ایتالو کالوینو (۱۹۲۳-۱۹۸۵) نویسنده سرشناس ایتالیایی است. آثار او سرشار از تخیل و استعاره اند و بارون درخت نشین معروف ترین اثر و بهترین نمونه سبک کار اوست. داستان بارون درخت نشین در روستایی خیالی اتفاق می افتد و شرح زندگی «کوزیمو لاورس دو روندو» از دوازده س الگی تا پایان عمر اوست. بارون روندو از سنتهای کهنه و قیدهای بی چون و چرای اجتماعی می گریزد و شیوه ای از زیستن را برای خود برمی گزیند که کوچکترین شباهتی به زندگی دیگر مردمان ندارد. زمین سفت و آشنای زیر پا را رها می کند و به زندگی پیچاپیچ و لرزان بالای درختان قدم می گذارد. در جایی که او برای زندگی برگزیده همه چیز طوری دیگر است.
«نبرد من» تنها کتابی است که انتشار آن در آلمان ممنوع است . هیتلر در این اثر دیدگاههای خود را تئوریزه کرده، اثری که مبنای برپایی حزب ناسیونالیسم (نازی) شد و جهان را درگیر مصیبتی همه گیر کرد. کتاب «نبرد من» مانیفست اندیشههای تمامیت خواهانهی هیتلر است. اما چرا این سرجوخه سابق ارتش آلمان که اندکی ذوق نقاشی هم داشت به چنین افکاری ره جست
پارهى نخست اين كتاب زمانى نوشته شد كه نويسنده در دژى نظامى در باواريا زندانى بود. او چگونه راهى آن دژ شد و به چه دليل؟ پاسخ به پرسش مهم است، زيرا اين كتاب با رويدادهايى سروكار دارد كه نويسنده را دچار اين گرفتارى كرد و به اين دليل كه نويسنده زير فشارهاى عاطفى ناشى از وقايع تاريخى روزگار خود اين كتاب را نوشته است. آن زمان، دورهى خوارى و تحقير آلمان، و تا حدودى ادامهى رويدادهايى بود كه كمابيش در يك قرن گذشته رخ داده بود؛ اين دوره از هنگامى آغاز مىشود كه ناپلئون امپراتورى كهن آلمان را تكهپاره كرد و سربازان فرانسوى تقريبآ سراسر آلمان را به اشغال درآوردند.
یکی از جریانات مهم که در ایجاد نظام مشروطه شرکت داشت، جریان سوسیال دموکراسی بود. این جریان که ملهم از تحولات اروپا به خصوص روسیه بود، خواستار اصلاح کلیۀ ارکان جامعه مطابق الگوی سوسیالیستی گردید. این جریان، مدتی پیش از پیروزی انقلاب مشروطه، بیشتر از طریق روشنفکران ایرانی حاضر در باکو، در میان اصلاحگران و انقلابیان ایرانی رسوخ یافت و اهداف و خواسته های آن پس از سرنگونی استبداد صغیر، عمدتاً به وسیلۀ کسانی که حزب دموکرات را تشکیل دادند، پیگیری شد.
بی اعتمادی به غرب یکی از مؤلفه های بارز ژنتیک سیاسی روس هاست؛ گویی حقارتی تاریخی بر شانه های این مردمان در مواجهه با غرب سنگینی می کند؛ از این رو می کوشند آن احساس حقارت را با نگاهی برتری جویانه در مواجهه با همسایگان آسیایی و شرقی جبران کنند. روس ها در مواجهه با اروپاییان خود را اروپایی نمی پندارند، اما در مواجهه با کشورهای شرقی و آسیایی از موضعی بالا به پایین رفتار می کنند. از این رو، ملی گرایی روسی در نوع خود کم نظیر است، زیرا روسها نه خود را غربی میدانند و نه شرقی می پندارند؛ آنها روس اند. این امر شناخت روسیه را برای ما دشوار می کند. این کتاب در مطالعهای موشکافانه نقش دولت، سیاستمداران، بازرگانان، شخصیت های متنفذ، نظامیان، مهندسان و معماران روس را در ایران واکاوی کرده و می کوشد نور بیشتری بر همسایه شمالی بتاباند و شناخت و دانش انسان ایرانی را از روسیه ارتقا بخشد.
