هانس کریستین اندرسن
این مجموعه شامل چهار مجموعه از قصه ها و داستان های هانس کریستین اندرسن است.
پری جنگلی و 39 داستان دیگر
پری دریایی و 28 داستان دیگر
آدم برفی و 32 داستان دیگر
دخترک کبریت فروش و 53 داستان دیگر
این مجموعه شامل چهار مجموعه از قصه ها و داستان های هانس کریستین اندرسن است.
پری جنگلی و 39 داستان دیگر
پری دریایی و 28 داستان دیگر
آدم برفی و 32 داستان دیگر
دخترک کبریت فروش و 53 داستان دیگر
هزار و یکشب که ترجمان آن توسط عبداللطیف طسوجی و به خواستۀ بهمن میرزا فرزند عباس میرزا در روزگار محمدشاه قاجار به انجام رسیده است. از امهات کتب در سرآغاز نهضت ترجمه در زبان فارسی است. نثر روان و شیوای آن همراه با انتخاب و ذوقورزیهای سروش اصفهانی در گزینش و سرایش اشعار پارسی بهجای ترجمۀ عربی آنها، این اثر را تبدیل به کتابی یگانه و ماندگار کرده است. هزار و یکشب از قرن شانزدهم در اروپا شناخته و ترجمه و تفسیرهایی بر آن انتشار یافت، ترجمۀ فارسی آن از چاپ عربی کتاب در قاهره صورت گرفته است، تردید نیست که این اثر نیز در گذر از سدهها و سالیان و مهاجرت از زبانی به زبانی دیگر دچار دگرگونی و تغییرات فراوان شده و افتادگیها و افزودگیهای بسیاری در آن راه پیدا کرده است و کار تحقیقی بسیاری لازم است تا اصل آن به زبان سانسکریت احیاء شود. از دوران ترجمۀ این اثر تاکنون چاپهای زیادی از آن در ایران و دیگر کشورها صورت گرفته، اما با تأسف تاکنون چاپی منقح در اختیار علاقمندان نبوده است. مهمترین چاپهای آن عبارتند از:
حاشیهدار، نوشتهها یکنواخت، در پی هم، بدون نقطه سر سطر، بدون تصویر.
این کتاب نخستین چاپ هزار و یکشب در ایران است و نشان میدهد که ترجمۀ آن باید بیش از تاریخ یادشده به انجام رسیده باشد، زیرا چاپ چنین اثری و خطاطی آن قطعاً کمتر از یکدو سالی زمان نمیبرده است. در پشت جلد نخستین چاپ فارسی هزار و یکشب چنین آمده است:
… تا اینکه در سال 1261 هجری که مجلدات عدیدۀ کتاب در دارالسلطنهی تبریز به سعی و اهتمام میزرا علی خوشنویس در زمان سلطنت محمدشاه قاجار (1264-1250 هجری) در دارالطبایع به طبع رسید.
در آغاز جلد دوم آن آمده است: اتمام جلد اول من کتاب الفلیله، شروع، فی جلد الثانی، اللهم انی اسئلک التوفیق فی اتمام هذه النسخه الشریفه من دارالخلافه طهران، در کارخانۀ عالیشأن عزتنشان آقا محمدرضای همدانی به سعی و اهتمام الاستاد فی الصنا آخوند ملاحسین التبریزی، فی سنۀ 1272 ]قمری[
این چاپ در هر جلد دو سرلوحۀ زیبا دارد که در پائین سرلوحهی اول: هذا مجلد الثانی من کتاب الفلیله و لیله در کنار آن با قلم ریزتر چنین نوشته شده: «به تعجیل قلمی شد، رقم میرزا رضا تبریزی» 1272.
در پائین سرلوحۀ دوم جلد دوم، «عمل میرزا علی قلی خویی» ثبت شده است.
کتاب 51 تصویر دارد که 14 تای آن امضاءدار است، دکتر جهانگیر کازرونی بهدرستی این متن را که توسط استاد جواد صفینژاد معرفی شده دارای نقص دانستهاند، متن اصلی کتاب 67 تصویر دارد.
