روزنامه همشهری د صفحه کتاب خود با علیرضا رئیسدانا مدیر انتشارات نگاه در مورد رونق بازار ناشران و مترجمان جعلی به گفتگو پرداخت که با هم میخوانیم :
در سالهای اخیر، پدیدهکتابسازی بهسوی تولید و فروش کتابهای قاچاق گسترش یافته است؛ کتابهایی اغلب معروف و شناختهشده که به اسم کتاب اصل و سانسور نشده و اغلب از طریق دستفروشان و بساطیها به فروش میرسند. درواقع دستفروشانی هستند که معمولا در کنار ایستگاههای مترو و مکانهای پرتردد شهری، کتابهای پرفروش بازار را که بهصورت غیرقانونی(قاچاق) افست شدهاند، میفروشند. آنها با این ترفند که نسخه افست شده آنها اصل و بدون سانسور است، کتاب را به مشتری قالب میکنند؛ کتابی که ناشر، نویسنده و مترجم دارد و بهصورت قانونی هم منتشر شده است. درواقع قاچاقچیان کتاب دست روی کتابهای پرفروش هر ناشر میگذارند؛ کتابهایی که فروش آنها تضمینی است. کتابسازان و بساطیهای کتاب همچنین بهدلیل عرضه کتابهای افستی با قیمت پایین، با توجه به شرایط بد اقتصادی، گوی سبقت را از ناشران و کتابفروشان حقیقی ربودهاند. اگر در این روزها سری به معابر شلوغ ازجمله راسته خیابان انقلاب زده باشید، حتماً جولان دستفروشان و بساطیها با قیمتهای باورنکردنی و تخفیفهای آنچنانی توجه شما را هم جلب کرده است؛ پدیدهای که رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان نسبت به عواقب و عوارض آن هشدار داده و بر لزوم مقابله با آن تأکید دارد.
ناشران و کتابفروشان در خطر نابودی
کتابسازیهای چند گروه مشخص و عرضه این آثار از طریق دستفروشان به معضل و مشکل بزرگی برای ناشران و کتابفروشان تبدیل شده است؛ بهگونهای که باعث شده تا ناشران و کتابفروشان عمـــــــده درآمدشان را از دست بدهند و در مسیر نابودی و زوال تدریجی قرار بگیرند. هومن حسنپور، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با تأیید این موضوع به همشهری میگوید: «بساطگستران معمولاً توسط چند نفر خاص تغذیه میشوند و کتابهایشان همه شبیه یکدیگر است. با شیوع ویروس کرونا آنها بار دیگر فرصت پیدا کردهاند تا کتابهایشان را در خیابانها عرضه کنند. دستفروشان معمولاً به جای فروش کتاب اصلی نویسندگان و مترجمان و ناشران اصیل، کتابهای کپی و قاچاق را عرضه میکنند؛ کتابهایی که هیچ کتابفروشی حاضر به فروش آنها نیست. همچنین به دلایل مختلف کتابهایی هستند که نباید آنها را در جامعه عرضه کرد، اما دستفروشان و بساطگستران هم در فضای مجازی و هم در پهنه خیابانها خیلی راحت این کتابها را در دسترس عموم قرار دادهاند. همچنین آنها اغلب تخفیفهای غیرواقعی روی کتابها میگذارند و برای مثال کتابی را که ناشر اصلی 150هزار تومان روی آن قیمت گذاشته است با تخفیفهای غیرواقعی به مبلغ 170هزار تومان میفروشند. درواقع قیمت کتاب افست شده را بالاتر میگیرند و با 40درصد تخفیف170هزار تومان میفروشند. در چنین اوضاعی، به ناشران و کتابفروشان که با هزینههای فراوان و گزاف درحال تولید و عرضه کتاب هستند واقعاً ظلم میشود.»
