آنا

کتاب شادی-شادمانی استوار در دنیای ناپایدار

دالایی لاما و اسقف دزموند توتو

با همکاری دوگلاس آبرامز
ترجمه ی شهره میر عمادی

روایتِ گفت‌وگوهایی که در این کتاب آمده است از جنس معمول و خسته کنندۀ رهبران سیاسی نیست که هر روز شاهد آن هستیم. ارتباط و وابستگی عاطفی عمیق دالایی لاما به عنوان رهبر بوداییان تبت با اُسقف دزموند توتو از رهبران جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی، ریشه در باورهای آنان دارد. شادی و پرهیز از درد و رنج که هر دو آن را هدف اصلی زندگی می دانند و البته پاسخ به این پرسش بنیادین که منشأدرد و رنج انسان در چیست؟ و آیا می توان به اعتبار شاد زیستن از مصائب بشری بی اعتنا عبور کرد؟ گفت و گوهای صمیمانه، شوخی ها و کنایه های اُسقف و دالایی لاما. این فرصت را به ما یادآوری می کند که اختلاف آیین ها در عمل، مانعی نیست و باور به نیکبختی بشریت به عنوان یک مجموعۀ واحد تنها مسیری است که رضایت وشادی درونی را فراتر از هر دین و آیینی در وجود ما استوار نگاه می دارد.

ادامه خواندن ←

مومیایی

جواد مجابی

« اسم من بردیا است.که شما مرده اش می پنداشتید ! » مومیایی ، فریاد زنان حضورش را اعلام کرد ، با این ادراک شوم ، که از نظر همگان غایب شده است و در تابوت به گور خود می رود . حضور او در تابوت بود یا در وسوسه ی « جانشین » یا در ذهن آنانی که پی موکب عزا بودند ؟ حافظه ای زنده ، برای هستی خود می طلبید . فریاد زد « من اینجا هستم ، ببینید ! » موکب می گذشت و مردمان از پی او می گذشتند ؛ کسی را پروای آن فریاد خاموش ، آن حضور غایب ، آن وجود از هزاره ها بر گذشته و اینک بر باد شده ، نبود …فکر می کنم ، یکی از این نظامی های بی حوصله ی قدرت طلب بوده که با چند نفر مسلسل بدست رفته بالای سر رئیس ، مردک گفته ، تو به اعتبار سر نیزه ی من حکومت می کنی ، حالا چرا خودم حکومت نکنم . » جوان کوتاه قامتی که تا اکنون ساکت بود ، دستهایش را از جیب درآورد ، در هوا تکان داد و گفت « همه ی شان سر و ته یک کرباسند . برای ما چه فرقی می کند ؟ هر کس می آید ، می خواهد دنیا ، جامعه ، مردم را به قالب افکار و سلیقه خود بریزد . این می رود ، یکی دیگر می آید ، همه هم خود را برترین و بهترین می خوانند . این مردم اند که در مسلخ استبداد های گوناگون قربانی می شوند ، قربانی سلیقه های جور واجور خودکامگان …

ادامه خواندن ←

24 ساعت از زندگی یک زن – چشم و چراغ 84

اشتفن تسوایک

ترجمه عبدالله توکل و رضا سید حسینی

اثری گیرا و خواندنی و تأمل برامگیز که 24 ساعت از زندگی یک زن بورژوایی اروپایی را به تصویر می کشد و با نگاهی دقیق و قلمی توانا از پنهانی ترین انگیزه های زنان یعنی میل به حمایت و فرزند پروری ، میل شدید به مقبولیت و مهر پایان ناپذیر آنان به حفظ بقلئ سخن می گوید.

