افغانی

این سه شنبه آثار نویسنده‌ی بزرگ علی محمد افغانی در طرح تخفیف قابل تهیه است

مشدی قبل از سبزی فروشی، چندین شاگرد داشت و با اسب آب به در خانه ها و دکان ها می برد و می فروخت. سال ها پیش گل عنبر در سن سیزده سالگی در زلزله بویین زهرا پدر، مادر و دو برادرش را از دست داده و تنها خودش زنده مانده بود. کسی که او را از زیر آوار بیرون کشید و نجات داد همین مشدی بود که خود نیز تمام خانواده اش را در زلزله از دست داده بود. او یک سال از گل عنبرمراقبت کرد تا بهبود پیدا کند. بعدها او را به همسری انتخاب کرد. اولین فرزندشان...

ادامه خواندن ←

این سه شنبه آثار نویسنده‌ی بزرگ علی محمد افغانی در طرح تخفیف قابل تهیه است

رضوان راوی و قهرمان رمان، مردی است پنجاه ساله که با همسرش یاسمن و فرزند دو ساله‌اش سهراب در تیرون از توابع اصفهان در خانه نیمه کاره‌ای که به دست خود بنا کرده در همسایگی برادرش جعفر زندگی می‌کند. یاسمن قالی باف ماهری است که از کودکی به این حرفه اشتغال داشته و اکنون نیز از راه قالی بافی و فروش آن به آقای «ف» در تأمین هزینه‌های زندگی به شوهرش کمک می‌کند.مادرش بی بی صنم قبل از ازدواج با پدر او با پسردایی خود اکبر ازدواج کرده بود.وی از شوهر خود جدا می‌شود و در امام زاده بست می‌نشیند...

ادامه خواندن ←

این سه شنبه آثار نویسنده‌ی بزرگ علی محمد افغانی در طرح تخفیف قابل تهیه است

آقای فرزاد به فکر فرو رفت. این حدس که دختر جوان احتمالا براى او نامه‌اى نوشته و لاى صفحات دفتر نهاده است یک لحظه سر تا پاى وجودش را لرزاند. آن را گشود. از ابتدا تا به انتها، پشت و روى همه صفحات، با خودکار آبى از نوشته‌هائى که به خط خود او بود پر بود. دیگر جاى شک و شبهه‌اى نبود که خانم فلاحى براى او نامه نوشته بود. آن هم یک چنین نامه پربرکت و گرانبارى که هر چه بود کمتر از کتاب ارمیاى نبى حکایت از روح بردبار و الهام شده نویسنده آن نمى‌کرد. این‌طور آغاز شده...

ادامه خواندن ←

این سه شنبه آثار نویسنده‌ی بزرگ علی محمد افغانی در طرح تخفیف قابل تهیه است

پسری 19ساله به نام بهرام به دیدن پدرش میرود که به دستور بدیع الملک خان روستا در حال ساخت سدی بر روی رودخانه ی قره سو است پدر بهرام مردی است شریف، معتقد و آبرودار .بهرام دلبسته ی دختر بدیع الملک است ،دختری که تنها یکبار در شانزده سالگی دیده است و از این دختر - سرو ناز- همین را میداند که مادرش را از دست داده و بعد از مرگ مادرش با پدرش هم کلام نشده بهرام او را مظهر بزرگی ونهایت حسن و جمال میداند .در این سفر او فرصت میکند با سرو ناز سخن بگوید و نامه...

ادامه خواندن ←

این سه شنبه آثار نویسنده‌ی بزرگ علی محمد افغانی در طرح تخفیف قابل تهیه است

هما به عقد سیدمیران درمی‌آید و هووی رسمی آهوخانم می‌شود. آهوخانم صبورانه از کانون خانوادگی‌اش دفاع می‌کند و هما با حوصله به راندن او از صحنه مشغول می‌شود. اما دفاع یأس‌آمیز آهوخانم –توسل به همسایگان و دوستان، دعا ونذر و جادو- نتیجه‌ای نمی‌دهد و او روز به روز بیشتر عقب‌نشینی می‌کند. سید که نمی‌تواند در تحولات اجتماعی و دگرگونی‌های طبقاتی که به نفع سرمایه‌داری به وقوع می‌پیوندد نقشی مناسب ایفا کند، به تدریج تمام ثروتش را از دست می‌دهد و به قاچاق رو می‌آورد و چون کاملاً درمانده می‌شود به آهوخانم پناه می‌برد.فقر که می‌آید روابط هما و سید به...

ادامه خواندن ←

مدرسه زیبایی کابل

دبورا رودریگز

شهره میرعمادی

آن هنگام که «انسان غربی» در دل جامعه ای شرقی سکنا می گزیند، جهان شرق در ذهنش چه معنایی می تواند داشته باشد؟ نویسنده مدرسة زیبایی کابل زنی است آرایشگرکه ضمن آرایش و آموزش زنان افغان، از نحوه زیست و خوشی و ناخوشی های ما شرقی ها سخن می گوید. گرچه نویسنده ای که از قلب فرهنگی متفاوت پا به افغانستان گذاشته، هرگز نمی تواند از درون به فرهنگ میزبان نگاه کند، ولی شرح او از مصائب و سختی های جامعه افغانستان، دریچه ای است از بیرون که می تواند ما را با نحوه نگرش و جهان بینی «آنها» آشنا سازد.

