با مرجعیت یافتن منطق جدید در فضای آکادمیک فلسفی (فلسفه تحلیلی) از اوایل قرن بیستم و انتشار مقالهٔ کارل پوپر در مجله ذهن که حملهای به هگل و دیالکتیک او بود فضایی ضدهگلی در جامعۀ فلسفه تحلیلی به وجود آمد. ریشههای این ضدیت با نظام فکری هگل به فلسفۀ اتمیسم منطقی راسل و پرینکیپیا اتیکای مور باز میگردد اما نقدهای بعدی که هگل را متهم به تناقض باوری میکردند تیر خلاصی بر پیکره هگلیان بود. مضمون همۀ آن نقدها این بود که «کسی که تناقض را باور داشته باشد جز مهملات نمیتواند چیز دیگری بگوید». در حوزۀ منطق جدید، آثار گراهام پریست و شکلگیری منطقهای فراسازگار تناقض باور رهیافتی نو برای دیدن منطق هگل به آکادمی هدیه داد. این کتاب بازخوانی منطقی هگل در منطق جدید است و به این پرسش پاسخ میدهد که آیا از منطق هگل میتوان قرائتی فراسازگار داشت یا خیر.
“سیمای زنی در میان جمع” شاهکار بی بدیل هاینریش بل است که برای او جایزۀ ادبی را به ارمغان آورد. در این رمان پر حجم، بل یک زن را در مرکز روایت خود قرار داده و از طریق زندگی او در زمان های مختلف از جوانی تا میانسالی، ما را به آلمان روزگار جنگ و پس از آن می برد.
بل استادانه با برش های زمانی که روش خاص او در قصه گویی است، نکبت و رذالت جنگ را به زیبایی بر ما آشکار می سازد. او استادانه از سیر زندگی نقبی بر سقوط اخلاقی و اجتماعی آدمها می زند که چگونه در شرایط دشوار در ورطۀ ویرانی در می افتند. “سیمای زنی در میان جمع” رمانی است شگفت آور، جذاب و بسیار خواندنی.
آدام کوتسکو در کتاب حاضر کوشیده چرخش الهیاتی ژیژک را تبیین کند. به عبارت دیگر، کوتسکو درصدد آن است که نشان دهد چرا ژیژک در صورتبندی قرائت بدیع خود از ماتریالیسم دیالکتیکی ملزم بوده به سنت الهیات یهودی مسیحی روی آورد. پس کوتسکو علاوه بر ارائه شرحی موجز از بنیانهای نظری اندیشه ژیژک در سنت روانکاوی لکانی در دو فصل نخست کتاب خط و ربط ارجاعات ژیژک را با ایدههایی همچون شریعت/قانون، عشق مسیحی، رخداد – مسیح و روحالقدس و کسانی چون پولس رسول و ایوب و نیز دشوارههای نظری ماتریالیسم دیالکتیکی ویژه او نشان میدهد. مؤلف کتاب که خود در سنت آکادمیک الهیات جدید بالیده، کوشیده نسبت قرائت ژیژک را با الهیات مسیحی و اندیشهٔ متألهان مسیحی معاصر، از دیتریش بونهافر و پل تیلیش گرفته تا تامس آلتیزر و جان ،میلبنک واکاوی کند.
تاریخ فلسفه، اثر سترگ و کلاسیک ویل دورانت کاوشی است در آرا و نظرات فلاسفه بزرگ دورههای مختلف تاریخی تلاشی بیقرینه و یگانه برای به نظم و فهم در آوردن فلسفه از یونان باستان تا سنت انگلیسی فلسفه در نیمه نخست قرن بیستم از سوی نویسندهای که نسلهای متوالی مدیون کوششها و مساعی او برای همگانی کردن فلسفهاند. تاریخ فلسفه را شاید بتوان مکمل دیگر کتاب شناخته شده دورانت، لذات فلسفه دانست، دو کتابی که در کنار هم برداشتی نظاممند از فیلسوفان، اندیشهها و مفاهیم در اختیار خواننده قرار میدهد. ویل دورانت هر دو کتاب را چنان نگاشته که نه تنها پژوهشگران فلسفه بلکه علاقه مندان به فلسفه را نیز به کار آید و زندهیاد عباس زریاب خوئی قریب به هفت دهه پیش چنان ترجمهاش کرده که برای خواننده فارسی زبان معاصر نیز همچنان خواندنی و کاراست.
«کا» به «قصر» دعوت شده ولی نه اجازه ورود به آن را مییابد و نه حتی مردم دهکدهای که در مسیر قصر قرار دارد، به او روی خوش نشان میدهند. «کا» به دنبال دستیابی به بدوی ترین امکانات زندگی است تا در شغل خود ریشه کند و تشکیل خانواده بدهد و به عضویت جامعه در آید، اما تشکیلات پنهان و مرموز «آقایان» و «قصر» با تصمیمها و اتفاقها و شخصیتهای رازآمیز خود نمیگذارند او از انزوای ناشناسی در آید و عضو جامعه محسوب شود. ترجمه حاضر اولین ترجمه قصر به زبان فارسی است که در سال ۱۳۴۰ به قلم دکتر عبدالرحمان صدریه از متن آلمانی برگردان شده است.