ادامه خواندن ←

زن سی ساله – ادبیات کلاسیک جهان 10

انوره دو بالزاک

ترجمه علی اصغر خبره زاده

انوره دو بالزاک ؛ نویسنده‌ی بزرگ سبک رئالیسم فرانسه ، در رمان مشهور ((زن‌سی‌ساله)) از دختر زیبا و سرزنده‌ای به نام ژولی می‌نویسید که بر خلاف میل پدرش با مرد جوان نظامی ازدواج می‌کند . پدر معتقد است مردان نظامی آن وقت فرانسه <<زمان‌ناپلیون>> مردان قابل اتکایی نیستند و فقط خودشان و کارشان را می‌بینند . ژولی با ویکتور ازدواج می‌کند و این تازه ابتدای ماجراست ….
بالزاک داستان را در بستر تاریخی و اجتماعی پیش می‌برد ، در واقع قصه‌ی عاشقانه‌ی کتاب با داستان تاریخ فرانسه پیوند می‌خورد و با چنان ظرافت و زیبایی تصویر شده که خواننده را درگیر می‌کند . شرح گرفتاری زن آن روز و مردخیانتکار به دنبال مرگ پدر و از همه مهمتر شناخت نویسنده از خواست زنان و افکار آنان از ویژگی‌های بارز این رمان است.
.

ادامه خواندن ←

پوست – چشم و چراغ 77

کورتزیو مالاپارته

ترجمه قلی خیاط

پوست ، شاهکار بی بدیل کورتوزیو مالاپارته نویسنده ایتالیایی است . مالاپارته فاشیست کمونیست، اومانیست و در نهایت یک انسان بود. همه چیز را تجربه کرد و آثارش تجربیات تکان دهنده ی او از جنگ است . پوست تصویر ایتالیا اشغال شده توسط آمریکایی ها در رهایی از فاشیسم است،  آمریکایی های ناجی! که مالاپارته در این اثر نقش آنان را در ویرانی و بدبختی ایتالیا با طنز سیاه خود به بهترین وجهی تصویر کرده است. پوست اثر ماندگاراین زمان و همیشه است.

ادامه خواندن ←

تاملی در انقلاب مشروطه ایران

عباس خاکسار

مصدق و جریان منفردین در مجلس پنجم در 9 آبان 1304، صدای انقلاب مشروطه را بازتاب می‌دادند. آنان به تفکیک قوا و اصطلاحات و آزادی‌های برآمده از انقلاب مشروطه در کلیتی همسو و هماهنگ می‌نگریستند و با یک هوشیاری تاریخی، دیکتاتوری تازه سر بر کرده را نشان داده و افشاء می‌کردند. آنان در دیکسورس مشروطه و انقلاب مشروطه سخن می‌گفتند و هر صدایی غیر از آن را شوم و ناهنجار تلقی می‌کردند.

ادامه خواندن ←

شعر زمان ما (10) نادر نادرپور

نادر نادرپور

نادرنادرپور (روز شانزدهم خردادماه 1308 ه.ش) در تهران به‌دنيا آمد. دورانِ دبستان و دبيرستان را در شهر زادگاهش سپرى كرد. او به سال 1328 براى تكميل معلومات خود، در زبان و ادبيات فرانسه به اين كشور رفت و سه سال بعد به تهران برگشت.

در همين دوران علاقه‌ى خود را از دوران نوجوانى و جوانى به شعر و سياست پنهان نمى‌كرد. مثل بسيارى از شاعران و نويسندگانِ آن ايّام به عضويّت سازمان جوانان حزب توده درآمد. اما او هم مثل فريدون توللى و نصرت رحمانى و اخوان ثالث و احمد شاملو و آل احمد از سياستِ حزبى روى برگرداند و به شعر و شاعرى پرداخت.

شعر زمان ما نام عام كتاب‌هايى بود كه آقاى محمد حقوقى، به همّت انتشارات نگاه، هر فصل يكى از مجلداتِ آن را منتشر مى‌كرد.

شاعران بزرگ معاصر ايران كه در اين كتاب‌ها، شاخصه‌ها و چگونگى شعرِ آنان و به تقريب همه‌ى جوانب كار آنان را دربرگرفته بود، نيما، اخوان، شاملو، سپهرى و فروغ فرخ‌زاد، بودند.

