در بزرگداشت حکيم ابوالقاسم فردوسي
جام جم آنلاين: اگرچه درباره تولد، زندگی و زمان درگذشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر بزرگ حماسهسرای ایران اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما وجود این صاحبنظران و فردوسیشناسان با توجه به اشاراتی که در متن شاهنامه فردوسی آمده است اغلب معتقدند که فردوسی در سال 329 هجری قمری متولد شده و در سال 411 هجری قمری دار فانی را وداع گفته است.
همچنین اطلاعی از آغاز سرایش و پایان شاهنامه در دست نیست و باز محققان و صاحبنظران با توجه به چند بیت از متن شاهنامه، آغاز سرایش آن را سال 365 هجری قمری و پایان آن را 400 هجری قمری میدانند، یعنی همان مدت 35 سالی که خود حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه آورده است. از سوی دیگر براساس نوشته محققان و فردوسیشناسان پایان کار ویرایش اول شاهنامه در سال 384 هجری قمری و ویرایش نهایی آن همان سال 400 هجری قمری است، گرچه گروهی سال 389 هجری قمری را نیز پایان ویرایش دوم شاهنامه دانستهاند، آن هم به دلیل بیتهایی که در مدح سلطان محمود غزنوی آمده است و اشاره به آغاز پادشاهی سلطان محمود غزنوی دارد، ولی درباره روز و ماه پایان کار شاهنامه خود فردوسی بصراحت در پایان کتاب آن را 25 اسفند اعلام کرده است، اما بین محققان درباره سالی که (25 اسفند) شاهنامه به پایان رسیده است، اختلافنظر وجود دارد.
آنچه در پی میآید نگاه جدیدی است به همین موضوع و این که 25 اسفند اشاره به چه سالی است؟ و نیز رابطه آن با روز 25 اسفند، ماهی که در آغاز داستان یزدگرد در شاهنامه سترگ فردوسی به عنوان روز آغاز پادشاهی او ذکر شده است.
چند سالی است که روز 25 اردیبهشت را روز «بزرگداشت فردوسی» نامگذاری کردهاند که براساس اسناد و مدارک موجود این روز هیچ مناسبتی با زندگی حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر بزرگ حماسهسرای ایران ندارد. در حقیقت این 25 اردیبهشت ماه را به جای 25 اسفند برگزیدهاند که روز پایان شاهنامه فردوسی است.
روزی که بصراحت متن شاهنامه، روز پایان داستان یزدگرد یا کل شاهنامه است، آن هم در سالی که مصادف با 71 سالگی شاعر است. یعنی سال 400 هجری قمری و این موضوع در بیتهای زیر از بیتهای پایانی شاهنامه به روشنی بیان شده است:
چو سال اندر آمد به هفتاد و یک
همی زیر شعر اندر آمد فلک
سی و پنج سال از سرای سپنج
بسی رنج بردم به امید گنج
سر آمد کنون قصه یزدگرد
به ماه سپندارمذ روز ارد
ز هجرت شده پنج، هشتاد بار
که گفتم من این نامه شهریار
با توجه به این که حکیم ابوالقاسم فردوسی در سال 329 هجری قمری دیده به جهان گشوده است، با گذشت 71 سال از این تاریخ، دقیقا به سال 400 هجری قمری میرسیم که خود شاعر در بیتهای بالا به آن اشاره کرده (ز هجرت شده پنج هشتاد بار) آن هم در 25 اسفند ماهی که مطابق با سال 400 هجری بوده است، یعنی مطابق با سال 378 یزدگردی و 388 هجری شمسی.
حال چه این بیست و پنجم اسفند را در تقویم یزدگردی بگیریم، چه در تقویم خورشیدی اعتدالی (هجری شمسی زراعی دهقانی) فرقی نمیکند؛ چراکه در این سال اختلاف تقویم یزدگردی با تقویم اعتدالی تنها یک روز است و در صورت محاسبه و تطبیق تقویمها خواهیم داشت:
چهارشنبه 25/12/378 یزدگردی = 24/12/388 هجری شمسی = 19/7/400 هجری قمری
و
پنجشنبه 25/12/388 هجری شمسی = 26/12/378 یزدگردی = 20/7/400 هجری قمری
به این ترتیب تاریخ پایان شاهنامه دقیق و روشن در خود متن شاهنامه آمده است، یعنی 25 اسفند سال خورشیدی مطابق سال 400 هجری قمری.
