رایش

صلیب بدون عشق

هاینریش بل
ترجمه از متن آلمانی: سارنگ ملکوتی

صلیبی بر فراز آلمان در حال طلوع کردن است. صلیبی که هاینریش بل (1985-1917) از آن به نفرت یاد می کند و آن را مسبب فقز و بدبختی مردم آلمان می داند… صلیب شکسته . . . استقرار حکومت فاشیستی در آلمان و اعلان جنگ به اروپا باعث به وجود آمدن دو دیدگاه متضاد در دو برادر (هانس و کریستوف) می شود. انتقال آن ها به جبهه های شرق و غرب، جدایی و سرنوشت تلخی را رقم می زند.

بل در مقام نویسنده ای ضد جنگ، سرشت اهریمنی رایش و زشتی های جنگ را در یک داستان عاشقانه به تصویر می کشد و این شیوه ای است که کتاب را تبدیل به شاهکاری منحصر به فرد کرده است.

ادامه خواندن ←

وزن رازها

آکی شیمازاکی
محمدجواد فیروزی

آکی شیمازاکی نویسنده و مترجم کانادایی-ژاپنی، پنج‌گانه‌ی وزن رازها را بین سال‌های 2000 تا 2005 به رشته‌ی تحریر درآورد. قلم شیمازاکی ساده و به دور از هر تکلفی روایتش را حکایت می‌کند و با همین عبارات ساده به رازهای شخصیت‌هایش وزن می‌بخشد. پنج‌گانه‌ی شیمازاکی، پنج چهره، پنج تفکر و پنج داستان را با تفاوت‌هایی خلاقانه به ما عرضه می‌کند. تصویری هولناک در باب بمباران اتمی ناگازاکی و بیگانه هراسی ژاپنی‌ها در مورد مهاجران کره‌ای که در عین خشونت سرشار از توصیفات ساده و روشن است. توصیفات نویسنده، خواننده را به قلب کشور سنت و مدرنیزه در دوران جنگ جهانی دوم می‌برد و سفر ماجرایی را برایش فراهم می‌سازد… شخصیت‌ها دلچسبند و دسیسه‌ها رفته رفته در هم می‌آمیزند تا خواننده را به دنبال خود بکشند. این داستان از جنبه‌های مختلف بررسی می‌شود و هر شخصیت، قصه‌اش، آرزوهایش، ضعف‌هایش و رازهای خود را به تصویر می‌کشد.

 

ادامه خواندن ←

چاخان

عزیز نسین

ترجمه رضا همراه

«چاخان» از آثار عزیز نسین است که بسیار مورد علاقه خودش بود. نویسنده در این اثر به عنصری به اسم آدم چاخان می ‌پردازد. وی عقیده دارد که عامل پرورش این عناصر خود مردم هستند. اینها هستند که چاخان هارا بزرگ می کنند. و به جان اجتماع می اندازند. عزیز نسین نویسنده ای پرکار بود و آثار زیادی می نوشت. رضا همراه بسیاری از آثار این نویسنده را به فارسی ترجمه کرده که امیدواریم ویرایش جدید تمام اینها مجددا مورد توجه علاقمندان قرار گیرد.

ادامه خواندن ←

تاتار خندان

غلامحسین ساعدی

“تاتارخندان” رمانی جذاب است و در اصل برشی از تاریخ اجتماعی ایران است که نویسنده، با گشت و گذار در واقعیت های اجتماعی روزانه، خواننده را پابه پای راوی که پزشکی است جوان و سرخورده از یک شکست عشقی، ودلگیر از نقشی که مدرنیته‌ی نارس بر او تحمیل کرده، همه‌ی خوشی‌ها، لذت‌های‌ زندگی شهری و آسایش روزگار مدرن را کنار گذاشته و می‌خواهد که با تفکر و جستجو در درون خود، آرامش‌ذهن‌ خویش را در تبعیدی خودخواسته بازیابد.

