وبلاگ

به مناسبت زادروز شاعر ترانه های اشک و آفتاب، احمد شاملو

بیست و یکم آذرماه، تولد احمد شاملو است؛ الف بامداد، شاملو که چشم به دنیا گشود. جهانی که تیره و تار بود و پر از شگفتی و او نیز به خاطر پدرش که نظامی بود، خود بخشی از این بی سامانی شد؛ از شهری به شهر دیگر. اما روح بلندش در پس اوج بخشی به کلمه و کلام بود. خیلی زود نوشتن را آغاز کرد، اگرچه بعدها به کلی از آن سیاه مشق های اولیه دل کند و حتی آن ها را در فهرست آثارش نیز جای نداد.

به رسم روزگار و زمانه به دامن اندیشه های اجتماعی و سیاسی رایج در جامعه آن روز در می آویخت و چون وجود پرتلاش و تکاپویش را ارضا نمی کردند، آن ها را وا می نهاد. سیاست ورزی کرد اما هیچگاه آلوده ی سیاستگزاران روز نشد. روزنامه نگاری، فیلم نامه نویسی، سردبیری نشریات و مجلات، ترجمه، تحقیق و پژوهش و فعالیت گسترده صنفی و اجتماعی، همه بخش هایی از کارنامه ی سترگ شاملوی بزرگ است.

اما او بیش از همه ی این ها شاعر بود و با شعرش زمانه اش را به نقد کشید، عاشقانه هایش را سرود و فصل جدیدی از عشق و دلبستگی را به همگان برنمود. سال ها در راه گردآوری، تدوین و سامان دهی کتاب کوچه عمر فرسود و شعر شاعران جهان را به پارسی گرداند، کارنامه ای حیرت زا به جا نهاد و این همه با تنی زخمدار و رنجور، که گذر روزگار دردها و رنج هایش را نیز فزون کرده بود.. دریغا که سالیان با بیماری های مختلف دست به گریبان بود و هنوز که بسی فرصت ها داشت تا آثاری ماندگار بیافریند، جان به جان آفرین سپرد.

شاملو درباره‏ شعر سخنرانی‏ها و نوشته‏های بسیاری دارد. برخی از آرای او درباره‏ شعر از این قرار است:

–    امروز خواننده‏ شعر پذیرفته‌است که شعر را به نثر نیز می‏توان نوشت. به عبارت دیگر، می‏توان سخنی پیش آورد که بدون اسـتعانت وزن و سـجع، شـعری بـاشد بس جان‏دار و عمیق. من مطلقا به وزن به مثابه یک چیز ذاتی و لازم یا یک وجه امتیاز شعر اعتقاد ندارم، بلکه به عکس معتقدم التزام وزن، ذهن شاعر را مـنحرف مـی‏کند؛ چـون ناچار وزن فقط مقادیر معدودی از کلمات را در خود راه می‏دهد و بسیاری کلمات دیگر را پشت در می‏گذارد، در صورتی‏که ممکن است درست همین کلماتی که در این وزن راه نیافته، در شمار تداعی‏ها درست در مسیر خـلاقیت ذهـن شـاعر بـوده بـاشد.

–    آن اوایل که بعضی از ما شاعران امروز، دست به نوشتن شعرهای بی وزن و قافیه زدیم، عده‏ای از فضلا که از هر جور نوآوری وحشت دارند و طبعا این شیوه شعر نوشتن را امکان نداشت قبول کنند، به عنوان بزرگ‏ترین دلیل بر مسخره بودن ما و کار ما همین موضوع را مطرح می‏کردند. یعنی می‏گفتند: «اینها که شما جوان‏ها مـی‏نویسید اصلا شعر نیست.» مـی‏پرسیدیم: «آخـر دلیلش؟» مـی‏خندیدند، یـا بـهتر گـفته بـاشم ریشخندمان می‏کردند و می‏گفتند: «شما آن قدر بی‏سواد و بی‏شعورید که نمی‏فهمید این که نوشته‏اید نثر است!» و به این ترتیب اشکال کار روشـن مـی‏شد: فـضلا شـعر را از ادبیات تمیز نمی‏دادند. در نظر آن ها هر رطبی و یابسی که وزن و قافیه داشت شعر بود و هر سخن عاری از وزن و قافیه، نثر. اما تلاش شاعران معاصر در ایـن نـیم قـرن اخـیر، سرانجام توانست این برداشت نادرست را تغییر بدهد و امروز دست کم بخش عمده‏ای از مردم، شعر و ادبیات را از هم تمیز می‏دهند و اگرچه تعریف دقیقی از شعر در دست ندارند، به تجربه دریافته‏اند که تعریف شمس قیس رازی از شعر، تعریف پرتی است و به رغم او، کلام ممکن است موزون و متساوی نباشد و حروف آخرین آن هم به یکدیگر نماند و با این همه شعر باشد. امروز خواننده شعر می‏داند که وجه امتیاز شعر از ادبیات، تنها و تنها منطق شاعرانه‌است، نه وزن و قافیه و صنعت‌های کلامی…

امروز زادروز الف بامداد، شاعر بزرگ زمانه ی ماست که ابعاد حضورش نه در چارچوب مرزهای جغرافیایی ایران زمین، و نه تنها در پهنه ی زبان پارسی که در همه ی جهان پیچیده و او را نه تنها شاعری ملی و سرزمینی که مردی جهانی نموده است.
از افتخارات نشر نگاه، همکاری و دوستی با شاملوی بزرگ در چاپ و انتشار آثار این بزرگمرد است. نه تنها کلیات آثار شعری وی در سه جلد توسط نگاه منتشر شده، بلکه نگاه به شکل انحصاری ترجمه ها و مجموعه های اشعار شاملو را نیز برای چاپ در اختیار دارد.

گرامی می داریم تولد بزرگمرد سخن پارسی معاصر را و به مناسبت زادروز این شاعر بزرگ ملی، تا پایان روز جمعه، کتاب های منتشره از شاملو و یا در مورد شاملو را با 20% تخفیف در اختیار علاقمندان قرار می دهیم.

نوشتن دیدگاه