پرچین

دوران چرخ

دوران چرخ

آسیه نظام شهیدی

رمان فارسی

انتشارات نگاه

دوران چرخ داستان یک زندگی است. از جوانی تا میان سالی زنی که گرفتار چرخش روزگار شده و همانندِ گویی چرخیده است. آسیه نظام شهیدی رمانی نوشته که از روزهای پس از انقلاب، از جنگ، از عشق، از زندگی و از دربدری می گوید. تلخی روزگار که مثل شرنگی به کام قهرمانان قصه ریخته می شود و آن ها را در مسیر طولانی زندگی با خود می برد. نثر روان و پختۀ کتاب، خواننده را درگیر کرده و نمی تواند از خواندن تا انتها دست بکشد.

ادامه خواندن ←

وزن رازها

آکی شیمازاکی
محمدجواد فیروزی

آکی شیمازاکی نویسنده و مترجم کانادایی-ژاپنی، پنج‌گانه‌ی وزن رازها را بین سال‌های 2000 تا 2005 به رشته‌ی تحریر درآورد. قلم شیمازاکی ساده و به دور از هر تکلفی روایتش را حکایت می‌کند و با همین عبارات ساده به رازهای شخصیت‌هایش وزن می‌بخشد. پنج‌گانه‌ی شیمازاکی، پنج چهره، پنج تفکر و پنج داستان را با تفاوت‌هایی خلاقانه به ما عرضه می‌کند. تصویری هولناک در باب بمباران اتمی ناگازاکی و بیگانه هراسی ژاپنی‌ها در مورد مهاجران کره‌ای که در عین خشونت سرشار از توصیفات ساده و روشن است. توصیفات نویسنده، خواننده را به قلب کشور سنت و مدرنیزه در دوران جنگ جهانی دوم می‌برد و سفر ماجرایی را برایش فراهم می‌سازد… شخصیت‌ها دلچسبند و دسیسه‌ها رفته رفته در هم می‌آمیزند تا خواننده را به دنبال خود بکشند. این داستان از جنبه‌های مختلف بررسی می‌شود و هر شخصیت، قصه‌اش، آرزوهایش، ضعف‌هایش و رازهای خود را به تصویر می‌کشد.

 

ادامه خواندن ←

رستاخیز

لئو تولستوی

ترجمۀ علی‌اصغر حکمت

انتشارات نگاه

«رستاخیز» سومین رمان بزرگ لئو تولستوی است که در سال 1899 منتشر شد. و به نوعی حاصل دوران پختگی و تحولات عمیق فکری او به شمار می‌رود. تولستوی در این اثر سترگ با ارائه‌ی تصویر سیاه و هولناک از نابرابری و فساد سیاسی دوران تزار، جامعه‌ی روسیه را به نقد کشیده و آن را به بازگشت به آموزه‌های مسیحیت دعوت می‌کند. منتقدین ، آثار تولستوی را جاده صاف‌کن انقلاب 1905 و متعاقب آن، انقلاب بزرگ اکتبر می‌دانند. داستان رستاخیز با نمایی از فضای طبقاتی و ترسیم دادگاه‌های آشفته‌ی روسیه آغاز می‌شود… «نیلیدوف»، اشراف‌زاده‌ای خوشگذران  که در جایگاه هیئت منصفه قرار گرفته در مواجهه با ماسلووا، زنی متهم به قتل، به یاد ‌می‌آورد که در دوران نوجوانی، برای ارضای هوای نفس خود، چگونه ماسلوورا ندیمه‌ی روستایی خود را در مسیر تباهی و گناه قرار داده‌است. لحظه‌ای تاثیرگذار در وجدان او که باعث تغییراتی عمیق در روح عدالت‌خواه او می‌شود. دلیل مانایی و شکوه این کتاب، تفصیل سرگذشتی است که تولستوی با بازدید از زندان‌ها و سفر به مناطق دوردست سیبری، تاریخ این سرزمین را در قالب یک داستان به رشته‌ی تحریر در آورده است.

