آنا

کلیات اشعار ترکی شهریار به انضمام حیدر بابا

شهریار

 

اوتوز آلتى ايل بوندان اول، 1332- نجى ايلين اسفند آييندا، نوروز قاباغى آذربايجان خلقى ئوز شاعريندن اونودولماز بيرهديه آلدى. بو، استاد شهريارين «حيدر بابايا سلام» اثرى ايدى. حجمجه كيچيك، مضمونجا دولغون اولان بو اثرين نشرى ايچون او وقتكى تبريزين بوتون فرهنگى و پوليقرافيگ گوجوندن و امكانلاريندان استفاده اولونموشدى- خطينى ميرزا طاهر خوشنويس ياز ميشدى، شكللرين رسام مرتضى نخجوانى چكميشدى، گراورلرينى ميرزا عبدالوهاب شعارى حاضرلاميشدى، حسين آقا زفيرينين چاپخاناسيندا چاپ اولونموشدى، حسن تقويمى چاپين بوتون وسايلينى حاضرلاميشدى، مهدى روشن ضمير، عبدالعلى كارنگ هربيرى آيريليقدا مقدمه يازميش، شهريارين ئوزوده خلاصه شكلده اثرين يارانماسى حقينده ايضاحات وئريب اونو آذربايجانليلارا تقديم ائتميشدى.

شهريا بو گوزل منظومه‌نى يازماقدان هله چوخ- چوخ اول ئوزونون زنگين ياراديجيليغى ايله ايراندا شهرت قازانميش، حقلى اولاراق معاصر دورين حافظى لقبى كيمى عالى بير مقام صاحبى اولموشدى. بوندان سونرا شاعر بير سيرا عامللرين تأثيرى

آلتيندا و هاميدان اول آنا سنين آرزو وايستگى ايله «حيدر بابا سلام» منظومه سينى قلمه آلميشدى.

«حيدر بابا سلام» شمس قيس رازى‌نين افاده‌سيله دئسه‌ك «خوش طالع ايله دوغولموشدى». اثرين نشرى ايله ديللر ازبرى اولماسى، عموم خلق محبتى قازانماسى، سر حد لرى آشيب تورك ديللى خلقلر آراسيندا ياييلماسى، يوزلرله نظير لرله قارشيلانماسى، ماهينلار قوشولماسى، عاشيقلارين سازيندا، مغنى لرين آوازيندا اوخونماسى بير اولدى. بو ادبى حادثه دن ايللر ئوتوب كچندن سونرا شهريار آنا ديلينده اونلارلاينى اثر يازدى، فقط باخيب گوردو كه، هيچ بيريسى «حيدر بابا سلام» بويونا گليب چاتمادى. چوخ احتمال كه، شاعر آشاغيداكى مصر اعلارى يازماقلا بو حقيقتى اعتراف ائتمه‌لى اولدى :

باخ كه (حيدر بابا) افسانه تك الموش بيرقاف

من كيچيك بير داغى سرمنزل عنقا ائله ديم.

 

ادامه خواندن ←

ديوان شهريار (تركى) جلد سخت

شهریار

 

اوتوز آلتى ايل بوندان اول، 1332- نجى ايلين اسفند آييندا، نوروز قاباغى آذربايجان خلقى ئوز شاعريندن اونودولماز بيرهديه آلدى. بو، استاد شهريارين «حيدر بابايا سلام» اثرى ايدى. حجمجه كيچيك، مضمونجا دولغون اولان بو اثرين نشرى ايچون او وقتكى تبريزين بوتون فرهنگى و پوليقرافيگ گوجوندن و امكانلاريندان استفاده اولونموشدى- خطينى ميرزا طاهر خوشنويس ياز ميشدى، شكللرين رسام مرتضى نخجوانى چكميشدى، گراورلرينى ميرزا عبدالوهاب شعارى حاضرلاميشدى، حسين آقا زفيرينين چاپخاناسيندا چاپ اولونموشدى، حسن تقويمى چاپين بوتون وسايلينى حاضرلاميشدى، مهدى روشن ضمير، عبدالعلى كارنگ هربيرى آيريليقدا مقدمه يازميش، شهريارين ئوزوده خلاصه شكلده اثرين يارانماسى حقينده ايضاحات وئريب اونو آذربايجانليلارا تقديم ائتميشدى.

