صمد

قصه های بهرنگ

صمد بهرنگی

صمد بهرنگی (2 تیر 1318 ــ 9 شهریور 1347)، معروف به بهرنگ، داستان‌ نویس، محقق، مترجم، و شاعر ایرانی بود. معروف‌ترین اثر او داستان «ماهی سیاه کوچولو» است. بهرنگی در 1339 نخستین داستان منتشر شده‌اش را با عنوان «عادت» نوشت. که با «تلخون» در سال 1340، «بی‌نام» در 1342، و داستان‌های دیگر ادامه یافت. او ترجمه‌هایی نیز از انگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی و از فارسی به ترکی آذربایجانی (از جمله ترجمه شعرهایی از «مهدی اخوان ثالث»، «احمد شاملو»، «فروغ فرخزاد»، و «نیما یوشیج») انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمع‌آوری فولکلور آذربایجان و نیز در مسائل تربیتی از ایشان منتشر شده‌، برخی از آثار «صمد بهرنگی» با نام مستعار چاپ شده‌ است. از جمله نامهای مستعار ایشان می‌توان به: «ص. قارانقوش»، «چنگیز مرآتی»، «صاد»، «داریوش نواب‌مراغی»، «بهرنگ»، «بابک بهرامی»، «ص. آدام»، و «آدی باتمیش» اشاره کرد. صمد در سال 1318 در محله چرنداب شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش زهتاب بود. پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، در مهر 1334 به دانشسرای مقدماتی پسران تبریز رفت، که در خرداد 1336 از آنجا فارغ‌التحصیل شد. از مهر همان سال آموزگار بود، و تا پایان عمر در «آذرشهر»، «ممقان»، «قاضی جهان»، «گوگان»، و «آخی جهان» در استان آذربایجان شرقی، تدریس کرد. در مهر 1337 برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی، به دوره ی شبانه «دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز» رفت، و هم‌زمان با آموزگاری، تحصیلش را تا خرداد 1341 و دریافت گواهی‌نامه پایان تحصیلات ادامه داد. وی در کتاب «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» کلمات عربی به عاریت گرفته شده از عربی را، بخش بزرگی از اشتراک زبان‌های رایج ایرانی از جمله ترکی آذری با فارسی دانسته‌است 
مثل قارچ زاده نشدم بی‌پدر و مادر، اما مثل قارچ نمو کردم، هر جا نَمی ‌بود به خود کشیدم و شدم معلم روستاهای آذربایجان،پدرم می‌گوید اگر ایران را بین ایرانیان قسمت کنند، از
این بیشتر سهم تو نمی‌شود .” این سخن صمد است، معلم کودکان، قصه نویس بچه‌ها، انسانی که غمخوار کودکان برهنه پا بود و دغدغه‌اش آموختن به آنها و بالنده‌تر کردنشان، صمد دیر نپائید، جوان بود که ارس همان رودخانه‌ای که به آن عشق می‌ورزید، جانش را ستاند و دغدغه‌هایش ماند برای بازماندگان . اما دریغا که کسی همانند صمد بهرنگی نه آمد و نه شد.

ادامه خواندن ←

افسانه‌ های آذربایجان

صمد بهرنگی

بهروز دهقانی

 افسانه قسمت مهمى از فولكلور را تشكيل مى‌دهد. در افسانه‌ها علاوه بر چيزهاى ديگر كه عمومآ از فولكلور عايد جامعه‌شناسان و غيره مى‌شود مى‌توان بهترين و اصيل‌ترين زبان نثر را پيدا نمود. به‌علاوه افسانه‌ها سرشار از تركيبات و تعبيرهاى لطيف زبان‌ها هستند. مثلا در داستان‌هاى كوراوغلو مى‌توان بهترين نمونه نثر زبان تركى را سراغ گرفت.نگفته پيداست كه افسانه‌هاى هر ملت و كشورى داراى ويژگى‌هايى است كه آن‌ها را از افسانه‌هاى ملل ديگر متمايز مى‌كند. در شرايط اقليمى مختلف و از ميان حوادث و شرايط تاريخى گوناگون افسانه‌هايى با خصوصيات متنوع و مختلف زاده مى‌شود. مثلا آن‌چه در نظر اول در فولكلور سياه‌پوستان ديده مى‌شود رنج و حسرت و اندوهى است كه طى هزاران سال بردگى و استثمار بر آن‌ها سنگينى كرده، لاجرم بازتاب آن در فولكلورشان آشكار است.اصولا فولكلور نشان‌دهنده و منعكس‌كننده احوال و افكار و آرزوهاى طبقات محروم و پايين اجتماع است و گاهى كه از بالاترها و اشراف صحبت مى‌شود هنگامى است كه طبقات محروم به ناچار ضمن امرار معاش و تحصيل روزى با آن‌ها برخورد مى‌كنند.چون روى سخن در اين مقاله با افسانه‌هاى آذربايجان است همين‌قدر مقدمه‌چينى هم كفايت مى‌كند

