شعر

حسین منزوی ( شعر زمان ما 14)

حسین منزوی

فیض شریفی

حسین منزوی شاعر ایرانی است. او که بیشتر به عنوان شاعری غزل‌سرا شناخته شده است، در سرودن شعر نیمایی و شعر سپید هم تبحر داشت. منزوی در سال ۱۳۸۳ بر اثر آمبولی ریوی در تهران درگذشت و در کنار آرامگاه پدرش در زنجان به خاک سپرده شد

او در یکم مهر سال ۱۳۲۵ در شهر زنجان و خانواده‌ای فرهنگی زاده شد. پدرش محمد نام داشت و به آذری شعر می‌سرود. حسین در زادگاه خود دوران دبستان و دبیرستان را سپری کرد و پس از اخذ دیپلم از دبیرستان صدرجهان زنجان، در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. سپس این رشته را رها کرد و به جامعه‌شناسی روی آورد اما این رشته را نیز ناتمام گذاشت. وی بعدها در سال ۱۳۵۸ با گذراندن واحدهای باقیمانده توانست مدرک کارشناسی خود را بگیرد.نخستین دفتر شعرش حنجره زخمی تغزل در سال ۱۳۵۰ با همکاری انتشارات بامداد به چاپ رسید و با این مجموعه به عنوان بهترین شاعر جوان دوره شعر فروغ برگزیده شد. سپس وارد رادیو و تلویزیون ملی ایران شد و در گروه ادب امروز در کنار نادر نادرپور شروع به فعالیت کرد. وی در زمان فعالیتش در رادیو، مسئولیت نویسندگی و اجرای برنامه‌هایی چون کتاب روز، یک شعر و یک شاعر، شعر ما و شاعران ما، آیینه و ترازو، کمربند سبز و آیینه آدینه را به عهده داشت. وی چندی نیز مسئول صفحه شعر مجله ادبی رودکی بود.
حسین منزوی در سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد، عمر این ازدواج چندان طولانی نبود و در سال ۱۳۶۰ به جدایی انجامید. حاصل این ازدواج دختری به نام غزل است.
حسین منزوی دستی هم در ترانه‌سرایی داشت، منزوی در ترانه‌هایش هم به مانند اشعارش نگاه و توجه اصلیش به عشق است و به قول خودش عشق هویت اصلی آثارش است. پس از انقلاب در سال نخست انتشار مجله سروش نیز با این مجله و به عنوان مسئول صفحه شعر همکاری داشت. در سال‌های پایانی عمر به زادگاه خود بازگشت و تا زمان مرگ در این شهر باقی‌ماند.وی سرانجام در روز شانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۸۳ بر اثر نارسایی قلبی و ریوی و پس از یک عمل جراحی طولانی در بیمارستان رجایی تهران درگذشتمهم‌ترین منبع موجود دربارهٔ زندگی حسین منزوی کتاب «از عشق تا عشق» است که شامل گفت‌وگوی بلند ابراهیم اسماعیلی اراضی (یکی از نزدیک‌ترین شاگردانش در سال‌های پایان عمر) با اوست. در این کتاب خود شاعر به تفصیل دربارهٔ خانواده، سال‌های کودکی و زندگی در روستا، سال‌های مدرسه، دوران دانشگاه، انجمن‌های ادبی تهران و… سخن گفته است.

در کتابی با نام از ترانه و تندر به اهتمام مهدی فیروزیان (انتشارات سخن، ۱۳۹۰) نیز مقالاتی دربارهٔ این شاعر منتشر شده است.

ادامه خواندن ←

شفیعی کدکنی ( شعر زمان ما 16)