شهريا بو گوزل منظومه‌نى يازماقدان هله چوخ- چوخ اول ئوزونون زنگين ياراديجيليغى ايله ايراندا شهرت قازانميش، حقلى اولاراق معاصر دورين حافظى لقبى كيمى عالى بير مقام صاحبى اولموشدى. بوندان سونرا شاعر بير سيرا عامللرين تأثيرى

آلتيندا و هاميدان اول آنا سنين آرزو وايستگى ايله «حيدر بابا سلام» منظومه سينى قلمه آلميشدى.

«حيدر بابا سلام» شمس قيس رازى‌نين افاده‌سيله دئسه‌ك «خوش طالع ايله دوغولموشدى». اثرين نشرى ايله ديللر ازبرى اولماسى، عموم خلق محبتى قازانماسى، سر حد لرى آشيب تورك ديللى خلقلر آراسيندا ياييلماسى، يوزلرله نظير لرله قارشيلانماسى، ماهينلار قوشولماسى، عاشيقلارين سازيندا، مغنى لرين آوازيندا اوخونماسى بير اولدى. بو ادبى حادثه دن ايللر ئوتوب كچندن سونرا شهريار آنا ديلينده اونلارلاينى اثر يازدى، فقط باخيب گوردو كه، هيچ بيريسى «حيدر بابا سلام» بويونا گليب چاتمادى. چوخ احتمال كه، شاعر آشاغيداكى مصر اعلارى يازماقلا بو حقيقتى اعتراف ائتمه‌لى اولدى :

باخ كه (حيدر بابا) افسانه تك الموش بيرقاف

من كيچيك بير داغى سرمنزل عنقا ائله ديم.

ادامه خواندن ←

در انتظار ترس

اغوز اتای

عین له غریب

ژاك دريدا[1]  براى كتابى كه درباره‌ى اجتناب و احتراز از مقدمه نوشته

– در متن آن عليه مقدمه در مفهوم عام چندان پيش مى‌رود كه اصل و اساس آن را از پايه بر خطا دانسته و حتى اساسآ نامفهوم و نارساخواند – مقدمه‌اى به واقع بلندبالا نگاشته است! بى‌هيچ تعارفى نظر نگارنده نيز پيرامون مقدمه عين به عين و پهلو به پهلوى نظر دريدا مى‌زند، و جالب اين كه به رغم اين همين نوشتار نيز در اصل چيزى نيست جز يك مقدمه! شايد در برابر تأليفى بودن، تحقيقى بودن اين نوشته و در برابر تجويزى بودن، توصيفى بودن آن از سويى و تأكيد به حق ناشر محترم بر لزوم معرفى نويسنده‌ى اين كتاب در ناشناس بودنش در اين مرز و بوم هم از سوى ديگر، به ظاهر توجيه خوبى براى برون رفت از اين تناقض آشكار باشد، اما، قطع يقين توضيح به جايى نيست. به هر حال، آن چه در پى مى‌آيد نوشتارى است در حكم يك «مقدمه» از قلم قاصر نگارنده براى

اين كتاب اُغوز آتاى و ديگر كتاب‌هاى او. باشد كه قدرى هم كه شده، مفيد افتد.

بى هيچ بحثى اُغوز آتاى نخستين نويسنده‌ى ترك است كه از حدود و صغور ادبيات سنتى اين ديار پيش‌تر رفته و به تجربه و به تحقيق نوع يا حتى انواع جديد ادبى را در آثار خود به كار گرفته است. چنان كه از اين ديد به حق مى‌توان او را نويسنده‌ى نخستين‌ها ناميد: «او، به مفهوم مدرن آن نخستين فرماليست[1]  ترك، و به مفهوم رمانتيك[2]  آن نخستين فردگراى

ترك است. (Nurdan, 1995 : 46)» در جهت درك دقيق نقش و جايگاه اين نويسنده در شكل‌گيرى و شكوفايى ادبيات معاصر ترك به نظر مى‌رسد لازم است نخست وضعيت ادبيات در مفهوم عام آن و رمان در مفهوم خاصش در دوره‌ى او – و حتى كمى پيش و پس از او – نگاهى كلى بياندازيم.

