نیچه

جنبش‌های مدرن فلسفه اروپایی

ریچارد کرنی
ترجمۀ علی کشفی

این کتاب بررسی نظام‌مند و گزینشی از سه جنبش اصلی فلسفه قاره‌ای، پدیدارشناسی و ساختارگرایی و نظریه‌ی انتقادی، است. ریچارد کرنی نظریات کلیدی متفکران این جنبش‌ها را شرح داده و نشان می‌دهد چگونه هر یک از این جنبش‌ها از دل دیگری توسعه پیدا کرده یا با آن همنوا شده است. نظام های کلاسیک اندیشه، که برای هر چیزی جایی معین داشت و آنها را در جای خود می‌گذاشت، دیگر تکافوی این عصر را نمی‌کند. مفهوم قدسی فلسفه اروپایی واحد، اعتبارش را از دست داده و فروپاشی اجماع جهانی درباره ارزش‌های اجتماعی و سیاسی، آرمان سنت عقلانیت غربی رو به پیشرفت را به چالش کشیده است. در قرنی که اروپا شاهد عصر روشنگری و تأثیرات مخرب جنبش‌های تمامیت‌خواه و فاشیستی و دو جنگ جهانی بوده، نویسنده کتاب جنبش‌های مدرن فلسفه اروپایی با پیشبرد الگوهای جدید فهم به این تحولات پاسخ داده است.

 

ادامه خواندن ←

هنر زندگی

هنر زندگی

تاملات سقراطی از افلاطون تا فوکو

نوشتۀ الکساندر نهاماس

ترجمۀ بابک تختی

افلاتون از پیرمردی که گفت بر سر سلسله درس‏های فضیلت حاضر می‏شود، پرسید: «کی می‏خواهی بر اساسِ فضیلت زندگی کنی؟ تا به ابد نمی‏توان تأمل کرد، روزی هم باید به فکر عمل به آن بود. » اما امروز ما می‏پنداریم آنان که چنان زندگی می‏کنند که می‏آموزانند، در رؤیا به سر می‏برند.

امانوئل کانت دائرةالمعارف فلسفه

 

ادامه خواندن ←

این هزار و یک شب لعنتی

درباب اینکه چرا؟ و چگونه؟ هزار و یک شب را بخوانیم

مسعود میری

«هزارو یک شب» یک دنیا معنا و ژرفا دارد. کتابی که در وجه قصه‌پردازی اثری شگفت و در وجه تاریخی اثری با تاریخی پیچیده و نکاویده است که می‌توان پژوهشهای بسیاری پیرامون آن انجام داد. بسیاری از قصه‌های عامیانۀ فارسی تحت تأثیر این کتاب عظیم روایت یا نگاشته شده‌‌اند و خودِ قصه‌گوی اثر یعنی شهرزاد موضوع پژوهشهای بسیاری قرار گرفته است. آقای مسعود میری سالهاست که با نگارش مدرن به کندوکاو در هزارو یک شب پرداخته و آثار بسیاری در این مورد فراهم کرده که نگاهی نو به متن این اثر ماندگار است. این کتاب نیز یکی از پژوهشهای خواندنی وی است که برای ما ایرانیان اثر شناسنامه‌ای دارد.

ادامه خواندن ←

خاله تولا – چشم و چراغ 83

میگل دِاونامونو
ترجمه نجمه شبیری

تولا یا خرترودیس، شخصیت سرسخت بلندترین رمان اونامونو، بیانگر آغاز زمزمه ی گذر از سنت به مدرنیته اسپانیا و طرح مسائل فمینیستی از سویی و در اصل بیانگر شخصیت پارادوکسیکال نویسنده ای با زیر بنای تفکر اگزیستانسیالیست که هم در نسل ادبی خویش سرآمد بوده است و هم در هم نسلان خویش و نویسندگان آتی تأثیرگذار. نویسنده ای که از سوی بزرگانی چون بورخس ستوده شد.

