نیم قرن بعد، وقتی ردپای عمر روی غبار خاطرهها پیداست، دفترچه یادداشتی پیدا میکنید از روزهای گم شدۀ جوانیتان و کلمه به کلمه و خط به خط همۀ آنچه را گرد فراموشی گرفته بود مرور میکنید. زنی را که دوستش میداشتید، کتابی که میخولندید، محلهای که پاتقتان بود، دوستانی که گذر زمان تنها تصویری مبهم ازآنها برایتان ترسیم میکند… فکر میکنید چه احساسی داشته باشیدّ این قصۀ ژان است. ژان در روزهای جوانیاش با دختر مرموزی آشنا میشود و امروز بعد گذشت نیم قرن در تلاش است تا ردپایی از او بیابد ولی پاریس حالا با پاریس پنجاه سال پیش فرق کرده و اندک نشانههای جسته گریختهای در یک دفترچۀ یادداشت قدیمی، قطعات پازلی که باید کنار هم قرار بگیرد. شاید ژان بتواند بعد از پنجاه سال بالاخره بفهمد دنی که بود.
به غیر از برادرم رودی و مرگش هیچ یک از آنچه اینجا برایتان تعریف می کنم مرا عمیقاً تحت تأثیر قرار نمی دهد. برای من نوشتن این صفحات درست مثل این است که برداشتم را از موضوعی تعریف کنم یا خلاصه داستانی را بنویسم. داستانی مصور، تا با این زندگی که زندگی من نیست تسویه حساب کرده باشم. همه چیز برای من حکم یک نوار فیلم را دارد. پر از اتفاق. من نه چیزی برای اعتراف کردن دارم و نه برای توضیح دادن. هیج میلی هم به نگه داشتن این قصه ها در دل خودم ندارم. حتی این حس را ندارم که وجدانم در معرض آزمایش است. تمام آنچه تا بیست و یک سالگی ام اینجا بازگو خواهم کرد همه آن چیزی است که من زندگی کرده ام. شفاف و بی پرده. درست مثل صحنه نمایشی که در آن بازیگران بی حرکت روی سن ایستاده اند ولی نمای پشت سرشان پرده به پرده عوض می شود تا به نمای مدنظر برسد. گذار شفاف حواس و منی که نتوانستم زندگی خودم را تجربه کنم.
«کلیدر» از مهمترین آثار ادبی ایران است. رمانی هزار تو با لایههای مختلفی که با تاریخ درهم تنیده شده و از دل آن چهرههایی سر بر میکشد که نماد انسانیت تام، دلاوری، از خود گذشتگی و جان سپاری در راه آرمان هستند. از سوی دیگرچهرههایی که درآن پلشتی، تیرگی و حیوانیت را به تمامی معنا میبخشد. دولتآبادی استادی توانسته منش آدمهارا آشکار کند. سرکار خانم اولیائینیا با دقتی قابل تحسین و البته با نگاهی ستایشگر به بررسی و تحسین این رمان ماندگار پرداخته و لایههای تازه از آن را کاویده و نقد کردهاست.
پرنسیپ
ژروم فراری
ترجمه بهمن یغمایی و ستاره یغمایی
«پرنسیپ» روایتی است خواندنی از زندگی «ورنر کارل هایزنبرگ»، فیزیکدان آلمانی که نظریات او تحولاتی عظیم در فیزیک کوانتوم ایجاد کرد. این تحولات نه فقط در ساحت علم، بلکه درجهان فلسفه و اندیشه نیز دگرگونیهای اساسی را رقم زد. ژروم فراری، نویسنده بنام فرانسوی که در سال 2012 موفق به کسب جایزه گنکور شد، روایتگر داستان مواجهه هایزنبرگ با جهانی است که در آن کل هستیم که بسیار عظیمتر از چیزی است که تصور میکنیم، بزرگتر از کشورهای در حال جنگ، ابعاد بزرگش آنچنان نامتناسب است که ادراک انسان ها فقط با در هم شکستن آنها میتواند حفظ شود.
«سفرهای بسیار به هایدلبرگ» مجموعه داستانی است کوتاه و خواندنی از قهرمانانی که در ویرانه های آلمان بعد از جنگ، به جست و جوی معنایی دوباره برای زیستن هستند. شخصیت های اصلی این کتاب به مانند سایر آثار هاینریش بل زاییده جنگی خانمان سوز هستند که نویسنده از هیچ فرصتی برای نکوهش و مذمت آن دریغ نمی کند.
درماندگی درازمدت
به مسلم شمردن مرگ معتادش کرده است :
اکنون که دل آن ندارد که به نور تند و تندتر سخن گوی روز وارد شود
و در میان مردان خطر کند .
هاینریش هاینه ، شکسته ، کندهشده از پاشنه
به آن رود کندرو زمان میاندیشد
که او را به آن سوی تیرگی دور و دراز میکشاند
و او را از سرنوشت دردناک انسان بودن و بهودی بودن جدا میکند .
به آهنگهای تردی میاندیشد که او ساز آنها بوده است
گرچه میداند که آهنگ از آنِ درخت نیست ،
از آن پرنده نیست _
آهنگ از آنِ زمان است و از روزهای رنگ پریدهی او میآید .
آنها نمیتوانند ترا نجات دهند ، چکاوکهای ترا ، کبوترهای ترا ،
و نه همه شبهای طلایی و گلهای مشهور ترا .
.