14 نقاشی آن به ترتیب کار: 1 تصویر، میرزا علیقلی خویی، شبانه 352؛ 8 تصویر کار میرزا رضا تبریزی، ساکن تبریز، فرزند محمدعلی خان آشتیانی؛ 5 تصویر کار میرزا حسن فرزند آقا سید نقاش، ساکن تبریز که از تربیتیافتگان شاهزاده ملک قاسم میرزاست (ذیل نقاشی شبانه 964).
در آخرین صفحه کتاب آمده: «هذه الکتاب اقل الخلیفه الراجی محمدعلی بن مرحوم مغفور عبدالله بیک جراحباشی طهرانی فی سنه 1272 والسلام، در پشت این صفحه اشعاری آمده که در کنار آخرین بیت آن نوشته شده: «به استادی محمدقلی طهرانی به اتمام رسید، 1272».
این چاپ سه لوحه زیبای تزیین شدهی اسلیمی و 41 تصویر دارد که 22 تای آن در جلد اول و 19 تصویر در جلد دوم ترسیم شده است، تصاویر سیاهقلم، در برخی نسخهها با دست رنگ شدهاند.
نقاشِ تصاویر آقا میرزا سید حسن موسوی اصفهانی که زیر چهار نقاشی چنین امضاء کرده است:
در آخرین صفحۀ کتاب نیز چنین آمده: به سعی و اهتمام عالیشأنان، رفیعمکانان عزت و سعادتنشانان آقا محمد رضا تاجر کاشانی خلف مرحمت و غفرانپناه آقا عبدالباقی تاجر کاشانی و آقای علینقی تاجر کاشانی خلف مرحمت و غفرانپناه خیرالحاج حاجی محمد ابراهیم تاجر کاشانی الشهیر به مهرهکش در دارالخلافه طهران صورت انطباع پذیرفت.
همین مطلب در آخرین صفحۀ جلد اول نیز آمده است.
قد فرغ من تسوید عشر الجزو الاخر محمدجعفر گلپایگانی فی سنه 1275 ]قمری[
ظاهراً زندهیاد فریدون رهنما نخستین کسی است که الوار را به جمع شاعران جوان نیمایی معرفی کرده است و از میان این شاعران، زندهیاد احمد شاملو بیش از همه به مکاشفه در جوهر و زبان شعری، موسیقی درونی کلام، ارزشهای صوتی کلمه و… در شعر الوار پرداخته و در این رهگذر بیشترین تاثیر را از الوار پذیرفته است. شاملو به ترجمهی اشعار الوار نیز همت گماشته و برگردان نه قطعه شعر شناخته شدهی الوار را در سال 1353 در نخستین چاپ کتاب «همچون کوچهای بیانتها» آورده است. تعداد این اشعار در تجدید چاپ سال 1381 همان کتاب به شانزده قطعه افزایش یافته است. آقای محمدتقی غیاثی در زمستان 1357 و در گرماگرم انقلاب، ترجمهای از چهل و چهار قطعه شعر الوار را با عنوان «ای آزادی» منتشر کرده است. این مجموعه بر اساس جنگی که لویی پارو و ژان مارسناک از اشعار الوار فراهم آوردهاند، تنظیم شده است. آقای حشمت جزنی در سال 1373 درکتاب «ده شاعر نامدار قرن بیستم»، جایگاه ویژهای را برای الوار قایل شده و ترجمهی بیست و دو شعر غالبا کوتاه الوار را در آن آورده است. آقای محمدرضا پارسایار متن دوزبانهی منقحی از اشعار پل الوار را با عنوان «تنهایی جهان» در سال 1382 به چاپ داده است که شناختهشدهترین اشعار الوار را در بر میگیرد. آقای قاسم صنعوی در سال 1384، در کتابی با عنوان «کلام را برای شاعران بگذارید» که گزیدهای از شعر شاعران فرانسوی دوران اشغال و نهضت مقاومت را در بر میگیرد، ترجمهی سیزده شعر از الوار را آورده است که مرجع اصلی شعرها مجموعهی شعری میعاد آلمانی الوار است. علاوه بر کتابهایی که ذکرشان رفت در مجلات ادبی نیز گاهی به مقالهای دربارهی الوار و یا به ترجمهی شعری از او برخورد میشود که برای نمونه میتوان به مقالهی «یادی از پل الوار و چند شعر از او» از زندهیاد رضا سیدحسینی مندرج در شمارهی سوم مجلهی فرهنگی و هنری بخارا (آذر و دی 1377) اشاره کرد که ترجمهی هشت شعر کوتاه الوار را در بر دارد.
