كسى كه لويى آراگون او را بزرگترين شاعر دنيا مىدانست، يعنى يانيس ريتسوس، با اشاره به اشعار ياروسلاو سايفرت نوشت :
و ببين برادرِ من، سرانجام ما آموختيم كه با يكديگر سخن بگوييم
آرام آرام ــ و بهسادگى.
سايفرت، شعر را تافتهى جدا از بافته نمىداند. مىگويد :
شعر، از روزِ ازل با ماست
همچون عشق
همچون گرسنگى، طاعون و جنگ.
كلماتِ اشعارِ سايفرت اگرچه نهايتِ ظرافت و لطافتِ طبع او را به نمايش مىگذارند اما خيال دور شدن از زمينِ زير پاى او و گم شدن در ابرهاى آسمان را ندارند. مثلا در شعرِ سرِ مريمِ باكره، سايفرت پس از توصيفِ حسِّ هجومِ پاييز با آوردنِ الفاظ شاعرانهاى همچون: ابريشمِ حضور، حسِّ خفيفِ اندوه يا حتى قطرههاى كوچكِ خون، تأكيد مىكند : «اين زمانىست كه زخمهاى آدمى دردناكتر است.» و مصراعهاى بعدى را با خيالِ راحت مىآورد: «به عيادتِ ولادمير هولان رفتم. بيمار بود. او نزديك لوسانتين سميزى مىزيست، درست بالاى رودخانه.» و هيچ اعتنايى ندارد به حيرتِ خوانندهى خو گرفته به ابهام و ايهام و كلىگويى در شعر كه بىاختيار از خود مىپرسد: مرا با آدرسِ ولادمير هولان چهكار!؟
سايفرت براى همهى جزئيات اهميت قائل است و هيچ چيز را از قلم نمىاندازد؛ انگار نه انگار اساتيد و اهل فن، شعر را نيازمند ايجاز و اختصار و رمز و راز دانستهاند. در شعرِ «شاعر بودن» بهعمد، حرّافى مىكند: «در كتاب درسىِ كهنهاى، چاپِ بنگاهِ انتشاراتى امپريال، به سال مرگ ورشليسكى، فصل شعر و شاعرى را گشودم و سطورى چند خواندم…»
سايفرت خود اعتراف مىكند :
گاه اشعار من، به گونهاى شرمآور
ساده بودهاند.
اما ريتسوس براى آنها كه «مىتوانند لبخند بزنند و بگويند: ما مىتوانيم در هر ساعت براى شما يكصد شعر از اين دست بسازيم»، جوابِ خاضعانهاى دارد :
و اين درست همان چيزىست كه ما مىخواهيم
چرا كه ما برادرِ من، براى جدا كردنِ خود از مردم آواز نمىخوانيم،
ما مىخوانيم تا كه مردم را با هم متّحد كنيم
ما به سخن گفتنِ آرام، در زندانها خو كردهايم، در جلسات،
در اقدامِ مشتركِ مخفى در دورانِ اِشغال،
ما بهحرفهاىكوچكوصريحبرفراز ترسو بر فراز رنجخو كردهايم.
در سال 1984، سايفرت، پاداشِ جستنِ كلماتِ ساده و زيبا را كه به قولِ خودِ او «بسى برتر از جنايت و قساوت» است، با پذيرفتنِ جايزهى نوبل، گرفت. اشعار او به بسيارى از زبانها ترجمه شدند و سايفرت خود در ترجمهى اشعارش به انگليسى با مترجم انگليسى زبان همكارى داشت. دوزبانه بودن متنى كه پيش رو داريد به همين سبب است.
اشعارى كه از ريتسوس در اينمتن آمده، از شعرِ «ديگِ دودزده» ترجمهى فريدونفرياد است.
مجموعه مقالاتی به مناسبت صدمین سال تولد ژوزه ساراماگو نوشتۀ گروه نویسندگان
ادبیات پرتغالی زبان – 4
گرچه ادبیات معاصر پرتغال با نام ژوزه ساراماگو در سراسر جهان شناخته میشود، اما باید توجه داشت که نویسندۀ بزرگ پرتغالی بر شانههای سلالهای از نویسندگان و شاعران پرتغالی گذشته ایستاده است. از اینرو نگاهی به آبای ساراماگو و سیر تحول ادبیات پرتغال، برای فهم دقیقتر او و آثارش ضروری است.
حقوق جدید که بیش از حد مشغول فراهم آوردن مشخصهای مدنی برای مالکیت و تضمین حق مالکان است، فراموش میکند که برخی از مصادیق مالکیت از لحاظ سرشت آنها به هیچ وجه نمیتوانند ویژگی یک مالکیت خصوصی از پیش مشخص را تحصیل کنند و به واسطه ماهیت ابتدایی و موجودیت تصادفی آنها به حق تصرف مربوط میشوند. در نتیجه این مصادیق به حق تصرف طبقهای مربوط است که از حق هر نوع مالکیت دیگر مستثنی میشود و در جامعه مدنی همان وضعیتی را دارد که در طبیعت از آن برخوردار است. به بیانی دیگر، حقوق جدید در پی برچیدن حق فسخناپذیر فقرا از اموال عمومی عرضه شده از سوی طبیعت است.
پاد-زیبایی شناسی نوعی رابطه فلسفه با هنر است که بر پایه آن، هنر خود مولد حقيقتهاست. پاد – زیبایی شناسی هنر را به صورت شیء یا موضوع فلسفه درنمی آورد و به جای پرداختن به تأملات زیبایی شناختی دقیقا به توصیف تأثیرهای درون فلسفه ای می پردازد که هستی مستقل اثرهای معین هنری را از خود به جا می گذارد.
