در کتاب ، روزگاری جنگی درگرفت ، نویسنده ، از روزیهایی در گذشتههای بسیار دور، روایت میکند. زمانی که جنگی درگرفت. این روایتها به اندازهی جادوگر بدجنس و پری خوشطینت واقعی هستند و به اندازه هر افسانه دیگری حقیقی، آزموده شده و تصحیح شدهاند.
_ این جنگ در چنان گذشته دوری روی داده و چنان در سایه جنگهای دیگر و جنگهایی از انواع دیگر قرار گرفته که چه بسا کسانی که در آن شرکت کرده بودند نیز آن را از خاطر برده باشند. جنگی که از آن سخن میگویم بعد از جنگ سپر و کمان کرسی و آگنی کورت و درست پیش از انفجارهای کوچک آزمایشی بمبهای اتمی هیروشیما و ناکازاکی روی داد.
جنگی که نویسنده از آن سخن میگوید شاید در خاطرهها مانده باشد زیرا آخرین جنگ در نوع خود بود. جنگ داخلی ما را آخرین”جنگ بزرگان”نامیدهاند و به همین طریق میتواند جنگ جهانی دوم را آخرین جنگ جهانی فراگیر نامید. جنگ بعدی که اگر چنان ابله باشیم که اجازه وقوع آن را بدهیم، یقینا آخرین جنگ از هر نوعی خواهد بود. آنگاه دیگر کسی باقی نخواهد ماند که چیزی را به خاطر آورد. و اگر چنین ابله باشیم آن گاه بلحاظ بیولوژیک شایسته بقا نخواهیم بود. بسیاری از انواع گونههای دیگر به خاطر اشتباهشان در ارزیابی تغییرات از روی زمین محو شدهاند. هیچ دلیل معقولی وجود ندارد که بتوان تصور کرد ما از قانون لایزال طبیعت مصون هستیم، قانونی که گفته میشود در قاموس آن فزونی سلاح، افراط در تجمل، و در اغلب موارد زیاده روی در ائتلاف نشانههایی از نابودی قریبالوقوع است………….. .
رمان پیش رو برنده جایزه نوبل ادبیات ۱۹۶۲ شد .
این رمان جزو شیرینترین و محبوبترین رمانهای استنبک (اشتاین بک) است که همچون سایر آثار او در دنیایی ترکیبی از واقعیت و خیال، با تممایههای از طنز و نقدهای تند اجتماعی، زندگی محرومان و دردمندان جامعه را روایت میکند . شخصیتهای این داستان انسانهایی هستند که با مسائل فلاکتبار اقتصادی دست به گریباناند، اما پی شادمانیهای کوچک میگردند تا شاید مرهمی باشد بر زخمهایشان . حوادث کتاب در خیابانی روی میدهد که حاشیههایش پر است از ماهی هایی که قرار است به کنسرو تبدیل شوند. داستان در خلال جنگ جهانی دوم روی میدهد و نویسنده زندگی بومی ساکنان آن منطقه را روایت میکند و از شرایط زندگیشان مینویسد.این رمان جز آثار پرخواننده استنبک است و مانند اغلب کتابهای این نویسنده در فضای رکود اقتصادی روایت میشود و زندگی فقرا و مشکلات آنها را بیان میکند. به عبارتی مخاطب در این رمان با تصویری روشن از تقلای انسانها برای ادامه دادن زندگیشان روبهرو میشود…. .