 

ادامه خواندن ←

آنجا که ایمانم را رها کردم _ چشم و چراغ 80

ژروم فراری

بهمن یغمایی و محمد هادی خلیل نژادی

چشم و چراغ80

ژروم فراری دغدغه سیاست دارد. رمان « آنجا که ایمانم را رها کردم » داستان سیاسی است. رو در رویی شکنجه گر و شکنجه شده در زندان سیاسی با مامور امنیتی . فراری لحظات این تقابل و کنش انسان ها را در شرایط مختلف به استادی ترسیم کرده است و خواننده را همراه خود به هزار توی درونی آدم ها می کشاند تا تصویر « ایستادگی و تسلیم و بر عقیده پای فشردن و یا از دست رفتن باور » را به زیبایی در برابر خواننده قرار دهد. فراری نویسنده توانایی است که ادبیات غنی آن در سال های اخیر در بین خوانندگان فارسی زبان علاقمندان جدی داشته است و نویسندگان این منطقه توانسته اند به خوبی در دل ایرانیان جای خود را باز کنند.

ادامه خواندن ←

فرهنگ اصطلاحات و مکتب های سیاسی

پرویز بابایی

فرهنگ حاضر ویژگی‌هایی دارد که شاید در آثاری مشابه کمتر یافت شود. در این فرهنگ افزون بر تبیین اصطلاحات، نهادها و مکتب‌های سیاسی، تلاش بر این بوده که آگاهی‌های لازمی نیز درباره‌ی فیلسوفان و نظریه‌پردازان علوم سیاسی و سیاستمداران ارائه گردد. الگوی فراهم‌آورنده در گزینش عناوین و مدخل‌ها، عمدتاً «فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد»بوده که در حال حاضر یکی از مراجع اهل فن است، با تأکید بر این نکته که در شیوه‌ی کار ما تنها گزینش عناوین به پیروی از فرهنگ آکسفورد بوده و در توضیح و شرح مربوط به هر مدخل با تألیف و نیز ترجمه از مراجع و منابع دیگر، سعی کرده‌ایم به‌روزترین اطلاعات و آگاهی‌ها تا زمان انتشار این فرهنگ به دست داده شود.

 

ادامه خواندن ←

خشم و هیاهو

ویلیام فاکنر

بهمن شعله ور

ویلیام فاکنر که و‌ی را یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان قرن بیستم می‌دانند، در می‌سی‌سی‌پی آمریکا متولد شد که توصیف زادگاهش در بسیاری از آثارش به چشم می‌خورد.

فاکنر که در کودکی به قصه‌های متعدد بزرگتر‌های خانواده‌اش گوش می‌داد، از سن پایین وارد دنیای ادبیات شد. او سرودن شعر را در جوانی آغاز کرد، ‌اما نخشتین رمانش را در سال 1925 به چاپ رساند. فاکنر خود معتقد بود که سبک ادبی‌اش تحت تاثیر ادبیات رمانتیک قرن 18 و 19 انگلستان قرار دارد.

سبک نگارشی دشوار و پیچیده‌ی او اغلب مورد انتقاد قرار گرفته است که دلیل آن، استفاده‌ فاکنر از تکنیک‌های ادبی مانند نمادگرایی، قصه‌گویی غیرخطی، چند راوی بودن داستان و به‌ویژه جریان سیال ذهن است. تکنیک جریان سیال ذهن در رمان «خشم و هیاهو»ی فاکنر پررنگ‌تر از دیگر آثارش به چشم می‌خورد.

او به همراه «مارک تواین»‌ و «تنسی ویلیامز» از جمله بزرگ‌ترین نویسندگان جنوبی به شمار می‌آید که البته تا پیش از دریافت جایزه‌ نوبل ادبیات در سال 1949 چندان شهرتی نداشت، اما امروزه آثارش مورد تحسین منتقدان و مردم قرار گرفته‌اند.

