اين كتاب بهتدريج نوشته شد. بيشتر بهصورت مقالههايى براى ماهنامه فرهنگ توسعه، براى طرح درسهايى ـ تاحدى پراكنده امّا متوجه مسايل اساسى ـ در باب اقتصاد سياسى كمتوسعگى.
شمارى از بخشهاى اين كتاب تاكنون چاپ و منتشر نشدهاند، امّا آنها كه قبلا در نشريات به چاپ رسيده بودند يا در سخنرانىها ايراد شدند، قطعآ مورد تجديدنظر و بازنگرى قرار گرفتند. بخشهايى نيز بههنگام تدوين نهايى كتاب نوشته شدند، كه خود بر مطالعات و يادداشتهاى پيشين استوار بودند. آمارها تا حد ممكن بههنگام شدند، زيرنويسهايى را اضافه كردم، فهرست منابع دقيق تنظيم شدند و در آخر هر فصل آمدند و مهمتر اين كه نادرستىهاى نوشتارى چاپى تصحيح شدند. البته بحث و اظهارنظر و انتقادهايى كه به سلسله مقالههاى اين كتاب وارد شدند مورد توجه قرار گرفتند ـ و اين خاصيت اينگونه كتابنويسى است.
بههر تقدير، اين كتاب همه بحثهاى اقتصاد سياسى كمتوسعگى، يعنى مباحث مربوط به توليد، توزيع، طبقاتى و فعاليت بخش خصوصى، سلطه كشورهاى پيشرفته مسائل امپرياليزم، روابط بينالملل، قدرت سياسى مربوط به شرايط اقتصادى، سياسى دولت و جز آن را دربر نمىگيرد. اين كتاب آموزش منظم روششناسى و اصول و مبانى اقتصاد سياسى كم توسعگى را نيز برعهده ندارد. امّا ادعاى كتاب اين است كه بحثهايى را در زمينه عمدهترين مسايل كم توسعگى و اقتصاد سياسى كشورهاى كم توسعه مطرح مىكند و به انتظار پاسخ و واكنش علاقمندان مىماند.
تا زمانى كه ستمگرى، عقبماندگى و سلطه در جهان وجود دارد، بحثهايى از اين دست، هرچند پراكنده يا نارسا و گاه نادرست، مىتواند براى نشان دادن راه رهايى بشر مفيد باشد.
خوشه های خشم ماجرای بحران اقتصادی آمریکا است در دهه سی قرن بیستم میلادی. هزاران مزرعه دار با گسترش بی سابقه بحران اقتصادی، زمین خود را از دست داده و به اجبار به کارگری (کلان زمین دارانی) در می آیند که با مزدی ناچیز خانواده ها را به استخدام خود در می آوردند و بی رحمانه از آنها بهره کشی می کنند. نویسنده استادانه با تصویری واقعی از این ستم وحشتناک پرده برمی گیرد و در ضمن داستان خانواده ای را باز می گوید که در مسیر نجات خود همه چیز را از دست میهد. اوج اثر در خطوط پایانی آن بازتاب می یابد که زنی صاحب نوزادی تازه، برای نجات مردی به او شیر میدهد. خوشه های خشم، هم شاهکار نویسنده و هم یکی از بزرگترین آثار ادبیات رئالیستی جهان است.
ژان کریستف حقیقتاً یک رمان موزیکال است. رمانى که گام ها و اصوات موسیقى را لابه لاى سطورش پنهان ساخته و هنگامى که سطر هاى آن خوانده مى شود گویى همه چیز در فضایى مه آلود فرو مى رود و تنها موسیقى به گوش مى رسد. رولان در این کتاب با زبان موسیقى سخن مى گوید و گاه که کلامش از سخن گفتن باز مى ایستد تنها مى نوازد و نت ها و اصوات موسیقى را در قالب کلمه ها و واژگان درمى آورد. موسیقى اى که گاه آدمى را به شور و هیجان وامى دارد و گاه متاثر مى سازد.
ژان کریستف موسیقیدان آلمانى است که پس از درگیرى با پلیس مجبور به ترک کشور شده و به فرانسه مهاجرت مى کند. ژان که طى دوران بلوغ فکرى اش دست خوش تحولاتى فراوان بوده و تا حدودى داراى روحى چند شخصیتى است، شخصیت اصلى و با دوامش به آرامى شکل مى گیرد و به یک ثبات معقول و منطقى مى رسد. زندگى ژان کریستف کرافت تا حد زیادى به زندگى و اندیشه هاى بتهوون، موتسارت و واگنر شبیه است اما از آنچه معلوم است ژان بیشتر به خالق خود مانند است تا به فردى دیگر. موسیقى در ژان نیاز شدیدى به دوست داشتن برمى انگیزد و کسى که خوب دوست مى دارد، دیگر کم و بیش نمى شناسد. خود را به تمامى در راه همه کسانى که دوست مى دارد ایثار مى کند. این عشق افلاطونى نصیب کسى نمى شود جز روح الیویه فرانسوى که روانش چون پناهگاهى است نرم و اطمینان بخش تا ژان سراسر هستى خود را به او بسپرد. ژان در دوستى با الیویه جهان را از منظرگاه دوست مى نگرد و هستى را با حواس دوست در آغوش مى کشد غافل از آن که طبیعت بى رحم در جدا کردن دو قلب که به یکدیگر عشق ورزیده اند هرگز عشق را در یک زمان از هر دو قلب برنمى کند بلکه چنان مى کند که یکى از آن دو زودتر از دوست داشتن باز ایستد تا همیشه آن یک که بیشتر دوست دارد فدا شود و این ژان است که هرگز نمى تواند در دوست داشتن لحظه اى به خود مجال سستى و اهمال راه دهد.
