خانه خراب ها

ویلیام ترور

آرتوش بوداقیان

… فطرت و شخصیت واقعی انسانها را از روی ظاهرشان، اظهار نظرهایشان، رفتارهای کلیشه وار اجتماعی شان و… نمیشود شناخت. در بروز ناملایمات و حوادث و موقعیت های خاص شغلی، خانوادگی، اجتماعی و روانشناختی و امثال ذالک است که لایه های پنهان روان و شخصیت انسانها خود می نمایانند. اکثریت قریب به اتفاق منتقدین ادبی اروپایی و آمریکایی معتبر و شناخته شده معاصر ویلیام ترور نویسنده شهیر ایرلندی را در به کار گیری چنین دستمایه هایی در آثارش در سرتاسر جهان انگلیسی زبان بی بدیل می دانند و معتقدند ترور لایه های درونی پیچیده و زخم خورده انسانها را با زبانی عامه فهم و با به کارگیری تکنیک های شناخته شده ادبیات روانی در معرض دید خوانندگان قرار میدهد و این امکان را برای آنان فراهم می آورد تا حوزه های خاصی از زندگی آشکار و نهان انسان های به ظاهر عادی را بهتر از آنچه که قبل از مطالعه آثار او درک می کردند درک کنند..

                                                                            آرتوش بوداقیان

90,000 تومان

جزئیات کتاب

ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

آرتوش بوداقیان, ویلیام ترور

نوع جلد

شومیز

نوبت چاپ

دوم

شابک

9786222671136

جنس کاغذ

بالک (سبک)

قطع

رقعی

تعداد صفحه

326

موضوع

چشم و چراغ, داستان خارجی, داستان کوتاه خارجی

سال چاپ

1400

کتاب “خانه خراب ها” نوشتۀ ویلیام ترور ترجمۀ آرتوش بوداقیان

گزیده ای از متن کتاب:

 

پیک‌نیک خرس‌های عروسکی[1]

ادوین[2] گفت:

_ من واقعاً باورم نمی‌شود، آدم‌های گنده!؟

_ بعله عزیزم حالا به قول تو گنده‌ایم ولی همیشه که گُنده نبوده‌ایم!

_ ولی دبورا[3] آخه با خرس‌های اسباب[4] بازی؟!

_ مطمئنم قبلاً ده‌ها بار توضیح داده‌ام ادوین!

ادوین سری تکان داد و با اخم‌های درهم به همسرش خیره شد. شش ماه از ازدواجشان می‌گذشت، ادوین بیست و نه سال داشت و در یک مؤسسه خرید و فروش سهام کار می‌کرد و سریعاً در حال پیشرفت و طی کردن مدارج ترقی بود. زنش دبورا بیست و شش ساله بود و تصمیم داشت تا زمانی که بچه‌دار نشده‌اند کارش را به عنوان منشی در شرکت آقای هریدنس[5] ادامه دهد. در منطقه ویمبلدون[6] لندن در مجتمعی به نام زودیاک[7] شماره 23 زندگی می‌کردند.

زودیاک از نظر دوستانشان اسم بامزه و دوست داشتنی‌ای بود. هنگامی که به دیدنشان می‌آمدند جوک‌هایی درباره برج جوزا[8] و ثور[9] و جدی[10] می‌گفتند و می‌خندیدند. مجتمع آپارتمانی زودیاک را آرشیتکتی دانمارکی[11] در سال 1968 طراحی کرده بود.

ادوین گفت:

_ خیالت را صددرصد راحت کنم من یکی هرگز در این پیک‌نیک شرکت نخواهم کرد.

_ ولی عزیزم…

_ تو را به خدا دبورا! این قدر احمق نباش!

مادر ادوین اوایل دبورا را «چیزکی خوشگل و ملوس[12]» نامیده بود و بعدها که ادوین گفت قصد دارد با دبورا ازدواج کند در گفتگویی خصوصی رک و پوست کنده به پسرش گفت:

یادت باشه عزیزم او همیشه ملوس و خوشگلک باقی نخواهد ماند. این ازدواج ابداً ازدواج معقول و مناسبی نیست!

خانم چالم[13]، مادر ادوین، معروف بود به این که اگر قضیه مربوط به زندگی بچه‌هایش باشد به هیچ عنوان آدم اهل مجامله‌ای نیست و ابایی ندارد از این که رک و پوست کنده حرفش را بزند. ولی شوهرش، آقای چالم، برعکس زن‌اش، ابداً در چنین مسائلی دخالت نمی‌کرد.

سرانجام زمانی که دبورا و ادوین در بعدازظهر سه شنبه روزی در ماه سپتامبر ازدواج کردند خانم چالم بهترین‌ها را برایشان آرزو و در خصوص مشکلات و مسائل زندگی زناشویی توصیه‌ها و راهنمایی‌هایی به دبورا کرد و تعدادی گلدان و گیاهان آپارتمانی برای تزئین آپارتمان شماره 23 زودیاک به او هدیه داد و در حقیقت برخوردی بسیار مهربانانه با آن‌ها داشت و اگر دبورا می‌دانست که نظر مادرشوهرش راجع به او و ازدواج آن دو تا چه حد منفی بوده واقعاً حیرت‌زده می‌شد.

_ ولی ادوین ما همیشه برگزارش کرده‌ایم، همۀ ما!

_ ترا به خدا منظورت از همه ما کی‌ها هستند؟

_ یکی‌شان آنجلا[14] بعد هولی[15] بعدهم البته جرمی[16].