ادبيات و به تبع آن رمان در قرن نوزدهم ذيل عنوان واقع‌گرايى[3] ،

حيات و هستى را با ديدى پوزيتيويستى[4]  – ماترياليستى[5]  مطمح نظر قرار

مى‌داد. اين نگاهِ خوش بينانه‌ى مسلم و مطمئن به واقعيت و به تبع آن باور به وجود جهانى متشكل از پديده‌هاى همسان يا حتى يكسان براى تمامى ابنا بشر، اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم در حيطه‌ى ادبيات مقام و موقعيتى يافته بود كه گذر از آن به واقع دشوار مى‌نمود. و از اين راه، همه‌ى هم و غم نويسندگانى چون مارسل پروست[6] ، جيمز جويس[7]  و

جوزف كنراد[8]  صرف اين شد كه به همگان نشان دهند بيرون از منظر

سنتى و كلاسيك نيز مى‌توان رمان‌هايى نوشته يا براساس مفهوم عام آن به ادبيات پرداخت. اين افراد كه خود را جهت منفك كردن از وضع موجود كه مدرن خوانده شده اما در اصل نسبت به وضعيت كلى دوره‌ى مدنظر بسيار سنتى مى‌نمود، نه «مدرن[9] » بلكه «مدرنيست[10] » مى‌خواندند،

بسترى را هموار كردند كه اندكى بعد از آنان، حوالى 1920، از نويسندگانى چون فرانتس كافكا[11] ، ويرجينيا وولف[12] ، ويليام فالكنر[13]  و

برخى ديگر به نام و نشان «رمان نو[14] » نوع يا نحوه‌ى نوينى از رمان را بر تار

و پود آن بر پا كنند. البته اين جنبش نو تا پس از جنگ دوم هنوز هم در استيلاى نگاه سنتى موجود بود تا اين كه نخست در فرانسه و پس از آن در امريكا، انگلستان و آلمان حركت جديدى مستقل از اين هر دو آغاز شد. حركتى كه نخست “Metafiction” پس از آن “Surfiction” و در نهايت “Postmodern” نام گرفت. اين حركت نو به همان اندازه كه اصول و اساس زيباشناسى رمان‌هاى واقع گراى مدرن را قبول نداشت، اصول و اساس زيباشناسى رمان‌هاى به اصطلاح نو را نيز بر نمى‌تافت. از ديد قائلين به اين حركت كاركرد نهايى رمان نه آن گونه كه واقع‌گرايان مدرن اعتقاد داشتند ارايه ديدگاه كلى پيرامون هستى و حيات جامعه‌ى انسانى و از اين طريق پرداختن به واقعيت موجود بود نه آن گونه كه مدرنيست‌ها باور داشتند سامان بخشيدن به حقيقتى كه اكنون در واقع در كار نبوده اما از توان واقعيت يافتن برخوردار بود. نويسندگان پست مدرن اصل و اساس رمان را همانا امرى ذاتآ تخيلى – در برابر واقعى – مى‌پنداشتند و از اين جهت با واقعيت موجود به طعن و كنايه برخورد كرده و گاه حتى اساس آن را تحقير و
تمسخر مى‌كردند. با اين توصيف آثار اُغوز آتاى را بى‌هيچ شائبه‌اى مى‌توان نخستين آثار پست مدرن ادبيات ترك خواند، آثارى كه به طور هم زمان از حكايت در وجه شرقى آن به همان اندازه بهره مى‌برند كه از روايت در مفهوم غربى آن، البته در فضايى به دور از واقعيت و كاملا تخيلى. خود آتاى در دفترچه‌هاى خاطرات[15]  خود پيرامون اين تقابل واقعيت و خيال مى‌نويسد :