و اما آنچه برای محققان و فردوسیپژوهان مشکلساز بود، شاید بیت آغازین داستان یزدگرد سوم است که در آن آمده است:
چو بگذشت او شاه شد یزدگرد
به ماه سپندارند روز ارد
این باز اشاره به 25 اسفند است که با اسناد و مدارک تاریخی درباره تاجگذاری یزدگرد سوم در نوروز یزدگردی سال مطابق با سال یازدهم هجری همخوانی ندارد و گروهی آن را صرفا یک تعبیر شاعرانه پنداشتهاند که در آن روز ارد (بیست و پنجم ماه) صرفا به خاطر همقافیه بودن با کلمه یزدگرد در مصراع اول بیت آمده است؛
ولی گروهی دیگر آن را اشاره به تاریخی خاص پنداشتهاند، اما نتوانستهاند بگویند که منظور شاعر از این تاریخ چیست و چگونه است که شاعر به جای روز اول فروردین (نوروز یزدگردی) از 25 اسفند سخن میگوید و اختلاف این 6 روز در کجاست.
واقعیت این است که آمدن کلمه «ارد» یا «روز ارد از ماه سپندارند» در این بیت نه اتفاقی است و نه تعبیری است شاعرانه، بلکه دقیقا اشاره به یک واقعه تاریخی خاص دارد، وگرنه حکیم ابوالقاسم فردوسی که کل سرگذشت و تاریخ گذشته ایران پیش از اسلام را مطالعه کرده است بهتر از هرکس میداند روز آغاز پادشاهی یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی روز نوروز یزدگردی یعنی اول فروردین سال یزدگردی مطابق با سال یازدهم هجری است و اگر میخواست، میتوانست براحتی همین تاریخ را در شعرش بیاورد مثلا بگوید، به هر فرد روز از مه فرودین.
یا بگوید «سر سال نو هر فر فرودین» یعنی همانطور که در داستان جمشید و جشن نوروز باستانی گفته است:
سر سال نو، هر فر فرودین
بر آسوده از رنج تن، دل زکین
ولی هدف شاعر از آوردن «روز ارد از ماه سپندارند» یا «بیست و پنجم اسفندماه» چیز دیگری است و به نوعی اشاره به تاریخ خاص و حادثهای ویژه است که در این روز اتفاق افتاده است و در حقیقت در این بیت شاعر به گونهای کدگذاری کرده و با آوردن 25 اسفند به جای اول فرودین به طور رمزی اشاره به حادثهای خاص دارد که برای پی بردن به آن باید از تقویم و نحوه تقویمنگاری در دوره حکیم ابوالقاسم فردوسی و تقویم یزدگردی و تقویم خورشیدی ناقص رایج در ایران اطلاع کافی داشت.
تقویمی که از زمان تاجگذاری یزگرد سوم در نوروز سال مطابق با یازدهم هجری آغاز میشود و طول هر سال آن 365 روز تمام است، یعنی به اندازه 5 ساعت و 48 دقیقه و 46 ثانیه کمتر از طول متوسط سال خورشیدی اعتدالی و به خاطر همین کسری سال است که حدود هر 4 سال یک بار این تقویم نسبت به تقویم اعتدالی یک روز جلو میافتد و حاصل چنین عملی است که در نتیجه در دورهای از تاریخ اختلاف بین تقویم یزگردی با تقویم خورشیدی اعتدالی (هجری شمسی) به 6روز میرسد، یعنی همانطور که در فرض ما در کدگذاری موردنظر فردوسی اتفاق افتاده است که در آن 25 اسفند در تقویمی مطابق با اول فروردین در تقویم دیگری بوده است، که این اتفاق خود به دو گونه ممکن و عملی است.
اول: 25 اسفند در تقویم خورشیدی اعتدالی مطابق با نوروز یا اول فرودین در تقویم یزدگردی باشد
دوم: 25 اسفند در تقویم یزگردی مطابق با نوروز یا اول فروردین در تقویم خورشیدی اعتدالی باشد.
ولی رسیدن به این که این اتفاق کی افتاده است، کاری است مشکل و زمانبر که نیاز به محاسبات طولانی و آزمایش و خطای فراوان دارد، با وجود این پس از محاسبات متعدد و تطبیق 2 تقویم یزگردی و خورشیدی اعتدالی، و مقایسه آن دو با هم و با در نظر گرفتن زمان سرایش شاهنامه فردوسی به دو تاریخ میرسیم که اولی عبارت است از تاریخ 399 یزگردی مطابق با سال 408 هجری شمسی (خورشیدی اعتدالی) که مطابق با سال 421 هجری قمری است، و در این تاریخ است که داریم:
دوشنبه 1/1/399 یزگردی = 25/12/408 هجری شمسی= 1/3/421 هجری قمری.