کینو مانند پدر و پدربزرگ خود، غواصی فقیر است که مرواریدهایی را از اعماق خلیج جمع میکند؛ مروارید هایی که روزی ثروت عظیمی را برای پادشاهان اسپانیا به ارمغان میآوردند و اکنون، فراهم کنندهی مایحتاج ناچیز زندگی کینو، همسرش جوانا و کودک نوزادشان هستند. اما در یک روز معمولی مانند بقیهی روزها، کینو با مرواریدی به بزرگی تخم یک مرغ دریایی و به زیبایی قرص کامل ماه از آب سربرمیآورد. با به دست آوردن این مروارید، نور امید به زندگی راحتتر و امنیت، در دل کینو و خانوادهاش میتابد اما همهی اتفاقات در پیش رو، مطابق میل او پیش نخواهند رفت. رمان مروارید که داستانی ساده اما پرمفهوم دارد، اسرار سرشت آدمی، طمع، بی اعتنایی به هنجارهای اجتماعی، تاریک ترین اعماق شرارتها و نجات بخشیهای درخشان عشق را مورد واکاوی و کنکاش قرار میدهد. نویسنده داستان کتاب مروارید را از یک افسانه ی قومی و مردمی مکزیکی، در زمان بازدیدش از منطقه ای مرواریدخیز در سال 1940 الهام گرفته است و ……. .
.
خانم مولى مورگان در «سالیناس» که از قطار پیدا شد سه ربع ساعت در انتظار اتوبوس ماند. در ماشین بزرگ جز راننده و خانم مولى، کسى نبود.
زن گفت «مىدونین، من هیچوقت به «مزرع فلک» نرفتم، از جاده اصلى خیلى دوره؟»
راننده گفت «تقریباً سه مایل.»
«اونجا ماشینى گیر مىآد که منو تا دره ببره؟»
«نه، مگه اینکه کسى بیاد سراغتون.»
«پس مردم چه جورى مىرن به اونجا؟»……
.
در مولی مورگان ، به عنوان شاخص ترین داستان این کتاب ، نویسنده به جای مقدمهچینی برای فرار از دنیای پر از ستم و نابرابری ، مخاطبین را به رویارویی با واقعیت دعوت میکند . .
از متن کتاب : .
_بیلى باک هنگام سپیدهدم از آغل بیرون آمد و یک دم در ایوان ایستاد و به آسمان نگاه کرد. مردى بیقواره بود که اندامى کوچک و پاهاى خمیده و سبیلى آویخته داشت، دستهایش چهارگوش و کف دستش باد کرده و پرگوشت بود. چشمانش اندیشناک و خاکسترى کمرنگ بود و موهایى که از زیر کلاهش بیرون زده بود سیخ سیخ و رنگورو رفته بود….
.
رمان اسب سرخ، رمانی اپیزودیک است که از چهار داستان متفاوت اما به هم پیوسته از زندگی جودی در مزرعه ی بزرگ پدرش در کالیفرنیا تشکیل شده است. جودی که در مزرعه ای در کالیفرنیای شمالی بزرگ شده، شرایط زندگی و سختی های کار یک مزرعه دار را به خوبی آموخته است و روش رفتار با اسب ها را نیز کاملا میداند. اما هیچ چیز، او را برای ارتباط عجیب و خاصش با گابیلان اسبی چموش و زودجوش که پدرش به او داده ، آماده نکرده است. .ارتباط عاطفی جودی با اسبش ، دنیایی بکر از تعامل انسان و طبیعت را به وجود میآورد که زندگی یکنواخت و کسلکنندهی او را مملو از شادی میسازد ….. جودی با کمک بیلی باک، یکی از کارگران مزرعه، به تمرین و رام کردن اسبش میپردازد و بی قرارانه منتظر لحظهای است که بر زین گابیلان بنشیند. اما به یکباره ……….. .
_ دهکدهی لوما ، همچنان که از اسمش پیداست، بر فراز تپهی گرد نه چندان بلندى ساخته شده است که همچون جزیرهاى از دهانه گسترده دره سالیناس، در کالیفرنیاى مرکزى، بیرون زده است. در شمال و خاور آبادى مردابى نىخیز، چندین کیلومتر گسترده است اما در جنوب، مرداب را خشکاندهاند. سبزهزارهاى پربار، نتیجهی این خشکاندن است و خاک سیاه چندان غنى است که کاهو و گل کلم غولآسا در آن مىروید.