کتاب کانت بخشی از مجموعه مجلدات تاریخ فلسفه غرب اثر فریدریک کاپلستون است که منوچهر بزرگمهر این مجلد را منفرد ترجمه کرده بود و با همکاری مشترک انتشارات دانشگاه صنعتی شریف و مرکز نشر دانشگاهی منتشر شد. در این مجلد مباحثی چون زمینه های فکری و نقد اول و مقولات و اخلاق و زیبایی شناسی بررسی شده است.
کنیز ملکه مصر رمانی تاریخی است که نام اصلی آن کلئوپاترا: ملکه نیل است. میکل پیرامو در این رمان درباره زندگی کنیزی به نام شرمیون نوشته است. شرمیون، کنیز مورد علاقه کلئوپاترا بود. آنها از کودکی با یکدیگر دوست بودند و کلئوپاترا بر خلاف میل و نظر معلمان او را همراه خودش به کلاسهای درس میبرد. شرمیون به علت نزدیکی که با کلئوپاترا داشت از زندگی خود و اربابش نوشته است. او در کنار روایت ماجراهای عشقی اربابش با ژولیوس سزار و آنتوان جوان به اتفاقات تاریخی در زمان سلسله بطالسه میپردازد. نگارش جزئیاتی همچون فانوس اسکندریه و آتش یونانی از نقاط مثبت این کتاب میباشد.
احمد التان، نویسنده و فعال سیاسی ترک، چندین سال از زندگیاش را در زندان گذراند و این موضوع در آثارش نمود دارد. حیات خانم که احمد التان آن را «زن محبوبم» مینامد، در زندان نوشته شد. حیات نام شخصیت اصلی این رمان است؛ کاراکتری بینظیر که در میان کاراکترهای جذاب و تأثیرگذار رمانهای بزرگ جایش را پیدا کرده است. این رمان توانسته جایزه بهترین رمان سال اروپا در سال ۲۰۲۱ را از آن خود کند. آلتان این رمان را دستمایهای ساخت برای بیان دیدگاههای سیاسی و دغدغههای اجتماعیاش. او با ظرافتی بینظیر و بیانی استادانه عشق و سیاست و اندوه و شادی و تنهایی را در هم تنیده و اثری جذاب خلق کرده است.
جسدهای آش و لاش مهمانان عروسی دراز به دراز در دو سوی حیاط کنار هم غلتیده بودند. چند روستایی در مسیر باغ به خون تپیده بودند. تکههایی از گوشت تن باشندگان از درختان آویزان بود. پیکر پتی زنی به تنهى نهال پژمردهی بادام پیچیده بود. آتش توپخانه زخمیهای زیادی را به زاغه ها و دیوارهای خاکی مجتمع دوخته بود. اصابت خوفناک خمپارهها خسارت سختی به خانهها و خرمنها و خواربار خلق وارد آورده بود. جنازهها روی خاک شخم خورده و زیر آوار الوار سقفهای ویران افتاده بودند. مادری با پنج فرزندش در یک اتاق غرق خون بودند. والدین داماد کنار فرزند ۱۳ سالهشان کشته شده بودند. جسد هفت کودک در آستانهی دروازه ی باغ افتاده بود.
شاید از نظر برخی نسبت دادن عنوان فرقه به ترامپ، هوادارانش و حتی اعضای دولتش عجیب و نادرست باشد. درست است که «فرقه ترامپ» با رفتار کلیشه ای مریدان مذهبی که ظاهر خاصی دارند و لباس هایی ویژه می پوشند تناسب ندارد، اما باید بدانیم که این فرقه ها استثنا هستند! اکثر افرادی که در فرقه های مخرب و ویرانگر نقش دارند همانند من و ش ما لباس می پوشند و کارهایشان عادی و متداول می نماید، حتی لزوما مذهبی نیستند؛ مثل فرقه های سیاسی، روان درمانی، بازرگانی و نیز شخصیتی همان گونه که در این کتاب هم مشاهده خواهیم کرد، این باورها نیستند که گروهها را در قالب فرقه توصیف و تعریف می کنند، بلکه روشی آنها را به فرقه تبدیل می کند که این گروهها فریبکارانه برای جذب، تلقین و سرانجام کنترل زندگی اعضایشان به کار می گیرند. شاید سخت باشد که از این جنبه به یک چهره منتخب یعنی رئیس جمهور ایالات متحده نگریسته شود، اما در این کتاب نشان داده می شود که چگونه نشانه های فرقه ای را در افراد و گروه های به ظاهر س اده و عادی اجتماعی تشخیص دهیم و در دام حقه هایشان گرفتار نشویم.