«دشوارترين مشكل ادبيات گذار از اين دروغ‌هايى است كه مزين و ملون به نام واقعيت و حقيقت به مخاطب ارايه مى‌گردند. از ديد من اين كار پيش از هر چيزى از ادب و فرهيختگى به دور است، از تعهد اخلاقى به دور است، از …، اين گونه در سطح، به هيجان و غليان رسيدن نه به ادبيات ارتباطى دارد نه به هنر در مفهوم عام آن. 224) : 2002 (Atay,» و بايد افزود او با اين ديدگاه به نحوى از فردگرايى تخيلى روى آورد كه در واقع در پى عصيان عليه بورژوازى موجود بود. شخصيت‌هاى آثار او براى گريز از اين بورژوازى بر خلاف ديدگاه رايج دوره‌ى او، به دنياى درون خود پناه مى‌برند كه در پايه و اساس بر تخيل در مفهوم خاص ادبى آن استوار است چرا كه از ديد آنان «واقعيت» يا حتى «حقيقت» خود ساخته و پرداخته‌ى همين بورژوازى است و بس. به ديگر سخن، اين افراد نه به واقعيت موجود تن در مى‌دهند و نه از سر عناد به مقابله با آن مى‌پردازند، بلكه، به دنياى تخيلى خود روى آورده و دنياى متشكل از اين واقعيت‌ها را اساسآ به رسميت نمى‌شناسند. بر اين اساس، اُغوز آتاى نيز پا به پاى ديگر رمان‌نويسان پست مدرن نه به‌سان قائلين به رمان‌هاى مدرن به واقعيت موجود مى‌پردازد نه به سان قائلين به رمان‌هاى نو به واقعيت ممكن يا محتمل، بلكه، آن چه كه او بدان مى‌پردازد به دنيايى تعلق دارد تمام خيالى.

كوتاه سخن اين كه، پيرنگ اغلب آثار آتاى به عصيان فرد در برابر جامعه مى‌پردازد، اما، اين عصيان نه به مفهوم متعارف و معمول آن به
صورت عينى در دنياى بيرونى بلكه به صورت ذهنى در دنياى درونى شخصيت‌هاى اين آثار سامان مى‌يابد. شايان ذكر است كه برخى از فنون و تكنيك‌هاى رمان يا اساسآ ادبيات پست مدرن در اين مهم به كار آتاى مى‌آيد كه او نيز از همين راه از اين فنون و تكنيك‌ها به بهترين نحو ممكن بهره مى‌برد.

نخستين فن يا تكنيك از اين دست همان است كه در اصطلاح روش يا شيوه‌ى «سيال ذهن[16] » خطاب مى‌شود. اين روش يا شيوه همانا بر گذر از

آن چه فرد در ضمير ناخودآگاه خود در زندگى واقعى احساس مى‌كند به آن چه كه فرد از قِبَل اين در ضمير ناخودآگاه خود در حال ادراك آن است، تعين مى‌يابد و عكس اين. و بر اين اساس نياز به توضيح ندارد كه مقوله‌هايى چون «زمان» و «مكان» در اين منظر اساسآ محلى از اعراب ندارند. اين روش يا شيوه كه در ادبيات غرب نخستين بار از طرف جيمز جويس به كار گرفته شد، در ادبيات ترك براى نخستين بار در آثار اُغوز آتاى به كار رفت: «در اين فن ادبى كه براى نخستين بار در تاريخ ادبيات ترك از طرف اُغوز آتاى به كار گرفته شده است، عصيان عليه جامعه‌ى موجود در ذهن يك فرد اغلب روشنفكر بى‌هيچ واسطه‌اى و به مستقيم‌ترين شكل ممكن از طريق احساسات، عواطف، ايده‌ها، انديشه‌ها و حتى آلام و آمال درونى به مخاطب منتقل مى‌گردد. 88) : 1989 (Yildiz,»

فن يا تكنيك ديگرى كه در تمام آثار آتاى در همان نگاه نخست به چشم مى‌خورد همان است كه در اصطلاح «درون گويه» خطاب مى‌شود. همان‌طور كه پيش‌تر نيز اشاره شد، آتاى براى نمايش عصيان فرد در برابر جامعه، و همچنين چالش‌هاى فكرى يا عاطفى درونى فرد، به مخاطبان خود، از اين فن يا تكنيك بسيار به‌جا و به وفور بهره مى‌برد. چنان كه در
آثار او درون گويه‌ها از چنان صلابت و قوامى برخوردارند كه ديگر از شكل متعارف و معمولش خارج شده و از خودگويه‌هاى بلند گرفته تا گفت‌وگوهاى ميان فرد و خود او پيش مى‌رود. به ديگر سخن، در آثار آتاى گفت‌وگوى فرد انسانى با خويشتنِ خويش نه چون آثار ادبى مدرن، انجام كار بلكه چون آثار ادبى پست مدرن، آغاز كار است، و گاه از همين راه با صحنه‌هايى از آثار او مواجه مى‌شويم كه خودهاى متفاوت يك فرد واحد به سان صحنه‌اى پر ازدحام از يك نمايش‌نامه‌ى شلوغ با همديگر به مناظره و حتى مباحثه مى‌پردازند. در واقع در اغلب آثار آتاى مى‌توان مخاطب را نه خواننده‌ى يك رمان بلكه بيننده‌ى يك نمايش محسوب كرد كه ميان «من»هاى متفاوت شخصيت‌هاى آثار او در حال اجراست و جالب اين كه در برخى از صحنه‌هاى اين نمايش با بهره‌مندى از فن يا تكنيك «فاصله‌گذارى[17] » به مفهوم برشتى[18]  آن، يك يا حتى چند تن از

