وبلاگ

گاهی به رنگ خاطره هایت

نگاه :محمود معتقدی را از سالیان دور می شناسم . سالهایی که تازه با شعر آشنا شدم  و در جست و جوی کشف لحظه های ناپیدای شعر بودم .او با شعر به دنیای ادبیات  روی آورد . سالهاست که شعر می گوید و نقد می نویسد .  در هر نشریه و مجله ادبی مهمی رد پایی از محمود معتقدی است . این حضور نشانه فعال بودن ذهن این شاعر آملی است .
امروز بیستم اسفند 91 بود . کمی دیر به دفتر رسیدم . ازدحام و شلوغی خیابان ها و بزرگراه ها  در روزهای پایانی سال سبب می شود تا کمی قول و قرارهامان این روزها تغییر کند . به محض رسیدن به دفتر نشر نگاه  محمود معتقدی رادیدم .  همان معتقدی  دهه شصت و هفتاد بود با شور و هیجان از شعر دیروز و امروز و کارهای تازه اش می گفت . قرار است   مجموعه شعر تازه ای  هم از او  با نام ” گاهی به رنگ خاطره هایت ”  که شامل 95  شعر عاشقانه کوتاه  است از سوی نگاه منتشر شود.
محمود معتقدی 26 مهر سال 1325 در محله «پایین بازار» شهر آمل به دنیا آمد. دبستان را در دبستان مهر و دوران دبیرستان را در دبیرستان هادی شریعت‌زاده گذراند. در آستانه سال 1350 به تهران مهاجرت کرد. در سال 51 در رشته تاریخ دانشگاه تربیت معلم مشغول به تحصیل شد. در همان دوران با اسماعیل خویی که معلم فلسفه این دانشگاه بود و کلاس شعری هم در آ‌ن‌جا دایر می‌کرد، آشنا شد. همچنین در این دوران شاعرانی چون احمد شاملو و سیاوش کسرایی را شناخت و در شب شعرهای آن‌ها شرکت کرد.
از او پرسیدم  شعر را از چه زمانی شروع کردی  و محمود معتقدی گفت :
از همان دوران دبیرستان شعر می‌گفتم و آن‌ها را در جُنگ‌ها و نشریات چاپ می‌کردم، ولی از اوایل دهه 60 به شکل جدی شروع به شعر گفتن کردم و در ادامه و به تدریج با مطبوعات همکاری می‌کردم.
معتقدی  درباره علاقه اش به جریان‌های شعری در آغاز دوران شعر گفتنش گفت: اولین فضاهای شعری با شعر نیمایی و به واسطه‌ی زنده‌یاد مهدی اخوان ثالث در من شروع شد. برای نسل ما، اخوان پلی برای رسیدن به نیما بود و در این زمان شعر نیما‌یی برای من جذاب بود. همچنین در ابتدا از فضای شعری فروغ فرخزاد و سهراب سپهری هم بهره بردم.