رومن رولان (1944 – 1866) کارشناس موسیقی و نویسنده، او آثار بسیاری درباره موسیقی دارد. درباره هندل و بتهوون آثاری مستقل پرداخت و شاهکارش ژان کریستف که طی سال های 1904 تا 1912 نگارش آن به طول انجامید، درباره یک موسیقی دان است.وی در 1901 ریاست بخش موسیقی مدرسه عالی مطالعات اجتماعی پاریس را به عهده گرفت. او نخست در دانشسرای عالی و از 1903 در سوربون سخنرانی های آموزشی درباره موسیقی انجام داد.از 1913 از کار کناره گرفت و در سوئیس ساکن شد، در 1938 به فرانسه برگشت تا از جنگ دوری نکرده باشد، اما به اسارت درآمد و در یک اردوگاه آلمانی زندانی شد و تنها وقتی دچار بیماری مهلکی شد آزادش کردند اما پیش از خاتمه جنگ در 1944 درگذشت.
آلپر جانی گز در رمان گل جهنمی از زبان کودکی که مانند کودکان دیگر بزرگ نمیشود و رشد نمی کند نوری بر پیکره زندگی رازآلود می تاباند تا در میان سایه ها به جست وجوی معنای زندگی برآید. راوی داستان، در پی سرنخهایی از زندگی پیرامون خود، رازهایی از خاکستر و ویرانه های زندگی کشف می کند که در پس ملغمه ای از عشق و نفرت و مرگ مدفون شده اند.
واژه ها، سکوتها، آهنگ ها، پشیمانیها، سوگندها، خیانت ها، خندهها، اشکها، شادیها، ناامیدیها و چهره ها، بیش از هر چیز چهره ها. شما میدانید از چه سخن می گویم. عشق ها خاکستر میشوند، پدرها می میرند و قصه ها به پایان می رسند. کسی باید باشد تا ویرانه ها را از نو بسازد، برای همین است که همه بچه ها رشد می کنند و بزرگ می شوند، جز یکی؛ کسی که سایه اش را از دست میدهد، خود به سایه تبدیل می شود.
دوبلورها خود را بازیگران نشسته می دانند و معتقدندتفاوتشان با بازیگران تئاتر، سینما و تلویزیون صرفا در این است که باید پشت یک میکروفن، بدون آنکه دیده شوند ایفای نقش کنند. آن ها از سال 1338 که اولین گروهشان برای آموزش به ایتالیا اعزام شد تا امروز که آثاری ماندگار تقدیم فارسی زبان ها کرده اند، شخصیت های برجسته ای را از دست داده اند. تاریخ شفاهی دوبله، بیان خاطرات و تجربیات این سال هاست . . .
انوش صالحی داستاننویس و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران است. از او تاکنون کتابهای «راوی بهاران/سرگذشت کرامتالله دانشیان»،«مصطفی شعاعیان و رومانتیسم انقلابی» و « اسم شب سیاهکل» در حوزه تاریخ چپ ایران منتشر شده است.
در چاپ تازه«حماسه سیاهکل»- اثر بحثبرانگیز حمید اشرف در این سالها- علاوه بر متن اصلی، دو مقاله نیز به ضمیمه آمده است که در آنها انوش صالحی به عمدهترین انتقادات وارده بر این اثر از دیدگاه خود و با تکیه بر اسناد موجود جنبش فدایی پاسخ میگوید.
شو زُ چِن در سال ۱۹۷۸ در شهر دونگ خَی در استان جیانگ سو به دنیا آمد. او که فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد دانشکده ی ادبیات دانشگاه پکن است، رمان های زیادی نوشته که از آن جمله می توان به « پکن همچون دریا»، »به سوی شمال»، « دارالسلام»، «دویدن در خیابان های پکن» و «قصه های چینگ یون گو» اشاره کرد.
او جوایز ادبی بسیاری نیز دریافت کرده که جایزه ی ادبی جوانگ جونگ ون، جایزه ی بزرگ رمان رسانه های ادبی چینی و جایزه ی ادبی فِنگ مو از آن جمله اند. رمان « اگر برف سنگین راه را ببندد»، جایزه ی ادبی لوشون در دوره ی ششم در بخش رمان کوتاه را از آن نویسنده کرد، رمان کوتاه وی تحت همین عنوان نیز جایزه ی کتاب برتر چینی صدا و سیمای چین در سال ۲۰۱۶ را کسب کرد.
