باران

شاهنامه به نثر (بی گزند از باد و باران)

حکیم ابوالقاسم فردوسی

کاوه گوهرین

 واقعيت اين است كه شكوه شاهنامه در نظم آن‌چنان تابنده است كه اگر آن را به جامه نثرى ساده درآورى، چيزى اندر كف نخواهى آورد مگر كلمات و واژگانى سخت بی‌روح. چاره آن دانستیم كه در روايت نثر شاهنامه تا آنجا كه در توان دارم به نثر سده پنجم و ششم بازگردم و با تركيب نثر آن دوره و روزگار كنونى و هم با بهره‌گيرى از زبان شاعران معاصر به زبانى تازه در روايت شاهنامه برسم كه حاصل كار پيش روى خواننده هوشمند قرار دارد و داور آخرين اوست و براى اثبات مدعا نمونه‌اى نمى‌آورم تا در اين پيش‌سخن كلام به درازا نكشد. اين نكته را نيز فرومگذارم آنچه از ابيات شاهنامه در اين روايت نثر آمده بر تصحيح متن و رسم‌الخط گزارنده استوار است و بر بنيان هيچ شاهنامه‌اى اعم از خطى و چاپى نيست و هم‌چنين است شيوه نگارش برخى نام‌هاى خاص كه تلاش بر اين بوده گونه پارسى آن آورده شود و در كنار، گونه متداول را نيز داشته باشد. همين جا بگويم كه به فرجام آوردن اين كار سترگ بی‌پايمردى دوستان فرهنگ‌ورزى همچون بابك رئیس‌دانايى، فريد مرادى و اصغر مهدى‌زادگان ميسر نمى‌بود كه گاه و بيگاه كنكاش‌ها و پرسش‌هاى مرا تاب مى‌آوردند و همچنين تلاش ديگر دوست شاهنامه‌شناسم مازيار ايرانى، كه واژه به واژه اين روايت را بى‌هيچ ترشرويى خواند و پيشنهادات سازنده‌اش را ارزانى كرد تا از آن بهره برگيرم.
باشد كه اين اثر، شيدايان فرهنگ ايرانى و دوستداران شاهنامه را مفيد افتد.

 

ادامه خواندن ←

زن باران

پای به جاده زدن

بهاره رهنما

 

این کتاب مجموعه ای از اشعار سپید رهنما از سال ۷۳ تا زمستان ۹۳ را شامل می‌شود.

او این کتاب را به زنان سرزمینش تقدیم کرده است.

رهنما چندین مجموعه داستان و نگارش مقاله و داستان‌های مطبوعاتی را در کارنامه دارد و از نظر هویتی، خود را یک داستان نویس و بازیگر می‌داند.

 

 

ادامه خواندن ←

تخفیف مجموعه باران

باز باران ، با ترانه      باگهرهای فراوان     می خورد بر بام خانه ...»  ☔ 🔵   « موسسه ی انتشارات نگاه » ، در چهل و چهارمین سال تلاش هایش برای پدید آوردن هوایی تازه در عرصه ی ادبیات معاصر ایران ، در ابتکاری تازه همت به انتشار  آثار مطرح ترین شاعران امروز ایران در مجموعه ای نفیس و خوش چاپ، در قطع زیبا و خوشدست پالتویی با عنوان « باران » نموده که در برگ برگ این آثار ماندگار تازگی و طراوت ادبیات معاصر را می توان احساس کرد. موسسه ی انتشارات نگاه قصد آن دارد...

ادامه خواندن ←

5 جلد از مجموعه‌ی باران چاپ شد

باران: شعر معاصر ایران، از مشرطیت تا امروز مؤسسۀ انتشارات نگاه در ارائه متن‌هایی ویراسته و نو از مجموعه‌های شعر معاصر ایران، ۱۵ اثر از این مجموعه را در قطع و صفحه‌آرایی جدید، مطابق با استاندارهای جهانی آماده‌ی چاپ کرده‌است . این مجموعه با بهائی مناسب و تآمین سلیقه‌های متفاوت در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت.     برای بررسی و خرید مجموعه کتاب‌های باران می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید: احمد شاملو سیمین بهبهانی سیاوش کسرایی نیما یوشییج حمید مصدق

ادامه خواندن ←

« زن باران» به نگاه آمد

بهاره رهنما را نمی‌توان در یک قالب گنجاند، هنرمنداست، آرتیست است، بازیگر ممتاز تأتر و سینماست، کارگردان است، مدیر هنری است. قصه گوی خوبی است، نمایشنامه نویس است، زنی پر تحرک و بی آرام است اما یک مادر و همسر خوب هم هست. حالا وجه دیگری از بهاره رهنما را در برابر خود داریم . بهاره‌ی شاعر، بهاره در دفتر «زن باران» که صفحه‌ی تقدیمی اش به زنان بارانی سرنوشت او یعنی مادربزرگ، مادر، خواهر، و دخترش و همچنین به زنان بارانی سرزمینش سیمین بهبهانی، سیمین دانشور، لیلی گلستان، گلی امامی، گلی ترقی، مهین اسکویی والبته بسیاری دیگر اهدا شده...