شفیعی کدکنی

فیض شریفی

محمدرضا شفیعی کدکنی در نوزده مهر ۱۳۱۸ در کدکن از توابع تربت حیدریه در خراسان به دنیا آمد. شفیعی کدکنی هرگز به دبستان و دبیرستان نرفت و از آغاز کودکی نزد پدر خود (که آخوند بود) و مرحوم ادیب نیشابوری دوم به فراگیری زبان و ادبیات عرب پرداخت (در هفت سالگی تمام الفیه ابن مالک را از حفظ بود) و فقه، کلام و اصول را نزد آیت‌الله شیخ هاشم قزوینی فراگرفت. اما پس از مرگ شیخ هاشم قزوینی (معروف به فقیه آزادگان) تا آخرین مراحل درس خارج فقه را نزد آیت‌الله میلانی خواند و در این دوره با آیت الله سید علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی همدرس بود. او به پیشنهاد مرحوم دکتر علی اکبر فیاض در دانشگاه فردوسی مشهد نام‌نویسی کرد و در کنکور آن سال نفر اول شد و به دانشکدهٔ ادبیات رفت و مدرک کارشناسی خود را در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی و مدرک دکتری را نیز در همین رشته از دانشگاه تهران گرفت.شفیعی کدکنی از سال ۱۳۴۸ تاکنون (۱۳۹۱) به درخواست دانشگاه تهران استاد دانشگاه تهران است. استاد بدیع‌الزمان فروزانفر زیر برگهٔ پیشنهاد استخدام وی نوشت «احترامی است به فضیلت او». شفیعی از جمله دوستان نزدیک مهدی اخوان ثالث شاعر خراسانی به شمار می‌رود و دلبستگی خود را به اشعار وی پنهان نمی‌کرد.محمدرضا شفیعی کدکنی روز پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸ تهران را به مقصد آمریکا ترک کرد. این سفر بازتاب وسیعی در مطبوعات ایران داشت. او برای استفاده از یک فرصت مطالعاتی به مؤسسه مطالعات پیشرفتهٔ پرینستون رفت تا در باب تاریخ و تطور فرقهٔ کَرامیه تحقیق کند و پس از ۹ ماه دوری از وطن به ایران بازگشت و پس از بازگشت به ایران بر سر کرسی تدریس خود در دانشگاه تهران حاضر شد

شعر زمان ما نام عام كتاب‌هايى بود كه آقاى محمد حقوقى، به همّت انتشارات نگاه، هر فصل يكى از مجلداتِ آن را منتشر مى‌كرد.

شاعران بزرگ معاصر ايران كه در اين كتاب‌ها، شاخصه‌ها و چگونگى شعرِ آنان و به تقريب همه‌ى جوانب كار آنان را دربرگرفته بود، نيما، اخوان، شاملو، سپهرى و… بودند.مرگ تأثّرآور و نابهنگام آقاى حقوقى، باعث توقفِ اين مجموعه‌ها شد. شايد شش ماه پيش از اين اتفاق غم‌انگيز بود كه ايشان تلفنى از من خواست تا اين كار را پى بگيرم. از آن‌جا كه دكتر ايرج صف‌شكن از گفت‌وگوى نگارنده‌ى اين واژگان با جناب حقوقى آگاهى داشت، اين مطلب را با مديريت انتشارات نگاه در ميان نهادم و ايشان با توافقات و تفاهمات و تعهداتى كه در قبالِ مجموعه‌هاى ياد شده دارند، پذيرفتند تا براى آشنايى بيشتر شاعران جوان و دانشجويان، شاعران ديگرى كه در ادبيات معاصر ايران تأثير بلامنازعى داشته‌اند، مورد نقد و تحليل و بررسى قرار گيرند.بر همين مبنا شاعرانى چون نصرت رحمانى، نادر نادرپور، منوچهر آتشى، سياوش كسرايى، سيدعلى صالحى و… كه در پيوند با شاعران گروه اول بوده‌اند، در وهله‌ى اول در نقد و تحليلى خطى و زمانى مورد بررسى قرار مى‌گيرند. به معنى ديگر به‌جز چگونگى سرايش شعرها و زبان شعرى، درون‌مايه، جهان‌بينى و تأثيرپذيرى و تأثيرگذارى آنان، ساختار شعرى و فضاهاى ويژه و توانمندى‌هاى شاعرانه و ضعف‌هاى آنان، زمينه‌هاى سياسى اجتماعى و تبيين و تشريح اشعار و ديدگاه شاعران و منتقدان و محققان در پايان كتاب مورد توجه قرار مى‌گيرد. طبعاً در نقد و بررسى آثار شاعران فوق‌الذكر، انتظار خواننده‌ى بيشينه خواه خلّاق آن است كه نگارنده اين سطور از نگره و نُرم خود و نه كپى‌بردارى از محقق قبلى، شاعر را در برابرِ ديدگان مخاطبان قرار دهد. بر همين مبنا، در اين نوشتار، بازنمون‌هاى تصويرى و بوطيقاى هنجارين و وزن عروضى و موسيقى درونى شعر و سبك فرودين و ميانه و فخيم و سنجه‌ها و سمفونى‌هاى رنگين‌كمانى و عقلانيت درونى و بيرونى و كرشمه‌سازى‌هاى هنرمندانه شاعر و همچنين كهن‌شيوگى، ميانه ميانى و مدرن گونگى شاعر هم در كانون نگاهِ نگارنده قرار گرفته است :

بنابر همين مقدمات است كه اين كتاب‌ها به دو بخش تقسيم شده‌اند.

 مقدمه (همه شاخصه‌هاى سبكى شاعر)

 بدنه (به‌گزين شعرهاى شاخصِ شاعر)

.