ادامه خواندن ←

سفر های بسیار به هایدلبرگ

هاینریش بل

ترجمه پرویز همتیان

«سفرهای بسیار به هایدلبرگ» مجموعه داستانی است کوتاه و خواندنی از قهرمانانی که در ویرانه های آلمان بعد از جنگ، به جست و جوی معنایی دوباره برای زیستن هستند. شخصیت های اصلی این کتاب به مانند سایر آثار هاینریش بل زاییده جنگی خانمان سوز هستند که نویسنده از هیچ فرصتی برای نکوهش و مذمت آن دریغ نمی کند.

ادامه خواندن ←

ولگرد قهرمان است – چشم و چراغ 4

جووانی آرپینو

ترجمه اثمار موسوی‌نیا

چشم و چراغ 4

 

جووانی آرپینو، نویسنده، منتقد و روزنامهنگار، در ادبیات معاصر ایتالیا موردی خاص به‌شمار میآید. خلاقیت و حساسیت فلوبریِ آرپینو به ایسمها، باعث شده که منتقدها نتوانند بهراحتی آثارش را طبقهبندی کنند. آرپینو دوست داشت خود را فرزند فلوبر یا داستایوفسکی بداند، اما این را بیشتر با بیاعتمادی ابراز میکرد تا اطمینانخاطر؛ چون میدانست «رمان نوشتن» یعنی «دستها را آلوده کردن»، یعنی «هر بار ده سال پیر شدن.» مهارت و شکنندگی سبک فلوبر و انفجار مغاکهای روح داستایوفسکی برای او هدفی سخت و بیپایان بود. میدانست که «نوشتن به مراتب از زندگی سختتر است.» رمانهای آرپینو از تماس با واقعیت روزمره‌ی ملالانگیز و دهشتناک آفریده میشوند؛ واقعیتی که هر روز در برابر چشممان شکل میگیرد.

رمان ولگرد قهرمان است در فضای ادبی ایتالیا یک ضد جریان به شمار میآید. آرپینو در این رمان بعدی استثنایی از انسان ـ قهرمان و انسان ـ پیامآور را که حامل تغییر و تحول است به تصویر میکشد. رمان ولگرد قهرمان است با حالوهوایی گروتسک و تخیلی تا حدی به تمثیل و شعر نزدیک میشود. شعری که بر زوال و ویرانی شهادت میدهد و میکوشد با آن مقابله کند. رمان، ماجرای دو غول است که در حومهی کلانشهری زندگی میکنند. جووان، قهرمان پرسهزن رمان مثل قهرمان رمان ابله داستایوفسکی با نگاه معصوم و سادهی خود شاهد دنیایی رو به زوال است و سعی میکند حتی بهرغم قربانی کردن خود تغییری در این دنیا ایجاد کند. او در جایی از کتاب میگوید که دنیا به قهرمانگری و خوبی نیاز دارد و هیچکس دیگر دنبال این چیزها نیست. آن چیزی که از جووان یک قهرمان مدرن میسازد، پرسه‌زنی‌های اوست که بیشباهت به سفری روحی نیست.

ادامه خواندن ←

مرگ در ونيز

توماس مان
ترجمه حسن نكوروح

شخصیت اصلی کتاب نویسنده‌ای است که دیگر توانایی نوشتن ندارد و به ونیز می‌رود. در آنجا عاشق پسر جوانی می‌شود و با آن که هرگز این دو باهم گفتگویی نمی‌کنند اما این عشق نویسنده را به حال دیگری از رهایی و اعتلای روحی می‌رساند. با همه‌گیری وبا در ونیز نویسنده نیز بیمار می‌شود.

لوکینو ویسکونتی در ۱۹۷۱ فیلمی بر پایه این رمان ساخت که شخصیت اصلی در آن به جای نویسنده٬ آهنگساز است.