بازيگران اين نمايش يا همان من‌هاى متفاوت شخصيت‌هاى آثار آتاى، با مخاطبان نيز وارد گفت و گو مى‌شوند. بهترين نمونه از اين دست، صحنه‌اى از رمان بازى‌هاى خطرناك است كه شخصيت محورى آن، حكمت[19] ، ضمن مباحثه‌اى كه ميان هفت خودِ متفاوت او به كار است، رو

به مخاطب كرده و مى‌گويد: «نمى‌فهمين، نه؟ نه، نمى‌فهمين. اين يه بازىِ جديده، يه …، من چه جورى مى‌تونم از اين بازى جديد با شماها كه هنوز تا مغز استخوون درگير بازى‌هاى سنتى قديمى هستين از اين بازى‌ها …، بازى‌هاى خطرناك بگم؟!» بديهى است كه اساس اين امر از سويى در فلسفه‌ى ايده‌آليستى[20]  آلمان ريشه دارد و از سوى ديگر در روان‌كاوى

فرويدى[21]  كه هر دو از اصول بنيادين ادبيات پست مدرن محسوب

مى‌شوند، اما از آن‌جا كه موضوع اين نوشتار خود اُغوز آتاى و آثار او به شكل خاص آن است نه اساس و اصول مكتب پست مدرن در مفهوم عام آن، اين‌جا به همين بسنده كرده و تحقيق بيشتر در اين زمينه را به مجال و مقالى ديگر مى‌گذاريم.

[1] . Formalist

[2] . Romantic

[3] . Rإalisme

[4] . Positivist

[5] . Materialist

[6] . Marcel Proust  (1922-1871)، نويسنده و منتقد فرانسوى.

[7] . James Joyce (1941-1882)، نويسنده و شاعر ايرلندى.

[8] . Joseph Conrad (1924-1857)، نويسنده لهستانى.

[9] . Modern

[10] . Modernist

[11] . Franz Kafka (1924-1883)، نويسنده‌ى مجار.

[12] . Virginia Woolf ( 1941-1882)، نويسنده‌ى انگليسى.

[13] . William Faulkner (1962-1897)، نويسنده‌ى آمريكايى و برنده‌ى جايزه نوبل ادبيات.

[14] . Nouveau roman

[15] . Gدnlدk

[16] . Courant de conscience

[17] . Effet de distanciation

[18] . Bertolt Brecht (1965-1898)، نمايشنامه‌نويس، كارگردان تئاتر و شاعر آلمانى.

[19] . Hikmet

[20] . Idإalist

[21] . Sigmund Freud (1939-1856) ، روانكاو اتريشى.

[1] . Jacques Derrida (2004-1930) ، فيلسوف فرانسوى.

ادامه خواندن ←

مکتب های فلسفی (از دوران باستان تا امروز)

 ترجمه و تالیف پرویز بابایی

 مكتب‌هاى فلسفى براى استفاده خوانندگانى فراهم شده است كه به‌تازگى وارد حوزه‌ى فلسفه شده يا مى‌خواهند بشوند. اين كتاب با وجود جامعيت خود از شرح تفصيلى، فنى و پر تعقيد دورى جسته و به‌جز در مورد چند فيلسوف مهم، به خلاصه‌ى نظريه‌ى فيلسوفان و مكتب‌ها اكتفا كرده است. با اين همه اميدوارم فصل‌هايى، به‌ويژه چند فصل پايانى، توجه دانشوران و اهل فلسفه را نيز جلب كند.

اين كتاب ضمن بزرگداشت و تشريح نظريه‌هاى فيلسوفانى همچون افلاطون، ارسطو، دكارت، لايب‌نيتس، كانت، اسپينوزا و ديگران به خاستگاه اجتماعى و طبقاتى و شأن نزول انديشه‌هاى آنان توجه نموده، از منشأ مناقشه‌هاى‌شان با صاحبان عقايد مخالف پرده برمى‌دارد. براى اجتناب از داورى يك‌سويه، از فرهنگ‌هاى فلسفى، به‌ويژه از فرهنگ فلسفه‌ى پروگرس سود جسته‌ايم و در مورد هر فيلسوف و هر مكتب فلسفى به اين فرهنگ استناد كرده‌ايم.