ادامه خواندن ←

شمس لنگرودی ( شعر زمان ما 15)

شمس لنگرودی
فیض شریفی

سال‌شمار شمس لنگرودى

 1329(26 آبان) تولد در محله‌ى آسيد عبداللّه لنگرود.

 1336(مهر) ورود به مدرسه‌ى ابتدايى، دبستان كوروش (سبزه‌ميدان).

 1342ورود به دبيرستان اميركبير.

 1343ورود به دبيرستان ملى محمديه (خواندن شعرى از فريدون توللى

در روزنامه‌ى ديوارى مدرسه و آگاهى از وجود گونه‌اى شعر به نام شعر نو).

 1345مطالعه‌ى گزينه‌ى شعرى از نادرپور و علاقه به شعر او و گرايش به

شعر نو (نوقدمايى).

 1346نام‌نويسى در دبيرستان خيام براى تحصيل در رشته‌ى رياضى.

 1346(بهمن) چاپ شعرى چهارپاره به تقليد از نادرپور، در هفته‌نامه‌ى

اميد ايران.

 1347چاپ اشعارى در مجلات زن روز، تهران مصور، جوانان،

فردوسى… و علاقه به شعر سياوش كسرايى.

 1348(خرداد) اخذ ديپلم رياضى.

 1349(مهر) ورود به مدرسه‌ى عالى بازرگانى رشت، آشنايى با شعر

احمد شاملو و سرودن به شيوه‌ى او. شروع جدى و پيگيرانه‌ى شعر.

 1351آغاز آشنايى با شعر و نگاه و زندگى بوهمى بودلر و زندگى به

شيوه‌ى او.

 1352تدريس ادبيات فارسى در مدارس رشت.

 1353آشنايى بيش‌تر با شعر لوركا و گرايش به شعر لوركا.

 1353(بهمن) اخذ مدرك ليسانس اقتصاد از مدرسه‌ى عالى بازرگانى رشت.

 1354چند ماه تدريس ادبيات فارسى در دبيرستان دخترانه‌ى خوارزمى

در تهران.

 1355بازگشت به رشت براى كار در اداره‌ى كل كشاورزى رشت با سمت

كارشناس اقتصاد كشاورزى و انتشار نخستين مجموعه‌ى شعر با

نام «رفتار تشنگى».

 1356بازگشت به تهران براى كار در كانون پرورش فكرى كودكان و

نوجوانان

 1358ازدواج با خانم فرزانه داورى. اخراج از كانون پرورش فكرى

كودكان و نوجوانان.

 1359دبير اقتصاد و ادبيات فارسى در چند دبيرستان تهران.

 1360انتشار جُنگ بيداران به همراه رضا علامه‌زاده، نسيم خاكسار، بتول

عزيزپور، فريدون فرياد، اميرحسن چهل‌تن و… انتشار نمايشنامه‌ى «قانون» در جُنگ بيداران.

 1361دستگيرى به اتهام فعاليت سياسى، و زندانى شدن در «اوين».

 1363چاپ دومين مجموعه‌ى شعر با نام «در مهتابى دنيا» و آغاز به كار

در انجمن آثار ملى و آغاز همكارى مجدد با مطبوعات ادبى.

 1365چاپ شعر بلند «خاكستر و بانو» به همراه چند شعر ديگر.

 1366چاپ كتاب «گردباد شور جنون»، تحقيقى در سبك هندى و اشعار

و احوال كليم كاشانى.

 1367(26 تير) تولد اليانا و انتشار مجموعه‌ى شعر «جشن ناپيدا».

 1369انتشار شعر بلند «قصيده‌ى لبخند چاك چاك» به همراه دو مجموعه‌ى

ديگر با نام‌هاى «چتر سوراخ» و «اشعارى براى تو كه هرگز نخواهى شنيد».

 1370انتشار جلد اول تاريخ تحليلى شعر نو.

 1370انتشار رمان «رژه خاك پوك».

 1372چاپ كتاب «مكتب بازگشت»، تحقيقى در تاريخ و شعر دوره‌هاى

افشاريه، زنديه و قاجاريه.

 1992سفر به آلمان، به دعوت نمايشگاه كتاب آلمان و شعرخوانى و

سخنرانى.

 1992(5 آوريل) شعرخوانى و پرسش و پاسخ، آلمان، انجمن فرهنگى

هانور (بورگر شوله).

 1992(27 آوريل) شعرخوانى و پرسش و پاسخ، آلمان، دانشگاه بوخوم.

