زن به او نگاه کرد. نگاههایشان در هم گره خورد. زن، زن را فهمید، زن، زن را حس کرد، زن، زن را درک کرد. زیلها دست مسعوده را گرفت، کمی فشار داد، با چشمانش به او اطمینان خاطر داد و بعد باز هم دست او را گرفت و روی سر بچه گذاشت. زنان دیگری که در اتاق بودند بی صدا این آیین را تماشا میکردند. بوی زغالی که از بیرون میآمد با بوی لباسهای کثیف اتاق در هم میآمیخت. دو زن بدون بر زبان آوردن حتی یک کلمه همه چیز را گفته بودند. میان امانت دهنده و امانت گیرنده به عنوان دو مادر، پیوند عمیقی ایجاد شده، قولها داده شده و سوگندها یاد شده بود. مسعوده سعی می کرد حرفهای وکیل را به یاد نیاورد اما نمیتوانست.
به راستی آخرالزمان چیست: آنچه باید رخ دهد! آری، آخرالزمان یعنی آن چیزی که نمی توان جلوی رخ دادن آن را گرفت. به این ترتیب، آخرالزمان به موضوعی مهم بدل می شود که زبده پیام خداوند به عیسی و از عیسی به بندگان اوست.
در این کتاب نوزایی سینمای ایران از بطن سینمای فیلم فارسی و بر آمدن فیلم سازان تاریخ سازی چون مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی و دیگران، با نگاهی جامعه شناختی مورد واکاوی قرار می گیرد. شخصیت های ماندگار و اقتباس ادبی، سینمای خیابانی و ناتورالیسم ایرانی، شیدایی و عقلانیت مدرن و سینمای پرویز کیمیاوی، سیاست حذف و بازی کی بود کی بود من نبودم، ستاره مرده است و دیگر نمی میرد، از کیارستمی استالین نسازیم، دروغ خوانی و تاریخ، ارجاع های فرهادی و گفتگوهای بینامتنی و… از جمله مباحثی است که در این کتاب طرح می شود. ما این داستان را از واپسین سالهای دهه چهل شروع می کنیم و تا به امروز می رسیم که سینمای هنری ایران به مهم ترین سفیر فرهنگی این سرزمین در محافل جهانی بدل گشته است.
هدف از نگارش کتاب «ادبیات آلمانی در قرن بیستم» از آغاز گسترش معلومات خواننده ایرانی بوده درباره این ادبیات در زمان یاد شده. گسترش به مفهومی فراتر از مفهوم رایج، که معمولا به کمیت توجه دارد، یا بیشتر به کمیت تا کیفیت. در واقع می توان گفت خواننده فارسی زبان آغاز راه را رفته است. که همان خواندن و آشنایی با این ادبیات باشد. که مطابق معمول نیز از نویسندگان و شاعران بزرگ آغاز می شود؛ نویسندگانی که شهرت جهانی یافته اند. ضمن آنکه خواننده را نیز هرجا که لازم بیاید با نقل قولی هرچند کوتاه با اینگونه مطالب آشنا می کند، تا با فضای حاکم در بحث های مربوط به هر نویسنده و به طور کلی نظریاتی که در تفسيرها و نقدهای رایج در محیط بومی آثار مورد بحث مطرح می شود در حد امکان تماس یابد. ادبیاتی که در این کتاب مورد بحث قرار می گیرد، آثار نویسندگان کشورهای آلمان، اتریش و بخش آلمانی زبان کشور سوئیس را در بر می گیرد.
اصول و قواعد مندرج در این کتاب را نباید به منزلۀ حکم یا قانونی غیرقابل تخطی تلقی کنیم. این اصول، چنان که خود استانیسلاوسکی بارها گفته است، باید با توجه به شرایط زمانی و مکانی و نیازهای مادی و روحی مورد بررسی قرار گیرند و با محک تجربه سنجیده شوند. و در عین حال، نظریههای دیگر و جدیدتر را نیز باید در کنار آن مورد مطالعه قرار داد تا از کژراهههایی که در کمین نگرش یک جانبه نشسته است دوری کنیم.
صلیبی بر فراز آلمان در حال طلوع کردن است. صلیبی که هاینریش بل (1985-1917) از آن به نفرت یاد می کند و آن را مسبب فقز و بدبختی مردم آلمان می داند… صلیب شکسته . . . استقرار حکومت فاشیستی در آلمان و اعلان جنگ به اروپا باعث به وجود آمدن دو دیدگاه متضاد در دو برادر (هانس و کریستوف) می شود. انتقال آن ها به جبهه های شرق و غرب، جدایی و سرنوشت تلخی را رقم می زند.