رمان « دارالسلام» او در سال ۲۰۱۴ جایزه ی پنجمین دوره ی ادبی لائو شُه، جایزه ی رویای عمارت سرخ در ششمین دوره و جایزه ی ادبی اولین دوره ی دانش سرای تِنگ شون را کسب کرد و از طرف « هفته نامه ی آسیا» در هنک کنگ به عنوان یکی از ده رمان چینی برتر سال ۲۰۱۴ معرفی شد. « هفته نامه ی آسیا» ی هنگ کنگ و»هفته نامه ی آینه « ی تایوان، رمان بلند « پکن همچون دریا» را به عنوان یکی از ده رمان برتر چینی در سال ۲۰۱۷ معرفی کرده اند.
او در حال حاضر معاون سردبیر مجله ی ادبی « ادبیات خلق» است و آثار او تا کنون به زبان های انگلیسی، آلمانی، ژاپنی، کره ای، ایتالیایی، مغولی، هلندی، روسی، عربی، اسپانیایی و غیره ترجمه شده است.
آن چه میخوانید نامههای نقاش مشهور معاصر، هانیبال الخاص، به شاعر نام آشنا، م. آزاد (محمود مشرف آزاد تهرانی) است. از شواهد امر چنین بر میآید که نامهنگاری بین این دو چهرهی شناخته شدهی هنر و ادب معاصر، حدود یک دهه ادامه داشته است؛ اما با تأسف آن چه در اختیار ماست، بیشتر مربوط به سالهای 1964 تا 1966 است. البته لازم به ذکر است که از سال 1967 نیز تک و توک نامههایی وجود دارد.
دربارهی اهمیت این نامهها و علت انتشار آنها، باید به چند نکته اشاره کنیم: نخست این که در این نامهها، عمق ارتباط بین این دو چهرهی مهم ادب و هنر سرزمینمان روشن میشود. رابطهای که بیشباهت به رابطه شمس و مولانا نیست. در اغلب این نامهها، شیفتگی هانیبال الخاص به م. آزاد به روشنی دیده میشود. حتی گاهی خود الخاص به رابطهی شمس و مولانا اشاره میکند: «…من هر چه به گذشته بیشتر فکر میکنم و به خصوص آن زمان کوتاه، که عمری بود و زندگی و به قول تو آن راه رفتنها در حاشیههای آن سرزمین، محبتام به تو بیشتر میشود. البته سخت است، ابراز این نوع حرفها که به معاشقه میماند؛ ولی این حرفها حتی مولوی و شمسبازی نیست. دوستی خالص و الخاص است و من هر چه فکر میکنم که زندگی جز لذت این همدمیها و همنفسیها نیست و مرگ جز غم از دست دادن آنان. و هر وقت این حرفها را گفتیم، خجالتی بود و فلسفهبازی، برای جبران آن خجالت و بله و نه خیر (!)»
«رستاخیز» سومین رمان بزرگ لئو تولستوی است که در سال 1899 منتشر شد. و به نوعی حاصل دوران پختگی و تحولات عمیق فکری او به شمار میرود. تولستوی در این اثر سترگ با ارائهی تصویر سیاه و هولناک از نابرابری و فساد سیاسی دوران تزار، جامعهی روسیه را به نقد کشیده و آن را به بازگشت به آموزههای مسیحیت دعوت میکند. منتقدین ، آثار تولستوی را جاده صافکن انقلاب 1905 و متعاقب آن، انقلاب بزرگ اکتبر میدانند. داستان رستاخیز با نمایی از فضای طبقاتی و ترسیم دادگاههای آشفتهی روسیه آغاز میشود… «نیلیدوف»، اشرافزادهای خوشگذران که در جایگاه هیئت منصفه قرار گرفته در مواجهه با ماسلووا، زنی متهم به قتل، به یاد میآورد که در دوران نوجوانی، برای ارضای هوای نفس خود، چگونهماسلوورا ندیمهی روستایی خود را در مسیر تباهی و گناه قرار دادهاست. لحظهای تاثیرگذار در وجدان او که باعث تغییراتی عمیق در روح عدالتخواه او میشود. دلیل مانایی و شکوه این کتاب، تفصیل سرگذشتی است که تولستوی با بازدید از زندانها و سفر به مناطق دوردست سیبری، تاریخ این سرزمین را در قالب یک داستان به رشتهی تحریر در آورده است.
«کلیدر» از مهمترین آثار ادبی ایران است. رمانی هزار تو با لایههای مختلفی که با تاریخ درهم تنیده شده و از دل آن چهرههایی سر بر میکشد که نماد انسانیت تام، دلاوری، از خود گذشتگی و جان سپاری در راه آرمان هستند. از سوی دیگرچهرههایی که درآن پلشتی، تیرگی و حیوانیت را به تمامی معنا میبخشد. دولتآبادی استادی توانسته منش آدمهارا آشکار کند. سرکار خانم اولیائینیا با دقتی قابل تحسین و البته با نگاهی ستایشگر به بررسی و تحسین این رمان ماندگار پرداخته و لایههای تازه از آن را کاویده و نقد کردهاست.