داستایوسکی

محمود دولت آبادی

امیر حسن چهلتن

( نام آوران اندیشه و هنر1 )

این کتاب می تواند بازخوانی مجمل داستانهای محمود دولت آبادی به حساب آید . در این بازخوانی جا به جا توضیحاتی داده ام و بر نکاتی انگشت گذاشته ام تا شاید مادۀ خام یک بررسی مفصل فراهم آمده باشد؛ من بر نشانه هایی تأکید کرده ام که گمان می کنم در بررسی آثار او اهمیتی ویژه دارد.

ادامه خواندن ←

خاطرات خانه ی اموات

فئودور داستايفسكی‌

مهرداد مهرین

«الکساندر بتروویچ» در اصل یک نجیب‌زادة روسی بود. او بر اثر حسادت، همسرش را کشت و فورا خود را به پلیس معرفی کرد. پلیس او را به ده سال حبس با اعمال شاقه محکوم کرد و پس از پایان این مدت او به اقامتگاه محکومین واقع در شهر «ک» فرستاده شد تا عمر خود را در آن‌جا به پایان آورد. یعنی او به یک کولونی محکومین، که کمی دورتر از شهر واقع شده بود، تعلق داشت، اما می‌توانست در شهر «ک» به سر برد. او در این شهر با تدریس زبان فرانسه و… لقمه‌نانی به دست می‌آورد. البته تدریس برای محکومین در شهرهای سیبری امری بعید، نبود زیرا کسی غیر از آنها از زبان فرانسه و رشته‌های مختلف تعلیم و تربیت اطلاعی نداشت. خاطرات خانة اموات، اثر داستایوسکی به سرگذشت ده سالة الکساندر پتروویچ در زندان با اعمال شاقه اختصاص یافته‌ است. داستایوسکی در بخشی از این داستان ماجرای محبوبیت خود در زندان سیبری را شرح می‌دهد و ضمن معرفی زندانیان دیگر سرگذشت غم‌انگیز آنها را به طرزی بدیع، حکایت کرده و پرده ازبرخی اسرار درونی انسان برمی‌دارد.

 

ادامه خواندن ←

داستان های کوتاه ادگار آلن پو

ادگار آلن پو

ترجمه  زیبا گنجی | پریسا سلیمان زاده اردبیلی

ادگار آلن‌پو استاد خلق ژانر داستانهای سیاه و همچنین یکی از بزرگان داستان کوتاه است. مترجمان در این اثر مهمترین داستانهای کوتاه این شاعر و داستان سرای بزرگ آمریکا را گزینش و با دقت نظری در خور تحسین به زیبایی به سپاس زبان پارس برگرداند. خواننده در این کتاب نه تنها گزیده‌ای از جذاب‌ترین و خواندنی‌ترین داستانهای پو را در برابر خود دارد که با سیر تحول داستان نویس این نویسندۀ بزرگ نیز آشنا می‌شود.

 

ادامه خواندن ←

سوزان سانتاگ در جدال با مرگ

دیوید ریف

ترجمه فرزانه قوجلو

سوزان سانتاگ که نویسنده ی 17 کتاب است و این کتاب ها به 32 زبان زنده ی دنیا ترجمه شده، یکی از تاثیرگذارترین روشنفکران آمریکایی است که به سبب دل مشغولی سوداوار و دامنه ی هوش انتقادی و نیز فعالیت پرشور خود در زمینه ی حقوق بشر به شهرتی جهانی دست یافته است… کتاب دیویدریف که عنوان اصلی آن Swinning in a sea of Death یا در حقیقت “شنا در دریای مرگ” است، گزارشی است از شیوه ای که مادرش، سوزان سانتاگ، با بیماری و مرگ دست و پنجه نرم کرد. این کتاب توصیفی است از زیر و بم‌های روحی، روانی و عاطفی نویسنده‌ای که در عرصه هنر و اجتماع بسیار جسور بود و همواره به نظام سیاسی حاکم بر آمریکا اعتراض داشت. زنی که نمی‌خواست تسلیم مرگ شود و از پذیرفتن سر باز می‌زد. اما سرانجام مرگ او را به زانو درآورد.دیویدریف در این کتاب می‌کوشد تا قضاوتی درباره مادرش نداشته باشد بلکه از آنچه بر او رفته و باور‌هایش، سرسختی و مبارزه ناامیدانه‌ اش با دشمنی که به هیچ روی هم‌سنگ او نیست تصویری روشن دهد.در نگاه به زندگی سانتاگ و نبردی که برای ادامه آن به جان خریده و تحمل کرده با زنی روبرو می‌شویم که از نیستی می‌ترسد و ترسش را پنهان نمی‌کند. نمی‌خواهد او را انسانی بر‌تر ببینیم که از هراس‌های زمینی به‌دور است. نمی‌خواهد برای مخاطب آثارش تصویری فرا انسانی بسازد. برعکس، سانتاگ در قله صداقت جای می‌گیرد. او در تمام تاروپودش /انسان است و ورای آن هیچ. انسان با همه گوشت و خونش، بیم و امید و دلهره‌هایش و ناباوری به جهان پس از مرگ. این ناباوری برای هیچ کس غریب نیست: «بازآمده‌ای کو که به ما گوید راز». شاید برخی نگرش سانتاگ را به زندگی نگرشی اپیکوری ببینند اما سانتاگ به هیچ روی نمی‌خواهد فقط به شرط لذت بردن از زندگی زنده بماند. او می‌خواهد «باشد»، ستیز‌هایش با زمانه و زندگی به هیچ روی کم و آسان نبوده، او از «نبودن» می‌هراسد. هراسی که بی‌گمان به سراغ بیشتر ما، در هنگام تنهاییمان، آمده است اما جسارت ابراز آن را نداشته‌ایم و خواسته‌ایم شاید حتی از خودمان پنهانش کنیم.

