آنتوان دوسنت اگزوپرى، خلبان و نویسنده ی “شازده كوچولو”، در روز بیست و نهم ژوئن سال ۱۹۰۰ میلادى در شهر لیون به دنیا آمد و در سى و یكم ماه جولاى در چهل و چهار سالگی، چشم از جهان فرو بست. وی در تابستان به دنیا آمد و در تابستان هم از دنیا رفت. وقتى كه او متولد شد، تنها شش ماه از تولد قرن بیستم مى گذشت. نام اصلی او « آنتوان ژان باپتیست مارى روژ اگزوپرى» بود، اما در خانه او را « تونیو» صدا مى زدند.
اگزوپرى معتقد بود: « آنچه مرد را زنده نگه مى دارد، قدم برداشتن و به جلو رفتن است، حتى اگر به پرتگاه ختم شود، پس یك قدم دیگر، یك قدم دیگر لازم است، براى قدم هاى دیگر. همیشه قدم هایى براى برداشتن هست، فقط باید به پیش بروى»!
اگزوپرى واقعاً عاشق كارش بود و اغلب به گفته یكى از اندیشمندان اشاره مى كرد كه: «اگر كارت را دوست داشته باشی، به پایدارترین شادى هاى زمین دست یافته اى». اگزوپرى مى گفت: هواپیما وسیله است، نه هدف. كسى جان خود را براى هواپیما به خطر نمى اندازد؛ همان طور كه كشاورز تنها براى نفس شخم زدن، شخم نمى زند. هواپیما وسیله اى است براى گریختن از شهرها و اگزوپرى مى گفت…» پرواز كارى مردانه است، عظمت حرفه پرواز در این است كه مردان را به یكدیگر پیوند مى دهد و به ایشان مى آموزد كه نعمت حقیقى در زندگى، داشتن رابطه با انسان ها است، نه تملك اشیاى مادى». اگزوپرى به شدت عاطفى بود. روزى در نامه اى به مادرش نوشت: «دنیا را گشته ام، روزهاى سختى را گذرانده ام، اما تمام آن سال ها و شادى ها ارزش یك نوازش مادرانه تو را نداشت».
اگزوپرى در سن 21 سالگی، به عنوان مکانیک در نیروی هوایی فرانسه مشغول به کار شد و در طول دو سال خدمت خود، فن خلبانی و مکانیکی را فرا گرفت؛ چنان که از جمله هوانوردان خوب و زبردست ارتش فرانسه به شمار میرفت. وی به مدت چندین سال در راههای هوایی فرانسه-افریقا و فرانسه-امریکای جنوبی پرواز کرد. در سال 1923 پس از پایان خدمت نظام به پاریس بازگشت و به مشاغل گوناگون پرداخت و در همین زمان بود که نویسندگی را آغاز کرد.
او در سال ۱۹۲۷ برای انجام مأموریتی به آمریکای جنوبی رفت و در آنجا وقت بیشتری برای پیگیری افکار خویش یافت. دو کتاب او به نام «زمین انسانها» و «پرواز شبانه» یادگار آن زماناند. شهرت نویسنده با انتشار داستان «پرواز شبانه» آغاز شد که با مقدمهای از آندره ژید در ۱۹۳۱ انتشار یافت.
در سال ۱۹۳۹ اثر معروف اگزوپری به نام «زمین انسانها» برای نخستینبار منتشر شد و چندان مورد توجه واقع شد که از طرف فرهنگستان فرانسه جایزه گرفت. پس از تسلیم کشور فرانسه به آلمان، اگزوپری به آمریکا مسافرت کرد و کتابهایی چون «قلعه»، «شازده کوچولو» و «خلبان جنگی» را در این دوران منتشر کرد.
در ۱۹۴۳ شاهکار سنتاگزوپری به نام “شازده کوچولو” Le Petit Prince انتشار یافت که حوادث شگفتآنگیز آن با نکتههای دقیق و عمیق روانی همراه است. شازده کوچولو یکی از مهمترین آثار اگزوپری به شمار میرود که در قرن اخیر سوّمین کتاب پرخواننده جهان است. این اثر از حادثهای واقعی مایه گرفته که در دل شنهای صحرای موریتانی برای سنت اگزوپری روی دادهاست. خرابی دستگاه هواپیما خلبان را به فرود اجباری در دل آفریقا وامیدارد و از میان هزاران ساکن منطقه؛ پسربچهای با رفتار عجیب و غیرعادی خود جلب توجه میکند. پسربچهای که اصلاً به مردم اطراف خود شباهت ندارد و پرسشهایی را مطرح میکند که خود موضوع داستان قرار میگیرد. شازده کوچولو از کتابهای کمنظیر برای کودکان و شاهکاری جاویدان است که در آن تصویرهای ذهنی با عمق فلسفی آمیختهاست. او این کتاب را در سال ۱۹۴۰ در نیویورک نوشتهاست. او در این اثر خیال انگیز و زیبایش که فلسفه دوست داشتن و عواطف انسانی در خلال سطرهای آن به سادهترین و در عین حال ژرفترین شکل تجزیه و تحلیل شده و نویسنده در سرتاسر کتاب کسانی را که با غوطه ور شدن و دلبستن به مادّیات و پایبند بودن به تعصّبها و خودخواهیها و اندیشههای خرافی بیجا از راستی و پاکی و خوی انسانی به دور افتادهاند، زیر نام آدم بزرگها به باد مسخره گرفتهاست.
آنتوان دو سنت اگزوپری در ۲۱ ژوئیه ۱۹۴۴ برای پرواز اکتشافی بر فراز فرانسه از جزیره ی کرس در دریای مدیترانه به پرواز در آمد و پس از آن برای همیشه ناپدید شد.
در اواخر سده ی بیستم لاشه هواپیمای او را پیدا کردند.
شازده کوچولو ترجمههای متعددی به زبان فارسی دارد که در این میان ترجمههای احمد شاملو، محمد قاضی و ابوالحسن نجفی معروفترند.
انتشارات نگاه این کتاب را با ترجمه ی احمد شاملو (در قطع های رقعی با جلد شومیز و رقعی و جیبی با جلد سخت) برای بیست و سومین بار منتشر کرده است.