“مرگ در ونیز” به دوره ای تعلق دارد که هنر نمادپردازی توماس مان به اوج خود می‌رسد، دوره ای که نویسنده در کنار آن “کوه جادو” را هم می‌نویسد، که از نظر توفق به تضاد یاد شده، تضاد هنر و زندگی با آن اشتراک محتوایی دارد: اگر توماس ما در “مرگ در ونیز” هنر دنیاگریز و مرگ گرا را به دامان مرگ می برد، در “کوه جادو” دیگر قهرمانش را، که هنرمند نیست تا آستانۀ مرگ می‌برد، تا از گرایشش به مرگ گرایشی که از کودکی در شخصیت و روحیۀ او جای گرفته، نجات یابد.

ادامه خواندن ←

آتش از آتش

جمال میرصادقی

جمال میرصادقی نویسنده، نقاد و پژوهشگر ادبیات داستانی متولد ۱۳۱۱ است. در دانشگاه تهران ادبیات فارسی خواند بعد شغل معلمی را پیشه کرد. از دهه چهل با چاپ داستانهایش در مجله سخن نویسندگی را آغاز کرد. در آثار او توصیف زندگی مردم جنوب شهرنشین از راه یادآوری خاطرات کودکی برجستگی دارد. از آثار مهمش چشم‌های من خسته (۱۳۴۵)، هراس (۱۳۵۶)، دوالپا (۱۳۵۶)، درازنای شب (۱۳۴۹)، بادها خبر از تغییر فصل می‌دادند (۱۳۶۲) را می‌توان نام برد. میرصادقی از اولین کسانی است که در ایران کارگاه داستان‌نویسی راه‌اندازی کرد و دست به تالیف آثار پژوهشی در این زمینه کرد از مهم ترین کتابهایش ر این زمینه عناصر داستان (۱۳۶۴)، ادبیات داستانی (۱۳۶۷)، جهان داستان (۱۳۷۲)، قابل یادآوری است. رمان آتش از آتش را او در ۱۳۶۳ نوشته و در ۱۳۶۹ ویرایش جدیدی روی آن انجام داده است.

این رمان را سال ۶۳ برای انتشار به ارشاد داده اند و با اصلاحاتی مواجه و در نهایت با آن اصلاحات منتشر شده. اما از همان موقع انتشار آن، نویسنده را راضی نکرد و به همین خاطر برای چاپ دوم رمان، دست به تغییر کل داستان از نظر ساختار زده است این نویسنده پیشکسوت عرصه داستان نویسی در این نسخه از این رمان سعی کرده مسائل حساسیت‌زا را از کنار رمان دور کند، موضوع این رمان با آنی که در سال ۶۳ منتشر شد، یکی است اما هر داستان با دیگری فرق دارد. به عبارت دیگر وقایعی که داستان را ساخته همان است اما معنی در داستان بُعد پیدا کرده است.

ادامه خواندن ←

در جستجوی آن لغت تنها

یدالله رویایی

بسیارِ این شعرها منتشر نشده هستند. شعرهایی که نخواستند وارد دیگر کتاب‌های من بشوند، و کتاب بشوند. چرا که موضوعی در خود نداشتند، و خود موضوعِ خود بودند: شعرِ لغت، شعرِ لوگوس، لوگوسِ تنها! پس اینکه این‌ شعرها توانسته‌اند اینجا کنار هم بیایند و کتاب بشوند، از تداومِ چیزی در من، و از تداومِ من در چیزی، خبر می‌دهد. و مرا به فکر می‌برَد که چرا آن «چیز»، هیچوقت نامِ خودش را با من نگفت . این فکرها را که می‌کنم بیشتر دلبستۀ این کتاب می‌شوم، کتابی که به عمر می‌مانَد، و مثل عمر غنیمت. الآن هم که به نسخۀ خطّی آن نگاه می‌کنم خطی از عمر ِرفته در آن می‌خوانم، که انگار کتاب در دست‌های من مثل من در دست‌های کتاب شده است، منی که زیرِ پای لغت له شد. و ندانست.

 

ادامه خواندن ←