صفحات زیادی از کتاب در باره فتح شیلی و شکل گیری دستههای سربازان و جنگجویان در این مبارزات است. از مقدماتی تا نهایی. ای کاش می شد از این صفحات گذر کرد چرا که مطلقن در ذهن نمی مانند. ولی طبق روال همه رمانها، قهرمانان در طول داستان و لابلای نوشته ها وارد عرصه کتاب می شوند و اجازه عبور از تاریخ شیلی را نمی دهند. خواننده ای که توقع روبرو شدن با کتابی در سطح خانه اشباح را دارد با خواندن این کتاب راضی نمی شود. یعنی کسی که از گابریل گارسا مارکز به این طرف دوست دارد توصیف وقایع در آمریکای لاتین را کمی تا قسمتی خیال انگیز ببیند. وقایعی که حتا اگر قرار باشد در باورهای خیلی ها نگنجد، حداقل توانایی های پرواز ذهن بشر را که می توانند نشان دهند. اینس روح من، این گونه خوانندگانش را ناکام میگذارد. همه آنچه که گاه در کتاب دیده می شود و نشان از این رئالیسم جادویی دارد
سالشمار شمس لنگرودى
1329(26 آبان) تولد در محلهى آسيد عبداللّه لنگرود.
1336(مهر) ورود به مدرسهى ابتدايى، دبستان كوروش (سبزهميدان).
1342ورود به دبيرستان اميركبير.
1343ورود به دبيرستان ملى محمديه (خواندن شعرى از فريدون توللى
در روزنامهى ديوارى مدرسه و آگاهى از وجود گونهاى شعر به نام شعر نو).
1345مطالعهى گزينهى شعرى از نادرپور و علاقه به شعر او و گرايش به
شعر نو (نوقدمايى).
1346نامنويسى در دبيرستان خيام براى تحصيل در رشتهى رياضى.
1346(بهمن) چاپ شعرى چهارپاره به تقليد از نادرپور، در هفتهنامهى
اميد ايران.
1347چاپ اشعارى در مجلات زن روز، تهران مصور، جوانان،
فردوسى… و علاقه به شعر سياوش كسرايى.
1348(خرداد) اخذ ديپلم رياضى.
1349(مهر) ورود به مدرسهى عالى بازرگانى رشت، آشنايى با شعر
احمد شاملو و سرودن به شيوهى او. شروع جدى و پيگيرانهى شعر.
1351آغاز آشنايى با شعر و نگاه و زندگى بوهمى بودلر و زندگى به
شيوهى او.
1352تدريس ادبيات فارسى در مدارس رشت.
1353آشنايى بيشتر با شعر لوركا و گرايش به شعر لوركا.
1353(بهمن) اخذ مدرك ليسانس اقتصاد از مدرسهى عالى بازرگانى رشت.
1354چند ماه تدريس ادبيات فارسى در دبيرستان دخترانهى خوارزمى
در تهران.
1355بازگشت به رشت براى كار در ادارهى كل كشاورزى رشت با سمت
كارشناس اقتصاد كشاورزى و انتشار نخستين مجموعهى شعر با
نام «رفتار تشنگى».
1356بازگشت به تهران براى كار در كانون پرورش فكرى كودكان و
نوجوانان
1358ازدواج با خانم فرزانه داورى. اخراج از كانون پرورش فكرى
كودكان و نوجوانان.
