خرم آن نغمه

خرم آن نغمه

گزیده اشعار ژاله اصفهانی

به مناسبت صد سالگی ژاله

بنیاد فرهنگی ژاله اصفهانی، که پس از درگذشت ژاله در لندن در سال 1386 (2007 میلادی) تأسیس شد، شادمان است که به مناسبت صدمین سال تولد او این مجموعه را، که شامل صد شعر ژاله است، برای آشنایی جوانان شاعر و دیگر علاقه‌مندان به شعر منتشر می‌کند.

در مقدمه‌ای که برای چاپ کتاب مجموعه اشعار ژاله در تهران تهیه شده بود و متن آن به تأیید خود ژاله رسیده، اما متأسفانه هنگام چاپ در کتاب گنجانده نشده بود، دلیل تلاش برای چاپ آن مجموعه چنین بیان شده است:

«شگفت نیست اگر ژاله اصفهانی آخرین فرصت تماشای جهان و لحظه‌لحظۀ بودن و سرودن را که در اختیار دارد صرف سیر در نوشته‌های گذشته‌اش کند و با دشواری بسیار به گردآوری گزینه‌ای از آنچه گفته بپردازد. انگیزه چست؟» … «ژاله شاعری است که طیّ عمر دراز و پُرنشیب‌وفراز خود همواره گرفتار سفرهای ناگزیر بوده است. از این رو بر روی ریشۀ خویشیری نمانده تا درخت شعری که کاشته و پرورانده است، اگر گل و میوۀ نارس و نورس و تلخ و شیرینی داشته، همان‌جا در دسترس مردم خویش قرار دهد. شعر ژاله شرحی است از سرگذشت و سرنوشت او در متن جامعه‌ای که در آنجا روزگار گذرانده. در هر کشوری بوده با یاد زادگاه‌اش دفترهایی از شعر به چاپ رسانده که غالباً به‌سبب گوناگونی ساختارهای سیاسی اجتماعی کشورها، شعر او از یک جا به جای دیگر راه نیافته است، به‌ویژه به سرزمین خود او که در آنجا گاهی ممنوع‌القلم و همواره گرفتار سانسورهای شدید بوده است.»

دلیل اصلی چاپ مجموعۀ حاضر، که به بهانۀ صد سالگی ژاله چاپ می‌شود، نیز همان است که در بالا آمد. درعین‌حال این مجموعه شامل برخی از اشعاری است که ژاله قصد گنجاندن در آن مجموعه را داشت اما به‌عللی در آن کتاب نیامدند، و نیز تعدادی از اشعاری که بعد از چاپ مجموعه سروده شده‌، در اینجا آمده است.

در انتخاب اشعاری که در این کتاب گنجانده شده، دوستان زیادی از شاعران جوان شرکت‌کننده در ادوار مختلف جایزۀ شعر بنیاد، برخی داوران جایزۀ شعر، و شاعرانی که با اشعار ژاله آشنایی داشتند، شرکت کردند؛ با این هدف که تنوع سلیقه این دوستان برای جلب سلایق مختلف خوانندگان به اشعار این کتاب کمک کند.

مقدمه‌ای که پیش‌تر اشاره شد و برای چاپ کتاب مجموعه آثارش در سال 1383 نوشته شده و به تأیید خود ژاله رسیده بود، بدون هیچ‌گونه تغییری در آخر این کتاب و با عنوان «پسین‌گفتار»آمده است. همچنین زندگی‌نامۀ کوتاه ژاله که چند روز بعد از درگذشت وی در لندن منتشر شد بدون تغییری در انتهای این کتاب آمده است.

به امید آنکه این کتاب با اقبال خوانندگان شعر در ایران و دیگر کشورهای فارسی‌زبان، به‌ویژه جوانان، روبه‌رو شود.

هیئت امنای بنیاد فرهنگی ژاله اصفهانی – لندن

نوامبر 2021 برابر با آبان ماه 1400 خورشیدی[1]

[1]. www.jalehesfahani.com
bonyad@jalehesfahani.com

ادامه خواندن ←

ربه‌کا

دفته دوموریه
ترجمۀ حسن شهباز

رمان ربه‌کا را خانم دفنه دوموریه نویسندۀ انگلیسی در سال 1938 منتشر کرد. رمانی در حال‌وهوای داستان‌های گوتیک دربارۀ زنِ جوان و زیبایی که با مرد ثروتمندی ازدواج می‌کند که همسرش، ربه‌کا، را به تازگی از دست داده است. زنِ جوان مقیم قصر باشکوه و مجلل مندرلی می‌شود و خیلی زود درمی‌یابد که شوهرش و مستخدمان خانه در تسخیر خاطرۀ ربه‌کا هستند. در این میان به‌خصوص خانم دانورس، مستخدمِ مرموز که از کودکی ربه‌کا، مستخدم شخصی او بوده است، نقشی مهم در رقم خوردن رخدادهای غریب و توضیح‌ناپذیر قصر دارد.