ادامه خواندن ←

همیشه شوهر – چشم و چراغ 50

فئودور داستایوسکی

ترجمه علی اصغر خبره زاده

 

چشم و چراغ 50

همیشه شوهر ٬ داستانی ست (به طور غیر مستقیم) پیرو ِ مردی که ؛همیشه شوهر؛است! و به نظر نمی آید شخصیت اصلی ِ داستان باشد . به جای او ٬‌شخص ِ اصلی مردی ست به نام ولچانینف ٬‌مجرد ٬ ثروتمند کمی عیاش و البته مبادی ِ ادب در بیشتر مواقع ٬ که این روزهای کتابی٬ اوضاعش ـــ همچون خود ِ داستایوسکی وقتی که این کتاب را می نوشته ـــ بسیار آشفته و درهم است! وقتی همه چیز از درون و بیرون بهم گره خورده و گیجی بسیاری به بار آورده و شخص را دچار مرض مالیخولیا کرده! او این روزها به طرز غریبی خاطراتی از گذشته به یاد می آورد که به طور شگفت موجب شرمش میشود و از خود بیزاری. در همین اثنی یکی از رفقایش پس از نُه سال با وضعی آشفته به دیدنش می آید و ماجراهای تازه ای آغاز میشود. .  

سبک داستایوسکی، نه سلیس است نه روان و نه زیبا. اما قوی است و محکم و رسا و کاماً مختص به خود اوست. قیودی که در زبان روسی زیاد استعمال می شود در این اثر مخصوصاً زیادتر هستند. این عیوب مخصوصاً در اولین فصل خودنمایی می کنند. مانند چند اثر از کارهای اولیه اش، ابتدای آن دشوار و ست است. هر شخصیت، و مخصوصاً پاول پاولوویچ تروسوتسکی با طرز سخن مخصوص به خودش حرف می زند، تعبیرات مخصوص به کار می برد. لحن کلام و سیاق جمله ها مختص بین سال های 1860-1880 می باشد. لحنی که مخصوصاً در برخی محافل نیمه اشرافی، کارمندان عالی ادارات و ملاکان ولایتی آن زمان به کار می رفته است.

ادامه خواندن ←

کتاب خاطرات خانه اموات تجدید چاپ شد

داستایوسکی در خاطرات خانه اموات یک قسمت از ماجرای محبوسیت خودش را در زندان سیبری شرح می‌دهد. و در ضمن زندانیان دیگر را معرفی کرده و  سرگذشت غم‌انگیز آن‌ها را به طرزی بدیع حکایت و به موشکافی در طبیعت آن‌ها می‌پردازد و پرده از بسی از اسرار درونی انسان برمی‌دارد. اثری که مطالعه این کتاب بر در خواننده برجای می‌گذارد ذکر همین 1 موضوع بس که موقعی که امپراتور نیکلا یعنی همان جلادی که موسس خانه اموات بود آن را خواند به گریه افتاد. از طریق لینک زیر می توانید این کتاب را خریداری کنید :   https://negahpub.com/book/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AA/

ادامه خواندن ←