رودخانه ای در تاریکی داستانی واقعی و ناراحت کننده از زندگی و متعاقبا فرار یک مرد از کره شمالی است. ماساجی ایشاکاوا که اصالتا ژاپنی- کره ای است تقریبا تمام عمر خود را مانند کسی که هیچ کشوری ندارد سپری کرد.در این زندگینامه نویسنده از تلاش هر روز خود برای فارغ آمدن بر مشکلات زندگی در پست ترین طبقه جامعه کره شمالی و نیز تبعیض های طبقاتی که برگرفته از بینش و سیاست رهبر کره شمالی است می گوید.
این داستان نه تنها یک تصویر واقعی و تکان دهنده از زندگی مردمی است که با دنیا در ارتباط نیستند ، بلکه شناختی آگاهانه از حکومت هایی می دهد که شأن و منزلت طبیعت روح انسانی را نادیده می گیرند.
اصل سازمان بخش فرهنگ و جامعه به گفتۀ ویلیامز، از کشف این نکته آغاز می شود که مفهوم فرهنگ و چه بسا واژۀ فرهنگ در کاربردها و معناهای مدرن خود، در دوره ای از تاریخ بشر سر بر آورد که به عصر انقلاب صنعتی و پیامدهای دوران ساز آن مشهور است.
این کتاب کوششی است گسترده برای پرداختن جامع به سیر تحول مفهوم فرهنگ و ادبیات، ارتباط آنبا جامعه و نیز اهمیت اجتماعی، زنده و پویای فرهنگ در جهان عصر ما.
اشتفان انگل در انتخاب عنوان کتاب از یک اسطورهی آلمانی بهره میجوید؛ در « غروب خدایان» پایان جهان در برگیرندهی خدایان خستهی عهد عتیق است و از خاکستر حریق جهان، جهانی ستودنی صلح آمیز و آکنده از زندگی لذتبخش گسترده میشود. وجه شبه با اسطورهی مزبور، سقوط قشر حاکم کنونی جامعهی جهانی و تمهید آیندهی نوین و ارزشمند برای زیستن است! کتاب، این منظر را از قلمرو اسطوره جدا و آن را بر مبنایی علمی و استوار از نو بنا میکند و به تمام آنها که غروبِ خدایانِ سلطهی جهانیِ سرمایهی مالی برایشان نه به معنای پایان تاریخ بلکه نقطهی آغاز یک عصر تازه از تکامل اجتماعی انسان است، چشم اندازی نو میبخشد؛ چشم اندازی بدون گرسنگی، استثمار و جنگ.
«ظهور نئولیبرالیسم»،«رویزیونیسم روسی»،«دموکراسی لیبرال از مسیر پایان تاریخ»،«از لیبرالیسم به نئولیبرالیسم»،«ظهور نئولیبرالیسم با ریگانیسم»،« تاچریسم»،« دو روایت از رکود اقتصاد سیاسی نئولیبرالیستی» ،«افول سالهای طلایی نئولیبرالیسم»،«هایک و پوپر تئوریسینهای دموکراسینئولیبرال»، «تنگناهای نئولیبرالیسم»،«برزخ استالینیسم یا دوزخ نئولیبرالیسم»،«رکود بزرگ و صعود کینزیسم»،«طرحهای جایگزین رکود اقتصاد سرمایه-داری»،«راهحل امپریالیستی (جنگ افغانستان و عراق) »،«خشونت ضد دموکراتیک نئولیبرالیسم »،«اصلاح طلبی یا لابی گری»و…عنوان برخی از بخش های این اثر است.
نویسنده در آغاز این اثر عنوان می کند:«هدف اصلی و راهبردی این مجموعه تکمیل فرایند دولت سرمایه به دولت سرمایه داران از طریق یارگیری گسترده از جناحهای مختلف بورژوازی ایران ذیل برنامه ی توسعه ی سیاسی یا دموکراتیزاسیون راست (روال کار) است. تبلیغ دموکراسی لیبرال تحت شعارهای پر طمطراقی همچون “ایران برای همه ی ایرانیان” در همین راستا شکل بسته است. با این همه عمر نئولیبرالیسم در چارچوب حاکمیت دولتهای امپریالیستی و کشورهای سرمایه داری پیشرفته در آخرین سالهای نخستین دهه ی هزاره ی سوم به پایان رسیده است.