ادامه خواندن ←

شهربندان و عادل ها

آلبر کامو

ترجمه محمد علی سپانلو

نمایشنامه شهربندان در سه پرده و “عادل ها” در پنج پرده نوشته شده است.
عادل‌ها: داستان انقلابی‌های روسی را که در سال ۱۹۰۵ میلادی، تصمیم به کشتن “سرژ” – دوک بزرگ- ( نماد استبداد در حکومت تزاری روسیه) می‌گیرند، روایت می‌کند.
.
.
یادداشتی از محمدعلی سپانلو برای نمایشنامه شهربندان: . «شهربندان» نمونه روشنى از منش اجتماعى و اخلاقى اوست. در این جا کامو ـ متأثر از سرنوشت اروپاى بعد از جنگ ـ اندیشه سیاسى خود را نسبت به نظام‌هاى گوناگون که هر کدام بخشى از ارزش‌ها و حقوق انسان را زیر پا مى‌گذارند بیان مى‌دارد. نمایشنامه‌اى مى‌نویسد و در آن سیاست عقیم و بى‌انصاف بلوک بندى‌هاى «شرق و غرب» را در جامعه واحدى ـ به مثابه کل راهبرد سیاسى آنان، در تمام جوامع معاصر ـ به تماشا مى‌گذارند. و در عین حال با تمهید هنرمندانه‌اى خود را نیز از باتلاق سیاسى بالاتر قرار مى‌دهد.  مناقشاتى که در پى نمایش این اثر برپا شد و موضع‌گیرى کامو در برابر مخالفان و خرده‌گیران، روشنگر این معناست. در این باب نویسنده در دیباچه‌اى که بر ترجمه انگلیسى نمایشنامه‌هایش آورده، چنین مى‌نویسد:  این نمایشنامه، هنگامى که اول بار در پاریس به صحنه آمد، مورد بى‌اعتنایى هماهنگ منتقدان قرار گرفت. در حقیقت نمایشنامه‌هاى اندکى از چنین لطف آزاردهنده‌اى برخوردار شده‌اند. بیشتر افسوس من این است که «شهربندان» با تمام نقائصش، بیش از تمام نوشته‌هایم، به من شباهت دارد

ادامه خواندن ←

شهریار|ماکیاولی

نیکولو ماکیاولی
ترجمه محمود محمود

پايان قرون وسطى زنجير شده به دو نهضت مهم نوزايى فرهنگى (رنسانس) و اصلاح‌گرى (رفورماسيون) است، دوران جديد از خاكسترهاى قرون وسطى سر بر مى‌كشد، دورانى كه مبتنى بر جهان‌بينى ويژه‌اى است از مهمترين عوامل آن كاهش قدرت كليسا و دين‌مداران و ديگر ميدان‌دارى قدرت علم است، فرهنگ عصر نوين بيشتر دنيوى است و كمتر روحانى و الهى، دولت‌ها جا بر كليسا و قدرت دنيوى آن تنگ مى‌كنند و آن‌ها بر امور فرهنگى نيز نظارت مى‌كنند، دايره قدرت دينى تنگ مى‌شود و اگرچه در ابتدا قدرت در دست شاهان است، اما كم‌كم نظام سلطنتى جاى به دموكراسى مى‌سپارد يا با سقوط شاهان ديكتاتوران بر جايگاه آن‌ها تكيه مى‌زنند. در تمام اين دوران شاهد قدرت‌يابى دولت ملى هستيم، نفى حاكميت كليسا اگر جنبه تخريبى دوران نوين است، جنبه ترميمى آن پذيرش حاكميت علم است. در رنسانس ايتاليا، علم سهم اندكى داشت، نخستين حمله جدى انديشه‌هاى علمى به باورهاى جزمى و تغييرناپذير انتشار «نظريه كوپرنيك» در سال 1543 ميلادى بود، اما اين نظريه نفوذى نيافت، پس از آن «كپلر» و «گاليله» در قرن هفدهم با بهره‌جويى از آن، به اصلاح آن پرداختند، نبردى ميان علم و دنياى جزمى آغاز شده بود، نبردى كه در نهايت با شكست پيروان سنت‌هاى كهن به پايان رسيد، تسلط علم بر اذهان بسيار متفاوت از سلطه انديشه‌ورزان دينى بر مردم بود، اين‌جا پاى حاكميت عقل در ميان بود و همين باعث رشد فرديت شد تا جايى كه به سرحد هرج و مرج نيز رسيد. در ذهن مردمِ دوران جديد هر نوع انضباطى تداعى آموزه‌هاى دين‌باوران بود. هرج و مرج اخلاقى پيامد آن دهشتناك بود، اما اين رهايى از قيد و بندهاى سنن كهن سويه روشنى نيز داشت و آن بروز شگفت‌آور نبوغ هنرى و ادبى بود.