زادگاه فاکنر یعنی می‌سی‌سی‌پی بر حس شوخ‌طبعی، احساس او نسبت به تبعیض دردناک میان سیاهان و سفیدپوستان و شخصیت‌پردازی مهربانش از مردمان جنوبی تأثیرگذار بوده است.

وی پس از آنکه به‌علت چاقی مفرط از خدمت در ارتش آمریکا بازماند، به ارتش کانادا پیوست و سپس به عضویت نیروی هوایی سلطنتی درآمد. با این وجود هرگز جنگ جهانی اول را از نزدیک تجربه نکرد.

علت اصلی اینکه چرا فاکنر املای نام فامیلی‌اش را تغییر داد، هنوز مشخص نیست؛ اما این احتمال وجود دارد که او با اضافه کردن حرف «یو» (U) قصد داشته است هنگام عضویت در نیروی هوایی سلطنتی کانادا، نام خانوادگی‌اش بیش‌تر انگلیسی به نظر برسد.

اگرچه بسیاری او را با شهر می‌سی‌سی‌پی می‌شناسند، اما در ایالت نیواورلنز بود که فاکنر اولین رمانش را در سال 1925 با نام «اُجرت سربازان» منتشر کرد. «شروود اندرسون» در نوشته‌شدن این رمان‌ او تأثیر زیادی داشت.

فاکنر در نویسندگی بر این عقیده بود که اگر نویسنده‌ای به تکنیک علاقه دارد، بگذارید جراح یا آجرچین شود. هیچ راه مکانیکی یا میان‌بری برای نوشتن وجود ندارد. یک نویسنده‌ی جوان اگر بخواهد از یک نظریه پیروی کند، احمق است. یک هنرمند خوب باید بداند هیچ‌کس به آن اندازه خوب نیست که بتواند راهنمایی‌اش کند.

علاوه‌بر رمان، او در نوشتن داستان‌های کوتاه نیز نویسنده‌ی پرکاری بود. اولین مجموعه‌ی داستان کوتاه فاکنر در سال 1932 با نام «این 13 نفر» منتشر شد که شامل تحسین‌برانگیزترین داستان‌هایش از جمله «شاخه گلی برای امیلی»، «آتش‌سوزی در طویله»، «برگ‌های قرمز» و «آن آفتاب غروب» است.

در سال 1921 فاکنر برای کسب درآمد، رمان «پناهگاه» را نوشت، یک اثر مبتنی بر ادبیات بازاری و جنجالی. وی همچنین در زمینه‌ نوشتن داستان‌های جنایی و پلیسی استعداد چشم‌گیری داشت. سه کتاب شعر نیز از خود به یادگار گذاشت که «فون مرمری» در سال 1924 و «شاخه‌ی سبز» در سال 1942 از آن جمله‌اند. رمان‌های معروف «خشم و هیاهو»، «گور به گور» و «آبسالوم، آبسالوم!» هم از آثار او هستند.

ویلیام فاکنر در طول دوران فعالیت‌ ادبی‌اش جوایز معتبر متعددی دریافت کرد. وی در سن 52 سالگی برای فعالیت‌های هنری و نقش چشم‌گیرش در پیشرفت رمان مدرن آمریکا، جایزه‌ی‌ نوبل ادبیات را گرفت. جایزه‌ی پولیتزر نیز دوبار به او اهدا شد. وی اولین جایزه‌ی پولیتزر خود را در سال 1955 برای رمان «یک افسانه» و دومین جایزه‌ی پولیتزر را در سال 1963 برای رمان «Reivers» دریافت کرد که البته بعد از مرگ، این جایزه به او تعلق گرفت.

ویلیام فاکنر همچنین دو جایزه‌ کتاب ملی آمریکا را برای کتاب «گزیده‌ی داستان‌ها» در سال ‌1951 و رمان «یک افسانه» در سال 1955 بدست آورد. او در زمینه‌ی فیلم‌نامه‌نویسی نیز فعالیت داشت و فیلم‌نامه‌ی «داشتن و نداشتن»، اقتباس‌شده از داستان «ارنست همینگوی»، از جمله آثار او در عرصه‌ی سینما هستند.