ادامه خواندن ←

قصابی بلوچی

قصابی بلوچی

مجتبی موسوی کیادهی

داستان ایرانی

انتشارات نگاه

چه وحشتی در چشمانش بود! وحشی‌‌گری انسان را دیدی؟ پیش از آن فکر نمی‏کنم، تصور می‏کردی این همه عظیم باشد. مگر همیشه از انسان تصویری جز در زیباترین صورت و لباس و بهترین شکل حرف زدن و کردار نشانت ندادند؟ شیرها و گرگ‌ها، آهو می‏خورند و آهو علف و تو مگر بی زنده‌خواری، زنده می‏مانی؟ بی‌نهایتِ بی‌نهایت است. فقط کافی است در آب به حال غرق شدن بیفتد.

ادامه خواندن ←

بد

بد
سدریک بانل
ابوالفضل الله‌دادی

سدریک بانل در رمان بد _دومین اثرش که در افغانستان می‌گذرد_ اسامه قندار، کارآگاه محبوب رمان “مرد کابل” را در برابر پرونده‌ی پیچیده‌ی دیگری قرار می‌دهد.
مردی بیگانه پا به افغانستان گذاشته که در زمینه‌ی مواد مخدر فرمولی انقلابی کشف کردهو البته نیازهای غیرطبیعی‌اش را با تجاوز و قتل دخترکان کم سن و سال افغان رفع می‌کند.

بدریه آخرین قربانی اوست که پلیس می‌کوشد نجاتش دهد. از یک سو قندار و گروهش به دنبال به دام انداختن این مرد منحرف هستند و از سوی دیگر مافیای ایتالیا.

سران مافیا با گروگان گیری خانواده‌ی یک پلیس قدیمی فرانسوی به نام نیکول لاگونا که تبحر خاصی در دستگیری مجرمان فراری دارد، می کوشند مرد را یافته و فرمول او را تصاحب کرده یا از بین ببرند تا امپراطوریشان محفوظ بماند.

بانل در بد به خوبی لایه های پیچیده‌ی زندگی در جامعه‌ی افغانستان را نشان داده و می‌کوشد جایگاه زن امروز افغان را در این کشور ترسیم کند.

 

ادامه خواندن ←

کابل اکسپرس

سدریک بانل
ابوالفضل الله دادی

 

کابل اکسپرس نامی است که به شبکه‌ی افغانستان داعش داده می‌شود. دولت اسلامی از این راه جنگجویان کارکشته را از منطقه‌ی خراسان – سرزمینی که به ویژه افغانستان و مناطق قبایلی پاکستان را در برمی‌گیرد – به سوریه و عراق وارد می‌کند. یکی از کسانی که در این راه پا می‌گذارد «زواک» نوجوانی هفده ساله،عاشق بازی‌های کامپیوتری و نابغه‌ی ریاضی است. او از کابل راهی سرزمین شام می‌شود تا برای سران داعش از اجرای عملیاتی انتحاری در پاریس سخن بگوید که می‌تواند یازده سپتامبر فرانسوی‌ها را رقم بزند. طرح پسرک چنان شگفت‌انگیز است که او را به دیدار رودررو با ابوبکرالبغدادی سرکرده‌ی داعش نیز می‌رساند. درحالی که در فرانسه «نیکول لاگونا» و گروهش و در کابل «اسامه قندار» و مردانش در پی یافتن سر نخی از طرح انتحاری داعش هستند، زواک به دوم مه فکر می‌کند که در صورت موفقیتش فرانسه بزرگ‌ترین عزای ملی خود را تجربه خواهد کرد. پسرک اصرار دارد حمله در همین روز صورت بگیرد اما کسی نمی‌داند چرا. هیچ کس از راز بزرگ او خبر ندارد.

 

ادامه خواندن ←

مرد کابل – چشم و چراغ 79

سدریک بانل

ترجمه ابوالفضل الله دادی

« سدریک بانل » متولد بیست و ششم دسامبر 1966 در کازابلانکاست . او مدت ها در وزارت اقتصاد فرانسه مسئولیت مبارزه با پولشویی را بر عهده داشته است . خودش می گوید رمان های پلیسی همیشه یکی از بزرگ ترین علاقمندی هایش بوده است . بانل برای اولین بار در « مرد کابل » به روایت قصه ای می پردازد که در افغانستان می گذرد. او می کوشد در کنار قصه ی اصلی نشان دهد جامعه ی امروز افغانستان از چه مشکلاتی رنج می برد. بانل با خلق شخصیت « اسامه قندار » سر بازرس دایره ی جنایی لیس کابل، افغانستانی فراتر از کلیشه های مرسوم به تصویر کشیده واقعیتی را نشان دهد که پیچیده تر از تصویر شناخته شده ی افغانستان است.

 

ادامه خواندن ←