مرگ تأثّرآور و نابهنگام آقاى حقوقى، باعث توقفِ اين مجموعه‌ها شد. شايد شش ماه پيش از اين اتفاق غم‌انگيز بود كه ايشان تلفنى از من خواست تا اين كار را پى بگيرم. از آن‌جا كه دكتر ايرج صف‌شكن از گفت‌وگوى نگارنده‌ى اين واژگان با جناب حقوقى آگاهى داشت، اين مطلب را با مديريت انتشارات نگاه در ميان نهادم و ايشان با توافقات و تفاهمات و تعهداتى كه در قبالِ مجموعه‌هاى ياد شده دارند، پذيرفتند تا براى آشنايى بيشتر شاعران جوان و دانشجويان، شاعران ديگرى كه در ادبيات معاصر ايران تأثير بلامنازعى داشته‌اند، مورد نقد و تحليل و بررسى قرار گيرند.

بر همين مبنا شاعرانى چون سيمين بهبهانى، نصرت رحمانى، نادرنادرپور، منوچهر آتشى، سياوش كسرايى، سيدعلى صالحى و… كه در پيوند با شاعران گروه اول بوده‌اند، در وهله‌ى اول در نقد و تحليلى خطى و زمانى مورد بررسى قرار مى‌گيرند. به معنى ديگر به‌جز چگونگى سرايش شعرها و زبان شعرى، درون‌مايه، جهان‌بينى و تأثيرپذيرى و تأثيرگذارى آنان، ساختار شعرى و
فضاهاى ويژه و توانمندى‌هاى شاعرانه و ضعف‌هاى آنان، زمينه‌هاى سياسى اجتماعى و تبيين و تشريح اشعار و ديدگاه شاعران و منتقدان و محققان در پايان كتاب مورد توجه قرار مى‌گيرد. طبعاً در نقد و بررسى آثار شاعران فوق‌الذكر، انتظار خواننده‌ى بيشينه خواه خلّاق آن است كه نگارنده اين سطور از نگره و نُرم خود و نه كپى‌بردارى از محقق قبلى، شاعر را در برابرِ ديدگان مخاطبان قرار دهد. بر همين مبنا، در اين نوشتار، بازنمون‌هاى تصويرى و بوطيقاى هنجارين و وزن عروضى و موسيقى درونى شعر و سبك فرودين و ميانه و فخيم و سنجه‌ها و سمفونى‌هاى رنگين‌كمانى و عقلانيت درونى و بيرونى و كرشمه‌سازى‌هاى هنرمندانه شاعر و همچنين كهن‌شيوگى، ميانه ميانى و مدرن گونگى شاعر هم در كانون نگاهِ نگارنده قرار گرفته است :

بنابر همين مقدمات است كه اين كتاب‌ها به دو بخش تقسيم شده‌اند.

1) مقدمه (همه شاخصه‌هاى سبكى شاعر)

2) بدنه (به‌گزين شعرهاى شاخصِ شاعر)

ادامه خواندن ←

شعر زمان ما (7) سياوش كسرايى

سیاوش کسرایی

شعر زمان ما نام عام كتاب‌هايى بود كه آقاى محمد حقوقى، به همّت انتشارات نگاه، هر فصل يكى از مجلداتِ آن را منتشر مى‌كرد.

شاعران بزرگ معاصر ايران كه در اين كتاب‌ها، شاخصه‌ها و چگونگى شعرِ آنان و به تقريب همه‌ى جوانب كار آنان را دربرگرفته بود، نيما، اخوان، شاملو، سپهرى و فروغ فرخ‌زاد، بودند.