راوی در نهایت ناامیدی و آشفتگی، بی آن که بداند “تاتار خندان” کجاست و چگونه جایی‌ است ،برای فرار از آنچه که برایش قابل‌تحمل نیست و روح اش را می‌خورد ، خیلی اتفاقی و شاید هم به خاطر پسوند “خندان” آنجا ، تاتار خندان را به عنوان محل جدید خدمت اش انتخاب کرده و با وسایل زندگی‌اش راه می افتد که بتواند وقت خود را راحت بِکُشَد …. اما وقتی پای نیاز انسانها به امداد و یاری و رسالت انسانی در زمان‌های سخت فرا می‌رسد و مردم روستای تاتار خندان و آبادی‌های اطراف را غرق دررنج، خرافه و نیازمندی می‌بیند و اما همچنان آنان را شاد و امیدوار می‌‌بیند، شیفته‌ی آنها شده و چنان با آنها صمیمیی‌می‌شود که دیگر سر از پا نمی‌شناسد و لبخند شوق و نور رضایتی که با درمان بیماران و انجام وظیفه‌ی انسانی‌اش به عنوان یک پزشک، در اعماق روح اش می‌تابد را با هیچ چیز عوض نمی‌کند ….. راوی رمان ( ” رضا ” ) است که …… .

ادامه خواندن ←

یک فنجان قهوه با ادگار آلن پو – چشم و چراغ 87

اندرو بارجر

ترجمه فروغ مهرزاد

اندروبارجر نویسنده‌ای است که عمری به تحقیق در زندگی و آثار پو گذراند . این اثر در قالب یک رمان زندگینامه‌ای نوشته شده و دقایق و حوادث زندگی نویسنده و شاعر بزرگ آمریکایی را به زیبایی به تصویر کشیده است . مرگ مادر ، بزرگ شدن توسط خانواده‌ای دیگر و بلاخره عشق به سرایش شعر ؛ او را به مرتبه بزرگترین شاعر آمریکایی رساند .
کتاب جذاب و پرکشش است و علاوه بر زندگی شاعر ، تصویری جذاب از دوران زندگی او ارائه می‌دهد .

 

ادامه خواندن ←

غروب خدایان بر فراز نظم نوین جهانی با سازماندهی تولید بین المللی

اشتفان انگل

آرش گنجی

اشتفان انگل در انتخاب عنوان کتاب از یک اسطوره‌ی آلمانی بهره می‌جوید؛ در « غروب خدایان» پایان جهان در برگیرنده‌ی خدایان خسته‌ی عهد عتیق است و از خاکستر حریق جهان، جهانی ستودنی صلح آمیز و آکنده از زندگی لذت‌بخش گسترده می‌شود. وجه شبه با اسطوره‌ی مزبور، سقوط قشر حاکم کنونی جامعه‌ی جهانی و تمهید آینده‌ی نوین و ارزشمند برای زیستن است‌! کتاب، این منظر را از قلمرو اسطوره جدا و آن را بر مبنایی علمی و استوار از نو بنا می‌کند و به تمام آنها که غروبِ خدایانِ سلطه‌ی جهانیِ سرمایه‌ی مالی برایشان نه به معنای پایان تاریخ بلکه نقطه‌ی آغاز یک عصر تازه از تکامل اجتماعی انسان است، چشم‌ اندازی نو می‌بخشد؛ چشم اندازی بدون گرسنگی، استثمار و جنگ.

ادامه خواندن ←

حالات آزاد عشق

گؤنول و امراه شاهان

ترجمه علیرضا سیف الدینی

خانواده شاهان یک زن و شوهر اهل ترکیه اند. آنها داستان زندگی عاشقانه خود را روایت می کنند. کتابی ساده اما پر از نکات شگفت آور که توجه به آنها می تواند باعث تحکیم پیوند زناشویی شود. دستورالعمل هایی که این دو می دهند، ساده، کاربردی و قابل اجرا هستند. پس اثر، گرچه روایتی داستان گونه دارد، اما متنی تربیتی و اخلاقی ست. کتاب در ترکیه جزو پرفروش ترین کتاب های سال 2017 بوده که حالا ترجمه فارسی آن تقدیم دوستداران ادبیات کشور همسایه می شود.