روز20 ژانویه 1981 رونالد ریگان – در مُقام رییس جمهور ایالات متحد آمریکا – در اوج بحران اقتصاد کینزی به قدرت خزید و در راستای اجرای دیکته های میلتون فریدمن، اعلام کرد: دولت راه حل مشکلات ما نیست، بلکه دلیل وجود مشکلات است و دوران آن به پایان رسیده….. دو سال پیش از آن مارگارت تاچر مدعی شده بود:” چیزی به عنوان جامعه وجود ندارد، بلکه فقط مردان و زنان منفرد وجود دارند”. کمتر از سه دهه پس از آنکه نئولیبرالیسم توانست از طریق انباشت به شیوه ی خلع ید مجدد از سرمایه داری بر محور رژیم انباشت متکی به ارزش سهام، سیاست های مونتاریستی، بورس بازی، کمرنگ سازی نقش حمایتی دولت از زنده گی اقتصادی مردم، اصالت بخشیدن به بنیادگرایی بازار آزاد، خصوصی سازی، اقتصاد کازینویی و به قول خودشان اقتصاد ماده زدایی شده، توزیع دارایی رو به بالا، مقررات زدایی از بازار و انهدام اتحادیه ها و دستآوردهای جنبش کارگری، بر بحران ادواری سرمایه داری (اضافه تولید و گرایش نزولی نرخ سود) فایق آید، یکبار دیگر تضاد کار ـ سرمایه و تناقض ذاتی سرمایه داری بحران تازه ی آفریده است. این بحران – به عنوان جدی ترین چالش سرمایه داری از دهه ی1930 تاکنون – از یک طرف نشان داده است که همه ی آمارهای مبتنی بر رشد اقتصادی سه دهه ی گذشته سرابی بیش نبوده و در این مدت آنچه رشد کرده سرمایه ی موهوم (به تعبیر مارکس) بوده و از طرف دیگر با شکست همه جانبه ی نظام های سرمایه داری نئولیبرال اقتصاد سیاسی جهان در شرایط تازه یی قرار گرفته است.»
فرهنگ حاضر ویژگیهایی دارد که شاید در آثاری مشابه کمتر یافت شود. در این فرهنگ افزون بر تبیین اصطلاحات، نهادها و مکتبهای سیاسی، تلاش بر این بوده که آگاهیهای لازمی نیز دربارهی فیلسوفان و نظریهپردازان علوم سیاسی و سیاستمداران ارائه گردد. الگوی فراهمآورنده در گزینش عناوین و مدخلها، عمدتاً «فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد»بوده که در حال حاضر یکی از مراجع اهل فن است، با تأکید بر این نکته که در شیوهی کار ما تنها گزینش عناوین به پیروی از فرهنگ آکسفورد بوده و در توضیح و شرح مربوط به هر مدخل با تألیف و نیز ترجمه از مراجع و منابع دیگر، سعی کردهایم بهروزترین اطلاعات و آگاهیها تا زمان انتشار این فرهنگ به دست داده شود.
در تاریخ بشری، پیششرطهای مادی برای تحقق یک نظم اجتماعی بدون ستم و استثمار، برای برابری و یک زندگی صلحآمیز، و برای دستیابی به مبادلهی اقتصادی و فرهنگی متضمن منافع متقابل تمامی مردمان هرگز به این درجه از بلوغ نبوده است. دگرگونی مبنای سرمایهداری تولید به یک سیستم بینالمللی تولید تحت سلطهی معدود انحصارهای چندملیتی، با بینالمللیسازی بحرانها و مبارزهی طبقاتی همراه میشود. بحران عمومی سرمایهداری هماکنون وارد پنجمین مرحلهی خود شده است یعنی آنجا که سیستم جهانی سرمایهداری دچار یک ناپایداری فاحش و یک بیثباتی عمومی میشود.
