"دردی به نام من"--------------------------- از لمسِ ثانیه از باورِ زمین در خود شکستگی در متنِ نقطهچین در گیر و دارِ غم خاکستری شدن تعبیرِ فالِ بد دردی به نامِ «من» هی بغض در گلو تحقیرِ آرزو با خود غریبگی با آینه گفتوگو با خاطراتِ بد کابوس مُردگی مرگِ مکرر و هذیونِ زندگی تخدیر با خیال تسکینِ با دروغ در خلوتِ درون از سایهها شلوغ من درد میکنم یک دردِ ناشناس یک دردِ دمدمی یک دردِ بیحواس دردی بزرگتر از طول و عرضِ من یک درد پابهزا تا بیشتر شدن تنهایی و جنون تردید و اضطراب من، درد! درد، من! تکرار...