فصل 19

اگر بپرسید زندگی مشترک از نظر زن چطور باید باشد یا راز خوشبختی یک زن چیست، می‌گویم:

1.مرد یا زن فرق نمی‌کند، باید بدانند که هرکدام‌شان یک شخصیت منحصربه‌فرد دارند و باید او را به‌خاطر این‌که «او»ست دوست داشته باشند و بی‌آن‌که به افکار و احساسات و شخصیت‌شان مداخله بکنند به او «احترام» بگذارند.

  1. همان‌طور که تو انتظار داری و دلت می‌خواهد دوست داشته بشوی، فراموش نکن که همسرت هم انتظار دارد دوست داشته بشود و می‌خواهد این را احساس کند. عشق و محبت خودت را با صراحت، بدون امتناع و بدون این‌که فکر کنی لوس می‌شود ابراز کن تا او هم از دوست‌ها، برادرها و خواهرها، رفقا یا حیوانی که آن را پرورش می‌دهد طلب «عشق» نکند. از عشق شما تغذیه کند.

3.بی‌آن‌که سعی کنی همه‌چیز را با سود و ذوق و افکار شخصی‌ات هماهنگ کنی، از چشم همسرت نگاه کن و به‌اندازه‌ای که بتوانی از چشم او ببینی «امپاتی»(درک متقابل) ایجاد کن!

  1. همیشه حرف‌های عاقد را به خاطر بیاور، چه گفته بود؟ با جملۀ «در بیماری و سلامت، در حضور و عدم حضور» شروع کرده بود، مگر نه؟ چون شریک زندگی یعنی «همه‌چیز». موقع بیماری هم می‌توانی دستش را بگیری، شاید او بهترین دارو باشد. همان‌قدر که در حضور وجود خواهد داشت در عدم حضور هم وجود خواهد داشت، به‌جای این‌که این را به مشکل بدل کنی کنار او بنشین و دنبال راه حل بگرد. نگران نباش، اگر دو روز نان خشک بخوری نمی‌میری!
  2. زن و شوهر ابداً رقیب هم نیستند، برای همین، طوری که انگار همیشه آمادۀ دعوا هستید برای هم گارد نگیرید، «تیم» باشید تا کسی شما را شکست ندهد!
  3. بدانید که مشاجره هم آداب و اصولی دارد. بدانید که با داد و فریاد متقابل نمی‌توان به جایی رسید، هیچ‌چیز درک نخواهد شد و حتی به‌درستی درک نخواهد شد. لااقل یک طرف می‌تواند سکوت کند، کسی که فریاد می‌زند هرطور شده آرام می‌شود، آن‌وقت امکان این وجود دارد که در سطحی برابر گفت‌و‌گو کرد.
  4. به‌جای این‌که تصمیم‌های خودسرانه بگیری اگر لااقل نظر او را بپرسی چیزی از دست نمی‌دهی. شاید او از زاویه‌ای که تو نمی‌بینی می‌بیند و از این طریق تصمیم نادرست نمی‌گیری.