رمان ربه‌کا از پرفروش‌ترین و محبوب‌ترین رمان‌های قرن بیستم است که به خوبی میان حال‌وهوای گوتیک قصه و داستان رمانتیک آن پیوندی خلاق رقم می‌زند، و از زمان چاپش تاکنون به زبان‌های متعددی ترجمه شده است.

محبوبیت این رمان به حدی است که تاکنون بارها بر صحنه اجرا شده و فیلم‌ها و سریال‌های مختلفی بر اساس آن ساخته شده است. مشهورترین آنها فیلم ربه‌کا ساخته آلفرد هیچکاک در سال 1940 است که برندۀ جایزۀ اسکار بهترین فیلم شد.

 

ادامه خواندن ←

کلیدر؛ کلید زبان در قفل تاریخ

هلن اولیائی‌نیا

«کلیدر» از مهم‌ترین آثار ادبی ایران است. رمانی هزار تو با لایه‌های مختلفی که با تاریخ درهم تنیده شده و از دل آن چهره‌هایی سر بر می‌کشد که نماد انسانیت تام، دلاوری، از خود گذشتگی و جان سپاری در راه آرمان هستند. از سوی دیگرچهره‌هایی که درآن پلشتی، تیرگی و حیوانیت را به تمامی معنا می‌بخشد. دولت‌آبادی استادی توانسته منش آدم‌هارا آشکار کند. سرکار خانم اولیائی‌نیا با دقتی قابل تحسین و البته با نگاهی ستایشگر به بررسی و تحسین این رمان ماندگار پرداخته و لایه‌های تازه از آن را کاویده و نقد کرده‌است.

ادامه خواندن ←

مجموعه اشعار ژاله اصفهانی – پالتویی

ژاله اصفهانی

 مجموعه اشعار

مجموعه باران

شعر معاصر ایران، از مشروطیت تا امروز

باز باران ، با ترانه
     باگهرهای فراوان
    می خورد بر بام خانه …»  ☔
🔵   « موسسه ی انتشارات نگاه » ، در چهل و چهارمین سال تلاش هایش برای پدید آوردن هوایی تازه در عرصه  ادبیات معاصر ایران ، در ابتکاری تازه همت به انتشار  آثار مطرح ترین شاعران امروز ایران در مجموعه ای نفیس و خوش چاپ، در قطع زیبا و خوشدست پالتویی با عنوان « باران » نموده که در برگ برگ این آثار ماندگار تازگی و طراوت ادبیات معاصر را می توان احساس کرد.
موسسه ی انتشارات نگاه قصد آن دارد که برای دسترسی آسان دوستداران شعر معاصر ایران به ویژه جوانان ، این آثار جاودانه را به آسانترین روش ، از طریق سایت موسسه عرضه بدارد و
تقدیم نسل مستعد و علاقمندان ادبیات معاصر نماید.
امید آنکه این خدمت و تلاش فرهنگی موسسه ی انتشارات نگاه ، بر لوح دل فرهنگدوستان این سرزمین اهورایی نقش بندد…
« پس از باران،
آنک ستارگان می درخشند
روشن روشن ! »

ادامه خواندن ←

دیوان امیر خسرو دهلوی

دیوان امیر خسرو دهلوی

مقدمه و تصحیح محمد روشن

مطابق نسخه یمین الدین ابوالحسن خسرو

امیرخسرو دهلوی شاعر پارسی‌گوی هندوستان بود. او یکی از دو شاعر مهم اوایل قرن هشتم است که سایر سخنوران پارسی‌گوی هند را تحت‌الشعاع قرار دادند و در ادوار بعد هم نفوذی دامنه‌دار در میان شعرای ایران و هند داشتند. آن دو امیرخسرو، و حسن دهلوی بودند. امیرخسرو به زبان‌های فارسی، عربی، ترکی و سانسکریت چیرگی داشت و به سعدی هند معروف بود و او در اوایل حال به «سلطانی» و سپس به «طوطی» تخلص می‌کرد