تدارک مادی همهجانبهی جامعهی سوسیالیستی به واسطهی تکامل انقلابی نیروهای تولیدی، مبنایی است برای وقوع یک اعتلای نوین در مبارزه برای سوسیالیسم همین که شرایط ذهنی لازم پدید آید این اعتلا به وقوع خواهد پیوست.
اشتفان انگل یک تعمیر کار ماهر است و این روزها به عنوان یک روزنامهنگار آزاد قلم میزند. وی از سال 1968 فعال سیاسی بوده و از سال 1975 عملکردهای عمدهای در جنبش مارکسیستی – لنینیستی و طبقهی کارگر داشتهاست. سفرهای متعدد او به دیگر کشورها و روابط متنوع با آنها به او کمک کرده تا از یک دانش تجربی فشرده درباره تکامل بینالمللی بهرهمند باشد. مهمترین خدمات تئوریک اشتفان عبارتاند ازمبارزه بر سر شیوهی تفکر در جنبش طبقهی کارگر (1995)، استعمار نو و دگرگونیها درمبارزهی رهاییبخش ملی (1998) و غروب خدایان، بر فراز نظم نوین جهانی (2003) .
کتاب مرد مرموز بازنمایی ماجرای واتر گیت است ، ماجرایی که از طریق شنود مذاکرات انتخاباتی ریچارد نیکسون صورت گرفت که خود را برای دومین دوره ی ریاست جمهوری اش مهیا می کرد ،رسوایی که کار را به دیوان عالی قضایی فدرال آمریکا کشاند و منجر به کناره گیری نیکسون شد . در اصل عامل اصلی برای افشا کردن واترگیت ، ((مارک فلت )) مرد شماره دو اف بی آی بود که سالها نامش پنهان بود و تنها به اسم ((گلوگشاد)) از او یاد می شد. باب وودوارد به همراه همکارش کارل برنشتاین روزنامه نگارانی بودند که پرده از رسوایی واترگیت برداشتند . وودوارد در این اثر به مارک فلت پرداخته و در خلال آن ماجرای واترگیت و تاثیر آن بر سیاست آمریکا و جهان را باز پرداخته است .
تونی جات جامعه شناس و محقق آمریکایی در این اثر به سه متفکر بزرگ قرن بیستم فرانسه می پردازد.لئون بلوم، آلبر کامو و رمون آرون پرداخته و از کندوکاو در زندگی و اندیشه های آنان ، اثری پرداخته که به مسئولیت روشنفکر در برابر خود، جامعه و مردم می پردازد.جات در این اثر فشرده توانسته با استادی بی بدیلی بسیاری از زوایای ناشناخته این سه متفکر را در برابر خوانندگان رونمایی کند و از این جهت کتابی را فراهم آورده که برای هر جستجوگر حوزۀ اندیشه جذاب و خواندنی است
کتاب «بار مسئولیت: بلوم، کامو، آرون و قرن بیستم فرانسه» نوشتهی جامعهشناس، مورخ و محقق آمریکایی معاصر «تونی جات» و برگردان « است. جات در این کتاب دست بر سه متفکر و روشنفکر فرانسوی قرن بیستم گذاشته است. او با یک زاویه نگرش نو به زندگی و طرزتفکر این سه نگاه دوبارهای میاندازد و مسئولیت آنها در قبال رشد و توسعه و بیداری مردم جامعه را نشان میدهد. «پیامبر مطرود (لئون بلوم و بهای سازش کاری)»، «معلم اخلاق ناراضی ( آلبر کامو و مصایب تزلزل)» و « خودی حاشیهنشین (رمون آرون و جدلهای منطقی)» سه بخش این کتاب هستند. «لئون بلوم»، سیاستمدار فرانسوی که برپایه گسترش نظریهی سوسیالیستی اولین دولت خود را تشکیل داد و قوانین جدید را در اصلاح وضع کارگران تصویب کرد. این دولتمرد فرانسوی در پی مذاکره و صلح