  5. بپذیر که کسب اجازه به‌معنای زن‌ذلیلی یا کسر شأن نیست، چون تو در بین این مسئولیت‌ها حق نداری همسرت را آزرده‌خاطر کنی. اگر یک دلیل قابل قبول داری و آن را آرام و قشنگ توضیح بدهی، مطمئن هستم که تو را «درک» خواهد کرد.
  6. هر اتفاقی هم که بیفتد(به‌جز خیانت و ضرب و شتم)جای خواب‌تان را از هم جدا نکنید، بعد می‌بینید خوابیدن جدا از هم به عادت بدل شده و حتی جذاب‌تر هم شده!
  7. تعریف و تمجید کنی زبانت قطع نمی‌شود، نگران نباش. گهگاه می‌توانی غرورش را نوازش کنی و بگویی چقدر زیبا/برازنده است. اگر واقعاً دوست داشته باشی در همه حالتش برایت زیباترین آدم دنیاست.
  8. موقع مشاجره ابداً فحش ندهید، زخم زبان خوب نمی‌شود. اگر نمی‌توانی به خودت مسلط باشی به بالکن برو، وقتی آرام شدی بیا!
  9. در کنار دیگران (هر آدمی باشد) اصلاً و ابداً از همسرت عیب‌جویی نکن، حتی از او تعریف کن. چون همسرت انتخاب توست، این را فراموش نکن!
  10. همسرت را تحقیر نکن، نگو: «نمی‌توانی انجام بدهی، تو نمی‌توانی.» هر انسانی استعداد انجام هر کاری را ندارد! یا به‌خوبی یاد بده یا خودت انجام بده.
  11. «صداقت» اساسی‌ترین سنگ بناست.
  12. مسئولیت‌های هردو طرف جداست، هرچقدر هم زندگی مشترک باشد بعضی از وظایف جداست، این‌ها را هم به‌جای زور باید با علاقه انجام داد.
  13. اگر نه همیشه گهگاه یک دسته‌گل برایش ببر. نگران نباش ورشکست نمی‌شوی اما دل همسرت را به‌دست می‌آوری.
  14. فداکاری خواهی کرد اما آن فداکاری‌ها را به‌زشتی به رخ او نخواهی کشید. مخصوصاً اجازه نخواهی داد که کسی او را تحقیر کند. چون بزرگ‌ترین دیوار او تو هستی، اگر تو از او حمایت نکنی هر سنگی ممکن است به او برخورد کند و بیش‌ از تصورت او را زخمی نماید.
  15. به خودت زحمت بده و از او به‌عنوان انسان بپرس روزش را چطور گذرانده است.
  16. بی‌زحمت آن باسن‌ات را بلند کن و شوهرجانت را از در راهی‌اش کن، وقتی هم که به خانه می‌آید زبانت را به‌کار بینداز و بگو: «خوش آمدی عزیزم.»
  17. غرور بی‌جا مغز آن خوشبختی را متلاشی می‌کند!