مرگ تأثّرآور و نابهنگام آقاى حقوقى، باعث توقفِ اين مجموعه‌ها شد. شايد شش ماه پيش از اين اتفاق غم‌انگيز بود كه ايشان تلفنى از من خواست تا اين كار را پى بگيرم. از آن‌جا كه دكتر ايرج صف‌شكن از گفت‌وگوى نگارنده‌ى اين واژگان با جناب حقوقى آگاهى داشت، اين مطلب را با مديريت انتشارات نگاه در ميان نهادم و ايشان با توافقات و تفاهمات و تعهداتى كه در قبالِ مجموعه‌هاى ياد شده دارند، پذيرفتند تا براى آشنايى بيشتر شاعران جوان و دانشجويان، شاعران ديگرى كه در ادبيات معاصر ايران تأثير بلامنازعى داشته‌اند، مورد نقد و تحليل و بررسى قرار گيرند.

بر همين مبنا شاعرانى چون سيمين بهبهانى، نصرت رحمانى، نادرنادرپور، منوچهر آتشى، سياوش كسرايى، سيدعلى صالحى و… كه در پيوند با شاعران گروه اول بوده‌اند، در وهله‌ى اول در نقد و تحليلى خطى و زمانى مورد بررسى قرار مى‌گيرند. به معنى ديگر به‌جز چگونگى سرايش شعرها و زبان شعرى، درون‌مايه، جهان‌بينى و تأثيرپذيرى و تأثيرگذارى آنان، ساختار شعرى و
فضاهاى ويژه و توانمندى‌هاى شاعرانه و ضعف‌هاى آنان، زمينه‌هاى سياسى اجتماعى و تبيين و تشريح اشعار و ديدگاه شاعران و منتقدان و محققان در پايان كتاب مورد توجه قرار مى‌گيرد. طبعاً در نقد و بررسى آثار شاعران فوق‌الذكر، انتظار خواننده‌ى بيشينه خواه خلّاق آن است كه نگارنده اين سطور از نگره و نُرم خود و نه كپى‌بردارى از محقق قبلى، شاعر را در برابرِ ديدگان مخاطبان قرار دهد. بر همين مبنا، در اين نوشتار، بازنمون‌هاى تصويرى و بوطيقاى هنجارين و وزن عروضى و موسيقى درونى شعر و سبك فرودين و ميانه و فخيم و سنجه‌ها و سمفونى‌هاى رنگين‌كمانى و عقلانيت درونى و بيرونى و كرشمه‌سازى‌هاى هنرمندانه شاعر و همچنين كهن‌شيوگى، ميانه ميانى و مدرن گونگى شاعر هم در كانون نگاهِ نگارنده قرار گرفته است :

بنابر همين مقدمات است كه اين كتاب‌ها به دو بخش تقسيم شده‌اند.

1) مقدمه (همه شاخصه‌هاى سبكى شاعر)

2) بدنه (به‌گزين شعرهاى شاخصِ شاعر)

ادامه خواندن ←

منطق ارسطو

میرشمس الدین ادیب سلطانی

ارسطو/ ارستاتاليس/ اريستوتل(Aristotle) در سال 384ق م در شهري از مقدونيه بنام استاگيرا(Stagira) واقع در 300كيلومتري شمال آتن بدنيا آمد. پدر وي پزشك پادشاه مقدونيه نياي اسكندر معروف بود. در هفده سالگي براي تحصيل در مدرسه مشهور افلاطون موسوم به آكادمي به آتن سفر كرد. به اندازه بيست سال بعنوان دانشجو و سپس معلم، در آكادمي روزگار گذرانيد. پس از مرگ افلاطون ارسطو( با توجه به گرايشات ضد مقدوني آتنيان) نزد دوست خود، هرميا، حاكم شهر اسس(Assos) در آسياي صغير رفته و مشاور وي گرديد و با دختر خوانده وي ازدواج كرد. بعد از آنكه هرميا توسط سپاه ايران دستگير و اعدام گرديد، ارسطو به پايتخت مقدونيه رفت و آموزش اسكندر(همان اسكندر مقدوني معروف آینده)، پسر فيليپ پادشاه مقدونيه، را عهده دار گرديد. وقتي در سال 335ق م اسكندر به پادشاهي رسيد، ارسطو به آتن مراجعت كرد و در آنجا مدرسه خود بنام لاي-زي-يم(Lyceum) را برپا ساخت. از آنجا كه معلمان و دانشجويان اين مدرسه اغلب مباحثات خويش را در حال قدم زدن در باغ يا راهرو سرپوشيده مدرسه انجام ميدادند، اهالي اين مدرسه وپيروان و گسترندگان آموزه هاي فلسفي(متافيزيكي) ارسطو به Peripatetic)) راه روندگان يا مشائيون مشهور گشتند. در تاريخ فلسفه ايراني اسلامي عبارت “حكمت مشاء” به همين آموزه ها اشاره دارد، كه از نام آورترينان آنان، فارابي(مشهور به معلم دوم) و ابن سينا هستند. يك سال بعد از مرگ اسكندرمقدوني، به سال 323ق م، ارسطو به دليل فضاي گسترانيده شده ضد مقدوني در آتن، به املاك خانوادگي خود در Évvoia مراجعت نمود و سال بعد درگذشت.