با هیتلر بود که دستگیر شد و تا آخر عمر بهزندان افتاد. «آلبر کامو» نویسنده، فیلسوف و روزنامهنگار فرانسوی است. او برای آثارش که به گفتهی بسیاری از منتقدین صدای مشکلات وجدان بشر در قرن حاضر است، موفق به کسب جایزه نوبل شد. نوشتههای رومن آرون، جامعهشناس و فیلسوف فرانسوی، بیش از هر چیز بهخاطر مخالفت با مارکسیسم، خشنوت و جنگ مورد توجه قرار گرفت. نویسنده در بخشی از مقدمه کتاب در باب تاثیر افراد در گذشته، آورده است: «آنچه درباره افراد صحیح است در مورد ملتها صدق نمیکند. معنایی که باید به یک تاریخ مشترک نسبت داده شود، تاثیر آن بر روابط درونی ملتها و بین آنها در حال حاضر، پایگاه اخلاقی و ایدئولوژیک روایتهای مختلف و متناقض از تصمیمات و رفتار جمعی گذتهی دور یا نزدیک، بیشتر از همه مسائل ملی مورد مناقشهاند؛ و این گذشته است که تقریبا همیشه مساله است، حتی وقتی که ظاهرا از حال یا آینده بحث میکنیم».
سوزان سانتاگ که نویسنده ی 17 کتاب است و این کتاب ها به 32 زبان زنده ی دنیا ترجمه شده، یکی از تاثیرگذارترین روشنفکران آمریکایی است که به سبب دل مشغولی سوداوار و دامنه ی هوش انتقادی و نیز فعالیت پرشور خود در زمینه ی حقوق بشر به شهرتی جهانی دست یافته است… کتاب دیویدریف که عنوان اصلی آن Swinning in a sea of Death یا در حقیقت “شنا در دریای مرگ” است، گزارشی است از شیوه ای که مادرش، سوزان سانتاگ، با بیماری و مرگ دست و پنجه نرم کرد. این کتاب توصیفی است از زیر و بمهای روحی، روانی و عاطفی نویسندهای که در عرصه هنر و اجتماع بسیار جسور بود و همواره به نظام سیاسی حاکم بر آمریکا اعتراض داشت. زنی که نمیخواست تسلیم مرگ شود و از پذیرفتن سر باز میزد. اما سرانجام مرگ او را به زانو درآورد.دیویدریف در این کتاب میکوشد تا قضاوتی درباره مادرش نداشته باشد بلکه از آنچه بر او رفته و باورهایش، سرسختی و مبارزه ناامیدانه اش با دشمنی که به هیچ روی همسنگ او نیست تصویری روشن دهد.در نگاه به زندگی سانتاگ و نبردی که برای ادامه آن به جان خریده و تحمل کرده با زنی روبرو میشویم که از نیستی میترسد و ترسش را پنهان نمیکند. نمیخواهد او را انسانی برتر ببینیم که از هراسهای زمینی بهدور است. نمیخواهد برای مخاطب آثارش تصویری فرا انسانی بسازد. برعکس، سانتاگ در قله صداقت جای میگیرد. او در تمام تاروپودش /انسان است و ورای آن هیچ. انسان با همه گوشت و خونش، بیم و امید و دلهرههایش و ناباوری به جهان پس از مرگ. این ناباوری برای هیچ کس غریب نیست: «بازآمدهای کو که به ما گوید راز». شاید برخی نگرش سانتاگ را به زندگی نگرشی اپیکوری ببینند اما سانتاگ به هیچ روی نمیخواهد فقط به شرط لذت بردن از زندگی زنده بماند. او میخواهد «باشد»، ستیزهایش با زمانه و زندگی به هیچ روی کم و آسان نبوده، او از «نبودن» میهراسد. هراسی که بیگمان به سراغ بیشتر ما، در هنگام تنهاییمان، آمده است اما جسارت ابراز آن را نداشتهایم و خواستهایم شاید حتی از خودمان پنهانش کنیم.