این اثر که به ستایش قدرت و طرفداری رذایل اخلاقی حاکمان شهرت دارد از آثار مشهور در زمینه فرهنگ سیاسی در جهان محسوب می‌شود. بنا به مقدمه مترجم، ماکیاولی به جد بر این باور بود که نیرنگ‌بازی و فریب‌ در بازیهای قدرت، اصلی ناگزیر و ضروری است و به‌خاطر بیان گستاخانه چنین نظریه‌ای از وقتی دست‌نویس اثرش پراکنده شد در زیربار سنگین‌ترین اتهامات و ناسزاها قرار گرفت و نام وی همسو با نام شیطان شد. کتاب “شهریار” که در اوایل قرن 16 میلادی به نگارش درآمده است، به ماهیت قدرت می‌نگرد و نوع کاربرد آن را در عمل و همچنین ابزار دستیابی و نگاهداشت آن را آموزش می‌دهد . این کتاب شامل بیست و شش فصل است که عنوان برخی از آنها عبارتند از درباب شهریاری های موروثی، اندر باب آنانی که با دستان خون آلود به جایگاه شهریاری رسند، اندرباب سپاه و جنگ‌آوران مزدور و گفتار اندر مقوله گشاده دستی و تنگ چشمی.

 

ادامه خواندن ←

از سقراط تا سارتر

ت.ز.لاوین

ترجمه پرويز بابايى

. ت.ز. لاوین، استاد فلسفه در دانشگاه جورج واشنگتن اس

«از سقراط تا سارتر» نخست به‌‌صورت سریالی تلویزیونی برای مرکز سخن‌‌پراکنی مریلند با همکاری شبکه ۴۴ در شیکاگو پخش شد و سپس نوارهای ویدئویی آن را برای یک دوره آموزشی فلسفه در اختیار کالج‌‌ها و دانشگاه‌‌‎ها قرار داد.

مؤلف در این کتاب کوشیده است معنایی از فلسفه چونان پدیده و در عین حال پدیدآورنده تمدن انسانی ارائه دهد و موقعیت تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را که هر یک از فیلسوفان سخنگوی آن بوده‌‌اند معرفی کند.

مؤلف قصد نداشته تاریخ فلسفه بنویسد ازاین رو به بحث درباره چند فیلسوف مهم پرداخته و با اشاره به سایر فلاسفه، نظرات کلیه آنان را با دیدی انتقادی نگریسته است.

روفسور لاوين استاد فلسفه در دانشگاه جورج واشنگتن، با اين كتاب درك عميق‌تر و بامعناتري از خودمان و روزگارمان ارائه مي‌دهد. وي از فلسفة غرب برحسب محيط فكري و تاريخي‌اي كه بر آن مؤثر بوده بحث مي‌كند و انديشه‌هاي ماندگار فيلسوفان را با گزينش‌هاي عام و خاصي كه ما در جهان امروز با آن رو به روييم پيوند مي‌زند. از سقراط تا سارتر نگاه انتقادي نويني است به متفكران بزرگي كه با انديشه‌هاي خويش تمدن ما را ساختند.