ماده‌های زیادی را می‌توانم بشمارم اما مطمئنم حتی با این‌ها هم مسائل زیادی را می‌شود حل کرد. موارد باقی‌مانده را شما پر کنید. یالّا ما رفتیم، شما هم سعی کنید خوشبخت باشید. چون سزاوارش هستید!

 

ادامه خواندن ←

عاشق آتشفشان – چشم و چراغ 72

سوزان سانتاگ

ترجمه فرزانه قوجلو

عاشق آتشفشان رمانی است تاریخی به قلم سوزان سانتاگ که زندگی سِر ویلیام همیلتون و همسر جوانش، اِما همیلتون و سپس دلباختگی اِما به لرد نلسون را روایت می کند. سانتاگ این رمان را در اواخر دهه ی چهارم زندگی اش نوشت که در این عرصه نیز برایش شهرت و محبوبیت به همراه آورد.

عاشق آتشفشان نه فقط روایتی است از این ماجرای عاشقانه که در گیر و دار جمهوری ناپل می گذرد بلکه سانتاگ در بازگویی رویدادهای تاریخی و نیز روایت شیفتگی سِر همیلتون به آتشفشان به کار می گیرد طنزی است زنده و جاندار و بسیار ویژه که از مختصات قلم اوست .

ادامه خواندن ←

بحران

محمد قراگوزلو

«ظهور ‏نئولیبرالیسم»،«رویزیونیسم روسی»،«دموکراسی لیبرال از مسیر پایان تاریخ»،«از لیبرالیسم به نئولیبرالیسم»،«ظهور نئولیبرالیسم با ریگانیسم»،« تاچریسم»،« دو روایت از رکود اقتصاد سیاسی نئولیبرالیستی» ،«افول سال‏های طلایی نئولیبرالیسم»،«هایک و پوپر تئوریسین‏های دموکراسی‏نئولیبرال»، «تنگناهای نئولیبرالیسم»،«برزخ استالینیسم یا دوزخ نئولیبرالیسم»،«رکود بزرگ و صعود کینزیسم»،«طرح‏های جای‏گزین رکود اقتصاد سرمایه-داری»،«راه‏حل امپریالیستی (جنگ افغانستان و عراق) »،«خشونت ضد دموکراتیک نئولیبرالیسم »،«اصلاح‏ طلبی یا لابی ‏گری»و…عنوان برخی از بخش های این اثر است.
نویسنده در آغاز این اثر عنوان می کند:«هدف اصلی و راهبردی این مجموعه تکمیل فرایند دولت سرمایه به دولت سرمایه‏ داران از طریق یارگیری گسترده از جناح‏های مختلف بورژوازی ایران ذیل برنامه‏ ی توسعه‏ ی سیاسی یا دموکراتیزاسیون راست (روال کار) است. تبلیغ دموکراسی لیبرال تحت شعارهای پر طمطراقی همچون “ایران برای همه‏ ی ایرانیان” در همین راستا شکل بسته است. با این همه عمر نئولیبرالیسم در چارچوب حاکمیت دولت‏های امپریالیستی و کشورهای سرمایه‏ داری پیشرفته در آخرین سال‏های نخستین دهه‏ ی هزاره‏ ی سوم به پایان رسیده است.
روز20 ژانویه 1981 رونالد ریگان – در مُقام رییس ‏جمهور ایالات متحد آمریکا – در اوج بحران اقتصاد کینزی به قدرت خزید و در راستای اجرای دیکته‏ های میلتون فریدمن، اعلام کرد: دولت راه ‏حل مشکلات ما نیست، بل‏که دلیل وجود مشکلات است و دوران آن به پایان رسیده….. دو سال پیش از آن مارگارت تاچر مدعی شده بود:” چیزی به عنوان جامعه وجود ندارد، بل‏که فقط مردان و زنان منفرد وجود دارند”. کم‏تر از سه‏‏ دهه‏ پس از آن‏که نئولیبرالیسم توانست از طریق انباشت به شیوه ی خلع ید مجدد از سرمایه‏ داری بر محور رژیم انباشت متکی به ارزش سهام، سیاست های مونتاریستی، بورس بازی، کم‏رنگ‏ سازی نقش حمایتی دولت از زنده ‏گی اقتصادی مردم، اصالت بخشیدن به بنیادگرایی بازار آزاد، خصوصی ‏سازی، اقتصاد کازینویی و به قول خودشان اقتصاد ماده ‏زدایی شده، توزیع دارایی رو به بالا، مقررات‏ زدایی از بازار و انهدام اتحادیه‏ ها و دست‏آوردهای جنبش کارگری، بر بحران ادواری سرمایه ‏داری (اضافه تولید و گرایش نزولی نرخ سود) فایق آید، یک‏بار دیگر تضاد کار ـ سرمایه و تناقض‏ ذاتی سرمایه‏ داری بحران تازه‏ ی آفریده است. این بحران – به عنوان جدی‏ ترین چالش سرمایه‏ داری از دهه‏ ی1930 تاکنون – از یک طرف نشان داده است که همه‏ ی آمارهای مبتنی بر رشد اقتصادی سه ‏دهه ‏ی گذشته سرابی بیش‏ نبوده و در این مدت آن‏چه رشد کرده سرمایه ‏ی موهوم (به تعبیر مارکس) بوده و از طرف دیگر با شکست همه‏ جانبه‏ ی نظام ‏های سرمایه‏ داری نئولیبرال اقتصاد سیاسی جهان در شرایط تازه‏ یی قرار گرفته است.»