ادامه خواندن ←

نم‌نم بارانم در غارهای پُر از نرگس

نگاه :وحید علیزاده رزازی:شعر فارسی امروز دقیقا چه هست و چه نیست؟ چه بود و چه می‌شود؟ از دیدگاه عرصه عمومی، شعر معاصر بعد از نیما چه کرده؟ چه نکرده؟ این پرسش‌ها و پرسش‌هایی از این‌دست، طی این سال‌ها با چاپ و نشر هر دفتر شعری دامن‌گیر فکر می‌شود یا دیگر سوالِ اساسی اینکه چرا غالبِ شاعران هم‌عصر ما، شعر را به‌ماهو شعر می‌نویسند/ می‌سازند؟ یا بهتر بگوییم؛ چرا ما سال‌هاست کمتر شاعری اینجایی و اکنونی داشته‌ایم؛ شاعری چون «هولدرلین» که «هایدگر» معتقد بود او شاعری‌ست که در مقامِ «اکنون» می‌سراید؟ از هایدگر هم که جلوتر می‌آییم و از شعر...

ادامه خواندن ←

به سرخی آتش، به نرمی‌باران

نگاهی به شعر «خسرو گلسرخی» به انگیزه انتشار مجموعه کامل اشعار به سرخی آتش، به نرمی‌باران توجه به نوگرایی ادبی در شعر شاعران سیاسی مبنایی سیاسی دارد. گلسرخی «نوگرایی را ناشی از برخورد طبقات می‌داند برای احراز حقوق طبقه محروم.» در حقیقت در نظام فکری شاعر دو نوگرایی وجود دارد. یک نوع نوگرایی که در جامعه سرمایه‌داری شکل می‌گیرد و صرفا برای اقلیتی مرفه بی‌درد است که این نوگرایی مورد‌تایید شاعر نیست اما نوع دوم نوگرایی برای کسب حقوق ازدست‌رفته طبقات محروم اجتماعی به وجود می‌آید. نوگرایی از این دیدگاه نوعی مبارزه برای دست‌‌یافتن به حقوق از دست رفته مردمان...

ادامه خواندن ←

شعر زمان ما 21: بیژن الهی

سردار شمس‌آوری‎

به تصویر درختی
که در حوض
زیر یخ زندانی‌ست
چه بگویم؟

من تنها سقف مطمئنم را
پنداشته بودم که خورشید است
که چتر سرگیجه‌ام را
همچنان که فرونشستن فواره‌ها
از ارتفاع پیشانیم می‌کاهد _
در حریق باز می‌کند؛
اما بر خورشید هم
برف نشست.

چه بگویم به آوای دور شدن کشتی‌ها
که کالاشان جز آب نیست
_ آبی که می‌خاست باران باشد _
و بادبان‌هاشان را
خدای تمام خداحافظی‌ها
با کبوتران از شانه‌ی خود رم داده‌ست؟

ادامه خواندن ←

داستان مادری که دختر پسرش شد

قلی خیاط

ناگهان اسب‌ها در شب شیهه کشیدند.

میخ‌کوب سر جایم ایستادم، گوش‌هایم در باد. شیهه به یک شیهه‌ی معمولی شباهت نداشت. صدایی بود نرم، دل‌نشین، به طرز عجیبی زنانه، کمی مانند یکی از این ناله‌های دوردست جنگل‌های بروتاین زیر باران تند بهاری؛ صدایی شفاف و به ‌زحمت شنیدنی که گویا شما را به اسم صدا می‌زند… سرم را برگرداندم، هیچ‌کس پشت سرم نبود.

ادامه خواندن ←

آدم ، گربه ، مرگ

آدم ، گربه ، مرگ نوشته زولفو لیوانی ترجمه ایلناز حقوقی

سامی باران یکی از پناهنده‏ هایی که طوفان 12 مارس او را از استانبول به استکهلم پرت کرده، در بیمارستانی که بستری ست با یک بیمار ترکیه‏ ای رو‏به‏ رو می‎ شود. این مرد وزیر سابقی است که سامی او را مسئول بلاهایی که به سرش آمده می‎بیند. با دوستانش که از کشورهای دیگری مثل اروگوئه، ایران و شیلی به استکهلم پناهنده شده ‎اند، نقشه می‏ کشد تا از او انتقام بگیرد. اما اجرا کردن این نقشه آنقدرها هم ساده نیست: سامی باران فکرش را نکرده بود که اگر پای زبان مادری در میان باشد با دشمن هم می‎ شود به توافق رسید و این تنها یکی از موانع اجرای نقشه است…

قلم استادانه‏ ی زولفو لیوانلی زندگی پناهنده‌ها و دو‎راهی بین کشتن یا بخشیدن را در رمانی بی‏ نقص به تصویر کشیده است و با روایتگری متفاوت و پایان بندی(ها)ی غیر‎قابل پیشبینی، خواننده‎ ها و منتقدین را تحت تاثیر قرار می‏دهد.

” یک شاهکار واقعی! بی‎نظیر در تکنیک و روانشناسی! بهترین رمانی که دو راهیِ بخشیدن یا کشتن را روایت کرده است.”

یاشار کمال

برنده‎ی جایزه‏ی ادبی یونس نادی

ادامه خواندن ←