در زمان دانشجویی نیز بیش‌تر تحت تأثیر اسماعیل خویی بودم. او از شاگردان اخوان بود که برای من جذابیت زیادی داشت، ولی پروسه‌ها برایم طی شد و من در ادامه به فضای شعری شاملو نزدیک شدم. الآن هم کارهای جوان‌ها را می‌خوانم و کار جوان‌ها هم بر من تأثیر گذاشته است. در حال هم حاضر هم سعی می‌کنم در فضای شعری به حس مستقل‌تری برسم.
منتظر ماندم تا محمود معتقدی چای اش را تا آخر بنوشد و بعد سوال بعدی را طرح کنم . اما هنوز فنجان چای دردستش بود که  گفت من برای ادامه گفت و گو آماده ام  و من هم  بلافاصله گفتم  ازمجموعه شعر هایی  بگوکه در سال  اخیراز شما منتشرشد او  هم گفت :
از آخرین کارهای منتشرشده‌ام در سال 91 «گزینه اشعار» نشر مروارید، مجموعه شعر «به گوزن‌های تشنه چیزی نگو» و «از پاره‌های دوست ‌داشتن»  است و همچنین «ابرها خاموشند» در اواخر سال  90  از من منتشر شد که غیر از «گزینه اشعار»، مجموعه‌ها‌ی دیگر، شعرهای کوتاه عاشقانه هستند که فضای اجتماعی دارند و در آن‌ها سعی کرده‌ام رویکرد تازه‌ا‌ی را در شعر کوتاه تجربه ‌کنم. در این مجموعه شعرها تا حدی رویکرد تازه‌ای در حوزه‌ی زبان داشتم و سعی کرده‌ام به فضای عاشقانه نزدیک شوم .
از معتقدی صمیمانه پرسیدم هیچ وقت فکر کردی چرا شعر می گویی ؟ با  تعجب نگاهم کرد که مگر می شود شاعر نداند چرا شعر می گوید و گفت :
البته پاسخ سهل و ممتنع است . چرا که  فضاهای فرهنگی و اجتماعی  و ذوق و دانستگی ، خود زمینه های  ظهور یک شاعر را  رقم می زند ، حس زیباشناسی و انتخاب یک روش  ادبی و تجربه هایی از دیروز و امروز خود ذوقی است  برای باز آفرینی و صید لحظه های شاعرانه؛ این شناخت و تجربه اندوزی  به شاعر کمک می کند  فرزند عصر خودش باشد  و دنیای شعر را برای واگویی اندیشه های شاعرانه  انتخاب کند . شاید از این منظر بتوانم بگویم  شعر و شاعری برآمد  یافته ها و اندیشه هاست .
به معتقدی گفتم پس از این همه سال نظرت در باره شعر عوض نشد ؟ با خونسردی و مهربانی گفت:
فکر می کنم شاعراز آنجایی که همانند  زمانه اش  پیوسته در حال تحول و دگرگونی است در حوزه شعر و استفاده از اسلوب های شاعرانه ناگزیر از تغییر و دگرگونی و انتخاب های تازه تر است . به ویژه در زمینه تجربه های شکلی و معنایی . بنابراین  من هم در گذر زمان  از دوباره نگری و باز اندیشی در کار شعر  دور نبوده و نیستم .
از محمود معتقدی در بار کارهای تالیفی  و پژوهشی پرسیدم  و از او خواستم در باره این کتاب ها کمی حرف بزند  و او هم با خوشرویی گفت :
در حال حاضر نزدیک به 10 کتاب در دست ناشر دارم که مهم‌ترین آن‌ها کتاب‌های «به رسم حقیقت و زیبایی» درباره‌ی شعر اسماعیل خویی و همچنین مجموعه مقالات «بر گستره شعر امروز» ( خوانش 10 از شعر 10 شاعر) است. الآن هم در فضای «شاهنامه» و در یک کار پژوهشی با بهره‌گیری از 25 آیتم از «شاهنامه» با یک گروه در حال انجام کار تازه‌ای بر روی این اثر هستیم که در آن سعی خواهیم کرد با نگرشی تازه به این 25 آیتم مانند فر ایزدی، رستم، رودابه و … که زیاد در شاهنامه تکرار شده‌اند، بپردازیم. در حال حاضر مشغول گردآوری اطلاعات و تدوین این مجموعه با همکاری معصومه باغیان هستم. البته  نوشتن کتاب جامعه شناسی ادبیات فارسی را هم آغاز کردم که امیدوارم  آن را در سال آینده  به اتمام برسانم .

و سخن آخر محمود معتقدی در  باره سال 1392 بود که این گونه گفت :
در سال 92 آرزویم  این است که شرایط  اجتماعی و فرهنگی بسامان باشد و جامعه فرهنگی به فضاهای چند صدایی نزدیک و نزدیک تر شود اگر شرایط خوبی در پی باشد دوست دارم  کتاب هایی که در نوبت است  از سوی ناشران چاپ و منتشر شود . سال نو را  پیشاپیش به همه  دوستان اهل قلم تبریک می گویم .

گفت و گو با محمدرضا محمدی آملی

نوشتن دیدگاه