پلیس وارد ماجرا میشود
حسنپور در ادامه به تلاشهای اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران برای کشف انبارها و چاپخانههای کتابهای غیرقانونی اشاره میکند و میافزاید: «این تلاشها و پیگیریها متوقف نشده است و همچنان ادامه دارد و بهعنوان وظیفه ذاتی اتحادیه، قاچاقچیان کتاب را دنبال میکنیم. البته اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران برای برخورد با بساطگستران قدرت اجرایی و اختیارات چندانی ندارد و برخورد قانونی با آنها در حیطه وظایف ما نیست. در این زمینه ارگانها و دستگاههایی مانند شهرداری، نیروی انتظامی، قوه قضاییه، شورایعالی فضای مجازی و مراکز رسانههای دیجیتال هم دخیل هستند و ما با مستنداتی که جمعآوری کردهایم در حال رایزنی با این مراکز هستیم. همچنین در این زمینه باید هر مجموعه را بهصورت کامل توجیه کنیم و در این مسیر با تغییر مدیران و قضات، باید دوباره طرح مسئله کنیم و مدرک و اطلاعات قبلی را ارائه دهیم و ثابت کنیم که این بساطگستران یک دستفروش ساده نیستند و در پس آنها باندهای مختلف کتابسازی و قاچاق کتاب قرار دارد. البته خوشبختانه اکنون بخش زیادی از مسئولان این موضوع را پذیرفتهاند و متوجه اصل ماجرا شدهاند. همچنین در نشستی که به مناسبت روز اصناف با سردار حسین رحیمی، فرمانده انتظامی تهران بزرگ داشتیم، گلایه و مشکل خودمان درباره بساطگستران را مطرح کردیم و ایشان گفتند که این موارد را بهصورت مکتوب اعلام کنیم که اینکار را انجام دادهایم. به اینترتیب مسئله را از طریق نیروی انتظامی نیز پیگیری کردهایم و تا آنجا که اطلاع داریم، قرار است بهزودی دستورات لازم از سوی فرمانده نیروی انتظامی در این خصوص صادر شود.»
مترجمان و ناشرانی که وجود خارجی ندارند
بساط دستفروشان کتاب را عمدتاً کتابهای فیک یا قاچاق تشکیل میدهد؛ کتابهایی که اغلب آثار پرفروش ناشرانی است که بهصورت غیرقانونی چاپ شدهاند و با تخفیفهای 30تا 40درصدی و گاه 50درصدی نیز فروخته میشوند.
علیرضا رئیسدانا، مدیر انتشارات نگاه با بیان این جمله به همشهری میگوید: «حدود 4سال پیش با بررسی من و آقای جعفریه، مدیر نشر ثالث که درخصوص بعضی کتابها مانند «عقاید یک دلقک» در نمایشگاه کتاب انجام دادیم، متوجه شدیم که این کتاب با بیش از 90ناشر و مترجم مختلف در بازار موجود است. اخیراً هم کتاب «سرزمین موعود» باراک اوباما را بیش از 80ناشر چاپ کردهاند و همچنین «شازده کوچولو» سنت دواگزوپری با بیش از 100ترجمه در بازار کتاب وجود دارد! آیا واقعاً این همه ترجمه از یک کتاب با ناشران و مترجمان ناشناخته نیاز است؟ چند وقت پیش هم دختر 19سالهای را پیدا کردیم که کتابهای بزرگی مانند «جنگ و صلح» را ترجمه کرده بود. همچنین هستند افراد دیگری که با مراجعه به مترجمهای آنلاین بهراحتی کتابها را ترجمه میکنند؛ ترجمههایی که اغلب غیرقابل اعتمادند و برخی افراد سودجو با استخدام این نوع مترجمان جوان و غیرحرفهای اقدام به کتابسازی میکنند و به اسم انتشاراتیهایی که حتی وجود خارجی هم ندارند آنها را چاپ کرده و با تخفیفهای چشمگیر درصدی به خورد مخاطبان میدهند. دلیل این تخفیفها چیست؟ این موضوع نهتنها تعادل بازار را بههم میزند، بلکه باعث از رونق افتادن کتابفروشیها و تعطیلی آنها نیز میشود. یک عده سودجو هم در این فضای بلبشو از آب گلآلود ماهی میگیرند و فارغ از هرگونه دغدغه فرهنگی، انگیزهای جز سودجویی ندارند. تنها پشتوانه آنها هم بیتوجهی به حـقوق دیگـران و در یک کلمه بیاخلاقی است.»