یک فنجان چای گرم در هوای سرد
گفت و گو اختصاصی نگاه با ناصر وحدتی
نگاه: ناصر وحدتی خواننده ترانه های گیلکی اهل روستای لیش از توابع سیاهکل است. او از کودکی به خوانندگی و موسیقی علاقه داشت و نشانه این علاقه مندی را می توان در چهل سال تلاش برای جمع آوری اشعار،ترانه ها و ملودی های محلی مشاهده کرد. او فعالیت خود را از سال 1365 آغاز کرد و با همکاری گروه های شمشال، آمارد و گیل کنسرتهای زیادی در زمینه موسیقی گیلکی اجرا نمود. از وی تاکنون دو آلبوم « زرنگیس» و «شورم نقش» به بازار آمده و آلبوم «دامون» نیز توسط حوزه ی هنری گیلان به زودی به بازار خواهد آمد.
ناصر وحدتی علاوه بر فعالیت در عرصه موسیقی، دستی هم بر قلم دارد و تاکنون آثاری همچون رمان خوندشت 1374، داستان یک زندگی 1375، روی خوش زندگی 1376، زندگی و موسیقی 1378، زندگی و موسیقی چاپ دوم 1384، داستان سیاهکل حاوی مجموعه دو داستان خوندشت و روی خوش زندگی 1386، انتشار چهار شماره فصل نامه دیلمان، ثبت معادل گیلکی واژه نامه بزرگ طبری حدود چهل هزار واژه به مدت 2 سال از او منتشر شده است. و به تازگی چاپ سوم کتاب زندگی و موسیقی “ البرز خاستگاه موسیقی گیلان ” تالیف ناصر وحدتی از سوی انتشارات نگاه منتشر شده است .
ناصروحدتی چند روز قبل مهمان انتشارات نگاه بود . مثل همیشه خندان و شادمان آمد و از ترانه و شعر و موسیقی گیلان برایمان حرف زد .انتشار مجدد کتاب زندگی و موسیقی انگیزه ای شد تا با او گفت و گویی کوتاه کنیم . ابتدا از وحدتی در باره کتاب تحقیقی اش که نگاه منتشر کرد سوال کردم او گفت :
این کتاب یک اثر جامع در زمینه موسیقی گیلان است . من دراین کتاب موسیقی گیلان را به چهار بخش تقسیم کردم. 1- موسیقی فولکلور 2 موسیقی رزمی 3- موسیقی مذهبی 4-موسیقی جدید . در این کتاب فصلی دارم با عنوان ” چه کسانی از چه نوع موسیقی لذت می برند ” که این فصل نمادی ترین فصل کتاب است .
در باره جایگاه موسیقی گیلان در بین موسیقی های فولکلور از وحدتی سوال کردم و ایشان گفتند :
سال 1318 استاد احمد عاشورپور در تهران کنسرتی گیلکی برگزار کردند . از آن تاریخ به بعد موسیقی بومی گیلان در جان و دل مردم راه یافت و استقلال موسیقی گیلان را پژواک داد . از آن سال به بعد هر گاه در هرجا سخن از موسیقی فولکلور به میان می آید موسیقی گیلان چون ستاره ای در آن میان می درخشد .
از ناصر وحدتی در باره دستگاه ها و گوشه های موسیقی گیلان پرسیدم و این که موسیقی گیلان با چه نغمه ها و آواهایی سرخوش تر است ؟ وحدتی کمی نگاهم کرد و گفت :
در گیلان شور و دشتی و گاهی شوشتری اغلب نغمه ها را فراگرفته است . اما این را هم بگویم که در غمناک ترین نغمه ها ی موسیقی گیلان رگه های شادمانی موج می زند .
به او گفتم شما علاوه بر آن که آوازه خوان محبوبی در گیلان هستید داستان می نویسید و شعر می سرایید . فکر می کنید چه نسبتی میان شعر و ترانه با موسیقی مقامی برقرار است ؟ بی مقدمه گفت :
مقام های موسیقی فولکلور گیلان بدون شعر معنا ندارد . مثلا چاروادارها با مقام چارواداری حرف دلشان را و تمناهای وجودشان را فریاد می زنند . ما در گیلان علاوه بر مقام چارواداری مقام شرف شاهی ، مقام گارسری ( لالایی ) و مقام ریزه خونده گی ( آوازهای دلتنگی ) داریم که در دشتی و شور بسیار دل انگیز شده است .
وحدتی در پاسخ به سوال بنده مبنی بر جای گاه شعر فارسی در موسیقی گیلان گفتند :
زبان گیلکی زیر مجموعه زبان فارسی است . از طرفی در تحقیقاتی که بنده انجام دادم به بیش از دویست ترانه و دوبیتی در فولکلورهای گیلان دست یافتم که کاملا به فارسی سروده شده اند .
از وحدتی پرسیدم شعر محلی گیلان تا چه مقدار قابلیت اجرا در دستگاه های موسیقی ایران را دارد ؟ و ایشان گفتند :
هیچ آواز و ترانه ای در همه ی موسیقی نواحی ایران وجود ندارد که در هفت ردیف موسیقی ایرانی خوانده نشده باشد . مادر تمام نغمه های موسیقی محلی هفت دستگاه شناخته شده ی موسیقی اصیل ایرانی است .
ناصر وحدتی منتظر سوال بعدی بود . به او گفتم این گفت و گو در سایت انتشارات نگاه منتشر می شود . در فضای مجازی خواننده به سرعت می آید و به سرعت می رود . کوتاهی این سخن هم به همین دلیل بود . به یک فنجان چای گرم در روزهای سرد اسفند ماه مهمانش کردم و او پس از نوشیدن آرام آرام آماده رفتن شد .
گفت و گو کننده : م.ر.م آملی