 1993(ژانويه) سفر به بريتانيا به دعوت دانشگاه ادنبورگ و سخنرانى

پيرامون ادبيات نوين فارسى در دپارتمان مطالعات خاورميانه.

 1996(21 مارس) سفر به آمريكا به دعوت دانشگاه آستين در تگزاس و

كانون فرهنگى ايرانيان در اورلاندو (به همت دكتر مسعود نقره‌كار و خانم معصى پاشاپور علمدارى).

 1996(20 آوريل) سخنرانى در كانون فرهنگى ايرانيان در اورلاندو،

دانشگاه مركزى فلوريدا.

 1996(26 آوريل) سخنرانى در دانشگاه آستين، تگزاس، پيرامون

وضعيت شعر معاصر در ايران.

 1996(27 آوريل) سخنرانى در انجمن متخصصين ايرانى در آمريكا،

تگزاس.

 1996(28 آوريل) سخنرانى در كانون دموكراتيك ايرانيان، دالاس،

تگزاس.

 1996(4 مى) سخنرانى در انجمن دوستداران فرهنگ و هنر ايران، هانتر

كالج، نيويورك.

 1996(4 مى) سخنرانى در ماهنامه‌ى مانتلى ريويو پيرامون شعر سياسى

ايران با حضور پل سوييزى و مگداف، نيويورك.

 

ادامه خواندن ←

یدالله رویایی ( شعر زمان ما 12)

یدالله رویایی

فیض شریفی

رویائی پس از خروج از زندان اولین شعرهای خود را در ۲۲ سالگی نوشت و در مجلات آن زمان با نام مستعار «رؤیا» منتشر کرد، و همزمان به تحصیلات خود در رشته حقوق سیاسی در دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران تا اخذ درجه دکترای حقوق بین‌الملل عمومی ادامه داد؛ و از آن پس، در وزارت دارایی به استخدام درآمد و به عنوان ذی‌حساب و سرپرست امور مالی در ادارات و دیگر مراکز دولتی، از جمله وزارت آب و برق، سازمان تلویزیون ملی ایران و… به کار پرداخت.

او از موسسان شرکت انتشاراتی روزن بود. رؤیایی با چند شاعر دیگر، مانیفست «اسپاسمانتالیسم» را منتشر کردند که بعدها به خلق نگرش تازه شعری با عنوان «شعر حجم» منجر شد

شعر زمان ما نام عام كتاب‌هايى بود كه آقاى محمد حقوقى، به همّت انتشارات نگاه، هر فصل يكى از مجلداتِ آن را منتشر مى‌كرد. شاعران بزرگ معاصر ايران كه در اين كتاب‌ها، شاخصه‌ها و چگونگى شعرِ آنان و به تقريب همه‌ى جوانب كار آنان را دربرگرفته بود، نيما، اخوان، شاملو، سپهرى و فروغ فرخ‌زاد، بودند. مرگ تأثّرآور و نابهنگام آقاى حقوقى، باعث توقفِ اين مجموعه‌ها شد. شايد شش ماه پيش از اين اتفاق غم‌انگيز بود كه ايشان تلفنى از من خواست تا اين كار را پى بگيرم. اين مطلب را با مديريت انتشارات نگاه در ميان نهادم و ايشان با توافقات و تفاهمات و تعهداتى كه در قبالِ مجموعه‌هاى ياد شده دارند، پذيرفتند تا براى آشنايى بيشتر شاعران جوان و دانشجويان، شاعران ديگرى كه در ادبيات معاصر ايران تأثير بلامنازعى داشته‌اند، مورد نقد و تحليل و بررسى قرار گيرند.بر همين مبنا شاعرانى چون سيمين بهبهانى، نصرت رحمانى، نادرنادرپور، منوچهر آتشى، سياوش كسرايى، سيدعلى صالحى و… كه در پيوند با شاعران گروه اول بوده‌اند، در وهله‌ى اول در نقد و تحليلى خطى و زمانى مورد بررسى قرار مى‌گيرند. به معنى ديگر به‌جز چگونگى سرايش شعرها و زبان شعرى، درون‌مايه، جهان‌بينى و تأثيرپذيرى و تأثيرگذارى آنان، ساختار شعرى و فضاهاى ويژه و توانمندى‌هاى شاعرانه و ضعف‌هاى آنان، زمينه‌هاى سياسى
اجتماعى و تبيين و تشريح اشعار و ديدگاه شاعران و منتقدان و محققان در پايان كتاب مورد توجه قرار مى‌گيرد. طبعاً در نقد و بررسى آثار شاعران فوق‌الذكر، انتظار خواننده‌ى بيشينه خواه خلّاق آن است كه نگارنده اين سطور از نگره و نُرم خود و نه كپى‌بردارى از محقق قبلى، شاعر را در برابرِ ديدگان مخاطبان قرار دهد. بر همين مبنا، در اين نوشتار، بازنمون‌هاى تصويرى و بوطيقاى هنجارين و وزن عروضى و موسيقى درونى شعر و سبك فرودين و ميانه و فخيم و سنجه‌ها و سمفونى‌هاى رنگين‌كمانى و عقلانيت درونى و بيرونى و كرشمه‌سازى‌هاى هنرمندانه شاعر و همچنين كهن‌شيوگى، ميانه ميانى و مدرن گونگى شاعر هم در كانون نگاهِ نگارنده قرار گرفته است :