2- آثار ارسطو: ميدانيم كه اوايل و هنگامیکه در آكادمي افلاطون حضور داشته، انديشه هاي خود را مانند استاد خود افلاطون در قالب گفتگو ارائه ميكرده است. ولي بجز چند قطعه از آنها كه در آثار نويسندگان بعدي يافت شده است، بقیه آنها از دست رفته اند. ارسطو نوشتارهاي حرفه اي و كوتاهي نيز داشته، ازجمله، واژه نامه فلسفه و خلاصه نظرات فيثاغورثيان. از اينها فقط تعدادي قطعات ناپيوسته باقي مانده اند. آنچه عمده و اصل از وي باقي است درسگفتارهاي دقيق و مرتب وي، تقريبا در باره تمام حوزه هاي دانش و ادب، است. آنچه ارسطو را مشهور و نزديك به دوهزارسال فصل الخطاب كرده بود، همين درسگفتارها بودند كه ديرتر توسط ويراستاراني تنظيم و نشر گردانيده شدند. از ميان اين آثار، گردآيه اي از درسگفتارهاست كه نام “ارگانون”(ابزار) را برخود دارد. ازاين جهت كه هدف آن گسترش نظری ابزارها و پايه ها است تا بتوان بر آنها دانستني محصل بناكرد. گردایه ارگانون ظاهراْ در نیمه دوم قرن اول میلادی توسط Andronicus of Rhodes تهیه و مرتب شده است. كارهاي ارسطو در دانش طبيعت در گردايه “فيزيك(طبيعت)” تنظيم گرديده است. اين گردآيه آثار شامل مطالعات و نظرات ارسطو در گستره وسيع از دانش، از جمله، ستاره شناسي، هواشناسي، گياه شناسي، زيست شناسي است. نگره هاي وي در باره هستي و خاصه هاي بودن، كه ارسطو خود آنها را فلسفه اولي(Prote Philosophia)ميناميد، بعد از “فيزيك” جاي گرفت، و ازاين جهت اين گردايه درسگفتارها نام “متافيزيك” (مابعدالطبيعت) برخود گرفت. ارسطو يكي از فرزندان پسر را با پدر همنام كرد، و رساله خود درباره اخلاق را به وي اهدا كرد. اين گردايه به “اخلاق نيكوماخوس” مشهور گشت، كه در واقع فلسفه اخلاق ارسطویی است. ازميان آثار ديگر وي بايسته است از “ريتوريكا” نام برد. ريتوريكا را ميتوان كاربرد صناعت کلام در استدلال ناميد. در كتاب “درآمدي به منطق” كه خط هادي و حامل اين وب نامه است، ريتوريكا افزون بر فصلهاي مربوط به زبان، بندي جداگانه در فصل “استدلال در زبان رايج” به خود ويژه كرده است.

ناگفته نماند كه، تا مدتها بعد از تنظيم آثار ارسطو، واژه “منطق/لاجيك” معمول نبود و مستقيماَ به خود ارگانون و مواد آن اشاره ميگرديد.