*

در دو سه جاى ديگر هم گفته شده كه مى‌توان داستان‌هاى فولكلور آذربايجان را سه دسته كرد :

  1. داستان‌هاى حماسى مخلوط با عشق‌هاى پهلوانى و دلاورى‌ها و مبارزه با پادشاهان و خوانين و فئودال‌ها. از اين دست داستان‌ها مى‌توان داستان‌هاى بسيار شورانگيز كوراوغلو را نام برد كه هفده داستان است؛ بعد هم داستان‌هاى كتاب دده‌قورقود.
  2. افسانه‌هاى صرفآ عاشقانه. از اين نوع مى‌توان از داستان‌هاى بسيار مشهور «عاشق غريب»، «طاهر ميرزا»، «اصلى و كرم»، و غيره و غيره نام برد.
  3. افسانه‌هايى كه براى بچه‌ها و نوه‌ها و نتيجه‌ها در شب‌هاى دراز زمستان پاى كرسى براى سرگرمى و فرو رفتن به خواب شيرين و شكر گفته مى‌شود. هر كس دست‌كم نام پنجاه داستان از اين دست را مى‌داند. در اين‌جا فقط مى‌پردازيم به خصوصيات افسانه‌هاى دسته سوم.

ادامه خواندن ←

شعر زمان ما 22: احمدرضا احمدی

سردار شمس‌آوری‎

در آن جزر و مد دریا
لکه‌های مهتاب
به قلاب ماهیگیران
پناه می‌آوردند

در آن آسمان آبی
دریچه‌هایی از غم
به سوی ما باز می‌شد.

دانسته بودیم
آسمان‌های آبی
در غروب آدینه‌ها
فرو می‌ریزد
و ما باید
نشانی خود را در تنهایی
بیابیم

چنان
با ماهیان و کشتی‌ها
آمیخته بودیم
که نام خشکی را فراموش
کرده بودیم
این بود
که در زیر آسمان آبی
ایستادیم
از سر
کلاه برگرفتیم

گفتیم: ما را تنها بگذارید
ما محتاج صبر و شکیبایی
هستیم.

 

 

ادامه خواندن ←

بایرام سرباز انقلاب

مهدی حسین
ودود مردی

کتاب پیش رو شرح زندگی و مبارزات مشهدی بیگ عزیز بیگوف، یکی از رهبران حزب بلشویک در آذربایجان شوروی و دیگر مبارزان چپگرا در دورهٔ استیلای روسیه تزاری بر این سرزمین است. این وقایع در زمان حکومت مطلقه نیکولای دوم، آخرین تزار روسیه و اوایل انقلاب اکتبر روی داده است. در این دوران مبارزات انقلابی پرولتاریای روسیه به اوج خود می‌رسد و به پیروزی بلشوی‌کها می‌انجامد. در این مسیر بسیاری شجاعانه مبارزه می‌کنند و می‌میرند. بایرام نماد مردمانی است که ظلم را برنمی‌تابند و به پا می‌خیزند.

 

 

ادامه خواندن ←

جنبش‌های مدرن فلسفه اروپایی

ریچارد کرنی
ترجمۀ علی کشفی

این کتاب بررسی نظام‌مند و گزینشی از سه جنبش اصلی فلسفه قاره‌ای، پدیدارشناسی و ساختارگرایی و نظریه‌ی انتقادی، است. ریچارد کرنی نظریات کلیدی متفکران این جنبش‌ها را شرح داده و نشان می‌دهد چگونه هر یک از این جنبش‌ها از دل دیگری توسعه پیدا کرده یا با آن همنوا شده است. نظام های کلاسیک اندیشه، که برای هر چیزی جایی معین داشت و آنها را در جای خود می‌گذاشت، دیگر تکافوی این عصر را نمی‌کند. مفهوم قدسی فلسفه اروپایی واحد، اعتبارش را از دست داده و فروپاشی اجماع جهانی درباره ارزش‌های اجتماعی و سیاسی، آرمان سنت عقلانیت غربی رو به پیشرفت را به چالش کشیده است. در قرنی که اروپا شاهد عصر روشنگری و تأثیرات مخرب جنبش‌های تمامیت‌خواه و فاشیستی و دو جنگ جهانی بوده، نویسنده کتاب جنبش‌های مدرن فلسفه اروپایی با پیشبرد الگوهای جدید فهم به این تحولات پاسخ داده است.

