آکا صفوی
موسسه انتشارات نگاه
بیسبب نیست اگر شروهسرایی را تجلیگاه عرفان مینامیم؛ چراکه صوفیان نیز در محفل خود با توسل به سماع، به عالم وجد و سرمستی وارد میشوند. درست همان کاری که شروهخوان جنوبی با ادای کلمات دوبیتی حالتی سودایی و ماورایی را به وجود آورده و به شنونده منتقل میکند تا بدینترتیب با شور و شیدایی شعرش، او را از نشیب صحو به فراز سکر و مستی عروج دهد…
بیشترین احساسی که بر فراز سر شنوندۀ یک شروۀ هنرمندانه چتر میگشاید، احساس سنگین و باشکوه فراق و هجران است. به ندرت میتوان یک دوبیتی را سراغ گرفت که طعم تلخ فراق ندهد و یا دستکم در یک مصرع به آن اشاره نشده باشد. در اینجا میتوان پرسید که چرا این عنصر تلخ و جانگذار بدینسان بر پیکرۀ دوبیتیهای شروه چیره گردیده است…؟