کتاب تاریخ مختصر به گند کشیدن جهان پیگیری این گفته عمیق است که «كليۀ اسناد و مدارک تمدن، در عین حال همان اسناد و مدارک توحش اند». تام فیلیپس در کتاب پیش رو، اقدامات فاجعه بار پدیده ای به نام «بشر» را عینا پیش چشم خواننده می گذارد و نشان می دهد بشر همه چیز را برهم زده است. این ویرانی و به گند کشیدن صرفا محدود به دوران مدرن نشده، بلکه در طول تاریخ بررسی شده است. در این ویرانی هیچ چیز در امان نمی ماند، زیرا انسان پایان انسان و پایان جهان است. بیان طنز پردازانه و شوخ طبع فیلیپس خواننده را در فضایی میان خنده و جدیت، امید و ناامیدی گیر می اندازد. این کتاب گزارشی است درباره بشر و حماقت.
نویسنده در این کتاب تاریخ جنگها و صلحها را از عصر آهن تا کنون واکاوی کرده، دیپلماسی و فرایند سیاستورزی رادر ادوار گوناگون پیش چشم خواننده میگذارد و در این مسیر هیچگاه تاریخ جهان را به قدرتهای مجزا و گسسته از هم تجزیه نمیکند و میکوشد برهمکنش نیروها و قدرتهای سیاسی را همچون موسیقی نهایی یک ارکستر سمفونیک بزرگ به خواننده عرضه کند. وی در این مسیر پرسش های اساسی مطرح میکند. چرا مغولان دست از اروپای غربی شستند و دامنۀ حملات آنها فقط تا اروپای شرقی گسترده شد؟ آیا اگر مغولان با همان توانی که آسیا و اروپای شرقی را در هم نوردیدند، به اروپای غربی تاخته بودند رنسانس شکل میگرفت؟ برآمدن خلافت اسلامی چه تأثیری بر سایر قدرتهای بزرگ جهان داشت؟ عثمانیان چگونه نقشۀ سیاسی جهان را تغییر دادند؟ فروپاشی روم چطور توازن قوا را به هم ریخت؟ اینها و بسیار بیش از اینها پرسشهای مردافکنی است که پاسخ به آنها افق جدیدی را پیش روی دانشجویان و علاقهمندان به سیاست و تاریخ میگشاید.
کتاب خیلی زیاد اما همیشه ناکافی، اثر مری ترامپ با رویکردی روانشناختی به تحلیل ریشههای کودک و خانوادگی خانوادۀ ترامپ میپردازد. مری ترامپ برادر زادۀ دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا را جامعه ستیز و دچار ناهنجاریهای متعدد معرفی میکند. بدین ترتیب که جو خانوادگی و مناسبات والدین با کودکان را از نوع بیمارگونه معرفی میکند و تمام رفتارهای فرزندان را مبتنی بر رابطۀ سخت و نامهربانانۀ پدر معرفی میکند. تشنج در مناسبات خانوادگی خود را در همۀ کردارهای فرزندان، از جمله دونالد ترامپ، متجلی میکند. ترامپ زاده ی خانوادهای است که مناسبات میان اعضای آن نه بر حسب عشق که بر حسب برنده و بازنده استوار است. نطفۀ هر هیولایی در کودکی ریشه دارد.