ادامه خواندن ←

مجموعه اشعار رهی معیری – پالتویی

رهی معیری

مجموعه اشعار

مجموعه باران

شعر معاصر ایران ، از مشروطیت تا امروز

باز باران ، با ترانه
     باگهرهای فراوان
    می خورد بر بام خانه …»  ☔
🔵   « موسسه ی انتشارات نگاه » ، در چهل و چهارمین سال تلاش هایش برای پدید آوردن هوایی تازه در عرصه  ادبیات معاصر ایران ، در ابتکاری تازه همت به انتشار  آثار مطرح ترین شاعران امروز ایران در مجموعه ای نفیس و خوش چاپ، در قطع زیبا و خوشدست پالتویی با عنوان « باران » نموده که در برگ برگ این آثار ماندگار تازگی و طراوت ادبیات معاصر را می توان احساس کرد.
موسسه ی انتشارات نگاه قصد آن دارد که برای دسترسی آسان دوستداران شعر معاصر ایران به ویژه جوانان ، این آثار جاودانه را به آسانترین روش ، از طریق سایت موسسه عرضه بدارد و
تقدیم نسل مستعد و علاقمندان ادبیات معاصر نماید.
امید آنکه این خدمت و تلاش فرهنگی موسسه ی انتشارات نگاه ، بر لوح دل فرهنگدوستان این سرزمین اهورایی نقش بندد…
« پس از باران،
آنک ستارگان می درخشند
وشن روشن ! »

ادامه خواندن ←

سایه‌های شب

امیل زولا
ترجمه: علی اکبر معصوم بیگی

سايه‌هاى شب (ديو درون) هفدهمين رمان از مجموعه‌ى بيست جلدى خانواده‌ى روگون‌ـماكار است كه اميل زولا در 1889 نوشتن آن را آغاز كرد و سپس چندى بعد در 1890 از چاپ درآمد. اما سايه‌هاى شب نيز مانند خوشبختى بانوان، ژرمينال و پول تفاوتى اساسى با ديگر رمان‌هاى اين مجموعه‌ى سترگ دارد و آن اين است كه نگارش آن بيشتر تحت تأثير دگرگونى‌ها و رويدادهاى صنعتى بزرگ ربع واپسين سده‌ى نوزدهم شكل گرفته است تا بر پايه‌ى طرح نخستين زولا براى نوشتن مجموعه‌اى از داستان‌ها در توصيف دوران موسوم به امپراتورى دوم فرانسه (1852 تا 1870) كه غرق در خودكامگى، دزدى، تباهى، روسپيگرى و قوادى بود. زولا از نخستين رمان‌نويسان سده‌ى نوزدهم است كه به صنعت مدرن اقبال نشان مى‌دهد.

سايه‌هاى شب از ايستگاه راه‌آهن پاريس مى‌آغازد، در ميان محوطه‌ى راه‌آهن چون جويبارى از فلز و خون و هيجان ادامه مى‌يابد و روى خطوط راه‌آهن به پايان مى‌رسد. توصيف‌هاى زولا از محيط راه‌آهن و زندگى روى خط‌آهن چنان زنده و تپنده است كه گويى تعميرگاه‌ها، لكوموتيوها، چرخش سينىِ دوّار و حركات مداوم دستگاه‌هاى لكوموتيو نفس مى‌كشند. زولا در سايه‌هاى شب از شلوغى ايستگاه، بخار لكوموتيوها، سرعت سرسام‌آور و مرگبار قطارها، فانوس‌هاى سبز و سرخِ سوزنبان‌ها، سگ‌ها و شكارچى‌ها، پيرزن‌ها و پيرمردها، روغن و آتش و زغال و خاكستر به جا مانده از سوخت لكوموتيوها، قطارهايى شتابنده كه بى‌اعتنا به سرنوشت‌هاى انسانى به سوى «آينده» روان‌اند، سخن مى‌گويد.

اما سايه‌هاى شب فقط داستان عشق و مرگ، حسد و خشونت، تباهى و نوميدى، هوس و سركوفتگى نيست؛ سايه‌هاى شب روايت شگفت‌آور گوشت و فولاد، سياهى زغال، و رنگ پريدگى پوست زنانه، سرعت سرسام‌آور ماشين و حركت مهارنشدنى روح بشر نيز هست.