آرزوى آن خاک سیاه در دل صاحبان دهکدهی شمال مرداب راه یافت. جمع شدند و شرکتى عمرانى تشکیل دادند. من براى شرکتى کار مىکنم که قرارداد کندن نهرى را بسته است. حفار شناور رسید، به هم وصل شد و شروع به کندن وسط مرداب کرد……. .
.
جان استن بک یکی از شناخته شدهترین و پرخواننده ترین نویسندگان قرن بیستم آمریکا است. نگاه انساندوستانۀ او به جهان و ترسیم چهرۀ رنج کشیدۀ مردم آمریکا بارزترین شاخصههای ادبیات استن بک به شمار میرود. «اتوبوس سرگردان» نیز مانند سایر آثار وی بیانگر شرححال طبقۀ فرودست آمریکا پس از بحرانهای داخلی است. خلق شخصیتهای داستان بر اساس واقعیت موجود در جامعه طبقاتی آمریکا صورت پذیرفته است. روسپیان و مهاجرانی که در پی رکود بزرگ و بیکاری سراسری با فقر دست و پنجه نرم میکنند و اتوبوسی که نماد این سرگردانی و زوال است. این کتاب در سال 1947 منتشر شد...
فیلسوف فرهیخته تنها میتواند از قدرت زبان طبیعی برای توصیف، اگر نه واقعاً برای ساختن جهان، شگفت زده شود. قدرت زبان تا جایی که در تاریخ طبیعی و علم نیز پیش روی کرده است به اندازه کافی تأثیرگذار است، اما ظرفیت تجلی قوه زبانی انسان زمانی خود را نشان میدهد که به قلمروهای اجتماعی و فرهنگی روی میآوریم، جایی که زبان نقش سازندهای را ایفا میکند.
جای تعجب نیست که یونانیان باستان هم زبان و هم خود عقل را تحت یک اصطلاح واحد یعنی لوگوس درک میکردند! حال در ریشه همه اینها، کارکرد دلالتی خود کلمه نهفته است. بنابراین رشته نشانهشناسی که ماهیت نشانهها و فرآیندهای شکلگیری آنها جهت درک پرورش یافته دانش و زندگی را مطالعه میکند، باید برای ذهن هیجانانگیز و کلیدی باشد. از این رو، زمانی که یک شخصیت ادبی مشهور مانند اومبرتو اکو، رماننویس ایتالیایی، نوشتن شرحی از این پدیدهها را در اثری مثل این کتاب به عهده میگیرد، باید از آن استقبال کرد.
جان گریشام نویسندهای است که با رمانهای حقوقی شناخته میشود. او دانش آموخته دانشکدۀ حقوق است و مدتی هم وکیل بود، اما پس از شروع نویسندگی و استقبال از کتابهایش وکالت را کنار گذاشت. کافه روستر رمانی حقوقی است؛ ماجرایی جذاب دربارۀ سه دوست همدانشگاهی که یک اتفاق آنها را وارد ماجرایی پیچیده میکند. آنها دانشجوی سال سوم دانشکده حقوقاند و پس از خودکشی دوستشان متوجه میشوند او مشغول انجام تحقیقاتی دربارۀ سیستم وامهای دانشجویی بوده؛ وامهایی که دانشجوها را در چرخه بدهی گرفتار میکنند ،پس تصمیم میگیرند وارد بازی شوند وکافه روستر جایی است که برای پیروزی در برابر سیستمی قدرتمند و فاسد هم پناهگاهشان است و هم محل طرح نقشه هایشان؛ بازیای که یک طرفش سه دانشجوی حقوق است و طرف دیگرش شبکهای در هم تنیده از دانشکدهها، شرکتهای حقوقی و بانکها؛ بازیای جذاب و در عین حال پر اضطراب که قلم مسحورکننده گریشام خواننده را تا پایانش همراهی میکند.