 

ادامه خواندن ←

سه یار دبستانی: خیام، حسن صباح و نظام الملک

هالدین ماگفال

عبدالله وزیری، اسدالله طاهری

این کتاب از داستان‌نامه‌های تاریخ‌نویسان به اضافۀ افسانه‌های متناسب دیگری است که نویسندۀ آن «هالدین ماگفال» انگلیسی بنا بر اقتضای روش داستان‌نویسی به رشتۀ تحریر کشیده است و از خلال مطالب و لابه‌لای عبارات آن می‌توان به آداب و رسوم دورۀ سلجوقیان پی برد و بر اوضاع و احوال کشور پهناور آن روز ایران بزرگ آگاهی یافت.

اهمیت برجستۀ دیگر این کتاب در وجود شخصیت‌های ممتاز و بسیار مشهور آن زمان یعنی حکیم عمر خیام، خواجه نظام‌الملک، حسن صباح و همچنین موقعیت ایران و روزگار جهانداری شاهنشاهان سلجوقی است که از مهم‌ترین و درخشنده‌ترین ادوار تاریخی ایران به شمار می‌رود.

هالدین ماگفال اوضاع آن دوره و سرگذشت زندگانی این سه مرد بزرگ تاریخ را با نام سه یار دبستانی چنان با روش افسانه‌گویی زیبا و دلپسندی شرح داده است که می‌توان آن را تاریخ یا یک سرگذشت تاریخی برشمرد.

ادامه خواندن ←

بابا الهوا: موسیقی و مردم‏شناسی بومیان کیش

محسن شریفیان

توجه و علاقمندی بومیان کیش به موسیقی تا آنجا است که در گذشته برای اجرای موسیقی های خاص، مکانهایی مانند «بیت الهوا» و «بيت الزار» داشته اند که هر کدام سرکرده، گروه و مقررات خود را داشته است. در جزیره‌ی كیش، سردمدار گروه نوازندگان مرد در عروسی را «بابا الهوا» و اعضای اصلی گروه او را «ولد الهوا» به معنی فرزند بابا میگفتند. «الهوا» به معنی عشق است و در جنوب ایران به عنوان باد و زارنیز تعبیر می شود. با این توضیح «بابا الهوا» با «بابا زار» کاملا متفاوت است. هرکدام از محله های قدیمی كیش یک «بابا الهوا» داشت كه بسیار مورد احترام مردم وشیخ محل بود. آنها یک خانه مخصوص داشتند كه به آن «بيت الهوا» میگفتند. اهل الهوا مقررات خاص خود را داشتند، آنها با برهنه کردن پاهایشان هنگام نوازندگی به نواختن شان جنبه ی تقدس می دادند و یا مثلا اگر قرار بود که یک گروه موسیقی وارد محل آنها بشود، حتما بایستی از بابا الهوا اجازه گرفته می شد تا طبق رسم پرچم را برای ورودشان پیشکش كنند.

ادامه خواندن ←

کلیدر؛ کلید زبان در قفل تاریخ

هلن اولیائی‌نیا

«کلیدر» از مهم‌ترین آثار ادبی ایران است. رمانی هزار تو با لایه‌های مختلفی که با تاریخ درهم تنیده شده و از دل آن چهره‌هایی سر بر می‌کشد که نماد انسانیت تام، دلاوری، از خود گذشتگی و جان سپاری در راه آرمان هستند. از سوی دیگرچهره‌هایی که درآن پلشتی، تیرگی و حیوانیت را به تمامی معنا می‌بخشد. دولت‌آبادی استادی توانسته منش آدم‌هارا آشکار کند. سرکار خانم اولیائی‌نیا با دقتی قابل تحسین و البته با نگاهی ستایشگر به بررسی و تحسین این رمان ماندگار پرداخته و لایه‌های تازه از آن را کاویده و نقد کرده‌است.

ادامه خواندن ←

سرود روح بزرگ

سید علی صالحی

وقتی همه
از دلیری دریا سخن می‌گویند
تو خاموش باش
خبر خاصی در راه نیست .
وقتی همه خاموشند
تو آرام برو
شکایتِ خاموشان را
با دریا در میان بگذار
حتماً اتفاق خاصی رخ خواهد داد .
چترت را ببر
کبریت یادت نرود ….

ادامه خواندن ←