بنابر همين مقدمات است كه اين كتاب‌ها به دو بخش تقسيم شده‌اند.

مقدمه (همه شاخصه‌هاى سبكى شاعر)

 بدنه (به‌گزين شعرهاى شاخصِ شاعر)

.

ادامه خواندن ←

نصرت رحمانی ( شعر زمان ما 11)

نصرت رحمانی

فیض شریفی

در اين كتاب سير زمانى و خطىِ اشعارِ نصرت رحمانى بررسى شده است، تقريبآ همه‌ى ويژگى‌هاىِ كمى و كيفىِ اشعار شاعر و تمامى جوانب و عملكردهاى شاعرانه‌ى او را بررسى كرده‌ايم: نحوه‌ىِ سرايشِ اشعار، زبانِ شعرى، درون‌مايه‌ها، تأثيرگيرى و تأثيرگذارى‌ها، بافت و ساخت و شكل و در مجموع نواقص و حركت تكاملى كارهاى شاعر را موردِ توجه قرار داده‌ايم. اشعار شاعر را تا آن‌جا كه مقدور بوده است از لحاظ تاريخى از اولين كتاب (كوچ) تا آخرين (بيوه‌ى سياه) به عنوان نمونه در كتاب ارائه كرده‌ايم.

اين كتاب شامل سه قسمت است :

قسمت اول: وروديه (دربرگيرنده‌ى تمامىِ جوانبِ كارى شاعر)

قسمت دوم: متن (دربرگيرنده‌ى بهترين شعرهاى شاعر)

به نظر نگارنده‌ى اين عبارات كتابى كه انتشارات نويد شيراز تحتِ عنوان عشق بر آستانه يا چند و چونى با نصرت رحمانى در ارديبهشت ماه 1388 چاپ كرد و اين كتاب شعر زمان، نصرت رحمانى، تجسّم و تجسّد اشعار و احوال اين شاعرِ گرانقدر است كه در تاريخ ادبيات معاصر، چنانكه افتد و دانى، به او عنايتى شده است :

«تلألؤ اين درخشش‌ها گه‌گاه به حدى بود كه برخى از منتقدين را دچار حقد و حسد مى‌ساخت به طورى كه آنان را به دشمنى با
نصرت وامى‌داشت و چون بر اثر انتخابِ مردم نمى‌توانستند در مقابلِ شعرِ نصرت موضع‌گيرى خصمانه كنند، ترجيح مى‌دادند كه درباره‌ى كتاب‌هايش سكوت اختيار كنند…»[1]

[1] .از نقطه تا خط، مجموعه نقد و نظر، درباره‌ى نصرت رحمانى، به كوشش محمودنيكويه، ص 13.

ادامه خواندن ←

سید علی صالحی ( شعر زمان ما 9)

سید علی صالحی

فیض شریفی

شايد سيدعلى صالحى اولين شاعر از اين مجموعه باشد كه به دليل لحن خاص گفتار و آيت صميميتى كه در كلامش بود، از موج ناب بُريد و در ترازو و تعادلى كه ميان موج ناب و شعر گفتار ايجاد كرده بود، وزنه‌ى سنگين اشعارش را به نحوى خودآگاهانه به سمت شعر گفتار چرخاند و با وزنى طبيعى و متناسب و متوازن با گفتار روزمره مردم شهر در تداوم و تكامل شعر گفتار استارت زد. او شعرى تكنوپاستورال (شهري‌ـروستايى) را كه قبل از او نمونه‌ها و نمايه‌هايى در شعر ايرج ميرزا و نصرت رحمانى و فروغ فرخ زاد به ديده مى‌آمد رونمايى كرد. خود شاعر بر اين باور است كه «ريشه‌هاى شعر گفتار به گات‌هاى اوستا و كلام حضرت حافظ باز مى‌گردد… شعر فروغ هم شعر گفتار است. محمد حقوقى بر اين باور بود كه

«سيدعلى صالحى توانست اين عطّيه را نام‌گذارى و تبيين و تفسير و تثبيت كند و تعميم دهد»

