، زندگی محرومان و دردمندان جامعه را روایت میکند . شخصیتهای این داستان انسانهایی هستند که با مسائل فلاکتبار اقتصادی دست به گریباناند، اما پی شادمانیهای کوچک میگردند تا شاید مرهمی باشد بر زخمهایشان . حوادث کتاب در خیابانی روی میدهد که حاشیههایش پر است از ماهی هایی که قرار است به کنسرو تبدیل شوند. داستان در خلال جنگ جهانی دوم روی میدهد و نویسنده زندگی بومی ساکنان آن منطقه را روایت میکند و از شرایط زندگیشان مینویسد.این رمان جز آثار پرخواننده استنبک است و مانند اغلب کتابهای این نویسنده در فضای رکود اقتصادی روایت میشود و زندگی فقرا و مشکلات آنها را بیان میکند. به عبارتی مخاطب در این رمان با تصویری روشن از تقلای انسانها برای ادامه دادن زندگیشان روبهرو میشود…. .
کینو مانند پدر و پدربزرگ خود، غواصی فقیر است که مرواریدهایی را از اعماق خلیج جمع میکند؛ مروارید هایی که روزی ثروت عظیمی را برای پادشاهان اسپانیا به ارمغان میآوردند و اکنون، فراهم کنندهی مایحتاج ناچیز زندگی کینو، همسرش جوانا و کودک نوزادشان هستند. اما در یک روز معمولی مانند بقیهی روزها، کینو با مرواریدی به بزرگی تخم یک مرغ دریایی و به زیبایی قرص کامل ماه از آب سربرمیآورد. با به دست آوردن این مروارید، نور امید به زندگی راحتتر و امنیت، در دل کینو و خانوادهاش میتابد اما همهی اتفاقات در پیش رو، مطابق میل او پیش نخواهند رفت. رمان مروارید که داستانی ساده اما پرمفهوم دارد، اسرار سرشت آدمی، طمع، بی اعتنایی به هنجارهای اجتماعی، تاریک ترین اعماق شرارتها و نجات بخشیهای درخشان عشق را مورد واکاوی و کنکاش قرار میدهد. نویسنده داستان کتاب مروارید را از یک افسانه ی قومی و مردمی مکزیکی، در زمان بازدیدش از منطقه ای مرواریدخیز در سال 1940 الهام گرفته است و ……. .
.