ادامه خواندن ←

ياد بعضى نفرات

سيمين بهبهانى

سیمین بهبهانی در ابتدای این مجموعه با لحنی شاعرانه به برخی خرده‌ها در باب شعر خود پاسخ می‌گوید و طی آن, به این موضوعات اشاره می‌کند : زمان و شعر, انسجام در شعر امروز و شعر سنتی, ارزش طنین واژه‌ها, ارزش تشکل واژه‌ها, زبان شاعر, تصویر, شعر کم تصویر و تصویر کنایی .وی سپس با عنوان((یاد بعضی نفرات)) گوشه‌هایی از زندگی, احوال و آثار برخی شعرا و نویسندگان معاصر را ـ بعضا در قالب خاطرات و دریافت‌های شاعرانه ـ به دست می‌دهد. یادداشت نویسنده: بیشترینه ی نوشته هایم در این مجموعه، حاصل دقت در آثار و احوال یاران و عزیزان و شناخت رفتار و گفتار ایشان بوده و به خاطره ی همنشینی با آنان در آمیخته، و کمتر فصلی است که از این گونه حال و حکایت بی بهره مانده باشد. اسلوب نگارش یادگزاره ها گاه ساده است و گاه پیرایه مند: نظر به موقعیت و احوال خودم، از هر دو شیوه بهره گرفته ام. این حقیقت را هم هیچگاه فراموش نکرده ام که هر هنرمند، در آنچه می آفریند، بازتابی از چند و چون روان و ضمیر خویش دارد. از این روست که، ضمن اندیشیدن درباره هر اثر، به خلق و خوی آفرینده اش هم توجه داشته ام.

ادامه خواندن ←

تاریخ مشروطه ایران

احمد کسروی

هر قدر اثرى مستدل‌تر و اتكاى آن بر اسناد و داده‌هاى واقعى (فاكت‌ها) محكم‌تر باشد مطابقت آن با حقيقت عينى بيشتر خواهد بود. ارزش عظيم دو كتاب تاريخ مشروطه و تاريخ هيجده ساله آذربايجان تأليف احمد كسروى در همين است. انقلاب مشروطه كم يا بيش انقلابى از نوع انقلابات بورژوايى بود كه صد سال پيش از آن در غرب رخ داده بود و هدف آن نابودى استبداد شاه و درباريان و استقرار قانون بود. عمده‌ترين نيروهاى مشروطه‌خواه را «بازارى‌ها»، پيشه‌وران و تهى‌دستان شهرى و روحانيان وابسته به آنان تشكيل مى‌دادند. درباريان فاسد و مستبد، تيول‌داران و مالكان بزرگ اراضى و نيز روسيه تزارى دشمنان آن بودند. احمد كسروى روابط درونى و مبارزه طبقات مزبور با يكديگر را به‌خوبى درك كرده آنها را نه به‌عنوان امرى جامد و ساكن بلكه به‌مثابه فرايندى تاريخى در پيدايش، رشد و تكامل‌شان در نظر مى‌گيرد. كسروى خصوصيات انقلاب مشروطه و جزر و مدهاى آن، روحيات خوب و بد ملت، و جنبه‌هاى مثبت و منفى رهبران آن را در دوران‌هاى مختلف با صداقت و درستى تشريح و توصيف نموده است.

ادامه خواندن ←

شب آخر با سيلويا پلات

ادوارد هرش و دیگران

ترجمه فريده حسن‌زاده

«شب آخر با سیلویا پلات» مجموعه ای از مقالات در باب شعر و شاعری است که توسط ادوارد هرش و دیگران و با ترجمه ی فریده حسن زاده (مصطفوی) به تازگی از سوی انتشارات نگاه منتشر شده است.

این کتاب شامل بررسی اشعاری از سیلویا پلات، آنا آخماتوآ، ویسلاوا شمبورسکا، دلمور شوارتز، کریستوفر اسمارت، چارلز سیمیک، میکلوس رادنوتی به همراه اشاراتی به دیگر شاعران برتر جهان است.

در قسمت یادداشت مترجم این طور آورده:
“صدای شعر به رغمِ خصوصی بودن، میان همه ی ما مشترک است؛ صدایی نه خطاب به جمع بلکه برای خودِ یگانه و منحصر به فردِ ما: صدایی که هرگز خاموشی نمی پذیرد زیرا با نبضِ زندگی می تپد، و همان قدر طبیعی و ضروری است که نفس کشیدن.
مقالاتِ این کتاب را که برگزیده ای از مقالاتِ شاعرانِ مطرحِ معاصر است به امیدِ بهتر شنیده شدنِ صدای شعر ترجمه کرده ام؛ به امیدِ آن که هوادارانِ دلشده ی شعر دگر بار به آن دل ببازند…”

ادامه خواندن ←