وبلاگ

«زبان و جایگاه زن»

به مناسبت انتشار چاپ دوم کتاب «زبان و جایگاه زن» نوشتۀ رابین تالمک لیکاف روزنامۀ سازندگی در صفحه ی راهنمای کتاب خود به معرفی این کتاب پرداخت که با هم می خوانیم:

 

 

«زبان و جایگاه زن» کتابی است به قلم «رابین تالمک لیکاف» که با ترجمه مریم خدادادی و یاسر پوراسماعیل و به همت نشرنگاه در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.

انتشار این اثر را سرآغاز پژوهش فمینیستی در باب رابطه میان زبان و جنسیت میدانند که پس از انتشار واکنش چشمگیری در میان محققان زبان، فمینیستها وعموم خوانندگان برانگیخت. در طی ۳۰ سال گذشته، بسیاری از پژوهشگران زبان و جنسیت نظریات اولیه الیکاف را شرح و بسط داده و این کتاب همواره مورد توجه بوده است. لیکاف با نشان دادن نقش بنیادی زبان در نابرابری جنسیتی به دو حوزه نابرابری اشاره می کند: زبانی که درباره زنان به کار می رود و زبانی که خود زنان به کار می برند. این دیدگاه لیکاف که «زبان زنان» بیانگر بی قدرتی است، بحثهایی را دامن زده که تا به امروز هم ادامه دارد. کتابی که به فارسی ترجمه شده است، نسخه اصلی کتاب را به همراه مقدمه نویسنده و پی نوشت های او برای چاپ جدید اثر در سال ۲۰۰۳ شامل می شود. او در این پی نوشت ها پس از حدود سی سال نظراتش را درباره بخش هایی از کتاب جرح و تعدیل کرده است. در بخشی از کتاب می خوانیم:

« نسخه اصلی این رساله در زمانۀ انقلابها منتشر شده بود، انقلاب در زبان شناسی و در تاریخ زنان (و حتی در تاریخ آمریکا). در آن زمان، شاهد انقلاب جوانان عليه جنگ ویتنام و علیه اعتقادات قدیمی «دستگاه حاکم» بودیم. علاوه بر آن، جنبش آزادی زنان نیز ظهور کرد، جنبشی که از جنبش های حقوق مدنی و ضدجنگ نشأت می گرفت، اما تقریبا تا سال ۱۹۶۸ مستقلاً ادامه یافت. سومین (و غامض ترین) انقلاب در زبان شناسی گشتاری رخ داد، یعنی پیدایش معناشناسی زایشی همه اینها در زبان و جایگاه زن نقش داشتند. من زمانی وارد رشته زبان شناسی شدم که نوام چامسکی و دانشجویان و همکارانش در ام آی تی در حال طرح دستور گشتاری زایشی بودند. حالا دیگر به سختی یادمان می آید زبان شناسی قبل از ظهور دستور گشتاری زایشی چه وضعیتی داشت: حوزهای غامض، فوق تخصصی، کمابیش ناتوان در ارائه پاسخهای بزرگ یا حتی مطرح کردن پرسش های نسبتا بزرگ. زبان شناسی ساختاری آمریکا – پارادایم حاکم در ایالات متحده تا اواسط دهه ۱۹۶۰ – جلوی پرسش هایی را که از طریق شهودهای پژوهشگر قابل بررسی بودند می گرفت. زبان باید همان گونه تحلیل شود که اخترفیزیک دان کهکشانی را در دوردستها بررسی می کند. این موضع گیری دلایل تاریخی خوبی داشت، اما تا دهه ۱۹۶۰، زبان شناسی در نتیجه این کار به رشته ای سترون بدل شده بود…)

 

موسسه انتشارات نگاه

موسسه انتشارات نگاه

نوشتن دیدگاه