که با توجه به تاریخ پایانی شاهنامه در سال 400 هجری قمری و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در سال 411 هجری قمری این تاریخ نمیتواند مورد استناد فردوسی باشد. پس به تاریخ دوم میرسیم که در آن روز 25 اسفند یزگردی مطابق با نوروز خورشیدی اعتدالی بوده است که در صورت محاسبه و تطبیق تاریخها خواهیم دید که این اتفاق در سال 346 یزگردی و مطابق با 356 هجری شمسی و مطابق با 366 هجری قمری رخ داده است که داریم:
جمعه 25/12/346 یزگردی = 1/1/356 هجری شمسی = 23/7/366 هجری قمری
با توجه به این که خود حکیم ابوالقاسم فردوسی در پایان شاهنامه آغاز اندیشه پرداختن به شاهنامه (تاریخ شاهان) را در سال 365 هجری قمری بیان کرده است، میبینیم که محاسبه بالا با این تاریخ کاملا همخوانی دارد، یعنی آنجا که حکیم طوس میگوید:
چو بگذشت سال از برم شصت و پنج
فزون کردم اندیشه درد و رنج
به تاریخ شاهان نیاز آمدم
به پیش اختر دیرساز آمدم
به این ترتیب معلوم میشود حیکم طوس که در سال 365 هجری به فکر سرودن شاهنامه افتاده است، سرانجام در سال 366 هجری قمری دست به این کار زده است و به همین دلیل نیز تاریخ سرایش شاهنامه را این بار به صورت رمزی و کدگذاری شده با تاریخ 25اسفند در آغاز داستان یزگرد آورده است که هم اشاره به آغاز پادشاهی یزگرد سوم است و هم اشاره به آغاز کار سرودن شاهنامه که پس از گذشت 35 سال کار بالاخره در سال 400 هجری قمری آن را به پایان میبرد و باز هم در روز 25 اسفند میگوید:
سرآمد کنون قصه یزگرد
به ماه سپندارمذ روز ارد
زهجرت شده پنج هشتاد بار
که گفتم من این نامه شهریار
و این همان 35 سالی است که در صورت محاسبه خودسال 366 هجری تا سال 400 هجری قمری به دست میآید و با گفته خود فردوسی که میگوید:
چو سال اندر آمد به هفتاد و یک
همی زیر شعر اندر آمد فلک
سی و پنج سال از سرای سپنج
بسی رنج بردم به امید گنج
یک سال است، یعنی همان 71 سالگی که صاحبنظران و فردوسیپژوهان با کسر آن از سال 400 هجری قمری که سال پایان شاهنامه است به سال 329 هجری قمری رسیدهاند و آن را به عنوان سال تولد فردوسی اعلام کردهاند (329 = 71 400) و نیز با توجه به همین 35 سال بالا و باز همان سال 400 هجری قمری است که آغاز شاهنامه را در سال 365 هجری قمری اعلام کردهاند (365 = 35 400) که با تاریخ رمزی ذکر شده در آغاز داستان یزگرد یعنی:
چو بگذشت او شاه شد یزگرد
به ماه سپندارمذ روز ارد
دقیقا همخوانی دارد و نشان میدهد که ذکر این تاریخ «ماه روز» در این بیت یک اتفاق ساده یا یک تعبیر شاعرانه نیست، بلکه حاصل دانش و آگاهی حکیم ابوالقاسم فردوسی از تاریخ و تقویم است که در اینجا به صورت رمزی کدگذاری و تاریخ آغاز و پایان شاهنامه را به روشنی در متن شاهنامه بیان کرده است.
با این تفاوت که این 25 اسفند در تقویم یزگردی است که با نوروز سال 356 هجری شمسی (خورشیدی اعتدالی) مطابق بوده، ولی طبق تاریخ تاجگذاری یزگرد سوم ساسانی در روز نوروز یزگردی مطابق با سال یازدهم هجری بوده است و این جابهجایی بین دو تقویم، حاصل همان کدگذاری و نیز یک برداشت شاعرانه است که بسیار هم نیکو اتفاق افتاده است و نیز قرینهای است بر روز «25 اسفند ماهی» که در تاریخ پایان شاهنامه در سال 400 هجری قمری آمده که تاریخ پایان شاهنامه است و بهتر است همین روز را به جای 25 اردیبهشت که هیچ ربطی به زندگی فردوسی ندارد روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی به شمار آورد که با تاریخ سرگذشت فردوسی و نیز شاهنامه هماهنگی کامل دارد.
ضیاءالدین ترابی