 ؛ مثال مى‌زنم :

دنبال دردسر نگرد/ همه چيز درست خواهد شد/ بالاخره انعكاس چاقو را فراموش خواهيم كرد/بالاخره مرغ سحر نيز با ما به ميكده خواهد خواند/ بالاخره ما هم روزى/ به دلخواه خود زندگى خواهيم كرد/ حالا بيا برويم تجريش/ هوا محشر است/ يك حرفى با تو دارم/ قدم مى‌زنيم…

ادامه خواندن ←

منوچهر آتشی ( شعر زمان ما 8)

منوچهر آتشی

فیض شریفی

منوچهر آتشی در اواخر دههٔ ۳۰ با آهنگ دیگر در شعر معاصر به تجربه‌ای تازه دست می‌زند. او با کشف و شهود در طبیعت جنوبی و وحشی به نوعی خشونت غریزی در شعر دست می‌یابد. اما آنچه خشونت شعری آتشی را از عنصر خشونت آشفته و غیرمنسجم برخی از شاعران قبل و بعد از خودش (مثلاً از نصرت رحمانی یا کیومرث منشی‌زاده) متمایز می‌کند به‌جز حضور «جنوب»، لحن حماسی آن است

… بى‌هيچ ترديدى مجموعه‌ى بى‌نظير و پنج جلدى «شعر زمان ما» كه تفسير و تحليل گزيده شعرهاى پنج شاعر بزرگ معاصر: نيما، اخوان، شاملو، سپهرى و فروغ را شامل مى‌شود و طى ساليانى طولانى از سوى زنده‌ياد «محمد حقوقى» شاعر و محقّق فروتن فراهم آمده بود، گنجينه‌اى گرانبهاست از شعر روزگار ما كه انتشار آن با تلاش انتشارات نگاه ميسّر شد و جامعه‌ى ادبى اعم از روشنفكران و دانشجويان و ديگر اهالى فرهنگ از آن استقبال شايانى كردند و تجديد طبع چندباره‌ى هركدام از مجلّدات آن، گواه بارز اين ادعاست. دريغا در هشتم تيرماه 1388 محمد حقوقى، ملك اين جهانى وانهاد و به مصداق «اى بسا آرزو كه خاك شده»، كار تدوين مجلّدات بعدى شعر زمان ما، نافرجام ماند. آنچه اينك برابر خواننده است دوره‌اى جديد از اين مجموعه است كه به‌واقع حاصل تلاش و تتبّع محقق و اديب معاصر «فيض شريفى» است كه به روايت ايشان زنده‌نام «حقوقى» شش ماه پيش از فرونهادن قلم، دوام و پيگيرى و تأليف ساير مجلدات را بدو سپرده بود.در دوره‌ى جديد، فراهم‌آورنده سروده‌هاى «سيمين بهبهانى»، «نادر نادرپور»، «سياوش كسرايى»، «نصرت رحمانى»، «منوچهر آتشى»، «سيد على صالحى»«يدالله رويايى»، «فريدون مشيرى»، «شمس لنگرودى»، «حميد مصدق» و «حسين منزوى» را مطمح نظر قرار داده و بى‌آنكه صرفآ قصد تقليد از شيوه‌ى كار زنده‌ياد حقوقى را داشته باشد با روش و ديدى علمى و مدرن، با واكاوى و جستجوى برگ‌هاى ادبيات معاصر، ضمن تحليل و نقد اشعار هر شاعر، به‌گزينى از سروده‌هاى اثرگذار شاعران مورد بحث را نيز عرضه كرده است… انتشارات نگاه» مفتخر است در آغاز دهه‌ى پنجم فعاليت‌هاى فرهنگى‌اش، در كنار چاپ آثار بزرگان ادب معاصر ايران، بار فرونهاده‌ى زنده‌ياد محمد حقوقى را دگربار بر دوش گرفته و با چاپ ديگر مجلدات آن كه به سعى «فيض شريفى» فراهم آمده، اين بار را به سرمنزل مقصود برساند. به‌يقين اين مجموعه همراه با تجديد طبع مجلدات پيشين، چنانكه گفته آمد مجموعه‌ى «شعر زمان ما» را به گنجينه‌اى بى‌بديل بدل خواهد كرد كه هيچ آشنا به شعرى از آن بى‌نياز نخواهد بود…

در انتهاى كلام، يادى ديگر از «محمد حقوقى» اين استاد فرهيخته و شعرشناس شاخص داشته باشيم كه به‌قول سهراب سپهرى در شعر «دوست» :

