وبلاگ

آوازهای تغرلی و اجتماعی

این‌روزها سه مجموعه‌شعر جدید از محمد شمس‌لنگرودی توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. مجموعه‌شعرهایی با نام‌های «آوازهای فرشته بی‌بال»، «تعادل روز بر انگشتم» و «و عجیب که شمس ام می خوانند». شمس‌لنگرودی که معمولا شعرهای خود را به شعرهای تغزلی و غیرتغزلی تقسیم می‌کند در این سه مجموعه نیز همین مسیر را دنبال کرده است. مجموعه «و عجیب که شمس‌ام می‌خوانند»، شامل شعرهای تغزلی‌ شمس‌لنگرودی است و 63ترانه عاشقانه او را در برمی‌گیرد.
دفتر دیگر با نام «تعادل روز بر انگشتم» نیز شامل دیگر شعرهای تغزلی اوست. این مجموعه، ‌شعرهای سال‌های 1390 و 91 را در بر می‌گیرد. در یکی از شعرهای کوتاه این مجموعه می‌خوانیم: «دست‌های تو/ تصمیمم بود/ باید می‌گرفتم و دور می‌شدم.»
اما به‌جز دو مجموعه‌شعر تغزلی شمس، حدود 60شعر غیرتغزلی او نیز در مجموعه‌ای به‌نام «آواز فرشته بی‌بال» آمده است. شعرهای این مجموعه غالبا با مضمون اجتماعی سروده شده‌اند و در تداوم دیگر آثار او سبک ساده‌نویسی در شعرهای این مجموعه هم رعایت شده است و روایتی ساده اما عمیق از مسایل اجتماعی به‌دست می‌دهند. فضای این شعرهای اعتراضی- اجتماعی در عین پیوند با جهان شعری شمس با شعرهای عاشقانه او تفاوت آشکاری دارد. «جامعه»، «انسان» و نسبت این دو باهم از جمله مضامین عمده این شعرها هستند. زندگی و مرگ نیز از دیگر محورهای برجسته این مجموعه‌شعر است. برای مثال در دو شعر این مجموعه که این مضامین در آنها دیده می‌شود، می‌خوانیم: «اشتباهم/ تولد من بود/ تصمیم اول‌مان را چرا/ همیشه غلط می‌گیریم» و نیز «این همه دوستدار هم نباشیم / مرگ یک تن‌مان می‌بیند / یک تن می‌برد».
آوازهای فرشته‌های بی‌بال شامل 87 قطعه شعرکوتاه و بلند شمس‌لنگرودی در این زمینه است. شمس در این مجموعه از عنصر طنز در سرودن شعر هم استفاده کرده و نوعی فضای سوررئال در این شعرها دیده می‌شود. شعرهای «آواز فرشته بی‌بال» را به‌نوعی می‌توان ادامه مجموعه «ملاح خیابان‌ها» دانست. مجموعه‌شعری که توسط انتشارات «آهنگ دیگر» منتشر شده بود و شعرهای آن با بهره‌گیری از اجزای زندگی روزمره، زبانی متناسب با این فضا داشتند.

نوشتن دیدگاه