3– تا اينجاي سخن ….؛

ترجمه كامل ارگانون به فارسي از روي متن اصلي (يوناني) و با همين عنوان بكوشش پژوهشگر دكتر م.ش اديب سلطاني انجام و توسط مؤسسه انتشاراتي نگاه در تهران نشر گرديده است(1378خ). سبك ترجمه و پانوشت ها و ضميمه مترجم به ارزش ترجمه اين اثر تاریخی بسيار افزوده است. گزيده در پي آمده از پيشگفار مترجم به همين كتاب است كه در ابتداي پارنگاشت 5.1.2 آمده است: “منطق ارسطو(يي) تنها اکنون از ديدگاه تاريخي اهميت دارد، ولي خواندن منطق ارسطو.. …. شايد همواره و جاودانه مطرح باشد،…”

ادامه خواندن ←

کلیات اشعار ترکی شهریار به انضمام حیدر بابا

شهریار

 

اوتوز آلتى ايل بوندان اول، 1332- نجى ايلين اسفند آييندا، نوروز قاباغى آذربايجان خلقى ئوز شاعريندن اونودولماز بيرهديه آلدى. بو، استاد شهريارين «حيدر بابايا سلام» اثرى ايدى. حجمجه كيچيك، مضمونجا دولغون اولان بو اثرين نشرى ايچون او وقتكى تبريزين بوتون فرهنگى و پوليقرافيگ گوجوندن و امكانلاريندان استفاده اولونموشدى- خطينى ميرزا طاهر خوشنويس ياز ميشدى، شكللرين رسام مرتضى نخجوانى چكميشدى، گراورلرينى ميرزا عبدالوهاب شعارى حاضرلاميشدى، حسين آقا زفيرينين چاپخاناسيندا چاپ اولونموشدى، حسن تقويمى چاپين بوتون وسايلينى حاضرلاميشدى، مهدى روشن ضمير، عبدالعلى كارنگ هربيرى آيريليقدا مقدمه يازميش، شهريارين ئوزوده خلاصه شكلده اثرين يارانماسى حقينده ايضاحات وئريب اونو آذربايجانليلارا تقديم ائتميشدى.

شهريا بو گوزل منظومه‌نى يازماقدان هله چوخ- چوخ اول ئوزونون زنگين ياراديجيليغى ايله ايراندا شهرت قازانميش، حقلى اولاراق معاصر دورين حافظى لقبى كيمى عالى بير مقام صاحبى اولموشدى. بوندان سونرا شاعر بير سيرا عامللرين تأثيرى

آلتيندا و هاميدان اول آنا سنين آرزو وايستگى ايله «حيدر بابا سلام» منظومه سينى قلمه آلميشدى.

«حيدر بابا سلام» شمس قيس رازى‌نين افاده‌سيله دئسه‌ك «خوش طالع ايله دوغولموشدى». اثرين نشرى ايله ديللر ازبرى اولماسى، عموم خلق محبتى قازانماسى، سر حد لرى آشيب تورك ديللى خلقلر آراسيندا ياييلماسى، يوزلرله نظير لرله قارشيلانماسى، ماهينلار قوشولماسى، عاشيقلارين سازيندا، مغنى لرين آوازيندا اوخونماسى بير اولدى. بو ادبى حادثه دن ايللر ئوتوب كچندن سونرا شهريار آنا ديلينده اونلارلاينى اثر يازدى، فقط باخيب گوردو كه، هيچ بيريسى «حيدر بابا سلام» بويونا گليب چاتمادى. چوخ احتمال كه، شاعر آشاغيداكى مصر اعلارى يازماقلا بو حقيقتى اعتراف ائتمه‌لى اولدى :

باخ كه (حيدر بابا) افسانه تك الموش بيرقاف

من كيچيك بير داغى سرمنزل عنقا ائله ديم.

 

ادامه خواندن ←