«بزرگ بود

و از اهالى امروز بود

و با تمام افق‌هاى باز نسبت داشت…»

            عليرضا رئيس‌دانايى

ادامه خواندن ←

سیمین بهبهانی ( شعر زمان ما 6)

سیمین بهبهانی

فیض شریفی

«من مرگ را سرودى كردم

سرسبزتر ز بيشه…»

     ا. بامداد

 

سیمین خلیلی معروف به سیمین بـِهْبَهانی (زادهٔ ۲۸ تیر ۱۳۰۶ تهران – درگذشتهٔ ۲۸ مرداد ۱۳۹۳ تهران)، نویسنده و غزل‌سرای معاصر ایرانی و از بنیان‌گذاران کانون نویسندگان ایران بود. سیمین بهبهانی در طول زندگی‌اش بیش از ۶۰۰ غزل سرود که در ۲۰ کتاب منتشر شده‌اند.شعرهای سیمین بهبهانی موضوعاتی هم‌چون عشق به وطن، زلزله، انقلاب، جنگ، فقر، تن‌فروشی، آزادی بیان و حقوق برابر برای زنان را در بر می‌گیرند.او به خاطر سرودن غزل فارسی در وزن‌های بی‌سابقه به «نیمای غزل» معروف است

… بى‌هيچ ترديدى مجموعه‌ى بى‌نظير و پنج جلدى «شعر زمان ما» كه تفسير و تحليل گزيده شعرهاى پنج شاعر بزرگ معاصر: نيما، اخوان، شاملو، سپهرى و فروغ را شامل مى‌شود و طى ساليانى طولانى از سوى زنده‌ياد «محمد حقوقى» شاعر و محقّق فروتن فراهم آمده بود، گنجينه‌اى گرانبهاست از شعر روزگار ما كه انتشار آن با تلاش انتشارات نگاه ميسّر شد و جامعه‌ى ادبى اعم از روشنفكران و دانشجويان و ديگر اهالى فرهنگ از آن استقبال شايانى كردند و تجديد طبع چندباره‌ى هركدام از مجلّدات آن، گواه بارز اين ادعاست. دريغا در هشتم تيرماه 1388 محمد حقوقى، ملك اين جهانى وانهاد و به مصداق «اى بسا آرزو كه خاك شده»، كار تدوين مجلّدات بعدى شعر زمان ما، نافرجام ماند.آنچه اينك برابر خواننده است دوره‌اى جديد از اين مجموعه است كه به‌واقع حاصل تلاش و تتبّع محقق و اديب معاصر «فيض شريفى» است كه به روايت ايشان زنده‌نام «حقوقى» شش ماه پيش از فرونهادن قلم، دوام و پيگيرى و تأليف ساير مجلدات را بدو سپرده بود. در دوره‌ى جديد، فراهم‌آورنده سروده‌هاى «سيمين بهبهانى»، «نادر نادرپور»، «سياوش كسرايى»، «نصرت رحمانى»، «منوچهر آتشى»، «سيد على صالح »«يدالله رويايى»، «فريدون مشيرى»، «شمس لنگرودى»، «حميد مصدق» و «حسين منزوى» را مطمح نظر قرار داده و بى‌آنكه صرفآ قصد تقليد از شيوه‌ى كار زنده‌ياد حقوقى را داشته باشد با روش و ديدى علمى و مدرن، با واكاوى و جستجوى برگ‌هاى ادبيات معاصر، ضمن تحليل و نقد اشعار هر شاعر، به‌گزينى از سروده‌هاى اثرگذار شاعران مورد بحث را نيز عرضه كرده است…

انتشارات نگاه» مفتخر است در آغاز دهه‌ى پنجم فعاليت‌هاى فرهنگى‌اش، در كنار چاپ آثار بزرگان ادب معاصر ايران، بار فرونهاده‌ى زنده‌ياد محمد حقوقى را دگربار بر دوش گرفته و با چاپ ديگر مجلدات آن كه به سعى «فيض شريفى» فراهم آمده، اين بار را به سرمنزل مقصود برساند. به‌يقين اين مجموعه همراه با تجديد طبع مجلدات پيشين، چنانكه گفته آمد مجموعه‌ى «شعر زمان ما» را به گنجينه‌اى بى‌بديل بدل خواهد كرد كه هيچ آشنا به شعرى از آن بى‌نياز نخواهد بود…

در انتهاى كلام، يادى ديگر از «محمد حقوقى» اين استاد فرهيخته و شعرشناس شاخص داشته باشيم كه به‌قول سهراب سپهرى در شعر «دوست

«بزرگ بود

و از اهالى امروز بود

و با تمام افق‌هاى باز نسبت داشت…»