بل در مقام نویسنده ای ضد جنگ، سرشت اهریمنی رایش و زشتی های جنگ را در یک داستان عاشقانه به تصویر می کشد و این شیوه ای است که کتاب را تبدیل به شاهکاری منحصر به فرد کرده است.
رودخانه ای در تاریکی داستانی واقعی و ناراحت کننده از زندگی و متعاقبا فرار یک مرد از کره شمالی است. ماساجی ایشاکاوا که اصالتا ژاپنی- کره ای است تقریبا تمام عمر خود را مانند کسی که هیچ کشوری ندارد سپری کرد.در این زندگینامه نویسنده از تلاش هر روز خود برای فارغ آمدن بر مشکلات زندگی در پست ترین طبقه جامعه کره شمالی و نیز تبعیض های طبقاتی که برگرفته از بینش و سیاست رهبر کره شمالی است می گوید.
این داستان نه تنها یک تصویر واقعی و تکان دهنده از زندگی مردمی است که با دنیا در ارتباط نیستند ، بلکه شناختی آگاهانه از حکومت هایی می دهد که شأن و منزلت طبیعت روح انسانی را نادیده می گیرند.
روایتِ گفتوگوهایی که در این کتاب آمده است از جنس معمول و خسته کنندۀ رهبران سیاسی نیست که هر روز شاهد آن هستیم. ارتباط و وابستگی عاطفی عمیق دالایی لاما به عنوان رهبر بوداییان تبت با اُسقف دزموند توتو از رهبران جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی، ریشه در باورهای آنان دارد. شادی و پرهیز از درد و رنج که هر دو آن را هدف اصلی زندگی می دانند و البته پاسخ به این پرسش بنیادین که منشأدرد و رنج انسان در چیست؟ و آیا می توان به اعتبار شاد زیستن از مصائب بشری بی اعتنا عبور کرد؟ گفت و گوهای صمیمانه، شوخی ها و کنایه های اُسقف و دالایی لاما. این فرصت را به ما یادآوری می کند که اختلاف آیین ها در عمل، مانعی نیست و باور به نیکبختی بشریت به عنوان یک مجموعۀ واحد تنها مسیری است که رضایت وشادی درونی را فراتر از هر دین و آیینی در وجود ما استوار نگاه می دارد.
« اسم من بردیا است.که شما مرده اش می پنداشتید ! » مومیایی ، فریاد زنان حضورش را اعلام کرد ، با این ادراک شوم ، که از نظر همگان غایب شده است و در تابوت به گور خود می رود . حضور او در تابوت بود یا در وسوسه ی « جانشین » یا در ذهن آنانی که پی موکب عزا بودند ؟ حافظه ای زنده ، برای هستی خود می طلبید . فریاد زد « من اینجا هستم ، ببینید ! » موکب می گذشت و مردمان از پی او می گذشتند ؛ کسی را پروای آن فریاد خاموش ، آن حضور غایب ، آن وجود از هزاره ها بر گذشته و اینک بر باد شده ، نبود …فکر می کنم ، یکی از این نظامی های بی حوصله ی قدرت طلب بوده که با چند نفر مسلسل بدست رفته بالای سر رئیس ، مردک گفته ، تو به اعتبار سر نیزه ی من حکومت می کنی ، حالا چرا خودم حکومت نکنم . » جوان کوتاه قامتی که تا اکنون ساکت بود ، دستهایش را از جیب درآورد ، در هوا تکان داد و گفت « همه ی شان سر و ته یک کرباسند . برای ما چه فرقی می کند ؟ هر کس می آید ، می خواهد دنیا ، جامعه ، مردم را به قالب افکار و سلیقه خود بریزد . این می رود ، یکی دیگر می آید ، همه هم خود را برترین و بهترین می خوانند . این مردم اند که در مسلخ استبداد های گوناگون قربانی می شوند ، قربانی سلیقه های جور واجور خودکامگان …
آن روی سکه نگاهی عمیق به دو دورهی مهم تاریخی درایران است .ساسانیان و صفویان .دو دورهای که با فراز و فرودهمراه بود .شوکت قدرت ثروت و رونق حرف اول در این دوران بود و گسترش محدودهی جغرافیایی ، رشد اقتصادی و وسعت روابط سیاسی و فرهنگی با جهان آن روز باعث یگانگی خاص این دوران بوده است .فرصتهای تاریخی که با غفلت ، استبداد و سختگیری به سقوط این دولتها انجامید و ایران را در ورطههای هولناک تاریخی انداخته است . آن روی سکه از تاریخ این دوران میگوید و موشکافانه علل فراز و فرود را میکاود . اثری جذاب، پرکشش و سرشار از نکته هایی که ما را به گذشته هایی می برد که برای امروز و فردای تاریخی ما درس آموز است.
.