(پاریس ۱۸۵۶)
« رژه بر خاک پوک » داستان تخیلی سرزمینی بدوی و خرافی است که جز حاکمان اندک شمارش، همه در نکبت وهمی ترسبار غوطهورند. این سرزمین به مرور وارد عرصه مدرنیته میشود، اما ورودی که سبب سلطهی خرافهها، به رژه رفتن بر خاک پوک شباهت دارد. انواع تناقضها جامعه را مشوش و متلاطم میکند تا جایی که شیرازهی امور از هم میپاشد …
پوست ، شاهکار بی بدیل کورتوزیو مالاپارته نویسنده ایتالیایی است . مالاپارته فاشیست کمونیست، اومانیست و در نهایت یک انسان بود. همه چیز را تجربه کرد و آثارش تجربیات تکان دهنده ی او از جنگ است . پوست تصویر ایتالیا اشغال شده توسط آمریکایی ها در رهایی از فاشیسم است، آمریکایی های ناجی! که مالاپارته در این اثر نقش آنان را در ویرانی و بدبختی ایتالیا با طنز سیاه خود به بهترین وجهی تصویر کرده است. پوست اثر ماندگاراین زمان و همیشه است.
«ظهور نئولیبرالیسم»،«رویزیونیسم روسی»،«دموکراسی لیبرال از مسیر پایان تاریخ»،«از لیبرالیسم به نئولیبرالیسم»،«ظهور نئولیبرالیسم با ریگانیسم»،« تاچریسم»،« دو روایت از رکود اقتصاد سیاسی نئولیبرالیستی» ،«افول سالهای طلایی نئولیبرالیسم»،«هایک و پوپر تئوریسینهای دموکراسینئولیبرال»، «تنگناهای نئولیبرالیسم»،«برزخ استالینیسم یا دوزخ نئولیبرالیسم»،«رکود بزرگ و صعود کینزیسم»،«طرحهای جایگزین رکود اقتصاد سرمایه-داری»،«راهحل امپریالیستی (جنگ افغانستان و عراق) »،«خشونت ضد دموکراتیک نئولیبرالیسم »،«اصلاح طلبی یا لابی گری»و…عنوان برخی از بخش های این اثر است.
نویسنده در آغاز این اثر عنوان می کند:«هدف اصلی و راهبردی این مجموعه تکمیل فرایند دولت سرمایه به دولت سرمایه داران از طریق یارگیری گسترده از جناحهای مختلف بورژوازی ایران ذیل برنامه ی توسعه ی سیاسی یا دموکراتیزاسیون راست (روال کار) است. تبلیغ دموکراسی لیبرال تحت شعارهای پر طمطراقی همچون “ایران برای همه ی ایرانیان” در همین راستا شکل بسته است. با این همه عمر نئولیبرالیسم در چارچوب حاکمیت دولتهای امپریالیستی و کشورهای سرمایه داری پیشرفته در آخرین سالهای نخستین دهه ی هزاره ی سوم به پایان رسیده است.
روز20 ژانویه 1981 رونالد ریگان – در مُقام رییس جمهور ایالات متحد آمریکا – در اوج بحران اقتصاد کینزی به قدرت خزید و در راستای اجرای دیکته های میلتون فریدمن، اعلام کرد: دولت راه حل مشکلات ما نیست، بلکه دلیل وجود مشکلات است و دوران آن به پایان رسیده….. دو سال پیش از آن مارگارت تاچر مدعی شده بود:” چیزی به عنوان جامعه وجود ندارد، بلکه فقط مردان و زنان منفرد وجود دارند”. کمتر از سه دهه پس از آنکه نئولیبرالیسم توانست از طریق انباشت به شیوه ی خلع ید مجدد از سرمایه داری بر محور رژیم انباشت متکی به ارزش سهام، سیاست های مونتاریستی، بورس بازی، کمرنگ سازی نقش حمایتی دولت از زنده گی اقتصادی مردم، اصالت بخشیدن به بنیادگرایی بازار آزاد، خصوصی سازی، اقتصاد کازینویی و به قول خودشان اقتصاد ماده زدایی شده، توزیع دارایی رو به بالا، مقررات زدایی از بازار و انهدام اتحادیه ها و دستآوردهای جنبش کارگری، بر بحران ادواری سرمایه داری (اضافه تولید و گرایش نزولی نرخ سود) فایق آید، یکبار دیگر تضاد کار ـ سرمایه و تناقض ذاتی سرمایه داری بحران تازه ی آفریده است. این بحران – به عنوان جدی ترین چالش سرمایه داری از دهه ی1930 تاکنون – از یک طرف نشان داده است که همه ی آمارهای مبتنی بر رشد اقتصادی سه دهه ی گذشته سرابی بیش نبوده و در این مدت آنچه رشد کرده سرمایه ی موهوم (به تعبیر مارکس) بوده و از طرف دیگر با شکست همه جانبه ی نظام های سرمایه داری نئولیبرال اقتصاد سیاسی جهان در شرایط تازه یی قرار گرفته است.»
نگاه پرتگاه داستان شگفت آوری است ، سیر و سفری روحانی برای رسیدن به مرادی که می تواند آرامش بخشد ، راهنما باشد تا بتوان در پناهش به آرامش رسید . چند نفر راهی می شوند و محنت ها می کشند و بی هراس از دشواری ها می گذرند ، اما به چیزی می رسند که سرابی بیش نیست، تهی شدن از خواسته و تلاش برای رها شدن و برگشتن ، اما راه برگشت آسان نیست ، بسیاری از آنها جان خود را از دست می دهند و تنها یک نفر از مهلکه جان سالم به در می برد .داستان به نوعی منطق الطیری مدرن است ، اما با پایانی متفاوت که برآمده از دنیایی بی بنیاد است که آرمانها در آن رنگ می بازد و رویا نقش بر آب می شود .
این اثر از ادبیات مدرن اوکراین ترجمه شده تا شاهد دریچه ای به ادبیات سرزمینی باشد که سالها در سایه مانده ، امید که شاهد آثار بیشتری از این سرزمین باشیم.