1359دبير اقتصاد و ادبيات فارسى در چند دبيرستان تهران.
1360انتشار جُنگ بيداران به همراه رضا علامهزاده، نسيم خاكسار، بتول
عزيزپور، فريدون فرياد، اميرحسن چهلتن و… انتشار نمايشنامهى «قانون» در جُنگ بيداران.
1361دستگيرى به اتهام فعاليت سياسى، و زندانى شدن در «اوين».
1363چاپ دومين مجموعهى شعر با نام «در مهتابى دنيا» و آغاز به كار
در انجمن آثار ملى و آغاز همكارى مجدد با مطبوعات ادبى.
1365چاپ شعر بلند «خاكستر و بانو» به همراه چند شعر ديگر.
1366چاپ كتاب «گردباد شور جنون»، تحقيقى در سبك هندى و اشعار
و احوال كليم كاشانى.
1367(26 تير) تولد اليانا و انتشار مجموعهى شعر «جشن ناپيدا».
1369انتشار شعر بلند «قصيدهى لبخند چاك چاك» به همراه دو مجموعهى
ديگر با نامهاى «چتر سوراخ» و «اشعارى براى تو كه هرگز نخواهى شنيد».
1370انتشار جلد اول تاريخ تحليلى شعر نو.
1370انتشار رمان «رژه خاك پوك».
1372چاپ كتاب «مكتب بازگشت»، تحقيقى در تاريخ و شعر دورههاى
افشاريه، زنديه و قاجاريه.
1992سفر به آلمان، به دعوت نمايشگاه كتاب آلمان و شعرخوانى و
سخنرانى.
1992(5 آوريل) شعرخوانى و پرسش و پاسخ، آلمان، انجمن فرهنگى
هانور (بورگر شوله).
1992(27 آوريل) شعرخوانى و پرسش و پاسخ، آلمان، دانشگاه بوخوم.
1993(ژانويه) سفر به بريتانيا به دعوت دانشگاه ادنبورگ و سخنرانى
پيرامون ادبيات نوين فارسى در دپارتمان مطالعات خاورميانه.
1996(21 مارس) سفر به آمريكا به دعوت دانشگاه آستين در تگزاس و
كانون فرهنگى ايرانيان در اورلاندو (به همت دكتر مسعود نقرهكار و خانم معصى پاشاپور علمدارى).
1996(20 آوريل) سخنرانى در كانون فرهنگى ايرانيان در اورلاندو،
دانشگاه مركزى فلوريدا.
1996(26 آوريل) سخنرانى در دانشگاه آستين، تگزاس، پيرامون
وضعيت شعر معاصر در ايران.
1996(27 آوريل) سخنرانى در انجمن متخصصين ايرانى در آمريكا،
تگزاس.
1996(28 آوريل) سخنرانى در كانون دموكراتيك ايرانيان، دالاس،
تگزاس.
1996(4 مى) سخنرانى در انجمن دوستداران فرهنگ و هنر ايران، هانتر
كالج، نيويورك.
1996(4 مى) سخنرانى در ماهنامهى مانتلى ريويو پيرامون شعر سياسى
ايران با حضور پل سوييزى و مگداف، نيويورك.
سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۴ صالحی همراه چند نفر از شاعران همنسل خود جریان «موج ناب» را در شعر سپید پیریزی میکند. منوچهر آتشی و نصرت رحمانی در تهران از این جریان پیشرو حمایت میکنند. در سال ۱۳۵۶ به عنوان برندهٔ جایزهٔ فروغ فرخزاد در شعر اعلام میشود. در سال ۱۳۵۷ صالحی از گروه «موج ناب» فاصله میگیرد. او در این باره گفتهاست: «حس میکردم همه ما شاعران موج ناب داریم شبیه هم میشویم. در سال ۱۳۶۳ با نقض تقطیع سنتی و سطربندی کلاسیک در شعر سپید، پیشنهاد «تقطیع هموار و مدرن» را مطرح کرد. سرانجام موفق میشود این روش تقطیع را همه گیر کند که تا امروز مورد قبول است. یک سال بعد «جنبش شعر گفتار» را با ساده کردن زبان شعر معرفی میکند که با آغاز دهه هفتاد به جریانی مقبول در شعر فارسی تبدیل شد. وی در این باره گفتهاست: «ریشه شعر گفتار به گاتهای اوستا بازمیگردد. معمار نخست آن حافظ است و نیما و شاملو هم چند شعر نزدیک به این حوزه سرودهاند. اما فروغ دقیقا یک شاعر کامل در «شعر گفتار» است. من تنها برای این حرکت «عنوانی دُرُست» یافتم و سپس در مقام تئوریسینِ مولف، مبانی تئوریک آن را کشف و ارائه کردم. همین صالحی از ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۹ دبیر سرویس ادبی و صفحه شعر مجله «دنیای سخن» بود و در سال ۱۳۷۹ کارگاه شعر دنیای سخن (در مجله و دفتر دنیای سخن) را با استقبال مناسبی راهاندازی کرد.از همین دوره ترجمهٔ شعر صالحی به زبانهای فرانسه، عربی، آلمانی، انگلیسی، ارمنی، روسی و کردی به صورت پراکنده در مطبوعات چاپ گردید و دو دفتر شعر از وی در کردستان عراق (به زبان کردی) منتشر شد.وی در سال ۱۳۷۸ برای فعالیت مجدد به کانون نویسندگان ایران بازگشت و دو سال بعد از سوی مجمع عمومی به عنوان یکی از دبیران اصلی کانون نویسندگان ایران انتخاب شد.صالحی در سال ۱۳۸۲ به عنوان سردبیر، یک شماره مجله «معیار ادبی» را منتشر کرد که متعاقبا ممنوعالمصاحبه و از ادامه کار در مجله محروم گردید
در واقع گزارشی داستانوار از بزرگ علوی (1282 – 1375) که در 1330 منتشر شد. کتاب 53 نفر به شمار کسانی اشاره دارد که در زمان رضاشاه به جرم عضویت و فعالیت در گروهی اشتراکی بازداشت و محاکمه و به محکومیتهای متفاوت زندانی شدند و در رأس آنان “تقی ارانی” جای داشت. بزرگ علوی، که خود یکی از پنجاه و سه نفر و به هنگام بازداشت معلم بوده ضمن روایت رویدادهای واقعی، با هنر نویسندگی داستانی شیرین و جذاب و خواندنی پدید آورده است. وی در سه فصل این کتاب به شرح احوال و حوادثی پرداخته که از زمان بازداشت تا لحظه آزادی در 25 شهریور 1320 شاهد آنها بوده است..
به همان اندازه که تفکر اساطیری درصدد دفع بلای تغییر تاریخی است، مصرف تعمیم یافته تصاویر نیز در پی دفع بلای تاریخ در نشانههای تغییر است. این جامعه که وضع موجودی ابدی را در حالت سکون مصرف میکند، بستر خشونتی میشود که دیگر منحصراً تاریخی، مقدس، آیینی و ایدئولوژیک نیست، بل به طریقی پراکنده در بطن آسایش مصرفی ما فوران میکند و به چشم همه بخشی از کارکرد نمادین از دست رفته را عهدهدار میشود، پیش از آنکه خودش در موضوع مصرف تحلیل برود. پس از نمایش آخرین مرحلهٔ بتوارگی کالایی زنگ وانمودگی به عنوان آخرین مرحلهٔ نمایش به صدا درمی آید.
آیا جای تعجب دارد که روان ملتی که چنین با ادبیات خود، بهویژه شاهنامه و گلستان و دیوان خواجه درآمیخته، در رؤیاهایش که شاهراهی بهسوی ناخودآگاه هستند، از این گنجینۀ عظیم و یگانه برخوردار شود؟
از پیشگفتار نویسنده