ادامه خواندن ←

هزار و یک شب

عبداللطيف طسوجي

هزار و یکشب که ترجمان آن توسط عبداللطیف طسوجی و به خواستۀ بهمن میرزا فرزند عباس میرزا در روزگار محمدشاه قاجار به انجام رسیده است. از امهات کتب در سرآغاز نهضت ترجمه در زبان فارسی است. نثر روان و شیوای آن همراه با انتخاب و ذوق‌ورزی‌های سروش اصفهانی در گزینش و سرایش اشعار پارسی به‌جای ترجمۀ عربی آنها، این اثر را تبدیل به کتابی یگانه و ماندگار کرده است. هزار و یکشب از قرن شانزدهم در اروپا شناخته و ترجمه و تفسیرهایی بر آن انتشار یافت، ترجمۀ فارسی آن از چاپ عربی کتاب در قاهره صورت گرفته است، تردید نیست که این اثر نیز در گذر از سده‌ها و سالیان و مهاجرت از زبانی به زبانی دیگر دچار دگرگونی و تغییرات فراوان شده و افتادگی‌ها و افزودگی‌های بسیاری در آن راه پیدا کرده است و کار تحقیقی بسیاری لازم است تا اصل آن به زبان سانسکریت احیاء شود. از دوران ترجمۀ این اثر تاکنون چاپ‌های زیادی از آن در ایران و دیگر کشورها صورت گرفته، اما با تأسف تاکنون چاپی منقح در اختیار علاقمندان نبوده است. مهمترین چاپ‌های آن عبارتند از:

  • هزار و یکشب، 1261 قمری، تبریز، رحلی، خط نسخ، سنگی، دو جلد، جلد نخست 402 ص، جلد دوم 382 ص، اندازۀ متن 15*5/25 سانتی‌متر، مقدار خطوط متن در هر صفحه: 34 خط.

حاشیه‌دار، نوشته‌ها یکنواخت، در پی هم، بدون نقطه سر سطر، بدون تصویر.

این کتاب نخستین چاپ هزار و یکشب در ایران است و نشان می‌دهد که ترجمۀ آن باید بیش از تاریخ یادشده به انجام رسیده باشد، زیرا چاپ چنین اثری و خطاطی آن قطعاً کمتر از یک‌دو سالی زمان نمی‌برده است. در پشت جلد نخستین چاپ فارسی هزار و یکشب چنین آمده است:

… تا اینکه در سال 1261 هجری که مجلدات عدیدۀ کتاب در دارالسلطنه‌ی تبریز به سعی و اهتمام میزرا علی خوشنویس در زمان سلطنت محمدشاه قاجار (1264-1250 هجری) در دارالطبایع به طبع رسید.

  • هزار و یکشب، 1272 قمری، طهران، رحلی، خط نستعلیق، سنگی، 41 سطر در هر صفحه.

در آغاز جلد دوم آن آمده است: اتمام جلد اول من کتاب الف‌لیله، شروع، فی جلد الثانی، اللهم انی اسئلک التوفیق فی اتمام هذه النسخه الشریفه من دارالخلافه طهران، در کارخانۀ عالیشأن عزت‌نشان آقا محمدرضای همدانی به سعی و اهتمام الاستاد فی الصنا آخوند ملاحسین التبریزی، فی سنۀ 1272 ]قمری[

این چاپ در هر جلد دو سرلوحۀ زیبا دارد که در پائین سرلوحه‌ی اول: هذا مجلد الثانی من کتاب الف‌لیله و لیله در کنار آن با قلم ریزتر چنین نوشته شده: «به تعجیل قلمی شد، رقم میرزا رضا تبریزی» 1272.

در پائین سرلوحۀ دوم جلد دوم، «عمل میرزا علی قلی خویی» ثبت شده است.

کتاب 51 تصویر دارد که 14 تای آن امضاءدار است، دکتر جهانگیر کازرونی به‌درستی این متن را که توسط استاد جواد صفی‌نژاد معرفی شده دارای نقص دانسته‌اند، متن اصلی کتاب 67 تصویر دارد.