            عليرضا رئيس‌دانايى

ادامه خواندن ←

نیما یوشیج ( شعر زمان ما 5)

نمیا یوشیج

محمد حقوقی

نیما کوشید تجربه چندنسل از شاعران برجسته فرانسوی را در شعر فارسی بارور سازد.
نیما توانست شعر کهن فارسی را که در شمار پیشروترین شعرهای جهان بود ولی در چند قرن اخیر کارش به دنباله روی و تکرار رسیده بود را با شعر جهان پیوند زند و باردیگر جای والای شعر فارسی را در خانواده شعر جهان به آن بازگرداند.
نیما توانست عقاید متفاوت و گاه متضاد برخی از بزرگان شعر فرانسه را یکجا در خود جمع کند و از آنها به سود شعر فارسی بهره گیرد. او عقاید و اصول شعری «مالارمه» که طرفدار عروض و قافیه بود را در کنار نظر انقلابی «رمبو» که خواستار آزادی کامل شعر بود، قرارداد و با پیوند و هماهنگی بین آنها «شعر سپید» خود را به ادبیات ایران عرضه کرد.
. نیما از نظر زبانشناسی ذوق شعری ایرانیان را تصحیح کرد و با کاربرد کلمات محلی دایره پسند ایرانیان را در بهره برداری از زبان رایج و جاری سرزمینش گسترش داد. او یکی از بزرگان شعر فولکلور ایران شمرده می شود.
نیما جملات و اصطلاحات متداول فارسی و صنایع ادبی بدیهی و تکراری را کنار نهاد تا از فرسودگی بیشتر زبان پیشگیری کند و اینچنین زبان شعری کهن فارسی که تنها استعداد بیان حالات ملایم و شناخته شده عرفانی و احساساتی را داشت، توانایی بیان هیجانات، دغدغه ها، اضطرابات و بی تابی های انسان مدرن امروزی را به دست آورد. بدین ترتیب زبان شعری «ایستا و فرسوده» گذشته را به زبان شعری «پویا و زنده» بدل کرد.
نیما همچون مالارمه ناب ترین معنی را به کلمات بدوی بخشید. او کلمات جاری را از مفهوم مرسوم و روزمره آن دور کرد و مانند مالارمه شعر را سخنی کامل و ستایشی نسبت به نیروی اعجاب انگیز کلمات تعریف کرد.
نیما همچون ورلن تخیل و خیال پردازی را در شعر به اوج خود رساند و شعر را در خدمت تخیل و توهم گرفت نه تفکر و تعقل.
نیما بر «وزن» شعر بسیار تأکید داشت. او وزن را پوششی مناسب برای مفهومات و احساسات شاعر می دانست.

ادامه خواندن ←

سهراب سپهری ( شعر زمان ما 3)

سهراب سپهری

محمد حقوقی

نحوه «آفرينش» و عدم «تنوع» در شعر سپهرى 11 ـ دوره‌هاى شعر سپهرى 14 ـ سير چگونگى بيان در دوره اول شعر سپهرى 15 ـ سير چگونگى بيان در دوره دوم شعر سپهرى 20 ـ سه نوع بيان شعر سپهرى 25 ـ تخيل زائد در شعر سپهرى 27 ـ شعر «حرفى» و نه «ساختارى» سپهرى 29 ـ تفاوت شعر نيما و سپهرى 30 ـ شعر سپهرى واجدِ «جوهر شعرى»، «بيان خاص» و «جهان‌بينى» 32 ـ شعر سپهرى فاقدِ اصل «ساخت» 34 ـ شعر سپهرى، شعرى مستعدّ «حذف» 35 ـ يكى از موارد تفاوت شعر شاملو و سپهرى 39 ـ «ادراك» واژه كليدىِ جهان‌بينى سپهرى 43 ـ «خدا»، ديگر واژه «بسامد»ى شعر سپهرى 44 ـ سپهرى، شاعر خردسال، نه عارف سالخورد 49 ـ تأثيرپذيريهاى سپهرى 49 ـ تفاوت نگاه سپهرى و فروغ

چنين كتاب‌هايى، ضمن اينكه موفق‌ترين شعرهاى هر شاعر را به عنوان متن دربر خواهد داشت، نيز شامل مقدمه‌اى خواهد بود كه بيش يا كم مسير خاص شاعر را از آغاز ايام شاعرى او تا به امروز نشان خواهد داد. و درست از همين‌جاست كه اين مجلدات با منتخبات و برگزيده‌هاى معمول و متداول تفاوت مى‌كند.

و شبی از شبها
مردی از من پرسید
تا طلوع انگور چند ساعت راه است؟

ادامه خواندن ←