. این متن در مقامِ درآمدی کوتاه بر اندیشۀ بدیو نگاشته شده است؛ متنی که خواننده را با آثار بدیو بر اساس همان ترتیبِ زمانیِ نگارششان آشنا میکند. این متن از آغازْ آغاز میکند و از همان آغاز بهطورخلاصه ــــــ که اولین امر غیرممکن است ــــ پسزمینۀ اولیۀ تفکرِ بدیو را توصیف میکند؛ این پسزمینه شامل تمایزی است که آلتوسر میان ماتریالیسمِ تاریخی و ماتریالیسم دیالکتیکی و میان علم و ایدئولوژی قائل میشود، بهعلاوۀ انتقاد ژاک آلن میلر از بنیادِ علمِ حسابِ فرگه؛ کتابِ حاضر نوعی تکنگاشت است و تکنگاشتْ جانوری کاملاً متفاوت است. درآمدْنوشتن بر فلسفه یعنی گشودن دری بهسوی آن در سریعترین زمانِ ممکن.
رودخانه ای در تاریکی داستانی واقعی و ناراحت کننده از زندگی و متعاقبا فرار یک مرد از کره شمالی است. ماساجی ایشاکاوا که اصالتا ژاپنی- کره ای است تقریبا تمام عمر خود را مانند کسی که هیچ کشوری ندارد سپری کرد.در این زندگینامه نویسنده از تلاش هر روز خود برای فارغ آمدن بر مشکلات زندگی در پست ترین طبقه جامعه کره شمالی و نیز تبعیض های طبقاتی که برگرفته از بینش و سیاست رهبر کره شمالی است می گوید.
این داستان نه تنها یک تصویر واقعی و تکان دهنده از زندگی مردمی است که با دنیا در ارتباط نیستند ، بلکه شناختی آگاهانه از حکومت هایی می دهد که شأن و منزلت طبیعت روح انسانی را نادیده می گیرند.
اصل سازمان بخش فرهنگ و جامعه به گفتۀ ویلیامز، از کشف این نکته آغاز می شود که مفهوم فرهنگ و چه بسا واژۀ فرهنگ در کاربردها و معناهای مدرن خود، در دوره ای از تاریخ بشر سر بر آورد که به عصر انقلاب صنعتی و پیامدهای دوران ساز آن مشهور است.
این کتاب کوششی است گسترده برای پرداختن جامع به سیر تحول مفهوم فرهنگ و ادبیات، ارتباط آنبا جامعه و نیز اهمیت اجتماعی، زنده و پویای فرهنگ در جهان عصر ما.
میگل لیتین، قهرمان این کتاب، یکی از برجستهترین فیلمسازان آمریکای جنوبی است که در دوران حکومت نظامی به شیلی بازگشتهاست. او در تصمیمی شجاعانع با قیافهای مبدل وارد شیلی شد تا زندگی ملتی تحت سلطۀ دیکتاتوری فاشیستی ژنرال پینوشه را به تصویر بکشد… آزادیخواهانی را به جهان معرفی کند که با وجود سرکوب و دستگاه مخوف امنیتی پلیس، تمام رسالت مبارزاتی خود را در راه تغییر وضعیت قرار دادهاند. اقدام لیتین آنقدر چشمگیر بود که گابریل گارسیا مارکز تصمیم گرفت تجربههای این سفر را تبدیل به کتاب بکند. نکتۀ جالب اینکه پس از انتشار کتاب در فوریۀ 1987، وزارت کشور شیلی اذعان کرد، هزاران نسخه از این کتاب را مصادره و در شهر «والپارایزو» سوزاندهاست. به مانند «گزارش یک آدرمربایی» از رئالیسم جادویی مارکز در این کتاب نیز ردپایی دیده نمیشود. مارکز در «بازگشت پنهان به شیلی»در قامت یک خبرنگار خیالی کوشیده است پرده از جنایتی سیستماتیک بردارد که تمامی رسانههای وقت در براب آن سکوت کردهبودند.
آگوست روایت دگرگونیهای سیاسیای است که در دههی ۵۰ میلادی در برزیل به وقوع پیوست. ژوتولیو دورنیس وارگاس، نخستین بار در پی کودتای نظامی سال ۱۹۳۰، به عنوان رئیس جمهور برزیل برگزیده شد. او طی دهههای منتهی به سال ۱۹۵۴، بارها به مناصب سیاسی، از جمله بار دیگر ریاست جمهوری برگزیده شد. در نهایت، وارگاس در پی دگرگونیهای سیاسی برزیل در دههی ۵۰، از مقام ریاست جمهوری استعفا و در سال ۱۳۵۴ با شلیک گلولهای به زندگی خود پایان داد تا برگ دیگری در تاریخ سیاسی برزیل ورق بخورد. آگوست روایتی است از افت و خیزهای این برهه از زندگی سیاسی مردم برزیل و ……… .
.
« ربایی » از جمله قالب هایی است که تا به امروز اصالت خود را از دست نداده و به دلیل دارا بودن خصوصیات ساختاری و ویژگی ایجاز که از مهم ترین قالب های این قالب به شمار می رود، هم چنان قابل توجه است. محور اصلی این کتاب اندیشه ی خیام و شاعران پسا خیامی است، به ویژه در سه شاعری که در عصر حاضر بصورت برجسته و خاص به این قالب عنایتی داشته اند: نیما یوشیج به این دلیل که تقریبا در همه ی مضامین خیامی ربایی هایی سروده و ایرج زبردست و ایرج صف شکن که از این جهت می توان گفت پس از خیام شاعرانی بوده اند که این قالب را به دگرگونی نزدیک کرده اند.