مثنوی معنوی

مولانا جلال الدین بلخی

بر اساس نسخۀ رینولد نیکلسون

از مدتها پيش ناشر در نظر داشت چاپ پاكيزه، دقيق و بى‌غلطى از كتاب مستطاب مثنوى معنوى مولانا جلال‌الدين رومى مطابق نسخه تصحيح شده استاد فقيد رينولد نيكلسن مستشرق نامدار انگليسى كه صحيح‌ترين و اقدم نسخ مثنوى معنوى شناخته شده است، به اهل ادب و علاقه‌مندان عرضه كند و اينك خوشوقتيم كه اين آرزو جامه عمل پوشيده است. انگيزه ما در چاپ و نشر تازه اين اثر اولا استقبال كم‌نظير مردم و ثانيآ وجود نسخه‌هاى غالبآ ناقص و پر از اغلاط چاپى اين كتاب عظيم بود كه به راستى يكى از گنجينه‌هاى اصيل عرفان و ادب فارسى بلكه تمامى زبانهاى دنياست و اهل ادب بارها چاپ پاكيزه‌اى از آن را به ما تكليف مى‌نمودند. به عنوان مثال يكى از نسخه‌هايى كه اتفاقآ توسط يكى از ناشران معتبر حروفچينى و بارها تجديد چاپ گرديده داراى اغلاط چاپى بى‌شمارى است كه فهرست كردن آنها مستلزم جزوه جداگانه است. اغلاط چاپى، فاصله‌گذارى نابه‌جا، فقدان اعراب‌گذارى صحيح، غالبآ معانى را مخدوش ساخته است.

725,000 تومان

جزئیات کتاب

ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

مولانا جلال الدین بلخی

نوع جلد

سخت

نوبت چاپ

هشتم

تعداد صفحه

984

سال چاپ

1402

موضوع

شعر

وزن

1200

کتاب «مثنوی معنوی» اثر «مولانا جلال الدین بلخی» مطابق با نسخۀ «رینولد نیکلسون»

گزیده ای از کتاب «مثنوی معنوی» اثر «مولانا جلال الدین بلخی»

بَسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحيم

 

بشنو از نى چون حكايت مى‌كند         از جدايى‌ها شكايت مى‌كند

كز نيستان تا مرا ببريده‌اند         از نفيرم مرد و زن ناليده‌اند

سينه خواهم شرحه شرحه از فراق         تا بگويم شرح درد اشتياق

هركسى كو دور ماند از اصل خويش         باز جويد روزگار وصل خويش

5من به هر جمعيّتى نالان شدم         جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم

هركسى از ظنّ خود شد يار من         از درون من نجست اسرار من

سرّ من از ناله من دور نيست         ليك چشم و گوش را آن نور نيست

تن ز جان و جان ز تن مستور نيست         ليك كس را ديد جان دستور نيست

10آتشست اين بانگ ناى و نيست باد         هركه اين آتش ندارد نيست باد

آتش عشقست كاندر نى فتاد         جوشش عشقست كاندر مى فتاد

نى حريف هركه از يارى بريد         پردهااش پردهاى ما دريد

همچو نى زهرى و ترياقى كه ديد         همچو نى دمساز و مشتاقى كه ديد

نى حديث راه پرخون مى‌كند         قصّه‌هاى عشق مجنون مى‌كند

محرم اين هوش جز بيهوش نيست         مرزبان را مشترى جز گوش نيست

15در غم ما روزها بيگاه شد         روزها با سوزها همراه شد

روزها گر رفت گو رو باك نيست         تو بمان اى آنك چون تو پاك نيست

هركه جز ماهى ز آبش سير شد         هركه بى‌روزيست روزش دير شد

در نيابد حال پخته هيچ خام         پس سخن كوتاه بايد والسّلام

بند بگسل باش آزاد اى پسر         چند باشى بند سيم و بند زر

20گر بريزى بحر را در كوزه         چند گنجد قسمت يك روزه

كوزه چشم حريصان پر نشد         تا صدف قانع نشد پر دُر نشد

هركرا جامه ز عشقى چاك شد         او ز حرص و جمله عيبى پاك شد

شادباش اى عشق خوش سوداى ما         اى طبيب جمله علّت‌هاى ما

اى دواى نخوت و ناموس ما         اى تو افلاطون و جالينوس ما

25جسم خاك از عشق بر افلاك شد         كوه در رقص آمد و چالاك شد

عشق جان طور آمد عاشقا         طور مست و خَرّ مُوسى صاعقا

با لب دمساز خود گر جفتمى         همچو نى من گفتنيها گفتمى

هرك او از هم زبانى شد جدا         بى‌زبان شد گرچه دارد صد نوا

چونك گل رفت و گلستان درگذشت         نشنوى زآن پس ز بلبل سرگذشت

30جمله معشوقست و عاشق پرده         زنده معشوقست و عاشق مرده

چون نباشد عشق را پرواى او         او چو مرغى ماند بى‌پر واى او

من چگونه هوش دارم پيش و پس         چون نباشد نور يارم پيش و پس

عشق خواهد كين سخن بيرون بود         آينه غمّاز نبود چون بود

آينه‌ات دانى چرا غمّاز نيست         زآنك زنگار از رخش ممتاز نيست

موسسه انتشارات نگاه

موسسه انتشارات نگاه

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مثنوی معنوی”