_ جرمی؟ وای خدای من راست می‌گی؟

_ بعد هم پیتر[17] و اِنید[18] و پانسی[19] و هریت[20].

_ تو یک کلمه هم درباره این‌ها به من نگفته‌ای دبورا!

_ به تو اطمینان می‌دهم که گفته‌ام!

تک پنجرۀ قدیِ بزرگِ سالن نشیمنِ آپارتمانی که این بگو مگو در آن جریان داشت دیدش مشرف به مناظر پارک ویمبلدون کامن[21]بود. دیوارها با کاغذ دیواری‌های ارغوانی پوشیده شده و قالیچه‌ای باز هم به رنگ ارغوانی کف سالن پهن شده بود. آن‌ها آپارتمانشان را هنوز کاملاً مبله نکرده بودند. آن چه فعلاً در آپارتمان به چشم می‌خورد نوع معماری مجتمع زودیاک را منعکس می‌کرد: تماماً ساخته شده از شیشه و لوله‌های انحنادارِ فلزی و تک تابلویی با عکس خلنگ زاری که مشخص بود از نزدیک تصویر برداری شده است. میزی با رویه شیشه‌ای که بطری‌های مشروب رویش چیده بودند حالت شادگونه‌ای به گوشه سالن نشیمن داده بود. اگر آن دو در یک آپارتمان ویکتوریایی[22] یا در خانه‌های ییلاقی قدیمیِ دارای محل نگهداری کالسکه‌های اسبی[23] زندگی و رشد کرده بودند سالن نشیمنشان با آنچه که حالا بود فرق می‌کرد و تزئیناتی می‌داشت پر زرق و برق و متکلف[24] دقیقاً مطابق با ان نوع خانه‌ها و آپارتمان‌ها. آن‌چه که حالا از دکور و مبلمان در این‌جا به چشم می‌خورد نمایانگر سلیقه فعلی چالمزها[25]، این زوج تازه ازدواج کرده، بود زوجی که هنوز فاقد اعتماد به نفس کافی جهت انتخاب نهایی مبلمان و تزئینات مورد علاقه‌شان بودند.

ادوین گفت:

_‌ منظورت این است که همگی شما خرس‌های عروسکی‌تان را می‌گیرید بغلتان، دور می‌شینید و پیک‌نیک می‌کنید؟ قصد دارید تا هشتاد سالگی‌تان هم به این کار ادامه بدهید؟

_ منظورت چیه تا هشتاد سالگی ادامه می‌دهیم؟

_ یعنی این که هشتاد سالتان که شد باز هم به پیک‌نیک می‌روید، یک عده پیرزن و پیرمرد هاف‌هافوی نیمه‌کر لنگان لنگان می‌روید پارک یا باغی جایی و خرسک به بغل می‌نشینید روی چمن‌ها و پیک‌نیک می‌کنید!؟

_ ‌من هیچی درباره این که هشتاد سالمان شد چکار خواهیم کرد به تو نگفته‌ام ادوین!

_ ای بابا! مگه خودت نگفتی این پیک‌نیک‌ها سنّتی است که شماها از دوران کودکی دارید ادامه‌اش می‌دهید؟ پس تا هشتاد سالگی ادامه‌اش خواهید داد مگر نه؟

[1]. The Teddy-Bear’s Picnic پیک‌نیک: گردش و گلگشت با دوستان و خانواده و غیره در پارک یا طبیعت و به طور کلی در فضاهای بیرون از خانه. _ م.

[2]. Edwin

[3]. Deborah

[4]. Teddy Bear یک نوع عروسک اسباب بازی به شکل خرس در اندازه‌های مختلف ساخته شده از پارچه یا مواد ضخیم و نرم در رنگ‌ها و شکل‌های گوناگون. _ م.

[5]. Harridance

[6]. Wimbledon

[7]. Zodiac به معنی منطقة البروج در ستاره شناسی. _ م.

[8]. Gemini

[9]. Taurus

[10]. Capricon

[11]. Dane

[12]. A Pretty Litlle Thing در اصل نام یک شرکت انگلیسی تهیه و فروش لباس‌های ارزان قیمت زنانه است که محصولاتش عمدتاً برای گروه سنی 20-25 عرضه می‌شود و در آمریکا و ایرلند و استرالیا نیز شعبه دارد و دفتر مرکزی‌اش در شهر منچستر انگلستان است ولی در اصطلاح عامیانه بریتانیایی به زنان جوان زیبایی گفته می‌شود که غیر از جاذبه جنسی و جسمی امتیاز هوشی یا شخصیتی و تحصیلی و امثال ذالک ندارند. (توضیح مترجم فارسی)

[13]. Chalm

[14]. Angela

[15]. Holly

[16]. Jeremy

[17]. Petter

[18]. Enid

[19]. Pansy

[20]. Harriet

[21]. Wimbledon Common پارکی با حدود 350 هکتار وسعت در جنوب غربی لندن.م

[22]. Victorian Flat منظور مبل و تزئینات و معماری و غیره رایج در دوران ملکه ویکتوریا ملکه معروف انگلستان (1901-1819)

[23]. Mews محل نگه‌داری کالسکه‌های اسبی قدیمی که امروزه اکثراً تبدیل به آپارتمان‌های کوچک شده‌اند (فقط در انگلستان) _ م.

[24]. Ornate

[25]. Chalms

موسسه انتشارات نگاه

کتاب “خانه خراب ها” نوشتۀ ویلیام ترور ترجمۀ آرتوش بوداقیان

موسسه انتشارات نگاه

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “خانه خراب ها”