ویلیام فاکنر در سخنرانی که دهم دسامبر ‌١٩۵٠ برای کسب جایزه‌ی نوبل ادبیات در سالن شهر استکهلم انجام داد گفت: احساس می‌کنم این جایزه را نه به من، بلکه به کار من اعطا کرده‌اند؛ کاری که حاصل یک عمر سختی و عذاب روح انسان بوده است و این نه برای کسب افتخار یا درآمدزایی است؛ بلکه به آن جهت است تا از درونیات روح انسان چیزی تراوش کند که قبلا وجود نداشته است. پس این جایزه را فقط به رسم امانت نزد خود نگه می‌دارم.

این نویسنده جایزه‌ی خود را برای راه‌اندازی سازمانی برای حمایت و تشویق نویسندگان آثار داستانی که بعدها به جایزه‌ی «انجمن پن / فاکنر» تغییر نام داد، اختصاص داد.

فاکنر که در مجموع ‌١٧ رمان از خود به‌جای گذاشت، در عرصه‌ی نویسندگی از نویسندگان سرشناسی چون «جیمز جویس»، «ویلیام شکسپیر»، «فردیش نیچه» ‌و «تی.‌اس. الیوت» الهام گرفت و نویسندگانی چون «کورمک مک‌کارتی»، «جان گریشام» و «فلانری اوکانر» ‌نیز او را الهام‌بخش خود قرار دادند.

فاکنر روز ششم جولای ‌١٩۶٢ بر اثر ایست قلبی در سن ‌۶۴ سالگی درگذشت و در هفتم جولای در قبرستان «سن پیترز» آکسفورد به خاک سپرده شد.

 

ادامه خواندن ←

برای نشستن کنار تو

فیض شریفی

با این وصف، در این کتاب شاعرانی داریم که مربوط به دوره‌ی بازگشت‌اند، چون صفای اصفهانی و حبیب خراسانی و شاعرانی که مربوط به دوره‌ی مشروطه‌اند، چون ایرج، بهار، عارف، عشقی و شاعران نوقدمایی و بینابین چون شهریار، رهی معیری، عماد خراسانی، معینی کرمانشاهی، فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج، شفیعی کدکنی و شاعرانی نیمایی که هم در شعر نیمایی پیرو نیما بوده‌اند و هم در زبان و زمان به نوعی معاصر نیما بوده‌اند، چون سیاوش کسرایی، مفتون امینی، سیمین بهبهانی، نصرت رحمانی، مهدی اخوان ثالث، نادر نادرپور، منوچهر آتشی، م آزاد، فروغ فرخزاد، احمد شاملو، منوچهر نیستانی، اسماعیل خویی، حسین منزوی، عمران صلاحی، خائفی، اوجی، اولاد و شیعتی و … در نهایت شاعرانی که غزلیات متفاوت را دنبال می‌کنند.

ادامه خواندن ←

سایۀ اگزیستانسیالیسم

صفحۀ کتابخانه روزنامه سازندگی به بررسی فلسفی سه کتاب «جنایت و مکافات» ، «برادران کارامازوف» و «تسخیرشدگان» پرداخته است که با هم می خوانیم: درون مایه های تفکر اگزیستانسیالیستی را در تاروپود تمام داستان های داستایوفسکی می توان یافت. در آثار داستایوفسکی ، رفتار هر فرد با خودش سنجیده می شود و نسبی بودن دائمی آنها از همین جا ناشی می شود. در رمان تسخیر شدگان ضمن شنیدن حرف های کسی که باید خودکشی کند، نمیدانیم که او چگونه می اندیشد؟ آیا به دلیل اینکه باید خودش را بکشد، چنین فکری می کند؟ یا به این دلیل که چنین فکر...

ادامه خواندن ←