طبق ادعای بولتون کتاب آنچه در اتاق اتفاق افتاد، کتابی است افشاگرانه که قرار است پرده از اسرار کاخ سفید در دوره زمامداری ترامپ بردارد. حال آنکه، لبهی تیغ این افشاگری متوجه خود بولتون نیز هست. بولتون بیآنکه بداند نشان میدهد که آمریکا واقعا قابل اعتماد نیست. خواندن کتاب حاضر برای خوانندگان نکاتی دارد که شاید در هیچ رسانهای نتوان اینگونه بدان دست یابد.
نویسندۀ کتاب سازوکار فاشیسم، خود را صرفاً به بازبینی و بررسی حکومتهای گذشتۀ فاشیستی و نازیستی محدود نمیکند، او درونمایههای فاشیسم را از دل جهانِ امروز، بیرون میکشد و نشان میدهد چگونه فاشیسم و نازیسم هنوز زنده است؛ از هیتلر تا ترامپ، از اردوگاه آشویتس تا «مجرم» خواندن سیاهپوستها، از یهودستیزی تا اسلامهراسی.
لب کلام جیسن استنلی آن است که «آنها» صرفاً زاییدۀ توهم و قدرتطلبی سیاستمداران است. از آنجا که مضامین این کتاب بسیار معاصر است، میتوان آن را نسخهای روزآمد از مفاهیم کلاسیک در باب فاشیسم دانست.
بهار ادبیات فارسی را نخست نزد پدرش آموخت و از هفت سالگی آغاز به سرودن شعر کرد. بهار از چهارده سالگی به اتفاق پدرش در مجامع آزادی خواهان حاضر شد و به واسطه انس و الفتی که با افکار جدید پیدا کرده بود به مشروطه و آزادی دل بست و دو سال پس از مرگ پدرش در سال ۱۳۲۴ ه. ق که مشروطیت در کشور ایران مستقر شد و بهار بیست سال داشت در جمع مشروطه خواهان خراسان درآمد.»
بهار با دیگر شاعران روشنفکر عصر مشروطه به خصوص میرزاده عشقی دوستی و روابط صمیمانه و نزدیکی داشت و در ۱۳۰۳، در دوره نخستوزیری رضاخان به همراه عشقی و با همکاری او، مثنوی معروف «جمهوری نامه» را در مخالفت با جمهوری رضاخانی سرود.
بهار در سال ۱۳۳۲ (هجری قمری) به نمایندگی مجلس سوم شورای ملی از حوزه انتخابیه درگز انتخاب شد. یک سال بعد دوره سوم نوبهار را در تهران منتشر کرد و در ۱۳۳۴ (هجری قمری) انجمن ادبی دانشکده و نیز مجله دانشکده را بنیان گذاشت که به اعتقاد او مکتب تازهای در نظم و نثر پدیدآورد.
هنر شاعری او را بعد از قصیده، باید در مثنویهای او دید، مثنویهای کوتاه و بلندی که شمار آنها به بیش از هشتاد میرسد. در این میان مثنویهایی که در بحر حدیقه سنایی یا شاهنامه فردوسی یا سبحه الابرار جامی سرودهاست بسیار جلب نظر میکند و در آنها از لحاظ شیوه گفتار به سبک این سه شاعر بسیار نزدیک شدهاست. بهار شاعری غزلسرا نبود و خود نیز چنین ادعایی نداشت. قصاید خود را به اقتضای طبع و غزلیات را بر سبیل تفنن میسرود. در میان غزلهای او نمونههایی که بتوان آنها را از حیث مضمون با سرودههای غزلسرایان معروف مقایسه کرد اندک است، هرچند از جنبه لفظی و انسجام کلام بدان ایرادی نمیتوان گرفت، جز آنکه در غزل نیز بر خلاف رسم متعارف، گاه به تصریح و گاه به کنایه، مضامین انتقادآمیز و شکوائیه و وطنی و سیاسی را نیز گنجانیدهاست. بهار در دیگر اقسام شعر نیز طبع آزمایی کرده و آثار ارزندهای از خود به جا گذاشتهاست.