ادامه خواندن ←

دلهره هستى

آلبرکامو

محمدتقی غیاثی

در روز هفدهم اكتبر 1957، فرهنگستان سوئد جايزه خود را در ادبيات به «آلبر كامو، نويسنده فرانسوى» داد. جايزه به مجموعه آثارى تعلق گرفت كه در آن مسائل انسان امروزى مطرح شده است. كامو در آن هنگام چهل و چهار سال داشت. وى اعتراف مى‌كند كه از اين تجليل مى‌ترسد چون او را «دفعتآ در مركز نورى شديد» قرار مى‌دهد. در سخنرانى خود مى‌گويد چيزى كه كار نويسندگى وى را توجيه مى‌كند «خدمت به حقيقت و آزادى است». و در پايان همين گفتار، جمله‌اى بر زبان مى‌راند كه يادآور «پيوند» است :

«هرگز نتوانسته‌ام از نور و شادى زيستن و زندگى آزادى كه در آن بزرگ شده‌ام صرف‌نظر كنم».

سه سال پس از دريافت اين جايزه، مردى در يك سانحه اتومبيل درگذشت. در شناسنامه او نوشته شده بود: آلبر كامو[1]

[1] . نمونه‌هايى كه در اينجا آورده‌ايم توسط همين مترجم برگردانده شده است.

 

ادامه خواندن ←

مجموعه اشعار ادیب برومند

عبدالعلى اديب برومند

از ويژگى‌هاى ديگر من طبيعت‌گرايى و دلدادگى به مظاهر زيبايى و جمال است؛ از اين رو به مناظر طبيعى و باغ و صحرا و گل‌هاى رنگارنگ و گياهان زيباى خودرو و درختستان‌هاى شكوهمند و چهره زيباى خوبرويان و تجليات دل‌انگيز بهار عشق مى‌ورزم و اين طبيعت‌گرايى همواره پرتو عرفان را در دل و جان من تابان و فروزان مى‌گرداند. پس چنين است كه بخشى از اين كتاب به توصيف مظاهر طبيعت و تعريف بهار و خزان اختصاص دارد. همين خصلت مهرپرورى نسبت به جمال طبيعت مرا به دلدادگى نسبت به پديده‌هاى زيباى هنرى كه ساخته دست بشر است نيز واداشته و به هنرهاى تزيينى، به‌ويژه كارهاى ايرانى سخت دلباخته گردانيده است. چنانكه گردآورى اين‌گونه آثار پيوسته از سرگرمى‌هاى دلپذير و تفريحات سالم من بوده و هست و مايه بسى از آگاهى‌هاى هنرى نيز گرديده است. البته پيشرفت در خوشنويسى هم شوق اين كار را در حقير دامن زده است.

ادامه خواندن ←

مجموعه اشعار رهی معیری

رهی معیری

شادروان محمدحسن معیری متخلص به «رهی» در دهم اردیبهشت ماه ۱۲۸۸ هجری شمسی در تهران و در خاندانی بزرگ و اهل ادب و هنر چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان برد، آنگاه وارد خدمت دولتی شد و در مشاغلی چند خدمت کرد. از سال ۱۳۲۲ شمسی به ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر (بعداً وزارت صنایع) منصوب گردید. پس از بازنشستگی در کتابخانهٔ سلطنتی اشتغال داشت. وی همچنین در انجمن موسیقی ایران عضویت داشت. رهی علاوه بر شاعری، در ساختن تصنیف نیز مهارت کامل داشت. وی در سالهای آخر عمر در برنامهٔ گلهای رنگارنگ رادیو در انتخاب شعر با داوود پیرنیا همکاری داشت و پس از او نیز تا پایان زندگی آن برنامه را سرپرستی می‌کرد. رهی در طول حیات خود سفرهایی به خارج از ایران داشت که از آن جمله است: سفر به ترکیه در سال ۱۳۳۶، سفر به اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۳۳۷ برای شرکت در جشن چهلمین سالگرد انقلاب اکتبر، سفر به ایتالیا و فرانسه در سال ۱۳۳۸ و دو بار سفر به افغانستان، یک بار در سال ۱۳۴۱ برای شرکت در مراسم یادبود نهصدمین سال در گذشت خواجه عبدالله انصاری و دیگربار در سال ۱۳۴۵، عزیمت به انگلستان در سال ۱۳۴۶ برای عمل جراحی، آخرین سفر وی بود. رهی معیری که تا آخر عمر مجرد زیست، در بیست و چهارم آبان سال ۱۳۴۷ شمسی پس از رنجی طولانی از بیماری سرطان معده بدرود زندگانی گفت و در مقبرهٔ ظهیرالدولهٔ شمیران به خاک سپرده شد.

ادامه خواندن ←