14 نقاشی آن به ترتیب کار: 1 تصویر، میرزا علی‌قلی خویی، شبانه 352؛ 8 تصویر کار میرزا رضا تبریزی، ساکن تبریز، فرزند محمدعلی خان آشتیانی؛ 5 تصویر کار میرزا حسن فرزند آقا سید نقاش، ساکن تبریز که از تربیت‌یافتگان شاهزاده ملک قاسم میرزاست (ذیل نقاشی شبانه 964).

در آخرین صفحه کتاب آمده: «هذه الکتاب اقل الخلیفه الراجی محمدعلی بن مرحوم مغفور عبدالله بیک جراح‌باشی طهرانی فی سنه 1272 والسلام، در پشت این صفحه اشعاری آمده که در کنار آخرین بیت آن نوشته شده: «به استادی محمدقلی طهرانی به اتمام رسید، 1272».

  • هزار و یکشب مشهور به چاپ شاهزاده، 1275 قمری، طهران، رحلی، خط نستعلیق، سنگی، اندازۀ متن 1730 سانتی‌متر، خطوط متن در هر سرصفحه: 41 خط، مصور، 41 تصویر، بدون شماره صفحه.

این چاپ سه لوحه زیبای تزیین شده‌ی اسلیمی و 41 تصویر دارد که 22 تای آن در جلد اول و 19 تصویر در جلد دوم ترسیم شده است، تصاویر سیاه‌قلم، در برخی نسخه‌ها با دست رنگ شده‌اند.

نقاشِ تصاویر آقا میرزا سید حسن موسوی اصفهانی که زیر چهار نقاشی چنین امضاء کرده است:

  1. شبانه 153، رقم میرزا حسن اصفهانی، مجلس شمس‌النهار با علی بن کازر، سیاه و سفید.
  2. شبانه 246، عمل آقا میرزا حسن، ملاقات نمودن قمرالزمان با ملک تیمور.
  3. شبانه 729، رقم میرزا سید حسن الموسوی، به قصد رفتن دختر و صیاد، به دام انداختن مرغ را.
  4. شبانه 991، رقم میرزا حسن اصفهانی، مجلس خلیفه که دختر خود را به شخص بازرگان می‌دهد.

در آخرین صفحۀ کتاب نیز چنین آمده: به سعی و اهتمام عالی‌شأنان، رفیع‌مکانان عزت و سعادت‌نشانان آقا محمد رضا تاجر کاشانی خلف مرحمت و غفران‌پناه آقا عبدالباقی تاجر کاشانی و آقای علی‌نقی تاجر کاشانی خلف مرحمت و غفران‌پناه خیرالحاج حاجی محمد ابراهیم تاجر کاشانی الشهیر به مهره‌کش در دارالخلافه طهران صورت انطباع پذیرفت.

همین مطلب در آخرین صفحۀ جلد اول نیز آمده است.

قد فرغ من تسوید عشر الجزو الاخر محمدجعفر گلپایگانی فی سنه 1275 ]قمری[

  • الف و لیل؛ 1293 قمری، رحلی، نستعلیق، تحریر شده در دو جلد، جلد اول سرلوحه دارد. 285 صفحه که به شبانۀ 525 ختم می‌شود که در پایان آن آمده:¹ªU ، حرّره فرج‌الله تفرشی، روزنامه‌نویس سنۀ 1289. جلد دوم دارای سرلوح، شماره‌گذاری صفحات از 1 شروع و به صفحۀ 334 پایان می‌یابد، مجموع صفحات کتاب 519 صفحه در پایان آن آمده: تحت‌الکتاب بعون الملک الوهاب علی ید الحقیر محرر علی غفر و توبه 1293 ]قمری[ نقاشی‌های کتاب سیاه‌قلم است، در نقاشی شبانه‌ی 353 امضاء میرزا نصرالله و شبانۀ هیجدهم: عمل عبدالحسین خوانساری و شبانۀ نودم: عمل عبدالحسین آمده است.

ادامه خواندن ←